آسیب های منفی ناشی از گرفتن طلاق برای زن و شوهر

آسیب های منفی ناشی از گرفتن طلاق برای زن و شوهر

آَشنایی با آسیب های منفی طلاق برای زوجین 

متاسفانه امروزه آمار طلاق در ایران بسیار بالا رفته هست و این عامل بر می گردد به خانواده هاي بی فکر و اندیشه ، برای آگاهی بیشتر در ادامه می‌توانید با آسیب هاي منفی ناشی از گرفتن طلاق برای زن و شوهر ما را دنبال نمایید .

 

بیشتر کسانیکه طلاق گرفته اند و متارکه کرده اند از نظر روحی و روانی افت شدید می کنند و توانایی مدیریت زندگی خود را ندارند و اعتماد بنفس و اراده خود را نسبت به گذشته از دست میدهند.

 

اگرچه طلاق یک ناهنجاری اجتماعی هست اما با گسترده شدن زندگی شهری لزوم پرداختن به مسائل بعد از طلاق و مدیریت اتفاقات بعد از آن مخصوصا در بین جوانان بیش از پیش احساس می‌شود.

 

آسیب شناسان و روانشناسان اجتماعی معتقدند احساساتی نظیر ناامیدی، یاس، افسردگی، کاهش اعتماد به نفس، اعتیاد، فساد اخلاقی و … مشکلاتی هست که ممکن هست بعدازطلاق به سراغ زوج هایي بیایید که زندگی مشترک خود را از دست داده اند.

 

بر اساس مطالعات جامعه شناختی، طلاق فرآیندی هست که ابتدا دارد، اما انتهایی ندارد، به این معنا که طلاق صد درصد اتفاق نمی افتد و صرفا این مسئله به شکل حقوقی پایان می پذیرد، اما مسائل عاطفی ناخودآگاه در ذهن طرفین میماند.

 

تعداد زیادی از افرادی که متارکه کرده اند خود را فردی ناتوان و فاقد توان کافی برای ازدواج مجدد می‌دانند. مردان و زنان از لحاظ واکنشی که در برابر طلاق از خود نشان می‌دهند با یکدیگر فرق دارند.

 

مردان طلاق را یک حادثه ناگهانی می‌دانند و زنان آن را بعنوان نقطه پایانی بر یک فرایند طولانی قلمداد می کنند . شاید به همین علت هست که زنها کمتر احساسهای منفی را درمورد طلاقشان دارند اما این اتفاق برایشان تنش زا تر هست .

آسیب های منفی ناشی از گرفتن طلاق برای زن و شوهر

آسیب های زنانه طلاق چیست ؟

علی بنی اسدی، روانشناس بالینی، استاد دانشگاه و مشاور خانواده در یک تقسیم بندی کلی آسیب هاي طلاق را به دو بعد فردی و خانوادگی تقسیم می‌کند و به مهر میگوید:

 

ترس از تنهایی پس از طلاق، احساسی هست که زنان بیش از مردان ابراز می کنند. این ترس بیشتر ناشی از این نگرانی هست که آیا شریک زندگی دیگری خواهند داشت؟

 

ترس از اینکه نتوانند بدون یک مرد زندگی کنند و فرزندان خویش را به تنهایی بزرگ کرده و شغلی بیابند و از نظر مالی خود و فرزندانشان را فراهم سازی کنند.این ترس ها ناشی از نگاه واقع بینانه در زندگی فردی و اجتماعی هست.

 

این استاد دانشگاه دومین آسیب فردی را احساس گناه می‌داند و میگوید:

گاهی زنان مطلقه با احساس گناه زیادی درمورد متلاشی شدن خانواده دست به گریبان میباشند. به اعتقاد بعضی از صاحب نظران مهمترین احساسی که پس از طلاق در پدر و مادری که متارکه کرده اند پدید می‌آید، احساس گناه و خیانت نسبت به خوشبختی فرزندان هست.

 

به علاوه بیم از آینده اي مبهم برای خود و فرزندان، واکنش هاي گوناگونی را در آنان پدید می آورد و این اوضاع، احساس گناه را افزایش می‌دهد.

 

این روان شناس بالینی از مشکلات روحی و جسمی، بعنوان سومین آسیب فردی طلاق یاد می‌کند و میگوید: نبود همسر و تنهایی پس از طلاق موجب می‌شود که بیشتر زنان پس از جدایی به ناراحتی هاي روحی و جسمی دچار شوند و همچنان نیازهای عاطفی خود را در شوهر سابق خود جست وجو کنند.

 

کمبود معاشرت و تفریح ها به علت مسائل شهرنشینی در کلانشهرها، بر مشکلات عاطفی زن می افزاید. گرچه مشکلات روحی پس از طلاق به مراتب بیش از صدمات جسمانی آن هست. زن مطلقه به علت نداشتن استقلال اجتماعی از پایگاه اجتماعی معینی برخوردار نیست و به خانواده پدر یا برادر وابسته هست.

این مشاور خانواده در ادامه مشکل دوگانگی نقش را آسیب دیگری میداند که بر اثر طلاق به سراغ زنان می‌آید و می‌گوید: زنان در ارتباط با فرزندان خود با دوگانگی نقش مواجه می‌شوند و حضور نداشتن پدر، فرزندان را دچار مشکل می‌کند.

 

زن مطلقه برای فرزندانش هم باید پدر باشد هم مادر. مرد نیز در صورتی که کودک با او زندگی کند، باید هم نقش مادر و هم نقش پدر را بر عهده بگیرد.

وی پنجمین آسیب را مشکلات اقتصادی عنوان می‌کند و می‌گوید: یکی از مهم‌ترین مشکلات زنان پس از طلاق مسئله اقتصادی هست. این موضوع برای زنان کم سواد و فاقد مهارت به صورت حادتری جلوه میکند. واکنش اعضای خانواده نسبت به طلاق و جدایی گوناگون هست.

 

در بعضی موارد آنان نگرانند عضو متارکه کرده خانواده شان ، از نظر اقتصادی و مالی به انها وابسته شود. طلاق میتواند اوضاع اقتصادی اجتماعی فرد مثل شغل وی را نیز تحت تأثیر قرار دهد. از دیگر مسائل و مشکلات زنان مطلقه، تهیه مسکن و مکانی برای زندگی هست.

دایره آسیب هاي فردی طلاق برای زنان بسیار گسترده هست، بنی اسدی به انزوا و اختلال در هویت اجتماعی بعنوان آسیب دیگر زوج هاي طلاق گرفته اشاره میکند و میگوید: طلاق شرایطی ایجاد میکند که به کاهش نفوذ اجتماعی و حتی تضعیف بعضی موقعیت ها و فرصت هاي اجتماعی فرد منجر میشود.

در بعضی مواقع رفتار جامعه با زنان مطلقه به گونه اي هست که انها احساس می کنند دیگر جایی در جامعه ندارند. فرد مطلقه نه در مقام یک مجرد هست و نه در مقام یک متأهل. جامعه ما تعریف و جایگاه مناسبی را برای وی در نظر نمیگیرد و نگرش منفی نسبت به فرد مطلقه وجود دارد.

مشاور خانواده کاهش فرصت هاي ازدواج برای زنان مطلقه را هم به لیست این آسیب ها اضافه می‌کند و میگوید: زنان مطلقه نسبت به مردانی که متارکه کرده اند، کمتر ازدواج مجدد می کنند. از جمله علل اجتماعی این اوضاع، وجود فرزندان، سن زن و تمایل نداشتن مردان برای ازدواج با زن مطلقه هست.

در فرهنگ ایرانی زنان مطلقه برای ازدواج، از اعتبار کمتری برخوردارند و مردی که ازدواج نکرده هست کمتر به سراغ انها میرود و در اغلب موارد مردانی که زنان خود را از دست داده یا همسر خود را طلاق داده اند، به خواستگاری آنها میروند، در این شرایط زن مطلقه دیگر نمیتواند آزادانه حق گزینش داشته باشد و سطح توقعات او از طرف مقابل، بسیار تنزل می‌کند و تعداد زیادی از شرایط ناگوار را به اجبار پذیرا میشود؛ زیرا در غیر این صورت برای همۀ وقت تنها خواهد ماند.

آسیب های منفی ناشی از گرفتن طلاق برای زن و شوهر

آسیب های اختصاصی مردان چیست ؟

دکتر پرویز مظاهری عضو انجمن روانپزشکان ایران درمورد تاثیرات زیانبار طلاق بر مردان میگوید:

 

از آنجا که تعداد زیادی از مردان توانایی کمتری در کنار آمدن با مشکلات دارند و توانایی روانی زنان در اینگونه مسائل بیشتر و علت آن نیز ترشحات هورمون استروژن هست، هنگام متارکه، مردان به علت وابستگی به همسر از نظر مسائل تربیتی و مسائل حاکم بر زندگی ضربه بیشتری می‌بینند.

 

دوگانگی عاطفی و تغییرات خلقی شدید و افسوس احساسی هست که بیشتر مردان با آن درگیر میشوند .

 

دکتر فربد فدایی، روان دکتر هم در این رابطه می‌گوید: بلافاصله بعد از جدایی، برای بیشتر مردان دوگانگی عاطفی و تغییرات خلقی شدید به وجود می‌آید.

 

تضاد از این نظر که مردمتارکه کرده همۀ وقت این تردید را دارد آیا تصمیم اش درست بوده یا نه وهمیشه با این سوال که آیا می توانسته کار بهتری انجام دهد یا نه مواجه هست.

آسیب های منفی ناشی از گرفتن طلاق برای زن و شوهر

بین طلاق و دیگر آسیب ها تفاوت قائل شویم

آسیب هاي اجتماعی بعد از طلاق موضوعی نگران کننده هست که هنوز تحقیقاتی برای شناسایی دقیق این مشکل آغاز نشده هست .

 

محمود گلزاری معاون وزیر ورزش و جوانان در این رابطه به مهر می‌گوید: خانمی که در جامعه طلاق می گیرد از لحاظ شخصیتی با فرد دزد و حتی معتاد متفاوت هست و شخصیت او، شخصیت پرآسیبی نیست، چرا که این فرد قربانی یک گزینش و یا یک ناسازگاری شده هست.

 

وی ادامه می‌دهد : باید بین طلاق و بقیه آسیب‌ها تفاوت قائل شد و ازدواج با زنان مطلقه‌ نباید در بین جامعه یک فعل مذموم باشد. نگاه منفی به بعد از جدایی باید از بین برود.متاسفانه افراد پس از طلاق رها میشوند و مدیریت پس از طلاق در کشور وجود ندارد.

 

حتی در بسیاری موارد شاهد هستیم که زوج ها پس از طلاق پشیمان شده و با چند جلسه روانشناسی میتوان دوباره آنها را به زندگی مشترک با همسرشان برگرداند.

 

به همین علت درصدد هستیم کارگروه ویژه طلاق را در وزارتخانه ایجاد و جوانان را پس از طلاق مدیریت کنیم. گرچه در این کارگروه، تلاش هایي برای کاهش آمار طلاق در سطح جامعه انجام می‌شود.

 

گلزاری در مورد راه‌اندازی کارگروه طلاق میگوید:

لازم هست همراه با شناسایی راهکارهای پیشگیری از طلاق در اساس اصلاح موارد قانونی طلاق تلاش کنیم، بنابراین با همکاری معاونت پیشگیری از وقوع جرم و معاونت فرهنگی قوه قضاییه و سازمان بهزیستی این موضوع را پیگیری می کنیم و در این اساس کارشناسان معاونت امور زنان و خانواده نهاد ریاست جمهوری و وزارت کشور نیز به ما کمک میکنند.

 

گروه هاي مردم نهاد وارد میدان شوند

اما برای آن که این آسیبها کم تر متوجه جوانان طلاق گرفته شود چه باید کرد ؟ اصغر مهاجری آسیب شناس در این رابطه به مهر می‌گوید :

 

به گزارش تالاب به جای آنکه حمایت هاي بعد طلاق را از زوج ها جوان داشته باشیم باید برنامه هایي برای پیش از ازدواج و در نحوه گزینه همسر پیش بینی کنیم تا عوامل افزایش طلاق را در بین خانواده ها کاهش دهیم.

 

به اعتقاد این آسیب شناس آموزش جامعه پذیری زناشویی در سه سطح روابط زناشویی، روانی و اجتماعی می‌تواند کمکی برای کاهش آمارهای طلاق داشته باشد. بسیاری وقت ها با یک آگاهی بخشی میشود از رسیدن یک زندگی به نقطه جدایی جلوگیري کرد.

 

مهاجری ادامه میدهد: اما اگر طلاق اتفاق افتاد تنها کاری که می‌توانیم انجام دهیم کمک هاي درمانگرایانه هست. باید کاری کنیم که ترکش هاي عاطفی بعد از طلاق کمتر بر روح و روان زوج ها اثر بگذارد و تلاش کنیم انرژی منفی این حادثه که ممکن هست به پرخاشگری و افراط و تفریط هاي رفتاری بدل شود از روح زوجین بیرون برود.

 

بنابراین یکی از راه کارها روان درمانی هست. همین طور باید نگاه هاي سنگین و قبحی که در خصوص زنان و مردان طلاق گرفته در جامعه وجود دارد از بین برود تا کمتر در این رابطه قضاوت شود.

امان الله قرایی مقدم آسیب شناس نیز در این رابطه به مهر می‌گوید: اگر زنان و مردان طلاق گرفته را بدون دقت رها کنیم ممکن هست به انواع آسیب هاي اجتماعی دچار شوند .

وی ادامه میدهد: نهادهایی مثل بهزیستی باید برای زنانی که طلاق میگیرند برنامه ریزی داشته باشد و برای آنها که حرفه اي ندارند ، با حرفه آموزی شغل ایجاد کنند.

وی می افزاید: برای کاهش آسیب هاي روانی باید به علت فراگیری طلاق در سنین زیر ۳۰ سال مراکز مشاوره و روان درمانی ایجاد شود و این زوج ها زیر نظر مشاوران و مددکاران اجتماعی تلاش کنند از نظر روحی کمتر دچار آسیب شوند اما صدمه روحی که طلاق به زنان و مردان میزند در تمام عمر فراموش نمی‌شود و شاید گروه درمانی نیز دردرمان زوج هاي طلاق گرفته موثر باشد .

این جامعه شناس تاکید می‌کند: بیش از نهادهای دولتی ، سازمان هاي مردم نهاد میباشند که میتوانند مراکز حمایتی از جوانان طلاق گرفته را ایجاد کند.

جدیدترین مطالب سایت