خودرو هاي بد در جهان وجود دارد که برای شما عزیزان 20 مشابه از این خودرو ها را برای شما عزیزان فراهم نموده ایم با ما در سایت تالاب باشید بابهترین ها
به گزارش تالاب: اگر اتومبیل هاي بد در جهان نبودند، پس چگونه می توانستیم ارزش اتومبیل هاي مفید را بدانیم؟ حتما در قبل لیستی از خودرو برتر تاریخ راکه برایتان آماده کردیم را دیدن کرده اید؛ اما اینبار به سراغ 100 اتومبیل مزخرف تاریخ صنعت خودروسازی رفته ایم که از جهات گوناگون ضعیف بودند؛ بعضی از لحاظ طراحی و ظاهر بعضی از لحاظ قدرت و… ضعیف بودند.
متاسفانه تعداد زیادی از این مشابه هاي ترسناک در طول تاریخ در بازار کشور آمریکا تردد داشته اند.نکته قابل دقت در مورد این اتومبیل ها این هست که بعضی از انها متعلق به خودروسازان بزرگ می باشند.
با تغییراتی در مدل پر سر و صدای وگا و فضای داخلی به اندازه 262 اینچ مکعب کوچک تر از آن این اتومبیل 8 سیلندر که قدرت 110 اسب بخاری داشت ساخته شد.
جنرال موتورز با ایده بهرهگیری از سیستم تعلیق در قسمت جلوی این خودرو و نصب یک موتور 2.5 لیتری آیرون دوک چهار سیلندر، اعتبار خود را زیر سوال برد. این ماشیندر شرایط خاص، قابلیت اشتعال خود به خودی داشت.
نخستین خودرو 8 سیلندر فراری بسیار بدیمن از آب در آمد. بدنه ي این اتومبیل آنگولار برتونه طوری بود که دو کابین بسیار تنگ برای سرنشینان فراهم کرده بود و در همین خودرو جمع و جور یک موتور 8 سیلندر با پیشرانه 3 لیتری و گرچه 230 اسب بخار نیز کار گذاشته شده بود.
فورد قصد داشت با گرد آوری بعضی از آپشن هاي اتومبیل هاي لوکس زمان خود، یک خودرو لوکس را روانه بازار کند اما با بهرهگیری از فلز بدنه کوپه مرکوری کوگر، قسمت جلوی این خودرو به شدت زشت به نظر میرسید و باعث بدنامی فورد شده بود.در بدترین حالت میتوان این خودرو را مایه ننگ کمپانی فورد در طول تاریخ نامید.
این اتومبیل به نوعی شبیه BMW هاي سری 3 بود که از پیشرانه 2.5 لیتری و و موتوری توربو شارژ 6 سیلندر بهرهگیری میکرد که قدرتی معادل 185 اسب بخار ایجاد میکرد. چرم به کاررفته در داخل این اتومبیل بسیار سریع مستهلک می شد وشبیه خودرو هاي کهنه به نظر میرسید.
این خودرو، سه سیلندر بود و تعویض دنده عجیب آن به اندازه اي مضحک بود که در این فهرست قرار بگیرد.
شورلت به جای این که یک خودرو در کلاس جهانی تحت برند خود بسازد، تصمیم به طراحی یک مدل قدیمی و پر سر و صدای اپل گرفت که یک دهه از عمر آن نوع طراحی می گذشت. این خودرو تنها تا سال 1987 در خط ساخت قرار داشت.
نخستین اتومبیل دیفرانسیل جلوی شورلت، بسیار نا ایمن از کار در آمد به طوریکه یکی از خودرو هایي لقب گرفت که بیشترین فراخوان برای تعمیر از سوی کمپانی را داشت. و این مدل را در زمره خودرو هاي پایین رده اي مانند پونتیاک، بیوک و اولدز موبیل قرار می داد.
شکوه و زیبای این اتومبیل 4 سرنشین، تحت تاثیر موارد منفی همچون وزن عمده،پرسرصدا بودن قرار گرفت. متاسفانه از این خودرو استقبال بسیار خوبی به عمل آمد و در زمان خود بسیار محبوب بود.
این اتومبیل در واقع یک لنسر سلطنتی اختصاصی بود که گویی برای دخترها ساخته شده بود چرا که در اکثر قسمت هاي آن از رنگ صورتی بهرهگیری شده بود و آن را اکثر شبیه یک کیف پول زنانه صورتی متحرک در خیابان ها میکرد. تعداد بسیار کمی از این خودرو فروخته شد چرا که ایده ساخت اختصاصی اتومبیل برای یک قشر خاص، بازار مناسبی نداشت.
تنها سابی که در موراین اوهایو ساخته شد، شبیه تریل بلیزرهای شورلت بود.این خودرو اثبات کرد که سهامداران جنرال موتورزی ساب به طور کل راه را اشتباه رفته اند.
این خودرو از بدنه اي شبیه mg midget بهرهگیری کرد که بر روی شاسی یک کوگر مرکوری سوار شده بود. نکته قابل دقت در مورد این خودرو بهرهگیری عمده از فایبرگلاس در گلگیرهای آن بود.کلنت را در واقع، نمیتوان جزو خودرو هاي کلاسیک به شمار آورد و ساخت آن مایه ننگ شهر سانتاباربارا در کالیفرنیا شد چرا که این خودرو در آن شهر ساخته می شد.
لیلاندهای انگلیسی تلاش داشتند تا دوباره اتومبیل هاي اسپورت انگلیسی را در دهه هفتاد بر سر زبان ها بیاندازند. این اتومبیل 4 سیلندر ضعیف، ظاهر جالبی نداشت و با هر ضربه اي احتمال پرتاب شدن سرنشینان آن به بیرون وجود داشت.
این اتومبیل بزرگ و بی کیفیت تیپ 4 از فولکس واگن در واقع آخرین مدل از اتومبیل هاي فولکس واگن بود که از موتوری در قسمت پشت اتومبیل بهرهگیری میکرد. موتور این خودرو از یک تهویه هوای اختصاصی بهره میبرد. اما به قدری این خودرو بد کار میکرد که کمپانی تصمیم به تعویض آن با مدلهای دوست داشتنی پاسات گرفت.
این خودرو بر پایه مدلهای فولکس واگن ساخته شد و میتوان گفت این پورشه میان رده چهار سیلندر را هرگز نمیتوان یک پورشه حقیقی نامید. حتی طرفداران خود پورشه نیز از این مدل بیزار میباشند.
طراح این خودرو دو سرنشین نقره اي، پینین فارینا بود.تنها جمله اي که میتوان در مورد طراحی آن گفت این هست که این طراحی و تقسیم بندی اجزا به قدری عجیب و بد بود که میتوان آن را با کامیون هاي ولوو بزرگ مقایسه کرد.
بعنوان نخستین سدان توربوشارژ دیزلی این اتومبیل مهم به نظر میرسید اما موتور 5 سیلندر آن تنها توانایی ایجاد 110 اسب بخار داشت و در واقع میتوان آن را بعنوان یکی از بدترین مشابه هاي کلاس S مرسدس نامید.
این خودرو در واقع یک کلاس درس برای این بود که چطور میتوان یک اتومبیل بد ساخت! این اتومبیل جایگزین مدل بی نظیر نئون SRT-4 شد اما نتیجه نهایی بسیار بزرگ و زشت از آب در آمد. بر خلاق قدرت موتور 285 اسب بخار آن اما رانندگی با آن حس خوشایندی به راننده نمی داد.
این اتومبیل را میتوان مهجورترین خودرو انگلیسی نامید که خیلی بر سر زبان ها نیفتاد.بدنه ساخت شرکت زاگاتو و بهرهگیری از یک شاسی قدیمی بریستول با موتور 8 سیلندر کرایسلر با حجم 383 اینچ مکعب، ظاهر زشتی به آن داده بود و عمده مورد استقبال قرار نگرفت.
نتیجه تلاش شرکت سازنده در نهایت منجر به ساخت یک لوتوس اسپورت رودستر دو سرنشین با محور جلو شد که با یک موتور ایسوزو کار میکرد. اما چه کسی را برای این خودرو سرزنش کنیم؟ جنرال موتورز! چرا که در آن زمان مالک شرکت ایسوزو محسوب می شد و ساخت این موتور ضعیف از جنرال موتورز بعید بود.