متاسفانه 3 مرد شیطان صفت با دیدن کودک تنها در کوچه او را به خرابه ای نزدیک خانه کشانده و به زور هر سه نفر به دختر 5 ساله افغانی تجاوز کرده و باعث از دست رفتن باکره بودن دختر بچه شدند. در این ماجرا که باعث واکنش مردم از این اتفاق تلخ شد پلس سریعا وارد عمل شد.
تجاوز وحشتناک به دختر بچه افغانی چگونه اتفاق افتاد ؟ نخستین مصاحبه با عموی بهاره 5 ساله را در ادامه می خوانیم که مورد تجاوز قرار گرفته است. عموی بهاره 5 ساله که در خمینی شهر مورد تعرض 3 مرد شیطان صفت قرار گرفت از ماجرای این اقدام کثیف گفت.
به گزارش تالاب محمدرضا کریمی، عموی بهاره تأیید میکند که هفته گذشته برادرزادهاش، مورد تجاوز قرار گرفته است.به گفته وی، بهاره 5 سال دارد و هماکنون از وضعیت بهداشتی خوبی برخوردار است.اما وی در مورد جزییات این حادثه چیزی نمیگوید و خاطرنشان میکند که مقامهای مسئول پلیس در خمینی شهر وعده دادهاند
که این موضوع را به صورت جدی مورد پیگیری قرار میدهند و به همین خاطر، انها در شرایط کنونی حاضر به رسانه ای کردن این حادثه و جزییات ان نیستند.این در حالی است که وقوع این رویداد از چند روز به این سو عملا رسانهای شده و در صفحات اجتماعی دست به دست شده است.
کریمی افزود که منتظر پیگیری این حادثه از سوی نیروهای پلیس هستند، اما اگر وعدههای انها عملی نشد و به نتیجه نرسید، در ان صورت جزییات این حادثه را رسانه ای خواهند کرد.او در پاسخ به سوالی در مورد هویت فرد متجاوز، گفت که هنوز این فرد شناسایی نشده است.
در همین حال، مسعود فریادی، مسئول امور حوادث و زندانیان سفارت جمهوری اسلامی افغانستان در تهران با تأیید این حادثه میگوید که قضیه تحت بررسی پلیس و کمیشنری سازمان ملل در امورپناهندگان قرار دارد.
به گزارش تالاب به گفته وی، متأسفانه متهم قضیه هنوز دستگیر نشده است.بر اساس این گزارش، بهاره 5 ساله در کوچه جلوی خانهشان در خمینی شهر، مشغول بازی بوده که 3 مرد متجاوز در فرصت مناسبت جلوی دهان وی را گرفته و چشمش را میبندد و به خرابهیی که نزدیک خانه انها بوده، می برند و به او تجاوز میکنند.
به دنبال این رویداد، دختر 5 ساله بیهوش میشود و بعد از چند ساعت، همسایه بهاره وی را پیدا کرده و به خانه انها میبرد .با دیدن وضعیت بهاره، وی را سریع به بیمارستان اشرفی اصفهانی انتقال میدهند.
حتماً بخوانید: ماجرای تجاوز پسر جوان به زن دایی اش + تجاوز به دختران جوان
دختر جوان وقتی از مرد همسایه شنید میتواند لوله کشی خانه وی را تعمیر کند نمیدانست در دام یک آزارگر خواهد افتاد.این دختر دانشجو که با حمایت مالی پدر پولدارش به شهر دیگری رفته و خانه مجردی داشت با دیدن فیلم هایی از استحمام خود در تلگرامش وحشت زده تسلیم خواسته های مرد متجاوز شد.
با شکایت دختری 22 ساله به نام الهه یکی از کثیف ترین مردان بخاطر تجاوز به این دختر در همسایگی شان بازداشت شد.این دختر که افسرده شده بود در مراجعه به دادسرا گفت:از 3 ماه پیش مجبور به ارتباط با مردی به نام بهزاد در همسایگی مان شدم و حالا احساس میکنم اگر به همین شکل پیش بروم نابود خواهم شد.
وی افزود: خانواده من در شهر دیگری زندگی میکنند و من برای تحصیل به اینجا آمدم و پدرم خانه ای برایم خرید و من به تنهایی در ان زندگی میکنم.دختر گریان ادامه داد: یک روز وقتی دیدم از لوله حمام طبقه بالایی مان آب می چکد سراغ ان ها رفتم و مرد همسایه با خوشرویی اجازه گرفت
تا فردای ان روز برای تعمیرات به خانه ام بیاید پذیرفتم و چون باید به کلاس می رفتم قرار گذاشتیم صبح در را به رویش باز کنم و وقتی کارش به اتمام رسید او در را ببندد.همین کار را هم انجام دادیم و شب وقتی به خانه رفتم دیدم لوله تعمیر شده است البته در طول روز چند باری به موبایل مرد همسایه زنگ زدم و می دیدم در حال کار است.
الهه گفت: یک ماه نگذشته بود که از شماره ای ناشناس فیلمی برایم ارسال شد که با دیدن ان شوکه شدم لحظه استحمام من و حتی استراحتم در اتاق خواب فیلمبرداری شده بود همان لحظه شک کردم کار مرد همسایه باشد و هنوز در حیرت بودم که پیامی دریافت کردم که نوشته شده بود درست حدس زدید من بهزاد همسایه شما هستم و اگر به حرف های من گوش نکنید این فیلم را پخش میکنم و آبرویتان خواهد رفت.
خیلی ترسیدم و او خواست شب به خانه من بیاید تا با هم حرف بزنیم تصورم این بود می داند پدرم پولدار است و میخواهد اخاذی کند اما او خواست به من تجاوز کند التماس کردم نپذیرفت و مدام تهدیدم کرد تا اینکه چاره ای ندیدم و اجازه دادم به من تجاوز کند.
وی ادامه داد: هرروز افسرده تر میشدم او بسیار نامرد بود حتی کتکم زده است هربار همسرش را در راه پله ها میدیدم خجالت می کشیدم همه ی ي ساعات روزم از خودم متنفر بودم تا اینکه خواستگاری پیدا کردم و از بهزاد خواستم من را و فیلم را فراموش کند تا من ازدواج کنم که کلی با من درگیر شد و تهدیدم کرد آبرویم را خواهد برد.چاره ای نبود و آمدم شکایت کنم.
خبرنگار مینویسد: با هماهنگی های پلیسی بهزاد در یک قرار صوری بازداشت شد و وقتی خود را در برابر افشای رازش دید نصب دوربین در حمام و اتاق خواب الهه را پذیرفت اما رابطه با وی را به گردن نگرفت.مرد متجاوز گفت: وقتی برای تعمیر لوله آب به خانه الهه رفتم وسوسه شدم تا در غیابش دوربین نصب کنم و چون شغلم همین بود براحتی این کار را کردم.
وی افزود: بعد از یک ماه باز وسوسه شدم الهه را تحت سلطه بگیرم و همین کار را کردم اما او خودش خواست رابطه داشته باشیم وگرنه من پول میخواستم.
پرونده این مرد متجاوز پس از ارجاع به دادگاه کیفری پشت درهای بسته تحت رسیدگی قرار گرفت و قضات وی را که اصرار داشت تجاوزی در کار نبوده به خاطر اقدامات سیاهش و رابطه نامشروع به 5 سال زندان و 99 ضربه شلاق محکوم کردند و این رای با اعتراض بهزاد در دادگاه عالی رسیدگی شده و مورد تایید قرار گرفت.
مرد جوان که به خواهرش شک و بدبینی شدیدی داشت او را به طرز فجیعی به قتل رساند.زن جوان که فریده نام داشت به تنهایی زندگی میکرد. او 20 ساله بود و با کسی خصومت و دشمنی نداشت. اما فردی ناشناس در تماس با پلیس 110؛ از مرگ فجیع زن 20 ساله خبر داد و گفت: این زن تنها داخل منزل مسکونی اش به قتل رسیده است.
در پی این تماس تلفنی ؛ ماموران انتظامی بلافاصله وارد عمل شد. پلیس داخل منزل مسکونی با جسد زن 20 ساله روی تخت خواب روبرو شد. زن جوان به وسیله یک شال قرمزخفه شده بود.کارآگاهان موضوع را به قاضی ویژه قتل اعلام کردند. با دستورات مقام قضایی ؛ جسد فریده به پزشکی قانونی انتقال یافت و برابر اعلام نظر اولیه ؛ هشت ساعت از زمان مرگ این زن می گذشت.
به گزارش تالاب انچه برای کارآگاهان پلیس آگاهی فرضیه یک قتل از پیش طراحی شده را قوت می بخشید اینکه فرد تماس گیرنده با این زن آشنا بوده و پس از ارتکاب قتل جلوگیري از فساد نعشی جسد و شاید عذاب وجدان بوده است.تحقیقات پلیسی برای کشف راز این جنایت با هدایت بازپرس ویژه قتل ادامه داشت و کارآگاهان به سرنخ هایی دست یافتند که نشان می داد برادر مقتول با او اختلاف هایی داشته است.
ماموران انتظامی برادر این زن را پس از تکمیل تحقیقات پرونده در یکی از شهر دستگیر کردند.مرد جوان که دچار تالم شدید روحی شده بود در تحقیقات پلیسی لب به اعتراف گشود و گفت: به علت شک و بدبینی که نسبت به خواهرم داشتم تصمیم نادرستی گرفتم و به مشهد رفتم و او را به قتل رساندم.
در پی اظهارات اولیه متهم ؛ اقدامات قانونی لازم برای سیر مراحل تخصصی کشف علت و انگیزه دقیق متهم از ارتکاب به قتل ادامه دارد. پلیس گوشی تلفن همراه مقتول را نیز از منزل متهم به قتل کشف کرد.
حتما بخوانید: وحشتناک ترین تجاوز جنسی پدر به دختر بچه زیبا (عکس)
زنان شوهردار چرا با بی حیایی سراغ پسر جوان میرود؟
خانم بهاره مهرجویی مطلبی درباره خیانت زنان شوهردار نگاشته که تهمینه میلانی کارگردان سینمای کشور جمهوری اسلامی ایران آن را در صفحه فیسبوک خود انتشار داد. در این پست می خوانید: صرف نظر از انگیزه اصلی اینکه چرا زنان متاهل خیانت میکنند، نفس این امر در میان متولدین دهه شصت و پنجاه به شدت روبه گسترش است. موضوع نگران کننده برای من این است
که این مهلکه افرادی را به درون خود میکشاند که نه میخواستند و نه حتی تصورش را میکردند که وارد رابطهای دیگر شوند. اما به خودشان که آمدند دیدند خیانت دارد اتفاق میافتد.
زن چهل و سه سالهای که با پسر خواهر شوهرش وارد رابطه شده. پسر جوانی که پانزده سال با او تفاوت سنی دارد، زن هیچ وقت فکرش را نمیکرد که شوخیها و تنها شدنها و جای پسرم است و من با فلانی میروم خانه، برایش دردسرساز شود.
شخصا اعتقاد دارم انسان همچون سایر حیوانات موجودی غریزی و چندآمیزشیست. اما آن چه وی را از سایر حیوانات در این مورد مجزا کرد قوه یادگیری و تعقلِ در جهت سازگاری و بقاست. انسان روزی شروع به یادگیری کرد.
به گزارش تالاب شروع به فاصله گرفتن از غرایز. چیزهایی را آموخت که گرچه خلاف ذاتش بود اما موجب سازگاری او شد. ما در ایران در آموختنیها بسیار ضعیف عمل کرده ایم. رسوم و سبکی از زندگی وارد جامعه ما شد که متناسب با آن چه ما هستیم و بر ما میرود نبود. ما مهارت ارتباط با دیگران را یاد نگرفتیم. حدومرزها را نمیشناسیم.
محدوده اینکه دختر خاله ما به همسرمان باید چقدر نزدیک بشود را نمیدانیم. محدوده اینکه زنمان با دوست دانشگاهیاش که مرد است و که قرار است بیرون برود و روی پروژهشان کار کنند را نمیدانیم. مرزهایش قابل تعریف نیست. او نباید از زندگی خصوصی تو و همسرت تحت عنوان درددل کردن مطلع شود.
مفهومی به نام «جاست فرند» که ما چندین سال است آن را لق لقه میکنیم و یک مفهوم وارداتیست، هیچ کدام از این تعاریفی را شامل نمیشود که ما در مناسبتهامان ان را به جا میآوریم. جاست فرند شما مشاور شما نیست.
حد و مرز مشخصی دارد. ما این مرزها را نمیدانیم. اصلا برایِ ما نیست. با ان بیگانه هستیم. چون خودآگاهی نداریم گم میشویم. با دوستتان «مرد» و همسرتان میروید جنگل. شب سه نفرتان توی چادر میخوابید و دم صبح «حالتی بر شما میرود» که پس از چندی رابطه جنسی بینتان اتفاق میافتد.
توی گروه تلگرامی «انجمن شاعران فلان» آقای فلانی ساعت دو بامداد به شما مسیج میدهد که:« بانو، سروده زیبایتان را خواندم،حضور شما در این جمع غنیمت است» شما متوجه می شوید دارد اتفاقی در درونتان میافتد،
ادامهاش می دهید و کار به جای باریک میرسد. اینجا جای ترمز است، جایی که دیگری میآید و دل و دین و عقل و هوش را به باد میدهد. اینجا باید فاصله بگیرید و به خودتان بگویید:« رابطه من با همسرم پارتنرم یک مرگیش است که باید ترمیم شود».
ما زنگ خطرها را جدی نمیگیریم. یک ان است. ما بارها در این موقعیت و لحظه قرار گرفتهایم. لحظهای که میدانیم دارد یک جریانی از انرژی فعال میشود. هر آدمی ان؛ «ان» را و«لحظه» را درک میکند. همه ی ي چیز از همان لحظه آغاز میشود.
بها دادن یا متوقف کردن ان حس مرموز، دلچسب، هیجانانگیز.ما قدرت عجیبی در انکار این حس و خودفریبی داریم: جدی نیست. بگذار ببینیم حالا بعدها چه میشود. یک سلام و علیک ساده است. یک چت کردن عادیست. ولش کن، حالا بعدا یه کاریش میکنم.
اینجا ان نقطهایست که سنجش ان نیاز به مهارت دارد. اینکه زن با خودش بگوید: اگر شریک عاطفی من هم شاهد ما بود، من باهمین لحن با دوستش، با همکارم، فروشنده مغازه، مدیر فلان گروه تلگرام، فلان دوستم در فیس بوک و… صحبت میکردم؟ آیا اینکه دارم چتها را پاک میکنم یک هشدار نیست که رابطهام با شریک عاطفی دارد لنگ میزند؟
مرزها را برای سلامت روحی خودتان شناسایی کنید. در محدوده مشخصی با دیگران رفتار کنید. برای خانهتان، لباس پوشیدنتان، مهمانی رفتنتان و . حدومرز بگذارید. می دانم ان قدر از سمت نهادهای بازدارنده، کارشناس بیسواد تلویزیون، فلان شخصیت.
این حرفها را شنیدهایم که حالمان به هم میخورد. انها این مفهوم را خراب کردهاند. مردم را زده کردهاند. ان قدر که ممکن است شما حالتان از نوشته من به هم بخورد. اما لطفا حد و مرزها را جدی بگیرید. مرز ما، قلمرو ماست. باید مراقب قلعه مان باشیم.
تجاوز وحشتناک به دختر بچه 5 ساله افغانی دل هر انسانی را بدرد می آورد .