این زمان حال است كه دنیا را نجات می دهد

جمله ای که من همیشه استفاده می كنم اینست : ” فقط باش” ، مثلا در جمله “بیا برویم به ساحل و فقط باش” ، یا” فقط در حال استراحت باش” ، “فقط بنویس” و….

وقتی درباره مفهوم این جمله از من می پرسند می گویم :” منظورم این است كه من واقعا دوست دارم بنشینم و دنیا را تماشا کنم و فقط وجود داشته باشم بدون اینكه كسی از من توقعی داشته باشد .”

جایی خوانده بودم كه به ما انسان باشنده می گویند نه انسان انجام دهنده، در طی چند سال گذشته همیشه سعی می كردم كه درمسایل روزانه خودم ،حضور داشته باشم . این كار در دنیایی كه دائما تعهدات و مسوولیت هایمان را یاد آوری می كند كار آسانی نیست. اما غیر ممكن هم نیست و كاملا ارزشش را دارد.

1. فقط بودن به معنای بی فایده بودن نیست

این تنها یك كنایه است برای داشتن زمانی برای خود تا كمی به دور و بر خودمان تاملی داشته باشیم. مدتی طولانی فكر می كردم كه برای بودن در لحظه باید مثل هنری دیوید تورئو از طلوع خورشید تا غروب آفتاب دم در بنشینم و هیچ كاری نكنم. ابتدا به نظر دلچسب می آمد اما قطعا عملی نبود و برای من خیلی زیاده روی به نظر می رسید. در حالیكه دوست داشتم صبح زود روی ایوان بنشینم و یك فنجان چای بنوشم و به صدای پرندگان گوش دهم ، همچنین دوست داشتم كه پس از یك ورزش درست و حسابی پشت كامپیوترم هم كمی تایپ كنم.

نكته اصلی ، بودن در لحظه حال است . مهم نیست چه کاری انجام می دهم ، همانطور كه آخرین شاهكارم را می نویسم،برای چند ثانیه به آرامی نفس می كشم و از آن دقایق لذت می برم ، از بودنم لذت می برم . در آن لحظه من یوگا یا حتی مدیتیشن نمی كنم فقط در حال كار هستم اما در همان لحظات كار هم زندگی می كنم .

2. در هر لحظه یك كار انجام دهید

یادم می آید زمانی دوست داشتم چند كار را در آن واحد انجام دهم. من به توانایی خودم در انجام همزمان كارها افتخار می كردم. تماس های تلفنی پی درپی در حالیكه همزمان روی تردمیل ورزش می كردم. البته 100% مطمئن نیستم ولی فكر می كنم چندكاره بودن به نوعی اعتیاد آور است. به خودم فشار بیشتری می آوردم تا بتوانم چند كار را همزمان انجام دهم كه منجر به بروز اشتباهات متعدد از سمت من شد. زمانی كه چند كار را همزمان انجام می دادم، زمان سریعتر می گذشت!!

وقتی که روی یك مقوله تمركز كنید و آنرا به خوبی انجام دهید آن كار را با خطاهای كمتر و سریعتر به اتمام خواهید رساند. علاوه بر این احساس كامل تر بودن می كنید. عبارت ” امروز من همه جا هستم ” جمله ای بود كه من همیشه قبل از نگرش جدیدم زیاد استفاده می كردم . اما حالا بیشتر احساس می كنم آرامش دارم و خودم هستم.

3. هدف دار حركت كنید

ورزش كردن و یا رفتن به حمام حركاتی اختیاری است. همه اینها کارهایی هستند که ما بوسیله حواس پنجگانه خود تا زمانی که بر روی کره خاکی هستیم ، انجام می دهیم. بعضی وقتها که مشغول ورزش کردن هستم ذهنم را آزاد می گذارم تا به هر جایی که دلم می خواهد پرواز کند .

متوجه شدم که این کار را در زمانهایی که مشغول خرید کردن ، آشپزی کردن و یا حتی مشغول دوچرخه سواری هستم نیز انجام می دادم.ذهنم آزادانه در گشت و گذار بود و بدنم کار دیگری انجام می داد ، با اجازه دادن به بدنم به حرکت ، بدون دخالت ذهنم همیشه خودم را به خطر می انداختم. پس از اینکه به خود می آمدم از اینکه اینقدر احمقانه رفتار میکردم شگفت زده می شدم!!

زمانی که در هنگام فعالیت ها و کارهای خود ذهنتان را درگیر می کنید بیشتر از قبل مسوول هستید. شما یکپارچگی و هماهنگی بیشتری در زمانی که منظم تر فعالیت می کنید خواهید داشت. این باعث می شود که آرامش بیشتری به عنوان یک موجود کامل داشته باشید. اثرات جنبی اینکار این است که شما نتایج بهتری بدون ” انجام ” هیچ کار اضافه ای می گیرید.

4- بیشتر باشید و کمتر انجام دهید

بعد از اینکه لیست بلند بالای کارهایی که باید بکنم تهیه میشد، همیشه به خودم می گفتم حالا زمان سپری کردن وقتم با خودم فرا رسیده است. اما همانگونه که همه ما می دانیم لیست کارهایی که باید انجام دهیم تمام نمی شوند. همیشه کاری برای انجام دادن وجود دارد. جوری که باعث می شود شب از فکرش نتوانید بخوابید.

حالا لیست کارهایی که باید انجام دهم شامل چیزهایی از قبیل ” فوق العاده بودن و رقصیدن مثل دیوانه ها ” است. من بهترین روش را برای این کارهای متنوع در طول روز پیدا کرده ام . ولی چنانچه لیست شما شامل کارهای بزرگتری است، همین حالا شروع کنید .تا لطفی در حق خودتان انجام دهید.

چنانچه داخل یک اداره کار می کنید احتمالا نمی توانید برای یک پیاده روی طولانی برنامه ریزی کنید. اما می توانید یک قهوه بگیرید و یک پیاده روی کوتاه مدت را بیرون اداره داشته باشید. پس از آن می توانید برگردید سر کار و پروژه کاری خود را انجام دهید.

شاید بتوانید خودتان را در دفتر حبس وچراغها را خاموش کرده تا بتوانید 5 دقیقه کمی نفس بکشید. این کار یکی از محبوب ترین علایق من وقتی که از ساعت 9 تا 5 عصر کار می کنم، است . شما متوجه می شوید که اگر چنین لحظاتی را در طول روز برای خود فراهم کنید، میزان بهره وری شما در محل کار( در اینصورت رئیستان هم شکایتی نخواهد کرد) و در زندگی (همچنین لیست کارهایی که باید انجام دهید کمتر می شود)بیشتر می شود، درحالیکه در حقیقت کار کمتری نسبت به قبل انجام داده اید. و در نتیجه زمان و احساس سرزندگی بیشتری خواهید داشت.

5- سخت نگیرید

چیزی که باید درک کنید این است که مقوله ” بودن ” همیشه در طول زندگی همراه ماست. من همیشه با این مساله که “چیزی نیست که نتوان انجامش داد” مشکل داشته ام. هر زمانی که من روی چیزی کار می کنم شوهرم به من می گوید ” سخت نگیر” مهم نیست که چقد مساله پیچیده و یا جدی باشد، من هم دست می کشم و لبخند می زنم. این نصیحت خیلی خوبی است . تنها کاری که می توانید انجام دهید این است که کمی آرام شوید وهر کاری که می توانید انجام دهید، سخت نگیرید و از هر اتفاقی که قرار است بیافتد لذت ببرید. در این زمان معمولا ایده های بهتری به ذهنتان می رسد و کارها زودتر انجام می شود !!!

وقتی که به بیست سال ابتدایی زندگی ام نگاه می کنم. می بینم که چه زندگی شتابزده ای داشتم . یادم نمی آید که چه کار می کردم. اما اگر 5 سال قبل را در نظر بگیرم، یعنی زمانی که بیشتر روی مفهوم ” بودن ” می اندیشیدم شگفت زده می شوم چون بیشتر آن خاطرات را به یاد می آورم کوچک یا بزرگ. و هنوز هم همه چیز به درستی انجام می شوند!!