آیا رفتار امروز شـما از ترتیبی کـه بـه دنیا آمده اید ناشی می شود؟ سندرم کودک کوچک یک چیز بسیار واقعی اسـت و میتواند تا مدت ها پس از دوران کودکی با افراد باقی بماند. دراین مقاله از مجله تفریحی تالاب بـه بررسی سندروم کوچکترین کودک و 6 علامتی کـه ممکن اسـت بـه ان مبتلا باشید میپردازیم.
ترتیب تولد دریک خانواده میتواند ویژگی ها و شخصیت هایي را کـه هر خواهر و برادر نشان می دهد ایجاد کند. اگر ویژگی هاي خاصی را نشان داده اید کـه قابل توضیح نیستند، ممکن اسـت بـه دلیل این سندرم باشد. خبر خوب این اسـت کـه بسیار رایج اسـت و شـما میتوانید از این کـه بسیاری دیگر این را بـه اشتراک می گذارند، احساس اسانی کنید.
اگر با خواهر و برادرهای بزرگتر بزرگ شده اید، ممکن اسـت عده اي از این ها بـه خانه شـما برسند. سندرم کودک کوچکترین فرد را تحت تأثیر قرار نمی دهد، اما اغلب خودرا نشان می دهد. از آنجایی کـه کوچکترین انها “نوزاد” خانواده اسـت، انها می توانند این را برای سال ها و تا بزرگسالی با خود حمل کنند.
از آنجایی کـه والدین دیگر هیچ “اول” واقعی رابا کوچکترین آن ها تجربه نمیکنند، بیشتر از خواهر و برادرهای بزرگتر برای جلب توجه رقابت می کنند. آن ها باید راه خودرا برای برجسته شدن پیدا کنند و این میتواند بـه انها کمک کند اعتماد بـه نفس بیشتری پیدا کنند. انها وادار شده اند یاد بگیرند کـه برای همگام شدن با برادران و خواهران بزرگتر خود، حضور فرماندهی بیشتری داشته باشند.
سادهترین راه برای تعریف سندرم کودک کوچک تر این اسـت کـه آن ها هر کاری کـه می توانند انجام دهند تا برجسته شوند. ممکن اسـت جوانترین بودن چند جنبه منفی داشته باشد زیرا ممکن اسـت آن ها را بیشتر از سایر خواهر و برادرها بچه دار ببینیم. انها بـه احتمال زیاد مورد نوازش قرار میگیرند، گاهی اوقات انها را خراب میبینند و مایل بـه ریسک هاي غیر ضروری هستند.
سندرم کودک کوچک تر ممکن اسـت خودرا بـه روش هاي مختلف نشان دهد. در این جا 6 نشانه وجوددارد کـه باید بـه دنبال انها باشید.
ما اغلب می توانیم کوچکترین کودک را کمی «شکنندهتر» ببینیم و عده اي از کارها یا مسئولیتها ممکن اسـت بـه خواهر و برادر بزرگتر واگذار شود. این میتواند بـه کوچک ترین کودک این توانایی را بدهد کـه درسال هاي آینده از بسیاری چیزها خلاص شود.
والدین خسته و ناامید اغلب بچه هاي بزرگتر را وادار بـه انجام کاری می کنند زیرا آن ها توانایی بیشتری برای انجام وظایف مختلف دارند. این میتواند راحت تر از گذراندن دور دیگری از آموزش با کوچکترین بچه باشد. جوان ترین افراد این را تشخیص می دهند و ان را دستکاری می کنند تا از کارهایی کـه نمی خواهند انجام دهند خلاص شوند.
بخش دیگری از سندرم در مورد کوچکترین کودک این اسـت کـه انها اغلب در مرکز توجه هستند. جلب توجه برای آن ها سخت تر اسـت و این اغلب منجر بـه خنده دارترین عضو خانواده می شود. این یکی از راه هایي اسـت کـه انها می توانند درخانواده برجسته شوند.
اینها بچه هایي هستند کـه تمایل بیشتری برای اجرای برنامه هاي آواز خواندن و رقص برای کل خانواده دارند. وقتی بـه تعداد زیادی از مجریان، خوانندگان و بازیگران معروف نگاه میکنید، متوجه میشوید کـه انها اغلب جوان ترین افراد خانواده خود هستند.
سایر نشانه هاي این سندرم عبارتند از اعتماد بـه نفس بسیار بالا، زیرا انها وادار شده اند رفتار فرماندهی بیشتری داشته باشند تا از برادران و خواهران بزرگتر عقب نمانند. همیشه کوچکترین کسی اسـت کـه باید با بچههاي بزرگ تر تگ کند و وادار اسـت هر کاری را کـه خواهر و برادر بزرگ تر میخواهند انجام دهد. وقتی کوچکترین کودک با بچههاي هم سن و سال خود ارتباط برقرار می کند، بـه احتمال زیاد مسئولیت را بر عهده میگیرد و فرماندهتر میشود، زیرا کسی را نمیبیند کـه باید پاسخگوی او باشد.
این همیشه بـه کوچک ترین فرزند یک خانواده مرتبط نیست، زیرا افراد از هر ترتیب تولد می توانند اجتماعی و برون گرا باشند. با این حال، در جوانترین افراد برجسته تر اسـت. این برمی گردد بـه این کـه باید متمایز شوید تا مورد توجه قرار بگیرید.
برخلاف کودکی کـه بدون خواهر و برادر بزرگ می شود، کوچکترین کودک عادت دارد همیشه درکنار دیگران باشد. انها دنیایی را نمیشناسند کـه در ان خانواده کاملی وجود نداشته باشد، مثل بچههاي اول، و یاد گرفتهاند کـه خودرا با پویایی گروهی وفق دهند. این میتواند انها را بیشتر بـه یک پروانه اجتماعی در دنیای واقعی با شخصیتی برونگراتر تبدیل کند.
ما میتوانیم این موضوع را بـه خیلی چیزها برسانیم، اما کوچکترین کودک همیشه این توانایی را داشته اسـت کـه از چیزهایی کـه در بند 1 ذکر شد خلاص شود.
همیشه این حس وجوددارد کـه “یک نفر دیگر میتواند اینکار را انجام دهد” و این چیزی اسـت کـه باید در جوانی از بین برود. بـه کوچک ترین فرزند باید مسئولیت ها و وظایفی درخانواده خود داده شود. لازم نیست پیچیده باشد، اما انها باید یاد بگیرند کـه مشارکت کنند.
کوچک ترین کودک در مقایسه با خواهر و برادر بزرگتر خود همیشه از نظر یادگیری و رشد عقب اسـت. این ممکن اسـت منجر بـه احساس بی کفایتی و فشار برای خوب بودن مانند برادران و خواهران بزرگتر شود. این میتواند منجر بـه ناامیدی و این احساس شود کـه آن ها همیشه کوتاه میآیند.
پذیرفته شده اسـت کـه فرزند اول ممکن اسـت باهوشتر از خواهر و برادرهای کوچکتر باشد، اما این تنها با چند امتیاز ضریب هوشی اسـت. ما نباید کوچک ترین فرزند را مطابق با معیارهایی کـه بزرگ ترین خواهر و برادر تعیین کرده نگه داریم. این فقط باعث می شود انها احساس ناامیدی و ناامنی کنند.
تقریبا 90 سال پیش، یک روانشناس پیشنهاد کرد کـه ترتیب تولد میتواند بر نوع شخصیت کودک تأثیر بگذارد. این ایده در فرهنگ عامه جا افتاد. امروزه، زمانی کـه کودک نشانههایي از لوس شدن را نشان می دهد، اغلب می شنوید کـه دیگران می گویند: “خب، انها بچه خانواده ما هستند.”
درسال 1927؛ روان شناس آلفرد آدلر برای نخستین بار در مورد ترتیب تولد و انچه کـه برای رفتار پیشبینی می کند نوشت. در طول سال ها، تعدادی نظریه و تعاریف ارائه شده اسـت. اما بـه طور کلی، کوچک ترین کودکان آن گونه توصیف می شوند:
بسیار اجتماعی
مطمئن
خلاق
در حل مسئله خوب اسـت
در وادار کردن دیگران بـه انجام کارهایی برای آن ها مهارت دارد
تعداد زیادی از بازیگران و مجریان کوچک ترین خواهر و برادر خانواده خود هستند. این از این نظریه حمایت می کند کـه آخرین بودن کودکان را تشویق می کند کـه جذاب و بامزه باشند. آن ها ممکن اسـت اینکار را برای جلب توجه دریک زمینه خانوادگی شلوغ انجام دهند.
از کوچکترین بچهها نیز اغلب بـهعنوان لوس، مایل بـه ریسکهاي غیرضروری و کمتر باهوش نسبت بـه خواهر و برادرهای بزرگشان توصیف میشود. روانشناسان این نظریه را مطرح کرده اند کـه والدین کوچکترین فرزندان خودرا نوازش می کنند. آن ها همچنین ممکن اسـت از خواهر و برادرهای بزرگتر بخواهند کـه برای برادران و خواهران کوچک تر نبرد کنند و کوچک ترین بچه ها نتوانند بـه اندازه کافی از خود مراقبت کنند.
محققان همچنین پیشنهاد کردهاند کـه کوچکترین کودکان گاهی اوقات باور میکنند کـه شکستناپذیر هستند، زیرا هیچکس اجازه نمیدهد آن ها شکست بخورند. در نتیجه، اعتقاد بر این اسـت کـه کوچک ترین کودکان از انجام کارهای مخاطره آمیز نمیترسند. آن ها ممکن اسـت عواقب را بـه وضوح کودکانی کـه قبل از انها بـه دنیا آمده اند نبینند.
ترتیب تولد نباید فقط بـه این نکته توجه کند کـه چه کسی واقعاً نخستین و چه کسی واقعاً آخرین متولد شده اسـت. اغلب، احساسی کـه مردم نسبت بـه ترتیب خود دریک صف از خواهر و برادر دارند، بـه اندازه ترتیب تولد واقعی انها مهم اسـت. این بـه ترتیب تولد روانی انها نیز مشهور اسـت. بـه عنوان مثال، اگر یک فرزند اول بـه طور مزمن بیمار یا ناتوان باشد، خواهر و برادر کوچک تر ممکن اسـت نقشی را کـه طبق معمولً برای ان کودک محفوظ اسـت، ایفا کنند.
بـه همین ترتیب، اگر یک مجموعه از خواهر و برادر دریک خانواده چندین سال قبل از دومین گروه خواهر و برادر متولد شود، هردو گروه ممکن اسـت فرزندی داشته باشند کـه ویژگیهاي نخستین یا کوچکترین فرزند را بـه خود بگیرد. خانوادههاي مختلط همچنین متوجه میشوند کـه عده اي از خواهر و برادرهای ناتنی احساس میکنند ترتیب اولیه تولد خودرا حفظ میکنند، اما همچنین شروع بـه این احساس میکنند کـه درخانواده ترکیبی نظم جدیدی دارند.
پس از دههها مطالعه، محققان شروع بـه فکر می کنند کـه ترتیب تولد، اگر چه جذاب اسـت، اما ممکن اسـت آن قدر کـه تصور میشد تأثیرگذار نباشد. تحقیقات جدید این تصور را بـه چالش میکشد کـه ترتیب تولد همان چیزی اسـت کـه باعث می شود افراد بـه شیوه هاي خاصی رفتار کنند. در واقع، مسائلی مانند جنسیت، مشارکت والدین و کلیشهها ممکن اسـت نقش بزرگتری داشته باشند.
آیا کودک شـما محکوم بـه تمام ویژگی هاي نسبت داده شده بـه سندرم کوچک ترین کودک، از جمله ویژگی هاي منفی اسـت؟ احتمالاً نه، بـه خصوص اگر بـه انتظاراتی کـه از فرزندانتان دارید توجه کنید. آگاه باشید کـه کلیشه هاي خود در مورد ترتیب تولد و خانواده چیست و چگونه این کلیشه ها بر انتخاب هاي شـما درخانواده تأثیر می گذارد. مثلاً:
1. اجازه دهید کودکان آزادانه با یک دیگر تعامل داشته باشند تا روش خودرا برای انجام برخی کارها توسعه دهند. وقتی خواهر و برادرها بـه تنهایی ان را حل کنند، ممکن اسـت کمتر متعهد بـه عمل بر اساس ترتیب تولد باشند و بیشتر بـه مهارت هاي مختلفی کـه هر کدام می توانند ارائه دهند علاقه مند شوند.
2. بـه همه ی فرزندان خود مسئولیت ها و وظایفی را در چارچوب روال خانواده محول کنید. این ها باید از نظر توسعه مناسب باشند. حتی کوچکترینها هم میتوانند چند اسباببازی را کنار بگذارند و بـه پاکسازی کمک کنند.
3. تصور نکنید کـه بچه هاي کوچک قادر بـه آسیب زدن نیستند. اگر کوچکترین کودک آسیبی بـه او وارد کرده اسـت، بـه جای این کـه ان حادثه را از بین ببرید، بـه طور مناسب بـه ان رسیدگی کنید. کودکان کوچک تر باید همدلی را بیاموزند، اما همچنین باید یاد بگیرند کـه عواقبی برای اعمالی کـه بـه دیگران آسيب میزند وجوددارد.
4. کاری نکنید کـه کوچکترین فرزند برای جلب توجه خانواده بجنگد. کودکان گاهی اوقات تاکتیک هاي مضری را برای جلب توجه ایجاد می کنند، زمانی کـه احساس می کنند کسی بـه آن ها توجه نمیکند. دانش آموز کلاس سوم شـما ممکن اسـت بتواند با پیچیدگی بیشتری در مورد روز مدرسه صحبت کند، اما کودک مهدکودک شـما نیز باید زمانی برای صحبت بدون نیاز بـه مبارزه برای ان داشته باشد.
5. چندین مطالعه کـه بررسی می کنند آیا ترتیب تولد بر هوش تأثیر می گذارد یا خیر، نشان دادهاند کـه این مزیت برای فرزندان اول وجوددارد. اما طبق معمولً فقط یک یا دو نقطه اسـت کـه دقیقاً برای جدا کردن انیشتین از فارست گامپ کافی نیست. سعی کنید دستاوردهای کوچکترین فرزند خودرا مطابق با استانداردهای تعیین شده توسط بزرگ ترین فرزند خود نگه ندارید.
سندرم کودک خردسال ممکن اسـت یک افسانه باشد. اما حتی اگر این یک عامل واقعاً تأثیرگذار باشد، همه ی چیز بد نیست. کوچک ترین کودک مراقبانی با تجربه تر، خواهر و برادرهایی دارد کـه با انها همراهی می کنند، و امنیت خانه اي کـه از قبل با چیزهایی کـه کودک نیاز دارد، دارد.
کوچکترین بچهها میتوانند نگاه خواهر و برادر بزرگتر را ببینند کـه مرزها را آزمایش میکنند، اشتباه میکنند و اول چیزهای جدید را امتحان میکنند. کوچکترین بچهها ممکن اسـت یک یا دو سال در خانه تنها باشند و مراقبانی باشند کـه در مورد یک نوزاد خشمگین نیستند.
بچه هاي کوچک تر ممکن اسـت خلاق تر و اجتماعی تر باشند. اینها مهارت هایي هستند کـه در اقتصادی کـه کار مشترک با ارزش اسـت بـه طور فزاینده اي مورد تقاضا هستند. در نهایت، سندرم کوچک ترین کودک نباید با نکات منفی ان تعریف شود. این میتواند موقعیت مثبتی برای آینده فرزند شـما باشد. و همان طور کـه بـه این فکر میکنید کـه چگونه میتوانید فرزند خودرا از ایجاد ویژگی هاي منفی سندرم کودک کوچک تر “جلوگیري” کنید، بـه یاد داشته باشید کـه ترتیب تولد فقط یک نظریه اسـت. این تعریفی از زندگی نیست.
سندرم کودک کوچک بسیار واقعی اسـت و ممکن اسـت بدون این کـه متوجه شوید شـما را تحت تاثیر قرار دهد. مهم اسـت کـه بدانیم ممکن اسـت دلیل رفتار شـما در پس این باشد. این چیزی اسـت کـه میتوان از طریق ان کار کرد و نیازی بـه تعریف یک شخص نیست. یادگیری تشخیص علائم این سندرم میتواند برای شناسایی ان و سپس رفع آن ها مفید باشد.