قلیان وسیلهای آبی است برای کشیدن تنباکو که در خاورمیانه٬ آسیای مرکزی و شمال آفریقا متداول است. در فارسی به صورت قالیان و غلیان نیز ثبت شده و گاه نارگیلی نیز نامیده شدهاست. در افغانستان به کل مجموعه قلیان، چلم نیز میگویند.در کشورهای عربی به نام شیشه و نارجیلة معروف است و در شبه قاره به حقّه معروف است. قلیان برای استفاده از دود حاصل از تماس زغال گداخته و تنباکو است که به این عمل «کشیدن قلیان» میگویند.
اولین بار ابوالفتح گیلانی (متوفی ۱۵۸۸) پزشک ایرانیِ دربار اکبر اول، سلطان مغول هند بود که دود تنباکو را از یک ظرف آب عبور داد تا آن را خالصتر و سرد نماید و از این طریق قلیان که در شبه قاره به حقّه معروف است را ابداع نمود.
مورخان میگویند احتمالاً کشیدن قلیان که اختراع هندی – ایرانی است، از زمان شاه طهماسب اول آغاز شده و در دوره قاجار فراگیر شده است؛ بنابر دانشنامه ایرانیکا، تاریخ دقیق اولین استفاده از قلیان مشخص نیست.
اولین تصویری که از قلیان به وسیله هنرمندان ایرانی کشیده شده، احتمالاً تصویر نشمی کماندار کار رضا عباسی، نقاش مشهور دربارشاه عباس بزرگ است، که تا اواخر نیمه اول قرن یازدهم هجری زنده بودهاست.
سیاحان اروپایی که به ایران سفر کردهاند از جمله تاورنیه که در دوران صفویه به ایران آمد به قلیان و کشیدن تنباکو در ایران اشاره کردهاند. از جمله وی نوشتهاست که «ایرانیان تنباکو را با دستگاهی کاملاً اختصاصی میکشند. در کوزه گلی دهان گشادی به قطر سه انگشت، تنه قلیانی از چوب یا نقره که سوراخی در وسط دارد قرار میدهند، و بر سر آن مقدار تنباکوی نمدار با کمی آتش میگذارند، و در زیر قلیان سوراخ ممتدی است که، در حالی که نفس را بالا میکشند، دود تنباکو با شدت از امتداد سوراخ پایین آمده و داخل آب که به رنگهای مختلف می آمیزد داخل میشود. این کوزه مرتباً تا نصفه آب دارد.
دود که در آب است به سطح میآید و هنگامیکه نفس را بالا میکشند، از نی قلیان دود به دهان وارد میشود. به واسطه آبی که به قلیان میریزند دود تنباکو تصفیه میشود و کمتر ضرر میرساند. والا با این همه قلیان که میکشند، مقاومت برای آنها غیر ممکن است. ایرانیان زن و مرد، به طوری از جوانی عادت به کشیدن تنباکو کردهاند، که کاسبی که باید روزی پنج شاهی خرج کند، سه شاهی آن را به مصرف تنباکو میرسانند. میگویند اگر تنباکو نمیداشتیم چطور ممکن بود کیف و دماغ داشته باشیم.»
اولئاریوس نیز که در سال ۱۰۴۶ در ایران بوده مینویسد که «چندین گونه ظرف قلیان در ایران ساخته میشد. شیشهای، کوزهای، از جوز هندی (نارگیله)، کدوئی که تا نیمه آب میشد و گاهی در آن عطر میریختند».
شاردن، دیگر سیاح دوران صفوی، در سفرنامه خود مینویسد که، شاه عباس بسیار کوشید تا از استعمال قلیان در بین مردم جلوگیری کند. برای این کار، روزی در مجلسی رسمی دستور داد که به جای تنباکو قلیان مهمانان را با پهن چاق کنند، و سپس در حالیکه آنان مشغول کشیدن قلیان خود بودند گفت که، این تنباکو را که وزیر همدان برای من فرستادهاست و ادعا میکند که بهترین تنباکوی دنیاست، چگونه است؟ آنان همگی از این تنباکو تعریف کردند. آنگاه شاه خطاب به آنان گفت «مرده شوی چیزی را ببرد که نمیتوان آن را از پهن تشخیص داد».
سرانجام کار مخالفت شاه عباس بزرگ با تنباکو به تحریم آن کشید، و هنگامیکه در گرجستان متوجه شد، سربازان او پول خود را صرف کشیدن تنباکو و توتون میکنند آن را ممنوع ساخت، و تجاری را که توتون و تنباکو به اردوی او آورده بودند با تنباکوی خود یک جا سوختند، و سربازانی که مرتکب کشیدن توتون و تنباکو میشدند بینی و لبانشان را میبریدند.
قلیان در دوران قاجار بخشی از ضرورتهای زندگی بود. اشراف و بزرگان در خانههای خود انواع قلیان نگهداری میکردند که بعضی از آنها جواهرکاری شده بودند. واقعه قیام تنباکو در دوران قاجار و در نتیجه فتوایی توسط میرزا حسن شیرازی مبنی بر تحریم مصرف و فروش تنباکو رخ داد.
“نهضت تنباکو” جنبشی اجتماعی در اعتراض به اعطای امتیاز انحصاری تنباکو به شرکت “رِژی” به مدت 55 سال بود که طی آن با فتوای آیتالله میرزای شیرازی استعمال توتون و تنباکو حرام اعلام شد و مردم با شکستن قلیانها اولین مبارزات ضداستعماری خود را کلید زدند.
روزی که میرزای شیرازی حکم حرام بودن استعمال توتون و تنباکو را صادر کرد، در تهران تا بعدازظهر مردم همه قلیانها را شکستند و انبارهای توتون و تنباکو را به آتش کشیدند؛ حتی در یکی از شهرها، تعدادی از جوانان به خانه حاکم هجوم بردند تا او را از قلیان کشیدن منع کنند و به او گفتند: آقا میرزا فرمودند استعمال تنباکو، محاربه با امام زمان(عج) است! ما اجازه نمیدهیم تو به جنگ با امام زمان بروی!
در کاخ شاه نیز زنان قلیانها را شکستند و وقتی ناصرالدین شاه از انیسالدوله پرسید: «خانم، چرا قلیانها را از هم جدا و جمع میکنند؟» او جواب میدهد: «برای آنکه قلیان حرام شده». ناصرالدین شاه روی در هم کشیده، میگوید: «که حرام کرده؟» انیسالدوله با همان حال میگوید: «همان کس که مرا به تو حلال کرده». شاه بعد از آن هیچ نگفت و برگشت و برای آنکه مبادا به احترامش لطمهای وارد شود، بعد از آن به هیچیک از نوکران خود دستور نمیداد قلیان بیاورند و در تمام دربار قلیانها را جمع کردند.
شاید این اولین ممنوعیت مصرف قلیان بود، اما بعد از آن در طول تاریخ چندین بار نه به علت تحریم تنباکو بلکه به دلایل اجتماعی و پزشکی شاهد ممنوعیت چندباره و آزاد شدن مجدد مصرف قلیان در کشور بودهایم.
بپذیریم یا نپذیریم، انگار سالهای اخیر قلیان خودش را به جامعه ایرانی تحمیل کرده است و دیگر برخی جوانان چه زن و چه مرد گوی عاشقی را از ناصرالدین شاه ربودهاند، آنچنان که دیگر لازم نیست حتماً به قهوهخانهها یا سفرهخانههای سنتی بروی تا آن را ببینی، از هر کجای شهر که بگذری، از تفرجگاهها و پارکها گرفته تا حتی راستههای خرید و مقابل مغازهها، اقبال جادویی به قلیان احساس میشود. این تازه جدای از حضور پررنگ آن در اندرونی خانهها و خوشرقصیاش در تجمعات فامیلی و خانوادگی است.
شاید پس از تحریم تنباکو و شکسته شدن قلیانها در زمان ناصرالدین شاه قاچار، در سال 71 بود که جمعیت مبارزه با استعمال دخانیات، ممنوعیت استعمال قلیان را به هیأت وزیران، ریاست جمهوری و مجلس ارائه داد و از این سال تا سال 76 مصوبه مجموعه هیأت دولت و مجمع تشخیص مصلحت نظام قرار گرفت و بر اساس آن استعمال سیگار و مواد دخانی در اماکن عمومی ممنوع اعلام شد. با این حال، ورق چندبار برگشت و قلیان دوباره بر میزهای قهوهخانهها جا خوش کرد.
در سال 1383 باز مصرف قلیان در اماکن عمومی کشور ممنوع شد ولی این ممنوعیت ادامه نداشت و در سال 1384 با اصلاح تبصره ماده 1 آئیننامه ممنوعیت استعمال و عرضه سیگار و سایر مواد دخانی در اماکن عمومی، قهوهخانهها و رستورانهای سنتی مجاز به عرضه سیگار و مواد دخانی شدند.
اما به فاصله کمتر از یک سال، قلیانها دوباره جمع شدند. از آن زمان تا سال 86 قهوهخانهداران چندان زیر ذرهبین اداره سلامت وزارت بهداشت نبودند اما در دولت نهم، وقتی بحث ممنوعیت قلیانها دوباره مطرح شد، مخالفت سازمان میراث فرهنگی و صنف قهوهخانهداران باعث شد تا سیاستهای متعادلتری درباره قلیان اعمال شود.
نتیجه آن شد که پای قلیان به صورت محدود به قهوهخانهها باز شد و استعمال آن فقط در اماکن دارای پروانه، به شرط استفاده نکردن از توتونهای اسانسدار مجاز بود. در دولت دهم اما باز هم سیاستهای وزارت بهداشت، به ممنوع کردن قلیان معطوف بود. تا جایی که وقتی جمعآوری قلیان از قهوهخانهها با رأی هیأت عمومی دیوان عدالت اداری تصویب شد، رئیس اتحادیه قهوهخانههای سنتی کشور از تعطیلی قریبالوقوع این صنف خبر داد. علایی گفته بود با تعطیلی قهوهخانهها در سال 86 مشتریها به زیرزمینها رفته و مشکلات فراوان زیادی را بوجود آوردند.