بروزرسانی : 12 بهمن 1393

داستان کوتاه جزا در روز قیامت

داستان کوتاه جزا در روز قیامت

يک سال رئيس بخارا به حج رفت. چون به نزديک عرفات رسيد، درويشي پيش او آمد با پاي برهنه و تاول زده، تشنه و گرسنه به رئيس بخارا گفت: «آيا روز قيامت جزاي من مثل جزاي تو باشد؟»

رئيس جواب داد: «حاشا که خداي عزوجل من را چون جزاي تو دهد، زيرا که من متمول هستم و به فرمان خدا آمدم و تو برخلاف فرمان خدا آمدي.»

  قابوسنامه

مطالب مشابه مهم !

جستجو در تالاب
جدیدترین مطالب سایت