از خرسهای مجنون مواد مخدر گرفته تا غذاخوریهایي که در ماهیها غذا می خورند، این چیزی اسـت که امسال بیش از همه ی ما را عصبانی کرده اسـت. ما دراین قسمت از مجله تفریحی تالاب برای شـما همراهان عزیز لیستی از بهترین فیلم های کمدی را منتشر کرده ایم.
بیایید صادق باشیم: آن سال بهترین سال برای کمدی نبوده اسـت. بـه هرحال هنوز نه اما نیمه دوم سال 2023 در حال حاضر خنده های زیادی را بـه همراه دارد، از جمله جوی راید، مسافر جاده اي آشوب زده، شهر سیارکی وس اندرسون و البته باربی. اما تا این مرحله در تقویم، قهقهه های هدفمند بـه سختی بـه دست می آیند. اگر چه این بدان معنا نیست که آن ها آنجا نیستند.
Am-dram exuberance دریک فیلم ساختگی لذت بخش با سایه های قدرتمند – بـه بیانی خوب – از کلاهبرداری های نمادین کریستوفر گست تا 11 می رسد. در این جا، مردمی که در پشت یک کمپ تئاتری دوستداشتنی در آدیرونداکس هستند، «در انتظار گافمن» نیستند، بلکه برای جوآن، صاحب کما در کمپ، غصه میخورند، وقتی که او توسط «بای بای بردی» آسیب دید.
بن پلات از ایوان هنسن عزیز و مولی گوردون خرس برای ساخت یک موزیکال پایان فصل در مورد زندگی جوآن با گروهی از بچههای مایل بـه ساختن دیدگاههای خود – درست بـه استودیو کوکائینشدهاش- دست میزنند.
مطالب مشابه: پرفروش ترين فيلم هاي کمدی دنیا «عکس»
این کمدی ترسناک بـهموقع با محوریت هوش مصنوعی مانند The Terminator در هلیوم یا نوار نابغه Bride of Chucky. آلیسون ویلیامز پیشرو رباتیک اسباب بازی سازی اسـت که عروسکی خودآگاه میسازد تا خواهرزادهاش را که تازه یتیم شده نگه دارد. همه ی چیز خوب و خوب اسـت، تا زمانی که سگ همسایه پارس می کند آخرین ضرب و شتم خشونت آمیز خودرا آغاز می کند.
M3GAN در ماه ژانویه با رقص های خزنده عکروسکها بـه فید اجتماعی شـما حمله کرد و بـه سرعت تبدیل بـه نماد همجنس گرایان شد. این عروسک میکشد – بـه تمام معنا.
کمدیهای درجهبندی R اینروزها کمیابتر از دندانهای مرغ هستند، بنابر این تماشای جنیفر لارنس دریک بازی فحشآمیز، بداخلاق و بداخلاقی مانند No Hard Feelings ارزش ستایش را دارد. او نقش یک راننده لانگ آیلند اوبر را بازی می کند که برای نجات خانه اش بـه ماشین نیاز دارد.
متیو برودریک و لورا بنانتی، ساکنان خارج از شهر را وارد می کنند که در ازای پسرشان قبل از رفتن بـه کالج، مجموعه اي از چرخ ها را پیشنهاد می کنند. لارنس بـه عنوان یک سی و چند ساله درهم و برهم عالی اسـت و بـه نام خنده های بزرگ، چند سناریو موز «ودر یک نقطه، تمام لباس هایش» را بیرون میکشد. دعوای ساحلی بـه شکل فک اسـت.
بـه هر دلیلی، داستانهای منشأ محصولات مشهور امسال در هالیوود رایج اسـت، از Air Jordans گرفته تا Flamin’ Hot Cheetos. بلک بری، در مورد ایجاد و منسوخ شدن گوشی هوشمند عنوانی، شاید تیزترین آن دسته باشد – مانند یک گلوله پیچ، نسخه خنده دار شبکه اجتماعی.
در فیلادلفیا همیشه آفتابی اسـت گلن هاورتون در نقش جیم بالسیلی، مدیر عامل سمی شرکتی که اساساً ارتباطات قرن بیست و یکم را اختراع کرده بود، با یک مگاوات اجرا میشود، اما آنرا بـه یادگاری تبدیل کرد. او قلب تاریک کمیک این داستان «بیشتر» واقعی اسـت.
این که بگوییم اودیسه سوررئالیستی سه ساعته آری آستر قطبی اسـت، مانند توصیف چشم انداز سیاسی آمریکا بـه عنوان «کمی آزمایشکننده» اسـت. برخی آنرا شاهکاری از جاه طلبی گونزو میدانستند. دیگران آنرا یک عمل خودکشی شغلی نامیدند. کافی اسـت که بگوییم، سطوح گاف ممکن اسـت متفاوت باشد.
اما اگر با طول موج عجیبوغریب آستر هماهنگ شده باشید، داستان یک پارانوئید بسته «خواکین فینیکس، بیشک عالی» که برای مراسم تشییع جنازه مادرش سفر می کند – با افراد قاتل، دامپزشکان جنگ روانپریشی و هیولاهای آلت تناسلی غولپیکر در طول راه – رو بـه رو خواهد شد.
مانند Snakes on a Plane و Sharknado قبل ازآن، عنوان Cocaine Bear آنرا حتی قبل از دیدن فیلم بـه یک الگوی رفتاری تبدیل کرد، که طبق معمولً برای ماندگاری واقعی فیلم بـهخوبی نمی آید. فقط، دراین مورد، این فیلم مقداری آب اضافی از «داستان واقعی» خود دریافت کرد: درسال 1985؛ یک خرس در جورجیا واقعاً یک کیسه کوکائین را که از هواپیمای یک قاچاقچی رها شده بود، مصرف کرد.
بیداد نکرد – فقط مرد. اما کارگردان، الیزابت بنکس، جزئیات را در تمام مکانهای مناسب زینت می دهد، و یک فیلم B شیدایی مناسب خلق می کند که میتواند انرژی دیوانهوار خودرا برای 95 دقیقه کامل خود حفظ کند. تمام چیزی که میتوانید بخواهید، واقعاً
این کمدی بسکتبال با یک تیم بزرگسالان مبتلا بـه سندروم داون بسیار سرگرم کننده اسـت و خیلی هم نه. آنها حلقهها شلیک میکنند و بـه مربی سابق وودی هارلسون چند درس زندگی میآموزند، و نیازی بـه گفتن نیست که یکی ازآنها یک خواهر داغ دارد – اگر چه او هم برای گرفتن مدرک مربیگری خودمحور نیست. The upshoot یک کمدی دوست داشتنی و محبت آمیز اسـت که میداند چه بازی هایي باید بسازد و بیشتر آن ها را زیبا می کند. اگر ایده یک نسخه کمی خانگیتر از Hoosiers زمان خوبی بـه نظر میرسد، این یکی سه می شود.
مطالب مشابه: 100 تا از بهترین فیلم های کمدی خارجی + توضیحات
Guardians همیشه بامزهترین فرنچایز مارول بوده اسـت، و سومین «و احتمالاً آخرین» فیلم این مجموعه بـه عنوان یک عکس بسیار مورد نیاز برای MCU عمل می کند که در نهایت نشانههایي از خستگی در گیشه را نشان میدهد. این صراحتاً احساسیترین ورود دراین سه گانه اسـت، اما همان گونه با بازی قهرمانانه کریس پرت و خدمه غریبههای بیگانه، و همچنین نخستین حمله مارول بـه کمدی از نوع بمب افکنتر، خندههای موجه زیادی ایجاد میکند.
جولیا-لوئیس دریفوس و توبیاس منزیس The Crown’s The Crown’s Tobias Menzies نقش حرفه اي های خوش تیپی را بازی می کنند که وقتی وی را در حال انتقال رمان جدیدش بـه دوستش میگیرد، ازدواج راحتشان بـه هم میخورد.
نیکول هولوفسنر شکاف وودی آلن رابا کمدیهای شهری مانند Enough Said و Please Give پر میکند ودر این جا روابط، منیت و ناامنیها را بـه خندههای بزرگ کیمیا میکند. زندگی واقعی با دیوید کراس و امبر تامبلین ازدواج می کند، اما بـه عنوان یک زوج مشاجره در درمان، نمایش را می دزدند.
فیلمساز کوئنتین دوپیو متخصص در مفاهیم پوچ اسـت که با تلنگری مشخص فرانسوی ارائه می شود و آخرین او یک کمدی ترسناک و سریع اسـت که ساختار آنتولوژی آن بـه دوپیو اجازه می دهد تا دسته اي از ایده های عجیبوغریب را بـه دیوار پرتاب کند.
هم با غر و هم قهقهه، مثل یک فیلم نیمهشب در بالای قنداق میماند، که در اطراف گروهی از ابرقهرمانان با نیروی دخانیات دریک گشت و گذار تیمسازی که بـهعنوان سکوی پرشی برای مجموعهاي غیرممکن از خلاصه داستانها، انحرافها و یک. بدون شوخی بدیهی اسـت که این یک طعم اکتسابی اسـت، اما WTF گیج کننده عفونی کننده اسـت.
یک تیم زن و شوهر استرالیایی پاتریک برامال و هریت دایر را برای انتشار هشت قسمت از سروتونین کمدی با سبک سگ سانان دنبال نمایید. این زوج نقش دو شهروند سیدنی بـه نامهای اشلی و گوردون را بازی می کنند که در اثر تصادفی بـه نام کالین باهم پرت می شوند.
نتیجه بـه اسانی قابل پیشبینی اسـت «عاشقانه اي وجوددارد» و بـه طرز مبتکرانه اي غیرمنتظره «…اما نه بـه روشی دنج». یک شام واقعاً ناخوشایند در اواخر وقت با مادر اشلی و شریک ترسناک او نمونه اي از نمایشی اسـت که مدام راه های جدیدی برای استخراج پیدا می کند.
دو همسایه بد ست روگن و رز برن برای یک کمدی Apple TV+ که از شیمی طبیعی انها بـه عنوان یک جفت رفیق قدیمی استفاده می کند که درسالهای میانسالی دوباره بـه هم متصل می شوند، دوباره متحد می شوند. او اکنون ازدواج کرده و بچه دارد.
او یک کارخانه آبجوسازی کوچک راه اندازی می کند و انتخاب های مد نادرست انجام می دهد. چیزی که در ادامه می آید شبیه آن اسـت که هری با سالی بـه طرز غمانگیزی مست، میانسال و بدبین شد، با انبوهی از ایدههای تلخ درباره بزرگشدن، پشیمانی و دوستیها در بین تمام مصرفهای کتامین تصادفی و بیهوده وجود داشت.
البته این هرگز یک شورش خنده خالص نبود، اما در پایان فصل سوم آن، بحث برانگیز بود که آیا بری دیگر حتی بـه عنوان یک «کمدی سیاه» واجد شرایط اسـت یا خیر. در واقع، در شروع فصل چهارم و آخر آن، وضعیت تقریبا برای همه ی تیره و تار بـه نظر میرسد: قاتل بیل هدر که تبدیل بـه تسپین شده اسـت در زندان اسـت. دوست دختر او «سارا گلدبرگ» بیکار و سرگردان اسـت.
و مربی بازیگری او «هنری وینکلر» پارانوئید اسـت که بری هنوز می تواند راهی برای جذب او بیابد. و بعد همه ی چیز بدتر می شود. اما وقتی بری می خواهد خندهدار باشد، واقعاً خندهدار اسـت: حداقل یک بیت در هر قسمت وجوددارد که مانند یک قلقلک از سایهها می آید – از جمله نتیجهگیری که پیچشی کنایهآمیز را برای اعصار بـه ارمغان میآورد.
برنامه اسکچ شیدایی تیم رابینسون، یک تماشای سریع اسـت: هر قسمت در 15 دقیقه هذیانآمیز بـه اتمام میرسد. بسته بـه این که حس شوخ طبعی شـما چقدر پوچ اسـت، نمایش ممکن اسـت باعث شود شـما احساس ضربه مغزی کنید یا مانند نشت گاز در خانه شـما باشد. فصل سوم آن نیز از این قاعده مستثنی نیست.
مانند یک کمیک بداهه مصمم بـه خرابکاری گروه خود، رابینسون در اتخاذ یک فرضیه ظاهراً پیش پا افتاده و سه یا چهار بار واژگون کردن آن از درون بـه بیرون در عرض چند ثانیه برتری مییابد. یک نمایش تقلید آمیز دوستیابی بر روی زیپلینگ اجباری یک شرکت کننده تمرکز دارد. یک رویارویی بین ادارات توسط یک بازی کامپیوتری کسل کننده بـه نام “تخم مرغ تغذیه” مختل می شود.
یک همکار خدمات خودرا بـه عنوان یک راننده تعیین شده ارائه می دهد، سپس خودرا نشان می دهد که یک زندگی دوم عجیبوغریب را بـه عنوان “Driving Crooner” زندگی می کند. این برای همه ی نیست، اما اگر برای شـما باشد، بـه گونه اي برای شماست که چند نمایش کمدی دیگر تا بـه حال بوده اند.
بر روی کاغذ، آخرین برنامه تلویزیونی شین میدوز باید بیشتر درام تاریخی و هیجان انگیز باشد تا کمدی. بـه هرحال، این یک جامعه واقعی یورکشایر را بـه تصویر میکشد که سعی میکرد با بریدن طلا از سکه ها – بـه اصطلاح Cragg Vale Coiners – ثروتمند شود و فقر، افراد ترسناک با جمجمه های گوزن نر و مه فراوان پشت آن قرار دارد.
اما شخصیتهای بسیار تخیلی و دوستداشتنی فیلمساز بریتانیایی و بازیگران خوب و غالباً بداههساز او باعث می شود که این گروه از جفتها چربیها را میجوند، تاج را میجوند و توطئه می کنند تا تاج را از بین ببرند.
همانگونه که دو فیلم همسایههای بد ثابت میکنند، رز بایرن و ست روگن از نوعی شیمی کمیک گونزو برخوردارند که تعداد کمی از بازیهای دوگانه روی پرده میتوانند با آن مطابقت داشته باشند. این سس نه چندان محرمانه یک کمدی تلویزیونی اسـت که درباره آنچه اتفاق میافتد وقتی وارد میانسالی میشوید بدون بستن کمربند ایمنی استعاری اسـت.
او یک لحظه خانه نشین اسـت که با دوست قدیمی دانشگاهش «روگن»؛ که اکنون صاحب یک کارخانه آبجوسازی لس آنجلس اسـت، دوباره ارتباط برقرار می کند و باعث ناراحتی همسرش «لوک مک فارلین از برادران» می شود. مقایسههای وقتی هری با سالی ملاقات کرد… گمراهکننده اسـت، زیرا این یک جستجو برای هدف اسـت و نه عاشقانه که باعث ایجاد ارتباط این زوج می شود. خندهها پیوسته می آیند، با یک صحنه کتامین دقیقاً در آنجا همراه با مصرف بیش از حد فیلم The Wolf of Wall Street.
استندآپ بریتانیایی بریجت کریستی در نخستین نقش اصلی خود در نخستین کمدی که خود نوشته اسـت، خیره می شود. پس از تولد 50 سالگی بدبختی، لیندا حیله گر کریستی سوار موتورش می شود و بـه جنگل عرفانی دین انگلستان می رسد.
در آنجا او سفری برای خودیابی از طریق یائسگی، یک موسیقی متن فولکلور فرقه اي «بـه کارن دالتون و شرلی کالینز فکر کنید»؛ تصاویر افسانه اي فرج و برخی زیبایی شناسی بسیار خزنده اي که ارزش مرد حصیری را دارد آغاز می کند. بازیگران حماسی مکمل شامل جروم فلین، مونیکا دولان، پل وایت هاوس، لیزا تارباک، سوزان لینچ و تانیا مودی هستند.
بـه نظر می رسد مدت زیادی اسـت که کسی اقدام بـه نمایش واقعیت شوخی نکرده اسـت و احتمالاً دلیل خوبی دارد. اما Jury Duty اینکار را انجام می دهد. تحت عنوان فیلم برداری مستندی درباره ترسناک ترین وظایف مدنی، 12 هیئت منصفه در هتلی در لس آنجلس محبوس می شوند – 11 نفر از انها بازیگر بودند، یکی از انها نامشخص بـه نام رونالد گلدن.
و منظور ما واقعاً غیر قابل شک اسـت: او ممکن اسـت مورد اعتمادترین مردی باشد که تا بـه حال در تلویزیون ظاهر شده اسـت. حتی نفس عظیم جیمز مارسدن ستاره هالیوود وی را بـه لرزه نمیاندازد، و طبیعت پذیرندهاش، نمایش را بـه چیزی بیش از انچه حتی تهیهکنندگان پیشبینی میکردند تبدیل می کند ودر نهایت خنده دارتر ازآن بـه اتمام می رسد.
بازگرداندن یک کمدی محبوب کالت از مردگان یک پیشنهاد مخاطره آمیز اسـت – بـه احیای Arrested Development Netflix مراجعه کنید – اما فصل سوم سریال محبوب و کم تماشای Starz که با تاخیر بسیار زیادی روبهرو شد، درست از همان جاییکه متوقف شد شروع می شود.
که برای شخصیت ها کمی روح گیر اسـت. یک دهه بعد، خدمه سرویس پذیرایی پارتی داون مستقر در لس آنجلس هنوز هم کم و بیش دست نخورده باقیمانده اند و همان گونه اصرار دارند که این کنسرت فقط یک فاصله برای چیزهای بهتر اسـت. جان انبوم و راب توماس خالقان، حتی در حین استخراج قلمروی مشابه، خندهها و بینشهای تازهاي را از بازیگران رویاپردازان شکست خورده، بـهویژه در تعاملشان با کارمندان جوانتر، از جمله سرآشپز بسیار جاهطلب «زوئه چائو» و ستاره تیکتاک «تیرل جکسون» بـه دست میآورند. ویلیامز».
مطالب مشابه: 7 مورد از درد سرساز ترین فیلم های کمدی ایران
در پایان
اگر می خواهید آن را یک فیلم داغ بنامید، اما هیچ شاهکاری در سینما بالاتر از خلق یک کمدی جاودانه نیست. دلیلش این اسـت که هیچ ژانری از فیلم قدیمی تر نمیشود. فیلمهای درام، ترسناک و عاشقانه همگی بـه خواستهها و اضطرابهای فطری انسانها دست میزنند که هر نسلی میتواند آن را درک کند.