ترفند های جالب شعبده بازی ها و سرگرمی
آشنایی با انواع شعبده بازی ها
شعبده بازی اول در انگلستان اختراع شد و همچنین در تمام کشورهای دنیا پیچید ، می خواهیم برخی از شعبده بازی ها را بیشتر بشناسیم .
راه رفتن روی آب
راه رفتن روی آب یک شعبده نسبتا قدیمی است که سال‌ها پیش از طریق گروهی ازافرادی که می گفتند با ماوراء رابطه دارند ابداع شده بود تا حقانیت خودشان رابه کرسی نشانند. انها می‌گفتند چون افراد خاصی هستند می توانند چنین کاری را انجام بدهند. آنها اول راه دریا را در پیش گرفته بودند
و روی آب دریاها و دریاچه ها راه می رفتند اما بعد از مدتی, حقه شان از طریق شعبده بازها کشف شد. اکنون این گروه جدید دنبال مشتری های خودشان رفته اند و کوشش میکنند با سرگرم کردن دیگران بازبینی معاش کنند.
یکی از عجیب ترین شعبده های ” راه رفتن روی آب” روی رودخانه “تیمز” لندن ایفا شد کهدر آن مرد شعبده باز تقریباً تمام مسیر رودخانه را روی آب پیاده روی کرده است ولی ماجرااز چه قرار بود؟
درک کردن به راز این شعبده زیاد دشوار نیست. خیلی ها در همان اولیه کار حدس زده بودند که یک پیاده روی شیشه ای یا پلاستیکی زیر پای کسی که روی آب راه می‌رود جاسازی شده است اما وقتی ماجرای راه رفتن روی یک رودخانه مطرح باشد, ماجرا پیچیده تر از یک جاسازی ساده است.
در چنین مواقعی چه حقه ای را میتوان بکار برد؟ جواب این است: ماجرا کمی پیچیده تر شده اما غیرممکن نیست. حقه همان مدل قدیمی است, فقط طوری ایفا شده که توجه کمتری را جلب کند.
گفته میشود بخشی از رودخانه “تیمز” برای این برنامه انتخاب شده بود که عملا عبور کمتری در طول روز از روی آن انجام می شد, شبها نیز خلوت بود و نور خیابان زیاد آنرا روشن نمیکرد. با این سحاب گروهی از غواصان یا قایق سوارهای ناشناس خودشان رابه آرامی به منطقه مدنظر شان رسانده و پیاده روی شیشه ای را جای گزین کرده اند.
حتی اگر این احتمال را هم درنظر بگیریم, می توان پای پلیس ها و نیروهای گاردی را که سوار بر قایق, مرد شعبده باز را همراهی می کردند هم به میان کشید.
این افراد گفته اند که گاردهای محافظ آقای شعبده باز در واقع هم دست های او هستند وکارشان این است که پیاده روی پلاستیکی کوچکی را که برای حرکت او درست شده است در جای تعیین شده قرار داده یا آنرا محکم کنند. برای این که همه ی چیز درست جلو رفته و مسیر پیاده روی صدمه نبیند,
این قطعات پلاستیکی به اندازه چند متری بریده شده تا کنترلش آسان تر باشد. در واقع این قطعات پلاستیکی با بست های محکمی به قایق ها متصل شده اند. فاصله دو قایق طوری تنظیم شده که هر کدام در امتداد دیگری باشند. با این حساب وقتی یکی از قطعات در حال تمام شدن است, قایق بعدی جایش را محکم میکند و بهمین ترتیب به بهانه تصحیح کردن جای پایش جلو می‌روال.
معلق شدن روی هوا
راهبه های هندو سال هاست که با یک شعبده قدیمی کوشش میکنند دیگران را سر کار گذاشته و از این راه پول و شهرت کسب کنند. انها روی یک سفره که زیر پای شان قرار گرفته روی هوا معلق می نشینند. تنها چیزی که در تمام مدت به دست دارند, عصای شان است. ادعای شان این است که یک قدرت ماورایی از دنیاهای دیگر باعث شده که در هوا معلق بمانند اما حقیقت چیز دیگری است. عصای شان انها را در هوا معلق نگه داشته است.
این عصا به یک پایه روی زمین و نشیمنگاهی در هوا – جاییکه راهب روی آن می‌نشیند – متصل است. برای پنهان کردن این شعبده روی پایه زمینی, یک سفره انداخته میشود. ضمن این که تمام راهبان هندو در دوران انجام این کار لباس به تن دارند تا بتوانند حقه شان را پنهان کنند. اگر خواستید درباره این راز مطمئن شوید, فقط کافی است از راهب بخواهید تا عصایش را رها کند. او مطمئنا چنین کاری نخواهد کرد چون بی درنگ به زمین می افتد.
شعبده بلعیدن شمشیر
بلعیدن شمشیر یکی از متداول ترین راه های سرگرمی مردم در تمام دنیاست. مردان غول پیکری که برای به دست آوردن پول هر کاری میکنند, با قورت دادن شمشیر و خنجرهایی که بسیار بزرگ و تیز بنظر می رسند افراد زیادی رابه شگفتی وا می دارند. کسان یکه این شعبده عجیب را انجام می‌دهند برای این که حقه شان قابل یقین باشد, شمشیر را چند بار به زمین و دیوار می کوبند تا پافشاری کنند که واقعا تیز است.
مقدور است افراد مبتدی فکر کنند که شمشیرها پلاستیکی هستند اما به هیچ وجه این طور نیست. در حقیقت هم شمشیرها خطرناک هستند اما مضمون ای که باعث میشود شعبده قابل انجام باشد, زیرکی و مهارت خود شعبده باز است. او زاویه حلق و دهانش را طوری تنظیم کرده
و زبانش رابه شیوه ای عقب میدهد که عملا شمشیر با نای و معده او دریک راستا قرار بگیرند. با این حساب تنها دشوار این است که تیزی سر شمشیر معده فرد را پاره نکند. اگر زاویه درست رعایت شده باشد, هیچ مشکلی پیش نمی آید.
غیب شدن مجسمه آزادی
به گزارش تالاب وقتی درسال 1983 میلادی دیوید کاپرفیلد ادعا کرد می تواند برج سرشناس آزادی رابه آسمانبفرستد, هیچکس حرفش را یقین نکرد. بازی کردن با یکی از نماد های آمریکا, جسورانه تر ازآن بود که کسی بتواند حتی تصورش را بکند اما این شعبده رخداد افتاد. آقای کاپرفیلد با کمک بالگرد یک پارچه بزرگ روی برج انداخت و بعد از خواندن وردهای مختص و انجام حرکات عجیب این مجسمه غول جسد را واقعا مفقود الاثر کرد.
به گزارش تالاب دوربین ها از زوایای گوناگونی صحنه را نشان دادند تا کوشش کنند مچ شعبده باز خبره را بگیرند. اما کاپرفیلد و همراهانش هنوز هم این شعبده به جانشان بسته است و آنرا لو نداده اند اما چند احتمال درباره حقه ای که برای این شعبده بکار گرفته مطرح میشود.
ایده اول می گوید این شعبده با یکی از ناب ترین ساخته های تکنولوژیکی و بزرگ ترین صفحه های نمایش امکانپذیر شده است. این صفحه نمایش بعد از این که پرده روی مجسمه قرار گرفته با سرعت روبروی آن نصب شده است. ایده دیگری که مطرح شده و منطقی تر بنظر می رسد درباره خطای دید است.
این ایده می گوید تماشاچیان, دوربین ها و حتی هلیکوپترها در محدوده خاصی قرار داشته و می توانستند حرکت کنند, شعبده باز با آگاهی از این مکان ها نورپردازی ها را طوری طراحی کرده که عملا محل های قرار گرفتن تمام تماشاچیان در “نقطه کور” بوده است. البته ارزیابی نقاط کور با استفاده از حقه ای که در دنیای شعبده بازها به “توهم فضای خالی” سرشناس شده کار بسیار دوران بری است.
این شعبده اکثر ازآن که حقه باشد, یک شاهکار محاسباتی و ریاضی است. این کار آن قدر ناب است که هنوز کسی نتوانسته آنرا تکرار کند.
جادوی عوض کردن اسکناس
اسمش را میتوان “یک غافلگیری عجیب” گذاشت. شعبده باز در این حقه عجیب اسکناس یک دلاری را از جیبش بیرون آورده و بعد از چند حرکت عجیب, آنرا بی درنگ به یک اسکناس 100 دلاری تبدیل می کند. در تمام مدت او اسکناس ها را دقیقا در دسترس دید همه قرار میدهد و حتی اگر نیاز باشد,
میتواند آن رابه دست تماشاچی هایش هم بدهد تا مطمئن شوند با یک اسکناس واقعی طرف هستند و هیچ جادویی در کار نیست. واقعا هم شعبده عجیبی در کار نیست و همه ی چیز به یکی از مهم‌ترین مهارت های یک شعبده باز وابسته است.
ماجرا از این قرار است که شعبده باز دو اسکناس همراه خودش دارد, یکی از اسکناس ها یک دلاری است و دیگری 100 دلاری. او در طول مدت ایفا, حواس تماشاچیان رابا تا کردن اسکناس یک دلاری پرت میکند, آن هم به شکلی که همه حدس می کنند تمام راز و رمز ماجرا در همان شیوه تا کردن نهفته است اما حقیقت چیز دیگری است. او اسکناس را دریک دریچه پنهان پنهان کرده است ودر یک حرکت سریعا آن رابا “100 دلاری” جابه‌جا میکند.
فرار از تانکر آب
شناگر ماهر رابا دست و پای بسته به زیر آب می فرستند. مخزن بتدریج از آب پر میشود, آن هم در حالیکه بنظر نمی رسد راه فراری وجود داشته باشد. محفظه شیشه ای که تماشاگران روبرویش نشسته اند, مرتفع تر ازآن است که کسی بتواند از داخلش جان تندرست به در ببرد.
هیچ راهی به بیرون هم وجود ندارد. راهکار چیست؟ کلید اصلی در دست شعبده باز داخل محفظه است. البته جنس شاه کلید او شبیه به کلیدهای معمولی که ما در دست داریم نیست.
تمام کلیدها در دست دستیار شعبده بازی است که در جای ظلمات پشت صحنه ایستاده است. با فراهم شدن شرایط از طریق دستیاری که در جلوی صحنه قرار گرفته وارد عمل شده قفل های دست شعبده باز را باز کرده و بی درنگ او را بالا می کشد. البته این بالا کشیدن با طناب یا روش های متداول نیست.
به گزارش تالاب راز سرعت عمل شعبده باز غرق شده در پاکت هوایی است که زیر محفظه آب قرار گرفته است. این پاکت که از یک جنس محکم و مقاوم مثل پلاستیک ساخته شده بی درنگ بعد از این که پرده بین شعبده باز و صحنه قرار گرفت آزاد میشود چون در زیر آب قرار گرفته و زیر فشار است. با آزاد شدن چفت با سرعت زیادی به بالا جهیده و هر کس را که بالایش باشد نیز همراه با خودش بالا می برد.
شعبده بازهم با همین حقه ساده با سرعت زیاد آزاد شده و جان به در می برد. در واقع اگر دست و پایش به تانکر آب وصل نشده باشد – که این طور هم نشده – فرار ازآن محفظه اصلا کار سختی نیست.
عبور دست از وسط شیشه
شعبده عجیبی است که در نگاه اول آدم را حیرت زده میکند اما آنقدرها هم عجیب بنظر نمی رسد. در شعبده ناب “عبور دست از وسط شیشه” شعبده باز دستش را از وسط یک قالب آینه ای یا شیشه ای که دقیقا بسته بنظر میرسد عبور داده و گل یا شیء دیگری را که در طرف دیگر میز قرار دارد لمس میکند.
نخستین احتمالی که تازه کارها مقدور است مطرح کنند, “خطای دید” است. انها می گویند احتمالاً دست فرد دیگری در همان نزدیکی ها پنهان شده و وقتی زمانش میرسد, دست را از مخفیگاه بیرون کشیده و کاری را که بر عهده اش گذاشته شده انجام میدهد اما اصل ماجرا چیز دیگری است.
هر چند واقعا پای خطای دید در میان است اما تمام کار را خود شعبده باز انجام میدهد. تمام راز ماجرا در ساختار آینه نهفته است.به گزارش تالاب این آینه بر خلاف آنچه بنظر میرسد یک تکه نیست. دست شعبده باز هم از وسط بخش حفره شده آینده بیرون می آید. برای این که کسی به شک نیفتد که آینده ای دیگر در کار است, یک مکانیزم مخصوصاً با آینه های مختلف طراحی شده تا تماشاگر رابه خطا بیندازد.
این آینه ها دربخش پشتی صحنه طوری کنار هم چیده شده اند که تماشاگر متوجه حرکت شان نمی شود. در چنین موقعی چشم ها به حرکات بدن و دست و پاهای شمشیرباز خیره می ماند تا اگر حرکتی از مجری سر زند به رازش پی ببرند. شعبده بازهای حرفه ای برای این که این نگاه های تیزبین را غافلگیر کنند کار جابه‌جا کردن این آینه ها رابه دستیارشان می سپارند.
