همۀ وقت باید بدانیم ، افراد قلدر و زورگو اکثر وقت ها دنبال آدم هاي ضعیف تر از خودشان میباشند .
به گزارش تالاب آدمهاي قلدر همۀ وقت دنبال طعمههاي ضعیف می گردند و از زورگویی و قدرتشان برای آزار و اذیت، تحقیر و دشنام به ضعیفان بهره گیری میکنند.
اگر شما هم از تحمل چنین وضعیتی و آزار و اذیتهاي انها خسته شدهاید و دیگر تحملتان تمام شده، هم اکنون وقتش هست که جلوی انها محکم بایستید.
یاد بگیرید که با زورگوهاي محیط کار، مدرسه، دانشگاه و… به شیوهاي بیسر و صدا، زیرکانه و هوشمند مقابله کنید.
یادتان نرود که باید خیلی دقیق، نکتهسنج و جدی باشید، گرچه اگر دوستانتان را هم به اینکار تشویق کنید، پیروزتر خواهید بود.
* به خودتان در آینه مفید و به دقت نگاه کنید. زبان بدن خود را هنگام صحبت کردن مفید بررسی کنید و مشاهده نمایید که دارای چه پیامی هست. آن قدر تمرین کنید که اطمینان پیدا کنید که آن پیام مفید و مثبت و قابل پذیرش هست.
* این که سن و سال شما چندان باشد، کمک چندانی به اعتماد به نفستان نخواهد کرد؛ اما باید برای ظاهر خود، حسابی وقت بگذارید و مراقب باشید طوری ظاهر شوید که نگاه کسانی که شما را طعمهاي ضعیف برای زورگویی می دانند، نسبت به خود تغییر دهید. در یک کلام، طوری در جمع حاضر شوید که اشخاص زورگو، کوچکترین جراتی برای برخورد با شما پیدا نکنند.
باید مراقب سلامت روحی و جسمانی خود باشید و بهتر شدن را واقعا در وجودتان حس کنید. این همان چیزی هست که اطمینان شما را به خودتان افزایش میدهد.
زورگویی یک مشکل اساسی و ریشهاي هست که در شکل و اندازههاي متفاوت، در هر سن و سالی و در هر محیطی ممکن هست به چشم بخورد؛ زورگویی مشکلی جدی هست که فقط به دوران کودکی و مدرسه خلاصه نمی شود. این پدیده را می توان در محیطهاي کاری، منزل، مهد کودکها، حتی در بیمارستانها و محیطهاي مجازی و اینترنتی هم دیدن کرد.
گرچه پیدایش زورگویی در بین آدمها، دلایل فراوان و متعددی دارد که یکی از اساسیترین و مهم ترین انها کمبودها و نداشتن اعتماد به نفس شخص زورگو هست.
به طور کلی آن چه که در بعضی جوامع چندان به چشم میخورد این هست که اشخاص مسنتر به جوانان، جوانان به نوجوانان و نوجوانان به کودکان زور میگویند و این چرخهاي هست که اگر با آن مقابله نشود، ادامه پیدا خواهد کرد.
برای مثال به تقسیم عاطفه در محیط کوچک خانواده اشاره می کنیم. همگی میدانیم که صفا و صمیمیت خانوادههاي امروزی به واسطه مشکلات چندان، کمتر مثل سابق هست. دوست داشتن و محبت بعضی از والدین در بین آنهایی که چند فرزند دارند همسان نیست.
بعضی پدر و مادرها معمولا به بچهاي که از بقیه خواهر و برادرهایش قلدرتر هست، دقت بیشتری دارند و چنین شخصی همۀ وقت از بقیه محبوبتر هست.
به واسطه همین تربیت نامناسب خانوادگی و چنین رفتارهایی، او عادت میکند، همۀ وقت با این شیوه، یعنی توسل به زور و اجبار دیگران، حقوقی بیش از حقش را از جامعه دریافت کند.
او این چنین بزرگ میشود و وارد اجتماعاتی بزرگتر می شود و نتیجهاش آن میشود که نباید!
اگر شما اجازه دهید که قربانی یک ستمگر شوید، بدون هیچ علت خاصی، بدی را در تمامی وجودتان احساس خواهید کرد. بله، قُلدر هر زمان به بهانهاي خودش را به شما نزدیک میکند و چیزهای ناپسندی را به شما میچسباند.
تمسخر، تحقیر، شایعه پراکنی و گفتن حرفهایي ناجور، از کارهای روزمره و عادت همیشگی یک قلدر هست. او به راحتی تردید، ضعف و بدگمانی را در وجود شما القاء می کند و شما بدون هیچ واکنشی مجبور به پذیرش انها هستید؛ زیرا نسبت به او احساس ضعف میکنید و راه چارهاي برای خود نمییابید.
اما اگر ارزش و بهای توانمندیهاي خود را بشناسید، هرگز و هرگز تسلیم ظلم نخواهید شد. در این صورت بدون هیچ ترس و واهمهاي با روشهایي مختلف به مقابله با او میپردازید. از بدیها، ظلم و جورش انتقاد میکنید و از دیگران و کسانی که دارای زور بیشتری میباشند، درخواست کمک می کنید.
اما این را بدانید که زورگویی نباید مانعی بر سر راه پیشرفت شما و حضورتان در اجتماع شود. در واقع همۀ وقت نمی توانید به بهانه ترس از قلدر، خودتان را در گوشهاي پنهان کنید و از هدفتان باز بمانید.
اثبات کنید به خود و به انچه که در توان دارید یقین و اعتماد دارید؛ چرا که اعتماد به نفس شما دشمن شماره یک آدمهاي قلدر هست؛ زیرا یکی از مهمترین دلایل زورگویی این هست که قلدر اعتماد به نفس ندارد؛ پس به زور بازویش مینازد و به آن اتکا می کند.
در هر جایی که حضور پیدا میکنید مثلا در کلاس، محل کار و غیره هرگز پاهایتان را روی زمین نکشید و شل شل راه نروید. شانههایتان را بالا نگاه دارید و محکم و با صلابت گام بر دارید
چون چیزی در درونش ندارد و همۀ وقت از کمبودها و فقر فرهنگی و خانوادگیاش در رنج بوده، صدایش را کلفتتر میکند و به رخ میکشد.
اگر می خواهید این هدف سادهتان را تحقق ببخشید نه تنها باید روی اعتماد به نفس خود کار کنید بلکه باید یاد بگیرید که چگونه با اطمینان خاطر در جمع حاضر شوید و خودتان را به دیگران نشان دهید و اثبات کنید. باید روی نگاههاي خود کار کنید و طوری محکم و راست به چشمهاي زورگو زل بزنید که بفهمد شما برای خود کسی هستید.
در پشت نگاه نافذتان باید نشانههاي شکستناپذیری نهفته باشد. در نتیجه از این که با صدای بلندش نگاهتان درمانده و هراسان شود یا به زمین نگاه کنید و خود را جمع و جور کنید، بپرهیزید. در هر جایی که حضور پیدا می کنید مثلا در کلاس، محل کار و غیره هرگز پاهایتان را روی زمین نکشید و شل شل راه نروید. شانههایتان را بالا نگاه دارید و محکم و با صلابت گام بر دارید.
برای بالا بردن اعتماد به نفستان باید زمان زیادی بگذارید و تمرینات زیادی را انجام دهید. در واقع رابطه میان اعتماد به نفس شما با زورگویی یک رابطه معکوس هست. یعنی هر قدر که اعتماد به نفس شما اکثر شود، احتمال این که کسی به شما ستم کند به همان نسبت پایین می آید؛ پس کار کردن روی آن، ارزش زیادی دارد.
اگر تمام روزتان را به این فکر کنید که در رویارویی بعدی با قلدر چگونه به او ضربه بزنید، چگونه از دستش فرار کنید یا چگونه انتقامتان را بگیرید، ناگهان به خود می آیید و میبینید که تعداد زیادی از روزهای زندگیتان را به جای پیشبرد اهدافتان، در رعب و وحشت گذراندهاید. شما باید تمامی فکرهای منفی و بدی راکه درمورد او دارید کنار بگذارید.
ترس کافی هست دیگر! همان بزدلی نباشید که قلدر دوست دارد. باید بتوانید در همۀ حال به نتیجه و عاقبتی مثبت به موضوع بنگرید. اگر شما به دیدگاهی مثبت برای رویارویی با او رسیدید، هر لحظه شانستان برای به دست آوردن آن چیزی که در انتظارش هستید، اکثر خواهد شد.
با نگاهی محکم و نافذ در چشمهایش زل بزنید و با حالتی دستوری از جملاتی مثل «کافی هست دیگر»، «ادامه نده» یا «راهت را بکش و برو» بهره گیری کنید.
اگر یکی از میان آن ها سعی کرد به شما ضربهاي وارد کند، از خود دفاع کنید. سپس دوباره به چشمهایش نگاه کنید و با صدایی بلند اما با آرامش تاکید کنید که من میخواهم سریعا از این کارها دست بردارید!
با گفتن چنین جملاتی شما می توانید خود را به او اثبات کنید. او میفهمد که توانایی دفاع از خود را در مقابل انها دارید.
در صورتی که جملاتتان تاثیری نداشت، وی را کاملا نادیده و بیارزش در نظر بگیرید، به راحتی از کنارش عبور کنید و بروید. انگار اصلا چنین کسی وجود خارجی نداشته هست. اینگونه به او اثبات می کنید چیزهایی راکه به شما گفته، هیچ ارزشی نداشته هست
و روی شما اثری نخواهد داشت. ممکن هست با اینکار خیلی سریع خسته شود و دست از سر شما بردارد. زورگوها از آدمهایي که چالشبرانگیزند و انها را دچار زحمت میکنند
خوششان نمی آید و به دنبال آدمهایي ضعیف و بزدل می گردند.
تواناییها و استعدادهای خود را همراه با نقاط قوت و ضعفتان بشناسید. بدانید که از زندگی چه میخواهید و برای تحقق انها چه استعدادهایی دارید.
این شناخت از خود و ارزشهایتان، بهانهاي به دست زورگو برای تحقیر شما نمی دهد و می تواند در برخورد با او بسیار موثر باشد. با در پیش گرفتن چنین شیوهاي، آن ها نمی توانند با کلماتشان شخصیت و هدف با ارزش شما را تخریب و خرد کنند.
زمانی که قلدرها معرکه می گیرند و شروع به بحث و فحاشی می کنند، نیاز به تماشاگر دارند تا اینگونه خود را به دیگران اثبات کنند و در کل به علت کمبودهایشان عاشق جلب دقت میباشند.
اگر با کسانی که قربانی قلدری شدهاند صحبت کنید، خواهید دید که اغلب اشخاصی خجالتی میباشند که ارتباط برقرار کردن با دیگران برایشان بسیار مشکل هست، آن قدر که حتی از ستمهایي که دیدهاند، سخنی به میان نمیآورند
این را در نظر بگیرید که هرگز سخنان آن ها بر پایه واقعیت نیست و شما نباید خود را بیارزش بپندارید. تلاش کنید که به شایعات اطراف توجهی نداشته باشید. به آنهایی که هنگام معرکهگیری حضور داشتهاند، توضیح دهید و بگویید که سخنان انها بیاهمیت هست و صحت ندارد.
به قلدر میدان ندهید که با سخنانش شما را تحقیر کند و با این عملش احساس رضایتمندی و لذت کند. همۀ وقت از نزدیک شدن و همصحبتی با چنین اشخاصی دوری کنید. با اینکار که شاید راهکاری کوتاه مدت باشد، حس رضایتمندی انها را سرکوب میکنید؛ ولی بالاخره ممکن هست پس از مدتی شما را در گوشهاي به دام اندازند.
به دنبال حمایت و پشتیبانی دوستانتان باشید. اگر در اطراف خود گروهی از دوستان یک یا دو نفره دارید، زمان آن رسیده هست که از انها کمک بگیرید. اینکار ترس و ضعف شما را کاهش میدهد و قلدر را تا حدودی از میدان به در می کند. زورگوها اغلب به دنبال کسانی میباشند که اکثر اوقات تنها میمثل و از خرد کردن آن ها لذت می برند؛ پس این اجازه را به انها ندهید. اگر با کسانی که قربانی قلدری شدهاند صحبت کنید، خواهید دید که اغلب اشخاصی خجالتی میباشند که ارتباط برقرار کردن با دیگران برایشان بسیار مشکل هست، آن قدر که حتی از ستمهایي که دیدهاند، سخنی به میان نمیآورند.
اگر به خود و تواناییهایتان ایمان داشته باشید و خود را شخصی خوشگل، مقتدر، پرارزش، مهربان و لایق بدانید، زورگو از صحت نداشتن گمانهایي که به شما داشته هست بیمار و سر درگم خواهد شد. گرچه منظور افکاری غیر حقیقی یا بهترین بودن، نیست؛ بلکه تصوری حقیقی از ارزشها، هدفها و شایستگیهایتان هست.
باید طوری وانمود کنید که کارهای قلدر روی شما هیچ اثری ندارد یا اصلا اهمیتی برایتان ندارد و به نوعی وی را ناامید و مایوس کنید که فکر کند شما آدمی سرسخت، محکم، با ارزش و با شخصیت هستید و برای زورگوییهایش طعمه خوبی نیستید. این چنین هرگز جرات نزدیک شدن به شما را نخواهد داشت.
برای یادگیری و گذراندن یکی از دورههاي دفاع شخصی، جدی باشید و پشتکار داشته باشید. گرچه فراموش نکنید که شما هرگز نمیتوانید مثل یک قلدر برخورد کنید و با شخص زورگو مثل خودش باشید یا با او گلاویز شوید. این را بدانید که خشونت و برخوردهای فیزیکی آخرین راهکار هست.
یاد گرفتن دورههاي دفاع شخصی مثل کاراته اضافه بر این که دفاع در برابر حملات را به شما میآموزد، سبب می شود که اطمینان خاطر لازم را برای روبهرو شدن با قلدر به دست آورید. بدین گونه درمورد توانایی و قدرت خود تردیدی پیدا نخواهید کرد و محکمتر از همۀ وقت میتوانید وی را سر جایش بنشانید.
چنین اشخاصی باید بدانند که هیچ جایگاهی در جامعه ندارند و بالاخره کسانی پیدا میشوند که در مقابلشان به جای سر فرود آوردن، محکم بایستند و حقشان را کف دستشان بگذارند.