سخنانی ارزشمند درباره شکوه و عظمت ایران ؛ وطن در بین ما ایرانیان ارزش زیادی دارد و عشق و علاقه ما تا ابد با وطن خواهد ماند ؛ اما وطن معانی عمیق تری نیز دارد کـه افراد آن کشور را پابند بـه آن میکند کـه حتی حاضر هستند کـه از جان شان کـه مهمترین داشته هر فرد اسـت نیز بگذرند.
همگی ما در کشورمان آموزش میبینیم و زمانی کـه بزرگتر میشویم و تخصصی میگیریم زمان آن میرسد کـه بـه مردمان سرزمین خویش خدمت کنیم و دانش آموخته ي خودرا بـه جوانان کشورمان نیز آموزش دهیم تا سرزمینی رو بـه رشد داشته باشیم تا بتوانیم از دیگر رقبا جلو بزنیم و کشوری پیشرفته و الگو برای سایز سرزمین ها داشته باشیم.خاک و حال هوای هر کشور را افرادی خوب درک میکنند کـه از وطنشان سالها دور بوده اند و زمانیکه داخل کشورسان میشوند مانند آن اسـت کـه وارد خانه شان شده اند.
مطلب مرتبط: گلچینی از بهترین انشا برای دانش آموزان با موضوع ایران
” تمدن ایران از اهرام مصر قدیمی تر اسـت…
در هفت هزار سال پیش از میلاد در سراسر خاک ایران
کمتر نقطه اي یافت می شد
کـه در آن جنگل و مراتع طبیعی نباشد.
اگر غیر از این بود تمدن عظیم آریایی در ایران بوجود نمی آمد
***
” تاریخ ایران نشان دهنده کلیه مراحل پیشرفت
بشری از پنج هزار و پانصد سال
پیش از میلاد تا زمان کنونی اسـت.”
لباسِ پروازم کفنم !
مرا اما بپیچانید در پرچمِ میهنم ایران …
***
بـه سربلندی هیچ سربازی فکر نمیکنم
وقتی کـه سرزمین مادری ام
در چشم های تو جا مانده
در چشم های تو
کـه تکلیف هر دیوانه اي را
با ماه روشن میکند…
” ایران از دوهزار سال بـه این طرف شاهکارهای معماری بوجود آورده اسـت
و میتوان تخت جمشید را از لحاظ عظمت
با آکروپلیس یونان و فروم رومی برابر دانست.”
***
” ایران یکی از بزرگترین مراکز صنعتی آسیا
و سرچشمه زیباترین و پردوام ترین
هنرهای زیباست
کـه در جهان بشریت بوجود آمده اسـت.”
هرودوت
” اولین ملتی کـه دانشمندانش پیش از مصری ها
و بنابر این خیلی پیش از یونانی ها
بـه تعلیم فلسفه پرداخته
و مدارسی برای آموختن آن داشته اند ؛ ایرانیان بوده اند.”
***
مبارز وطن میگوید
اگر کسی نتواند بـه هر دلیلی بـه وطن خدمت کند،
بهتر اسـت مرده باشد.
تمامِ این دنیا دروغ میبود..
اگر وطن دیگر خویش را
در چشمانِ تو
نمیدیدم..
***
هانری بر
” ایران در دنیا ؛ ملتی
بس مهم بـه حساب می آمد ؛
هم بـه خاطر کمکی کـه بـه اختلاط و امتزاج اقوام
و ملل مختلف نمود و هم بـه جهت سهمی
بس عالی و محترم کـه در پیشرفت
و تعالی بشریت داشته اسـت.
ابن خلدون
” و اما ایرانیان بر شیوه اي بودند کـه بـه علوم عقلی
اهمیتی بـه سزا می دادند و دایره این علوم
در کشور شان توسعه یافته بود زیرا دولت های آن ها
در نهایت پهناوری و عظمت بود
و هم گویند کـه این علوم پس از آنکه اسکندر ؛
دارا «داریوش سوم» را بکشت و بر کشور کیانیان غلبه یافت
از ایرانیان بـه یونانیان رسیده اسـت ؛
چه اسکندر بر کتب و علوم بیشمار و بی حد و حصری از
ایشان دست یافت.
***
پروفسور ادوارد براون
” اگر انچه علم عربی نامیده میشود ؛
کارهایی کـه ایرانیان کرده اند ؛
از میان برداریم ؛ بهترین قسمت آن از بین میرود.”
ابن خلدون
” از امور غریب یکی این اسـت
کـه حاملان علم در اسلام اغلب از عجم بوده اند ؛
خواه در علوم شرعی و خواه در علوم عقلی ؛
و اگر در بین انها مردی را نسب عرب بود ؛
در زمان و محل تربیت از عجم شرمنده می شد
****
گاریسون
” ایران تنها مشعلدار علم خود نبود ؛
بلکه مشعل علم خودرا بـه اروپا برد
و آن مشعل هنوز با نوری درخشانتر می سوزد.”
در وجود متین و محکم ملت ایران قدرت و اراده و مقاومتی غیرقابل انکار نهفته اسـت. این بوده اسـت کـه در سخترین نبردها و شدید ترین یورشهای بیگانه تاب آورده اسـت. سرزمین اش ویران شده اسـت – ملت اش قتل عام شدند و خراجهای بسیار از آنان گرفته شد و متجاوزان را پس از مدتی بـه فرهنگ خود در می آورند و با تمامی تجاوزات تاریخ بـه کشورشان هرگز هویت ملی خودرا فراموش نکرده اند. جسارت و ارزش والا نهادن بـه فرهنگ و تمدنشان مهمترین عاملهای این جریان اسـت.
روح ایرانی از شدت دخالت بیگانگان زخمی و متاثر اسـت. این امر در اعتقادات این ملت نیز مشاهده میشود.
معنویت و عرفان اندیشمندان ایرانی بر تمامی بزرگان جهان آشکار اسـت. از خصوصیت های ایرانیان باستان میتوان بـه صراحت در کردار اشاره نمود. آنان هر تصمیمی رابا عقل و درایت و اندیشه و خرد بررسی میکرده اند و سپس تصمیم میگرفتند.
از نزد دنیای باستان ایرانیان باستان کمترین خرافه پرستی – خیال پردازی و دروغ افکنی را در جهان داشته اند.
مطلب مرتبط: زندگینامه کوروش کبیر، پادشاه بزرگ هخامنشی
ایرانیان بر دنیای دیگر ارزش بسیار قائل میشوند و از دست زدن بـه کارهای زشت کـه سرای پسینشان را تیره میکند دوری میکنند. انها از دید اخترشناسی با نگاهی عالمانه بـه گیتی نگریسته اند کـه امروزه مایه شگفتی ماست. آن ها برخی مسائل را روبروی یک دیگر قرار داده اند. برای مثال : الوهیت را مقابل انسانیت – شر را مقابل خیر – آخریت را مقابل دنیا و . . .گذاشته اند تا هرگز از راه راست دوری نکنند. اخلاق را میتوان مهمترین سند افتخار نیک ایرانیان باستان دانست.
نیک کردای و نیک پنداری بزرگترین سند مباهات فرهنگ و تمدن ایرانیان باستان اسـت کـه بی شک آموزه های زرتشت راهگشای آنان بوده اسـت. ملتی هستند کـه نه تنها بر خلاف صدها ملت دیگر جهان دینشان بـه عاریت نبوده اسـت بلکه خود مهد ادیان جهان نیز بوده اند.
میترائیزم – زرتشتی – مزدکی – مانویت و . . . همگی ادیان و ائین های کهن جهان هستند کـه ادیان پسین ازآن الهام گرفت شده اسـت. ایرانیان بـه طور کلی برای رسیدن بـه این آروزها کوشش کرده اند : در زندگانی شان فیض و برکت افزوده شود. در تمامی زندگی با نیروهای شر و اهریمنی مبارزه نموده اند.
برای رسیدن بـه پاکی روح و بدن باید همیشه تدرست و توانا بود. با مردانگی و سخت کوشی باید مقابل همه ی سختی ها ایستاد و با روحیه فداکاری و از خودگذشتگی سرافرازی کشورشان را رقم بزنند. جغرافیای تاریخ ایران تالیف استاد بارتولد ترجمه حمزه سردادور .
“با درنظر گرفتن سهم عظيمي كه نژاد آريايي «ايراني» در تاريخ تمدن جهاني دارد ؛ جاي تعجب اسـت كه مردم مغرب زمين يعني اخلاف اين نژاد از اصل و بنياد و اهميت اين تيره و فرهنگ سرزمين هايي كه در گذشته مهد و گهواره گذشتگان ما بودند تا اين حد بي اطلاع باشيم .غربي ها تمدن های رومي ؛ يوناني و يهودي را كم و بيش با شير مادر مكيده و آن را را جذب كرده اند در حاليكه براي اكثر اين مردمان ؛ صحنه های وسيع تاريخ ايران كه گذشتگان و اجدادشان ازآن سامان برخاسته و پرورش يافته اند چون ماه آسماني دور و خارج از معرض اسـت. براي مغرب زمين ها تاريخ اوليه نژاد آريايي محدود بمواردي اسـت كه تاريخ يونان يا بني اسرائیل برخوردار اسـت. يك قسمت از اين بي اطلاعي بـه دليل از بين رفتن اسناد و مدارك تاريخي و كتابخانه های ايران اسـت. از اين رو بـه ناچار منابع ما همه ی جانبداري از يونان دارد . «ميراث ايران – امليف»
ایران از زمان کوروش بزرگ بـه بعد تا نبرد ماراتن بسیار متمدن و توانا بوده اسـت و اقوامش بزرگترین ملت گیتی بوده اسـت.
هنوز روم طفل یا اروپای جدید پا بـه عرصه وجود نگذاشته بودند و یونانیان نیز ملت متمدن نبودند ولی ایرانیان دارای تمدن و فرهنگی والا و انسان پرور بودند. با این کـه ملت اش از چندین تیره و قومیت تشکیل شده اسـت ولی در امور کشوری همگی با یک دیگر متحد میشوند .
ایران را میتوان یکی از بنیان گذار ادیان جهان نامید. بسیاری از دینهای امروزی ریشه در ایران بزرگ آن روزگار و اندیشه خداپرستی ایرانیان داشته اسـت. جدایی از اسناد دینهای گوناگون در ایران زمین همان سه واژه زرتشت « کردار و گفتار و پندار نیک » بـه راستی اساس تمام مذاهب بعدی دنیا اسـت کـه پس از زرتشت ظهور کردند.
یعنی همگی همان راه زرتشت را خواستند ادامه دهند. اساس زندگی ایرانیان باستان بر اندیشه نیک استوار شده اسـت کـه گفتار و کردار نیک پس از رعایت اندیشه نیک بـه خودی خود عملی میشود.
ایرانیان بی گمان اولین آموزگاران جهان بوده اند و آنچه مردمان دیگر دارند از ملت ایران آموختهاند
« ایران در پس پرده تاریخ , ص 13 »
آزادی خیال و اندیشه – غیرت دینی – هوش بالا – ذوق ویژه برای رسیدن بـه چیزهای بالاتر و جدیدتر و جوانمردی از خصوصیات بارز ایرانیان در جهان اسـت . امری کـه در متون باستانی و حتی گاتهای زرتشت بـه خوبی مشاهده میشود.
ایرانیان در صحنه تاریخ درنظر افراد پژوهنده و تاریخ شناس جهان بدون هیچ تردیدی ملتی شریف و از نژادی کهن هستند کـه حس شرافت و روح جوانمردی آن ها در مقابل روح متوحش آشوریان و بابلیان مایه آرامش گیتی اسـت.
از ابتدایی کـه ایرانیان ظهور کردند اکنون ما احساس میکنیم کـه از نژاد خود ما اروپاییان هستند. بی دلیل نیست کـه یونانیان باستان ایرانیان را هماوردان قابل و ملتی برتر از دیگر ملتها دانسته اند.
ایرانیان اثبات کردند کـه برای جایگاه نژاد آریایی در مشرق زمین نمایندگان قابلی هستند.
بـه عبارتی میتوان گفت کـه ایرانیان و رومیان توانستند امپراتوری بزرگ و بدون کشتارهای وحشیانه در جهان پایه ریزی کنند امری کـه یونانیان نتوانستند بـه آن دست بیابند. این مسئله را نمیتوان امری کوچک و بی اهمیت تلقی داد زیرا آزادی دین و باور و آئین و قومیت ها در امپراتوری هخامنشی زبان زد خاورشناسان بزرگ دنیاست. ملتی ایران کـه متشکل از مادها و پارسها و پارتها مکی می باشد یکی از درخشان ترین حکومتهای مدنی گیتی را بـه یادگار گذاشته اند « کـه شاید خود آنان ازآن بی اطلاع باشند ».
اسکندر درنظر داشت شرق و غرب یعنی عالم متمدن جهان آن روزگار رابا هم یکی کند و دولتی سترگ و یونانی بر آن حکمفرا نماید ولی دراین امر موفق نشد. اسکندر «گجستک» برای رسیدن بـه این هدف یونان رابا فرهنگی ایرانی گسترش داد ولی نتوانست ایران رابا فرهنگ یونانی بیامیزد. مردم بـه جز نام اسکندر ملعون در نظرهایشان چیزی ازآن هجوم تاریخی بـه یاد نمی آورند.
صفات اخلاقی ملت ایرانیان باستانی بـه طوریكه در اسناد تاریخی آمده اسـت نیک خویی – مردانگی – پشت کار – راستگویی و درستی بوده اسـت کـه دیگر صفات اخلاقی زاده اینهاست . ایرانیان بر مهمان نوازی و خون گرمی و دست دلبازی در گیتی زبان زد هستند ودر گذشته از وام گرفتن از دیگران بـه شدت خودداری میکرده اند.
***
ایرانیان بر پذیرش مسئولیت های زندگی و بنیاد خانواده اهمیت بسیاری قائل هستند و از اروپاییان امروزی کـه از زیر این مسئولیت شانه خالی میکنند بسیار بالاتر می باشند. در کتب ما اروپائیان آمده شده اسـت کـه یونان مهد تمدن و صنایع و فرهنگ اروپا اسـت ولی با تحقیق و پژوهش در مشرق زمین بـه روشنی دیده میشود کـه یونان خود نیز تحت تاثیر فرهنگ و تمدن ایرانیان – مصریان و کریت ولیدیه بوده اسـت.
گذشته از این کـه ایرانیان طبع بلند و نظریات عالی دارند و پیوسته مایل بـه ترقی و پیشرفت هستند برای رسیدن بـه این هدف کوشش بسیار نیز میکنند. این دو خصلت یعنی افکار پاک و بلند و اجرای بی کم و کاست آن یعنی آنکه هردو مکمل یک دیگر هستند.
این دو عامل برای ترقی و سربلندی هر ملتی کافی اسـت و این را در آئین زرتشت در جامعه ایران باستان بـه اسانی میتوان یافت.
نمونه آن اندیشه نیک اسـت کـه سرلوحه تمام زندگی ایرانیان بوده اسـت . یعنی اگر اندیشه اي نیک نباشد پس کردار و گفتار هم نیک نخواهد شد و کردار و گفتار نیک درصورت نبود اندیشه نیک فاقد ارزش اسـت.
پس اندیشه نیک در بالای نماد ملی ایرانیان « فَرََوَهَر – َفَره َوشی » واقع اسـت و کردار نیک و گفتار نیک در زیر اندیشه نیک واقع شده اسـت. « بر بالای دستان فروهر » . اخلاق نیکو و تزکیه روح و فواید آن در عالم معنوی از یک طرف – نتایج آن در امور اجتماع و پیشرفت بـه سوی مراحل فراتر تمدن از طرف دیگر جامعه و ملتی را بـه سوی سعادت و سربلندی سوق میدهد. این سعادت و تعلیمات نیک و انسان دوستانه در ایران مدیون آئین فرهمندی دین بهی زرتشتی اسـت.
نفوذ فوق العاده روحانیت و اشخاص دینی در تمدن های کهن بشری و اثرات سو آن بارها دیده شده اسـت ولی این امر در دین زرتشتی دگرگون شده اسـت. هرچه با تمدن جهان باستان بیشتر آشنا میشویم بر اهمیت و برتری فرهنگی ایرانیان آگاه تر میشویم.
تعلیم زرتشت ایرانیان را بـه احترام بـه طبیعت و آفرینش آموزش داده و این امروزه در خون و وجود این ملت اسـت. این بـه راستی در جهان امروز بسیار ارزشمند و قابل ستایش اسـت.
مطلب مرتبط: کرمانشاه ؛ تاریخ ماندگار تمدن چند هزار ساله ایران
ایرانیان بر خلاف کشور های دیگر کـه مجرمین و گناه کاران را مجازاتهای سنگین میکردند در مرحله نخست تمام کوشش خودرا جهت گسترش تربیت و فرهنگ مینمودند تا نیازی بـه مجازات و پیدایش مجرمین نباشد. برای دوری از رذائل اخلاقی تلاش می کردند. کودکان را در سنین پایین در محله اي بـه نام “الوترا” آموزش می دهند . مکتب – تیراندازی – اسب دوانی – قضاوت و عدالت از مهمترین آموزشهای ایرانیان اسـت. حتی کودکان را در سنین پایین آموزش غذا خوردن نیز میدهند.
قناعت در زندگی – پرت نکردن آب دهان در کوچه و بازار – پاک نکردن بینی یا پوشش خود در جامعه و . . . همگی از نشان های خاص مردم ایران اسـت . کوروپدیا – گزنوفون یونانی – برگ
درنظر محققین سرچشمه برخی از بهترین مایه های مدنیت کنونس غرب از تعلیمات و تمدن ایران سرچشمه گرفته اسـت و زرتشت کهن ترین آموزگار و مبلغ نظریات دستورهایی اسـت کـه امروزه در جهان غرب موجب رفاه مادی و معنوی و آزادی بشریت گردیده اسـت.
ندانی کـه ایران نشست منست
جهان سر بـه سر زیر دست ِ منست
هنر نزد ایرانیان اسـت و بـــس
ندادند شـیر ژیان را بکــس
همه ی یکدلانند یـزدان شناس
بـه نیکـی ندارنـد از بـد هـراس
دریغ اسـت ایـران کـه ویـران شــود
کنام پلنگان و شیران شــود
چـو ایـران نباشد تن من مـبـاد
دراین بوم و بر زنده یک تن مباد
همـه روی یکسر بجـنگ آوریــم
جــهان بر بـداندیـش تنـگ آوریم
همه ی سربسر تن بـه کشتن دهیم
بـه از آنکه کشـور بـه دشمن دهـیم
چنین گفت موبد کـه مرد بنام
بـه از زنـده دشمـن بر او شاد کام
اگر کُشــت خواهــد تو را روزگــار
چــه نیکــو تر از مـرگ در کـــار زار
کـه ایران چو باغیست خرم بهار
شکفته همیشه گل کامکار
اگر بفکنی خیره دیوار باغ
چه باغ و چه دشت و چه دریا، چه راغ
نگر تا تو دیوار او نفکنی
دل و پشت ایرانیان نشکنی
کزان پس بود غارت و تاختن
خروش سواران و کین آختن
زن و کودک و بوم ایرانیان
بـه اندیشه بد مَنه در بین
هوا خوشگوار و زمین پرنگار
تو گفتی بـه تیر اندر آمد بهار
همه ی سر بـه سر، دست نیکی بَرید
جهانِ جهان را بـه بد مسپرید
نخوانند بر ما کسی آفرین
چو ویران بود بوم ایران زمین
دریغ اسـت ایران کـه ویران شود
کَُنام پلنگان و شیران شود
ز ضحاک شد تخت شاهی تُهی
سر آمد بر او روزگار مِهی
چنین اسـت کردگار گردان سپهر
گهی درد پیش آردت، گاه مهر
بـه کام تو گردد سپهر بلند
دلت شاد بادا تنت بی گزند
چنین روز روزت فزون باد بخت
بداندیشگان را نگون باد بخت
بیا تا همه ی دست نیکی بریم
جهانِ جهان را بـه بد مسپریم
وزین پس بر آن کس کنید آفرین
کـه از داد آباد دارد زمین
بسازید و از داد باشید شاد
تن آسان و از کین مَگیرید یاد
کسی باشد از بخت پیروز و شاد
کـه باشد همیشه دلش پر ز داد
جا داره همین حالا کـه نام بزرگ وطن مان ایران آمده اسـت یادی کنیم از شهدایی کـه بـه خاطر ایران و ایرانی جان خودرا فدا کرده اند. و آنهایی کـه گمنام مانده اند درود بر شرف و عزت شـما عزیزان. هم چنین سربازان این مرز وبوم کـه نگهبان این دیار هستند کمال تشکر ر تیم تالاب از شـما عزیزان دارد. ایران بزرگ تمام قلب دوستت داریم هرچه بگوییم کم اسـت برای تو وطنم.