اگر شما کارتان را دوست داشته باشید، از انجام آن لذت خواهید برد و مشکلاتش را به راحتی تحمل میکنید. دیگر فکر کردن به روز شنبه به عنوان شروع روز کاری، عذاب تان نمیدهد و مسایلی مثل دوری راه، ساعت زیاد کاری و سختی کار برایتان مشکلاتی غیر قابل تحمل نیستند.
اما شاید همسرتان مثل شما از کارش لذت نبرد، او ممکن است مدام به شما از محیط کارش شکایت کند و از مسایل کوچک، بحران کاری بسازد. اگر همسرتان وقتی به خانه میآید مدام از سردرد، خستگی، بیحوصلگی و فشار کاری شکایت میکند و همیشه دچار استرس کاری است، به احتمال زیاد او از کارش ناراضی است و از آن لذتی نمیبرد.
زندگی با کسی که از موقعیت شغلی اش ناراضی است، میتواند در احساس و انگیزه شما نیز برای کار کردن تأثیر بگذارد و باعث استرس و فشار کاری مضاعف شود. کسی که ساعتهای زیادی از روزتان را در کنارش میگذرانید، به راحتی میتواند حالات روحیاش را به شما انتقال بدهد.
چه کاری از شما بر میآید وقتی همسرتان کارش را دوست ندارد و فشار کاریاش بر رابطه زناشوییتان اثر میگذارد؟
بعد از یک روز طولانی کاری، تنها چیزی که نمیخواهید دربارهاش حرف بزنید «کار» است. روزهای آخر هفته برای استراحت و لذت بردن از زندگی شخصی است، نباید آن را با استرس و دغدغه کار خراب کنید. اما وقتی همسرتان از کارش ناراحت است، بیان سرخوردگیها گام مهمی برای تخلیه روانی برای او است.
شاید شما نخواهید درباره اینکه رئیس همسرتان فرد زورگویی است چیزی بشنوید و یا برای هزارمین بار درباره همکاران خودخواه و زیرآب زن حرف بزنید. اما حرف زدن، به همسرتان کمک میکند تا استرس و فشار روحیاش را تخلیه کند.
جنگ و دعوا بر سر این موضوع، فقط احساسات منفی را تشدید میکنند. اگر همسرتان نتواند احساساتش را برای شما بازگو کند، حتماً آنها را به شکلهای بیمارگونهای ابراز خواهد کرد. او با غر زدن بر سر مسائل کوچک در خانه و یا بدرفتاری با زیر دستان و افراد دیگری که با آنها در ارتباط است، خودش را ابراز خواهد کرد.
برای ابراز احساسات همسرتان، محدودیت ایجاد کنید
شما باید گوش شنوای همسرتان باشید. از او حمایت کنید و از افکار و احساساتش باخبر شوید، اما شما نمیخواهید مسائل کاری همسرتان موضوع تمام مکالمات روزمرهتان باشد. تخلیه روحی برای سلامت رابطه خوب است، اما بیش از اندازه عقده گشایی کردن آزار دهنده است، زیرا به همه روابطتان آسیب میزند. وقتی ذهن شریک زندگی، همیشه درگیر مسائل کاری است او نمیتواند به موضوعات دیگر فارغ از مشکلات کاری بپردازد. پس محدودیتها را ایجاد کنید: «خب ما درباره مشکلات تو حرف زدیم، اما موقع شام نباید درباره این مسئله حرف بزنیم. باید به موضوعات خانوادگیمون بپردازیم. »یا «موقع عصرونه دیگه به کار فکر نکن و بعداز ظهر رو خوش باش». به این روش پافشاری کنید و اجازه ندهید تا او دوباره در فکرهای خودش فرو برود یا از کار حرف بزند.
اگر شما هم در یک شرایط بد کاری قرار میگرفتید، ممکن است همین رفتار را میداشتید. مشکلات شغلی بسیار تأثیر گذار هستند و زمانی که فرد انرژی زیادی برای کارش میگذارد، به راحتی تحت تأثیر آنها قرار میگیرد.
نارضایتی از کار باعث میشود شما احساس کنید که ناکارآمد، خسته، کلافه و بی مصرف هستید. به ویژه اگر نیاز شدید مالی داشته باشید و یا مهارتهایتان به درستی به کار گرفته نشوند و تغییر شغل آسان نباشد.
لازم نیست مثل همسرتان در این مشکلات غرق شوید، اما تلاش کنید تا فشار روحیای که به همسرتان وارد شده است را درک کنید. او تا حدی حق دارد که شاد نباشد، مخصوصاً اگر او از آن دسته افرادی است که نمیتواند بین امور مختلف تفاوت قائل شود. همسرتان را درک کنید بدون اینکه تأییدش کنید و یا مشکل و فشار بیشتری بر او وارد کنید.
زمانی که همسرتان به شدت نگران و مضطرب است، نمیتواند دلایل نارضایتی و ناراحتیش را به راحتی بفهمد. از همسرتان بپرسید که دقیقاً چه مسئلهای او را در کار ناراحت میکند؟ آیا او مهارت کافی در انجام کار را دارد؟
آیا کار، بیش از اندازه سخت است؟ آیا کمبود امکانات، توقع بالا و عدم مدیریت صحیح به او فشار میآورد؟ آیا او اصلاً کارش را دوست دارد؟ آیا شغل همسرتان اساساً کار سخت و پیچیدهای است؟ آیا کار، متناسب با انگیزههای اوست؟ شاید این شغل به اندازه کافی برایش هیجان ندارد. آیا کار کسل کنندهای است؟ آیا بیش از اندازه وقتگیر است؟ به همسرتان کمک کنید تا دلایل نارضایتیاش را پیدا کند تا بتواند مشکلش را حل کند.
ممکن است هر دو شاغل باشید و برخلاف غرولندهای همسرتان نسبت به سختی کار و مشکلاتش، کار شما بسیار سختتر و پیچیدهتر باشد. با این حال کسی که همیشه معترض است، همسرتان است نه شما! در چنین شرایطی بسیار عادی است که شما هم اعتراض کنید که «کار تو در برابر سختی کار من هیچ است!»و غرولندهایش را جدی نگیرید و حتی کارش را تحقیر نکنید. حتی اگر واقعاً کار شما سختتر است، همسرتان را به خاطر نارضایتیهایش تحقیر نکنید. تجربیات تان را به عنوان یک فرد موفق در کار در اختیارش بگذارید، بدون اینکه کارها را باهم مقایسه کنید و همسرتان را جدی نگیرید. به هم کمک کنید تا این مشکلات تمام شوند.
شما بهترین حامی همسرتان هستید. اما نمیتوانید تمام ناکامیها و نارضایتیهای همسرتان در کار را به تنهایی از بین ببرید. او برای حل این مشکل، نیاز به حمایتهای بیشتری دارد. شاید همسرتان در خانواده یا در میان دوستانش کسانی را داشته باشد که برای مشورت و کمک به حل این مشکل مناسب باشند. یکی از دلایل نارضایتیهای همسرتان از کار، ممکن است به خاطر فشار و خستگی از کار باشد. کمی برنامههای تفریحی با خانواده و دوستان، ورزش کردن و حتی معاینه پزشکی برای بررسی سلامت جسمی، میتواند بسیار کمک کننده باشد. مشاوران کاری نیز میتوانند برای کمک و بهبود شرایط کاری، پیشنهادات مفیدی در اختیارتان بگذارند.
علاوه بر این، همسرتان را در موقعیتهای شاد قرار بدهید. باهم آشپزی کنید. باهم فیلم تماشا کنید، کتاب بخوانید و پیاده روی کنید. هر کاری که در همسرتان انگیزه ایجاد میکند و خستگی کار را کمتر میکند را انجام بدهید. این شما هستید که باید متناسب با علایق همسرتان، او را از موقعیت نگرانکننده کاری خارج کنید.
برای تغییر تلاش کنید
همسر شما نیاز دارد تا تغییراتی در وضعیت کاریاش ایجاد کند. این تغییرات ممکن است، متفاوت باشند. شاید او باید دنبال یک شغل جدید باشد. یا تغییراتی اصلاحی در رفتارش بدهد و نگرشش را تغییر بدهد. اگر همسرتان به خاطر نوع کارش ناراحت است، تشویقش کنید که به دنبال شغل دیگری باشد. اما پیدا کردن یک شغل جدید کار ساده ای نیست. ممکن است بارها و بارها پیشنهادهای کاری رد شوند. در این وضعیت ناامیدی همسرتان بیشتر میشود. از یک طرف از شغل فعلیاش ناراضی است و از سوی دیگر برای کار جدید تایید نمیشود، بنابراین همچنان این شما هستید که باید نقش حمایتگری را ایفا کنید و انگیزه بدهید.
همانطور که توقع دارید همسرتان حمایتها و مراقبتهایتان را بپذیرد، او هم از شما میخواهد ناراحتیها، عصبانیتها و افسردگیهایش را فراموش کنید و مدام بر روی آنها تاکید نکنید. شما حق دارید از رفتار همسرتان ناراحت شوید و بخواهید یک رابطه شاد و بدون استرس داشته باشید. اما اکنون درک کنید که همسرتان وضعیت مناسبی ندارد و حتی اگر کمکها و حمایتهایتان را به راحتی نپذیرفت، خودتان را کنترل کنید. بهترین راه گفتوگو است. او را از شرایط و احساسات تان آگاه کنید و در عین حال شخصیت حمایتگرتان را حفظ کنید.
اگر همسرتان نارضایتی در کارش را با روشی مثبت مدیریت میکند، دیگر نیاز نیست که به دنبال تغییر شغل برای همسرتان باشید. فقط تغییراتی کوچک ایجاد کنید. مثلاً اگر همسرتان معلم مدرسه است و این کار را دوست دارد، شاید لازم باشد که فقط مدرسه را تغییر بدهد، نه اینکه دنبال یک کار جدید یا حرفه دیگر باشد.
مثلاً ممکن است نارضایتی همسرتان این باشد که محل کارش از مدرسه یا مهد کودک و یا خانه دور است، در این صورت فقط کافی است شرایط را بهتر کنید. بدون شک هر تغییری میتواند مشکلات جدیدی در زندگیتان ایجاد کند. بنابراین باید تصمیم بگیرید که آیا این تغییرات به نفع شماست و یا باعث مشکلات دیگری میشود؟
بیایید و یک وضعیت متفاوت را فرض کنید. همسرتان در تمام زندگیاش برای رسیدن به موقعیت مالی خوب کار کرده است، اما هرگز از کاری که انجام داده راضی و خوشحال نبوده، با این حال رفاه شما و فرزندان تان را تأمین کرده است. اکنون فرزندان تان بزرگ شدهاند و موقعیت مالی شما ایدهآل است، اما همسرتان هنوز از کارش راضی نیست. او بالاخره تصمیمش را گرفته و میخواهد به رویایش برسد، ولی کار مورد علاقه همسرتان درآمد زیادی ندارد و ممکن است زندگیتان به یکباره تغییر کند.
مسلم است در شرایطی که شما با حقوق بالا زندگی کردهاید، پذیرش این تغییر بزرگ کار بسیار سختی است. اما اگر همسرتان سالها با وجود بیعلاقگی و نارضایتی از کارش، فقط برای بهبود اوضاع مالی خانواده تلاش کرده باشد، آیا حق ندارد بعد از این، کار دلخواهش را انجام بدهد؟ آیا شما نیز میتوانید از خواستههایتان چشم بپوشید و اجازه بدهید همسرتان به رضایت از کار برسد؟
تغییر شغل بدون شک تأثیر زیادی در زندگی شما خواهد گذاشت. ممکن است درآمد شما بیشتر یا کمتر شود. یا شاید در برنامههای زندگی تغییر ایجاد کند. حتی ممکن است باعث جابجایی و تغییر مکان زندگیتان شود. هرکدام از این تغییرات میتواند برای شما قابل درک و یا غیر قابل پذیرش باشند.
با همسرتان درباره تأثیر این تغییرات بر زندگی فردی و خانوادگیتان حرف بزنید. هر تغییر شغلی باید با هماهنگی و رضایت شما و همسرتان باشد و گفتوگو، تنها راه رسیدن به یک توافق مطلوب است. هر دوی شما باید واقع بین باشید. ممکن است این تغییرات واقعاً به نفع زندگی باشند و هر دو، خوشحال و راضی شوید؛ پس ترس را کنار بگذارید و رویاهایتان را دنبال کنید.
رابطه یعنی توافق و سازش. با صبوری، درک متقابل و واقعگرایی نسبت به خواستههای خود و همسرتان، تغییرات را بسازید. در یک رابطه سالم، همیشه میتوانید به یکدیگر کمک کنید تا به رضایت و آرامش از زندگی شخصی تان برسید.