حسرت، احساسی آزاردهنده اسـت کـه طبق معمولً ناشی از اعتقاد بـه این کـه برخی از رویداد های گذشته را میتوانستیم تغییر داده و نتیجه بهتری بـه دست آورده باشیم. این احساس می تواند شامل سرزنش خود و حتی احساس گناه باشد. برخی کارشناسان معتقدند کـه اگر بـهخوبی با حسرت کنار بیاییم و اجازه دهیم بـه ما برای انتخابهاي بهتر در آینده کمک کند، می تواند تأثیر مثبت نیز داشته باشد.
متنهایي در مورد حسرت و پشیمانی می توانند تجارب و احساسات شخصی نویسنده را منعکس کنند و بـه خوانندگان اجازه دهند تا با انها ارتباط برقرار کنند. خواندن در مورد تجارب دیگران می تواند بـه ایجاد احساس همدلی و درک بهتر از احساسات دیگران کمک کند. متنهایي کـه در انها از تجارب یادگیری و رشد شخصی صحبت میشود، می توانند بـه عنوان منابع آموزشی برای خوانندگان عمل کنند.
***
دستت را روی قلبم نگه دار
میسوزی …
حسرت خیلی چیزها بـه دلم مانده
***
همیشه در حالی کـه
یه عالمه حرف بیخ گلوت چسبیده
یه عالمه اشک توی چشماته
یه عالمه حسرت توی دلت تلنبار شده
باید بگی : خب دیگه واسه همیشه خدافظ
***
گناهش گردن خودت
اما ان روز روزه بودم کـه حسرت بودنت را خوردم
***
مردم از حسرت بـه پیغامی دلم را شاد کن
ای کـه می گفتی فراموشت نسازم یاد کن
مطالب مشابه: چگونه در زندگیمان حسرت نخوریم ؟
***
همسر خوب و مهربانم، می دانم کـه از من دلشکسته هستی، اما فرصتی دوباره بـه من ببخش و ببین کـه چطور آزردگیات را جبران می کنم.
***
دین و دل بـه یک دیدن، باختیم و خرسندیم
در قمار عشق ای دل، کی بود پشیمانی؟
***
از کارهای اشتباهم پشیمان نیستم؛
از کارهای خوبی کـه برای افراد نالایق انجام دادم، پشیمانم…
***
ﮔﻠﻪ ﺩﺍﺭﻡ
ﺍﺯﮐﻪ,ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻢ
ﺍﺯﭼﻪ,ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻢ .
ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺩﺭﺩﯼ ﺑﺮ ﻣﻦ ﺳﻨﮕﯿﻨﯽ ﻣﯿﮑﻨﺪ،ﮐﻪ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻢ ﺩﻟﯿﻠﺶ ﮐﯿﺴﺖ,ﭼﯿﺴﺖ
ﺑﯽ ﺣﺲ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ ..
ﺧﺴﺘﻪ ﺍﻡ ﺍﺯ ﺗﻤﺎﻡ ﺟﻬﺎﻥ
ﺩﻟﻢ ﺍﻃﻤﯿﻨﺎﻥ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ،
و اندکی
آرامش
***
خارپشتی شده ام کـه
تیغ هایم دنیای امنی برایم ساخته
اما حسرت نوازشی عاشقانه
تا ابد بر دلم خواهد ماند . . .
***
دلم بهانه میکند طلوع دیدن تو را
تا بـه کجا دلم کشد حسرت دیدار تو را
***
چه فصل غم انگیزی . . .
دنبال یک اتاق خالی کـه آهنگ گوش کنیم
و چایی بخوریم
با حسرت . . .
***
حسـرت نبرم بـه حال ان مرداب
کـه آرام درون دشت شب خفته اسـت
دریایم و نیست باکم از طوفان
دریا همه ی عمر خوابش آشفته اسـت
***
حسرت نبرم بـه حال ان مرداب
کـه آرام درون دشت شب خفته اسـت
دریایم و نیست باکم از طوفان
دریا همه ی عمر خوابش آشفته اسـت
***
همسر خوب و مهربانم، میدانم کـه از من دلشکسته هستی، اما فرصتی دوباره بـه من ببخش و ببین کـه چطور آزردگیات را جبران می کنم.
***
دین و دل بـه یک دیدن، باختیم و خرسندیم
در قمار عشق ای دل، کی بود پشیمانی؟
***
از کارهای اشتباهم پشیمان نیستم؛
از کارهای خوبی کـه برای افراد نالایق انجام دادم، پشیمانم…
***
حسرت واقعی رو اون روزی می خوري کـه میبینی
بـه اندازه سن ات
زندگی نکردی…!
***
همه ی ي ما فقط حسرت بی پایان یک اتفاق ساده ایم
کـه جهان را بی جهت یک جور عجیبی جدی گرفته ایم.
***
خارپشتی شده ام کـه
تیغ هایم دنیای امنی برایم ساخته
اما حسرت نوازشی عاشقانه
تا ابد بر دلم خواهد ماند…
***
هراسی از نابودی خود در آرزوهایم ندارم
زیرا چندی پیش در بین سپاه حسرت هایم
بر خاک نشستم، حالا می توانی زمین خوردنم
را نیز نظاره گر باشی.
***
نگران نباش
من میدانم چگونه
با حسرت نبودنت تا کنم
فقط برایم بنویس
هنوز می خندي
***
بساط کرده ام و تمام نداشته هایم را بـه حراج گذاشته ام
بی انصاف چانه نزن
حسرت هایم بـه قیمت عمرم تمام شده
***
من بـه تنهایی یک چلچله در کنج قفس
بند ؛ بندم همه ی در حسرت یک پرواز اسـت
من بـه پرواز نمی اندیشم، بـه تو می اندیشم
کـه زیباتر از اندیشه یک پرواز اسـت
***
چه فصل غم انگیزی …
دنبال یک اتاق خالی
کـه آهنگ گوش کنیم
و چایی بخوریم
و حسرت
همین
***
شاید هم زندگی همین باشه
حسرت راه هاي نرفته و تاوان بی راهه هاي رفته…
***
بـه هر دل بستنم عمری پشیمانی بدهکارم
نباید دل بـه هرکس بست اما دوستت دارم
***
خیال بودن در آغوش زنی دیگر
هنوز هم عذاب آورترین خیال من اسـت
بیا و آغوشت را از من دریغ مکن
کـه عمری را باید با حسرت داشتنت سر کنم …
***
چشمان عروسکم رو میگیرم
نمی خوام مثل من ببیند و حسرت بکشد
میترسم بهانه گیر شود
***
تو دورترین شاخه ي ممنوع ترین میوهای
برای من
آه اگر دستم برسد
اگر بچینمت
زمین خواهد مرد
از حسرت…
***
سوی عدم دری ز جهان وجود نیست
ما جاودانهایم بر این می توان گریست
هر کس بـه روزگار کسی غبطه می خورد
این حال و روز ماست، ببین آرزوی کیست
***
ﻛِﻴﻒ ﻛﻨﻴﺪ ﺗﺎ
ﺳﺮ ﭘﻴﺮی ﭘﺸﻴﻤﺎﻥ ﻧﺸوید..
از زندگی باید لذت برد…
تا در پیری
حسرت بـه دل نمانیم
بـه راستی” حسرت”
ویران میکند آدمی را..
پس شاد باشید
بـه دل خودتان زندگی کنید…
***
افسوس کـه بیفایده فرسوده شدیم
وز داسِ سپهرِ سرنگون سوده شدیم
دردا و ندامتا کـه تا چشم زدیم
نابوده بـه کامِ خویش نابوده شدیم
حکیم عُمَر خیام
***
همیشه در حالی کـه
یه عالمه حرف بیخ گلوت چسبیده
یه عالمه اشک توی چشماته
یه عالمه حسرت توی دلت تلنبار شده
باید بگی: خب دیگه واسه همیشه خدافظ
***
یارم از من بی سببب رنجید و رفت
گریه را دید و بر من خندید و رفت
وقت رفتن دیگر از ماندن نگفت
قصه ناگفته ها را نشنید و رفت
تشنه بودم همچو دشتی پر عطش
مانند باران بر تنم بارید و رفت
گل فراوان بود از باغ من
غنچه ای نشکفته را برچید و رفت
***
حسرت واقعی رو اون روزی می خوري کـه می بیني
بـه اندازه سن ات
زندگی نکردی …!
***
ﺑﺎﻫﺎﻡ ﺑﻮﺩﯼ ﻭﻟﯽ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﯿﺪﻭﻧﺴﺘﻢ ﻣﻮﻧﺪﻧﯽ ﻧﺒﻮﺩﯼ
ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﻧﺒﻮﺩﻧﺖ ﻫﻤﻪ ﯼ ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎﯼ ﻗﺸﻨﮓ ﺑﻮﺩﻧﺖ ﺭﻭ ﺑﺮﺍﻡ
ﻧﺎﺑﻮﺩ ﻣﯿﮑﺮﺩ
ﻣﻦ ﺑﺎ ﺑﻮﺩﻧﺖ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﺑﻮﺩﻡ ﭼﻪ ﺑﺮﺳﻪ ﺑﻪ ﻧﺒﻮﺩﺕ
مطالب مشابه: اس ام اس های عاشقانه فاز غمگین در زمستان «10»
***
گاهی فقط داغ بزرگیست
کـه تا ابد در سینه ات میماند …
***
خوابــــهایم بوی تن تـــو را می دهـــد
نکنـــد ان دور تــر هــا نیمــه شب
در آغوشم می گیـــری !
***
نفس میکشم !
تا بـه جای مرده ها خاکم نکنند !!
آن گونه اسـت ؛ حال من …
چیزی نپرس عزیزم !!!
حالم خوب نیست…
***
گاهی نگاه بـه شانه هایم میکنم و می گویم
چه تحملی دارند
چگونه این همه ی حسرت رابا خود حمل میکنند…
حسرت نداشتنت…نبودنت…ندیدنت…خیلی سنگین اسـت…
***
زندگی کوتاه اسـت ؛ فرصت ها رفتنی و حسرت ها ماندنی
هرگز اجازه ندهید کسی خوشبختی امروز را
بـه بهانه سعادت فردا ؛ از شـما بگیرد
***
چه کسی میداند کـه تو در پیله ي تنهایی خود تنهایی؟
چه کسی میداند کـه تو در حسرت یک روزنه در فردایی؟
پیله ات را بگشا تو بـه اندازه ي پروانه شدن زیبایی
***
امشب از حسرت رویت دگر آرامم نیست
دلم آرام نگیرد ؛ کـه دل آرامم نیست
***
دیگران بردند حسرت زین جهان
حسرتی بنهیم در جان جهان
با جهان بیوفا ما ان کنیم
هرچ او کردهست با ان دیگران
***
کسی کـه خرد ندارد، همواره از کرده هاي خویش پشیمان ودر رنج اسـت.
***
خشم با دیوانگی آغاز می شود و با پشیمانی پایان می پذیرد.
***
گناهی کـه تو را پشیمان کند بهتر از کار نیکی اسـت کـه تو را بـه خودپسندی وا دارد.
***
اگر ما بـه خاطر ناکامی هاي دیروز ساعات خودرا با پشیمانی پر کنیم،
امروز هیچ فرصتی برای تشکر و لذت بردن نخواهیم داشت.
***
گاه این نازک دلم یاد رویت میکند
گاه با دیدار گل یاد بویت میکند
گاه با دلواپسی درکنار پنجره
از هزاران قاصدک پرس و جویت میکند
***
او رفت و من در حسرت نگاهی پر راز ماندم ماندم
تا بیاید و پاسخ دهد چرا چرا تنهایم گذاشت
در حسرت پرسیدن این سوال هم ماندم
***
مگر آدم چقدر وقت دارد
کـه بچسبد بـه دوست داشتنهاى نیمه کاره
نه جانم
آدمهاى گذرا
فقط مى شوند حال خراب
و یک دل سیر پشیمانى
آدم باید یک جور یکى را بخواهد
کـه انگار بدون او
هیچ روزى روزش بخیر نشود
و همیشه کنارش باشد …
***
ماه شهریور کـه می شود
آدم ناخودآگاه یاد پاییز هزار رنگ می اُفتد
یاد بچگی و استرس آغاز دوباره ي سال تحصیلی
ماه شهریور برای من آغاز پاییز اسـت …
پاییز را همیشه بـه خودم تشبیه میکردم
میدانی راستش پاییز هم برای خودش بهاری بود
کـه در انتظار معشوقش اینچنین زرد و بی رمق شد …
***
وقتی کسی در کنارت هست، خوب نگاهش کن
بـه تمام جزئیاتش
بـه لبخند بین حرف هایش
بـه سبک ادای کلماتش!
بـه شیوه ي راه رفتنش، نشستنش
بـه چشم هاش خیره شو!
دستهایش را بـه حافظه ات بسپار
گاهی آدم ها آن قدر سریع می روند کـه
حسـرت یک نگاه سرسری را هم بـه دلت میگذارند
***
گاهی
هوس میکنم
در آغوشت حل شوم!
باهمه سردیت
هنوز
برایم گرمترین حس دنیایی …!
***
سخت افسوس میخورم
برای تمام روزهایی
کـه بی تو…
گذشتند
و
تمام شب هایي
کـه با تو…
نمی گذرند!
میبینی دلبندم؟
هنوز رویایت تمام زندگی من اسـت!
***
خوش بـه حال عروسک آویزان بـه آینه ماشین
کل پستی و بلندی زندگیش
را فقط میرقصد!
***
گاه این نازک دلم یاد رویت میکند
گاه با دیدار گل یاد بویت میکند
گاه با دلواپسی درکنار پنجره
از هزاران قاصدک پرس و جویت میکند
***
او رفت و من در حسرت نگاهی پر راز ماندم ماندم
تا بیاید و پاسخ دهد چرا چرا تنهایم گذاشت
در حسرت پرسیدن این سوال هم ماندم
***
مگر آدم چقدر وقت دارد
کـه بچسبد بـه دوست داشتنهاى نیمه کاره
نه جانم
آدمهاى گذرا
فقط مى شوند حال خراب
و یک دل سیر پشیمانى
آدم باید یک جور یکى را بخواهد
کـه انگار بدون او
هیچ روزى روزش بخیر نشود
و همیشه کنارش باشد …
***
ماه شهریور کـه می شود
آدم ناخودآگاه یاد پاییز هزار رنگ می اُفتد
یاد بچگی و استرس آغاز دوباره ي سال تحصیلی
ماه شهریور برای من آغاز پاییز اسـت …
پاییز را همیشه بـه خودم تشبیه میکردم
می داني راستش پاییز هم برای خودش بهاری بود
کـه در انتظار معشوقش اینچنین زرد و بی رمق شد …
***
یک لحظه اشتباه، یک عمر پشیمانی بـه بار می آورد.
***
هر شک و تردیدی تأخیرهای خاص خودرا بـه همراه دارد و ایام، با افسوس بر روزهای از دست رفته می گذرد.
***
بر سر دو راهی هاي زندگی گاهی اتفاق میوفتد کـه عاطفه و وظیفه باهم تماس پیدا میکنند؛ کسانی کـه از عاطفه پیروی کنند، همیشه از خود شادمانند، اما مردمی کـه در اینگونه از مراحل، تبعیت عقل و وجدان را ترجیح داده و انجام وظیفه نمایند، غالبأ از کرده ي خود پشیمان هستند.
***
پشیمانی را فراموش کنید وگرنه زندگی از دست شـما میرود.
هیچ راهی دیگر جز قدر دانستن امروز برای ساختن آینده و جبران اشتباهات نیست.
در پایان
بهتر اسـت بـه جای تنفر از حسرت، از ان بـه عنوان یک منبع اطلاعات ارزشمند استفاده کنیم. این احساس میتواند ما را راهنمایی کند، انگیزهبخش باشد ودر انتخابهاي آینده بـه ما کمک کند. بنابر این، بـه جای گرفتن در دام حسرت، میتوانیم از ان بهرهبرداری کنیم تا زندگی را بهتر کنیم.