ضرب المثل دره

مجموعه : ضرب المثل ها
ضرب المثل دره

ضرب المثل جالب دره

 

ملایی با درویشی همكار و شریك بود به هر منزلی كه می‌رفتند موقع ناهار یا شام ملا كمی كه می‌خورد دست از غذا می‌كشید و می‌گفت: «الحمدلله» درویش بیچاره هم كه هنوز نصف شكمش خالی بود و مجبور می‌شد دست از غذا بكشد و گرسنه بماند.

 

چند بار درویش به ملا گفت كه: «رفیق این كار خوبی نیست، تو زود دست می‌كشی من گرسنه می‌مانم» اما ملا این عادت از سرش نمی‌افتاد.

 

درویش در فكر چاره افتاد كه ملا را گوشمالی بدهد. یك روز كه از دهی به ده دیگر می‌رفتند در دره خلوتی او را گرفت و با تبرزینش تا جایی كه می‌خورد زد تا بیهوش شد.

 

ملا وقتی به هوش آمد درویش گفت: «مبادا بعد از این سر سفره مردم زود دست از خوردن بكشی و مرا گرسنه بگذاری». ملا كه كتك خورده بود. قول داد كه بعد از این تا درویش دست نكشیده او هم دست از خوردن نكشد.

 

چند روزی ملا سر قول و قرارش بود تا اینكه روزی ملا به عادت قدیم وسط غذا خوردن دست از غذا كشید و الحمدالله گفت: درویش رو كرد به ملا و گفت: «آی دره دكی ملا»1 ملا كه قول و قرارش با درویش و كتكی كه توی دره خورده بود یادش آمد زود گفت: «بله قربان تازه دن بسم‌الله»2 و دوباره شروع به خوردن كرد.

 

۱- كتكی كه تو دره خوردی یادت بیاد .

۲- بله قربان دوباره بسم الله

 

جدیدترین مطالب سایت