شعرهای ناب برای شب قدر و همچنین عکس های پروفایل مخصوص شب قدر را در اینجا مشاهده نمایید.
شب نوزدهم:
۱- صد مرتبه “اَستَغفُرِاللهَ رَبی وَ اَتوبُ اِلَیه”.
۲- صد مرتبه ” اَللّهُمَّ العَن قَتَلَةَ اَمیرَالمومنینَ”.
۳- دعای “یا ذَالَّذی کانَ…” خوانده شود .
۴- دعای ” اَللّهَمَّ اجعَل فیما تَقضی وَ…” خوانده شود.
شب بیست و یکم:
فضیلتش زیادتر از شب نوزدهم است، و باید اعمال ان شب را از غسل و احیاء و زیارت و نماز، هفت قل هو الله و قرآن بر سر گرفتن و صد رکعت نماز و دعای جوشن کبیر و غیره دراین شب به عمل آورد، در روایات تاکید شده در غسل و احیاء و جدّ و جهد در پرستش دراین شب و شب بیست و سوم.
حتماً بخوانید: اس ام اس تسلیت شهادت و ضربت خوردن حضرت علی «ع» در شب قدر
فعل مرا دیدی ولی چیزی نگفتی
بنده همان بنده ؛ خدا مثل همیشه
از ما توسل از تو لطف و دست گیری
آقا همان آقا ؛ گدا مثل همیشه
ممنون از این که دست ما را رو نکردی
مثل همیشه باز هم ستار بودی
چه خوب شد در معصیت مرگم نیامد
ممنون از این که باز با ما یار بودی
با این گناهانی که من انجام دادم
باور نمیکردم که دستم را بگیری
تو ان قدر لطف و کرامت پیشه ای که
روزی هزاران بار توبه میپذیری
جا مانده بودم تو مرا این جا رساندی
من خواب بودم تو مرا بیدار کردی
وقتی سحر های مناجاتت نبودم
ان شب بجای من ؛ تو استغفار کردی
ان قدر خوبی ِ مرا گفتی به مردم
آن قدر که حتی خودم هم باورم شد
آه ای کرامت پیشه دیدی آخر کار
این مهربانی های تو دردسرم شد
هر چند از دست خودم دل گیرم اما
احساس دلتنگی دراین شبها نکردم
قسم بر سجاده خانوم رقیه«س»
من مهربان تر از خودت پیدا نکردم
در رابه روی ما گنه کاران نبندید
ما هم دلی داریم اگرچه رو سیاهیم
گفتند این جا بار عصیان میپذیرند
دیدیم بیش از عالمی غرق گناهیم
علی اکبر لطیفیان
پیش از آنکه بنویسند جزای همه ی را
می سپارند به تو قدر و قضای همه ی را
شب قدر است ولی قدر نمی دانیمت
که تو باید بدهی اجر و سزای همه ی را
ما برای فرجت آمده ایم امشب، کاش
به اجابت برسانند دعای همه ی را
هر چه از دامن تو دور شود دستی باز
می کشاند وسط احسان تو پای همه ی را
ای گل فاطمه! یابن الحسن! آقاجانم!
بشنو داد همه ی را بشنو صدای همه ی را
کربلایی؟ نجفی؟ سامره ای؟ یا مشهد؟
هر کجا هستی خالی کن جای همه ی را
زائران حرم جد تو را می بخشند
امشب آقا بده پس کرب و بلای همه ی را
محمد بیابانی
حتما بخوانید: انشای زیبای شب های قدر (انشا از مراسم شب قدر)
پیش از آنکه بنویسند جزای همه ی را
می سپارند به تو قدر و قضای همه ی را
شب قدر است ولی قدر نمی دانیمت
که تو باید بدهی اجر و سزای همه ی را
ما برای فرجت آمده ایم امشب، کاش
به اجابت برسانند دعای همه ی را
هر چه از دامن تو دور شود دستی باز
می کشاند وسط احسان تو پای همه ی را
ای گل فاطمه! یابن الحسن! آقاجانم!
بشنو داد همه ی را بشنو صدای همه ی را
کربلایی؟ نجفی؟ سامره ای؟ یا مشهد؟
هر کجا هستی خالی کن جای همه ی را
زائران حرم جد تو را می بخشند
امشب آقا بده پس کرب و بلای همه ی را
محمد بیابانی
يارب بده پناهم الهي العفو
ببين غرقِ گناهم الهي العفو
اگر رفتم به راهي كردم گناهي
بندهی رو سياهم الهي العفو
امان از خلوتي كه حرمت شكستم
چو افتاده به چاهم الهي العفو
زماني كه درونِ قبرم گذارند
واي از عمرِ تباهم الهي العفو
در ان تاريكي ای نور به فريادم رس
رحيمِ دادخواهم الهي العفو
به روز محشر آيم به پاي ميزان
با لوحِ اشتباهم الهي العفو
چه ميشود ببخشي تو عبدِ خودرا
كريمِ پادشاهم الهي العفو
سر رابه پاي عفوت نهادهام من
با سوز و اشك و آهم الهي العفو
با اشك ديده و دل دارم تقاضا
جز بخششت نخواهم الهي العفو
من نوكرِ حسينم، دل كربلايش
محتاجِ يك نگاهم الهي العفو
شب های احيا در فراق تو گذر شد
عمرم تباه است و ز هجر تو سپر شد
ای روضه خوان و يوسف زهرا کجايي
آقا بيا روزم شب و شب هم سحر شد
از اول ماه خدا ياد تو هستم
اما چرا اين ناله هايم بي اثر شد
آقا اجازه شب شب قدر است و روضه
از کوفه تا کرب و بلا خاکم به سر شد
مولاي دين رفت و جسارت ها شروع شد
در سينه هاشان بغض مولا پر ثمر شد
اما امان از روضه ای که خون تو گريي
آقا اسارت رفت و زينب در خطر شد
بي تو چه سخت است از سر و سرنيزه گفتن
مولا بيا چون يک سه ساله در به در شد
طشت طلا و خيزران ها بر حسينت
بزم شراب و دختري غرق نظر شد
وقتي جسارت بر سر ببريده کردند
مويش سپيد و زينب تو خون جگر شد
اين بار در شام و پليدي های بسيار
گويد رقيه ای پدر وقت سفر شد
مولا حلالم کن ولي ای صاحب من
چشمان زهرا مادرت از گريه تر شد
محمد مهدي عبداللهي
الهی به این بنده فرصت بده
به توفیق بر نفس رخصت بده
الهی کمیلی ابوحمزه ای
مرا با مناجات عادت بده
شب چارمی باز هم آمدم
خودت روز محشر شهادت بده
عوض کن مزاج مرا با دعا
به من حس سبز پرستش بده
سر سفره ات زاهدان سائلند
به این هم نشینی سعادت بده
اگر اوج انسانیت بندگی ست
به آزادی من اسارت بده
…چه میخواهی از من سر و دست و پا
بهایت چقدر است قیمت بده
تو که هر قدر داشتی داده ای
مرا با خودم آشتی داده ای
مرا عفو کن تا کمیلت شوم
ز خود بگذرم باب میلت شوم
نبینم خودم را خدایی شوم
شب چارمی کربلایی شوم
شبیه مظاهر حبیب آمده
پر از عطر خوش بوی سیب آمده
حسین امشب آمد به بالین من
برای مریضت طبیب آمده
سراغ من خسته انگار که
غریبانه حس غریب آمده
کنون وقت گریه است زینب بیا
به گودال ان نانجیب آمده
گلی راکه گم کرده ای روی نیزه
بمیرم که شیب الخضیب آمده
تمام وجودم همین مطلب است
که امشب خدا ضامنم زینب است
عکس های باکیفیت مناسب برای زمینه موبایل و پروفایل تلگرام و شبکه های اجتماعی