مروری بیوگرافی خسرو حیدری

مروری بیوگرافی خسرو حیدری

مروری بیوگرافی خسرو حیدری

کودکی و نوجوانی
خسرو حیدری در بیست و سومین روز از آخرین ماه تابستان سال 1362 در تهران به دنیا آمد. قبل از او یک دختر در خانواده حیدری متولد شده بود و خسرو دومین و آخرین فرزند خانواده است.  از همان دوران کودکی فوتبال را دوست داشت اما فکر نمی کرد روزی به سطح اول فوتبال برسد و همیشه فوتبال را از روی دوست داشتن بازی می کرد.اما به فوتبالیست شدن هم فكر می‌كرد. مدتی هم در جواهرسازی كار ‌كرد. خودش می گوید شاید اگر فوتبالیست نمی‌شدم، این كار را ادامه می‌دادم.

 

فوتبالش بهتر از درس بود. به همین خاطر ترجیح داد به سمت فوتبال برود. تا مقطع دیپلم بیشتر درس نخواند. چون در مقطع جوانان در پرسپولیس بازی می‌كرد طرفدار این تیم بود. اما الان استقلالی است و خیلی به این تیم تعصب دارد. پدرش زیاد با فوتبال بازی كردن او موافق نبود. مثل خیلی از پدرهای دیگر می‌گفت كه فوتبال به درسش لطمه می‌زند اما وقتی دید پیشرفت كرد و به موفقیت رسید، موافقت و حتی تشویقش كرد.

 

سر آغاز فوتبال حرفه ای، تیم امید استقلال
خسرو حیدری جزیی از نسل طلایی فوتبال پایه ای استقلال است. نسلی كه صمد مرفاوی اوایل دهه80 بر اساس گزینش دقیق خود، تیمی ساخت كه تمامی عناوین قهرمانی استانی و كشوری را درو كرد. تیمی كه وحید طالب لو ، امیرحسین صادقی ، مجتبی جباری ، آندرانیك تیموریان، بهشاد یاورزاده و البته خسرو حیدری که همه كاره جناح راست بود را در خود می دید.

 

از همان روزها، از همان هفته هایی كه استقلال بی رقیب در رده جوانان و بزرگسالان بود و از همان سالی كه جام قهرمانی را بالای سر این بچه ها دید، كمتر كسی خسرو حیدری را به عنوان یكی از بهترین ها باور كرد.

مروری بیوگرافی خسرو حیدری

 

ابومسلم، اولین مقصد
 او سرباز بود. باشگاه می خواست آنها را برای خدمت به تیم های نظامی بفرستد. آندو رفت عقاب… به هر حال او اقلیت مذهبی بود و در تیم نیروی هوایی ارتش راحت تر كار می كرد. وحید رفت فجر سپاه تهران و خسرو و مجتبی هم به مشهد رفتند و در تمرین های ابومسلم تست دادند.

 

خودش می گوید: اگر بخواهم استقلال را از زندگی بازیگری ام حذف كنم، باید بگویم ابومسلم بهترین روزهای زندگی فوتبالی ام را ساخت. من در مشهد احساس راحتی می كردم، از این كه می توانستم بدون دغدغه فقط به فوتبال فكر كنم. اما به هرحال عمر آن روزها خیلی زود گذشت و تمام شد. خسرو حیدری مهم ترین عنصر هجومی ابومسلم بعد از مجتبی جباری محسوب می شد.

 

او یكی از اركان تیمی بود كه اكبر میثاقیان در عین ناباوری روی پله هشتم جدول نشاند. خسرو حیدری از آن روزها می گوید: “خب ما همه جوان بودیم. هم من، هم آندو و هم مجتبی! امروز همه ما پخته و با تجربه شدیم، ولی آن روزها این كیفیت را نداشتیم. به هر حال من هم خیلی زود از این تیم جدا شدم… مشكل ابومسلم همیشه همین بود. بازیكنان جوان بعد از یكی دو سال می رفتند و مربی باید از نو شروع می كرد.”

مروری بیوگرافی خسرو حیدری

 

حضور در پیکان و پاس
بعد از دو سال خدمت سربازی در ابومسلم، خسرو بازیكنی شده بود با خواستگاران بسیار. خودش می گوید:” استقلال مرا نخواست. می خواستم برگردم، چون بازیكن استقلال بودم. اما نه من را قبول كردند، نه آندرانیك را. یادم می آید بعد از این كه فهمیدم دیگر نمی توانم به استقلال بروم، رفتم دنبال بالاترین پیشنهاد. من از پرسپولیس، پیكان، پاس و چند تیم دیگر پیشنهاد داشتم.

 

ولی پیكان از همه برای من بهتر بود”. این شاید اولین اشتباه خسرو بود كه مسیر زندگی اش را تغییر داد. حیدری وقتی به آن روزها برمی گردد با حسرت حرف می زند: ” من اشتباه كردم. شاید به این دلیل كه مشاوران خوبی نداشتم. شاید چون سعی نكردم حرف كسی را خوب بشنوم. یادم می آید وقتی از ابومسلم جدا شدم، به این فكر می كردم كه حالا باید حقم را در تیم ملی بگیرم.

 

ولی واقعیت این بود كه هیچ وقت دیده نشدم. حتی یادم می آید در آن مقطع زمانی، رفتن به استقلال و پرسپولیس هم برای ملی پوش شدن كافی نبود”.
 آن روزهایی كه باید پدیده لیگ می شدم هیچ كسی مرا ندید حالادیگر به چنین القابی فكر نمی كنم! یعنی دیگر اصلاوقت و حوصله فكر كردن به چنین چیزهایی را ندارم خسرو حیدری اما خاطرات تلخی را در آرشیو ذهنی اش جای داده است: «یادم می آید یكی از دوستانم به دیدن من آمد.

مروری بیوگرافی خسرو حیدری

 

به من می گفت خسرو تا كجا می خواهی ادامه بدهی؟ كمی با هم حرف زدیم و به من گفت باید به یكی از كشورهای كوچك خلیج فارس بروم. جایی مثل اردن، كویت یا مثلاً سوریه. می گفت برو آنجا و تبعه آن كشورها بشو! شاید آنجا بتوانی به تیم ملی شان دعوت شوی و چند بازی ملی هم داشته باشی. این حرف ها برایم از هر چیز دیگری عذاب آورتر بود”. بعد از پیكان سه سال در پاس بازی كرد. اما همیشه در آرزوی پوشیدن پیراهن تیم محبوبش بود. در آنجا هم خوب بازی می کرد. اما دیده نشدن بزرگترین مشکل او بود. هر چند امیر قلعه نویی و خیلی های دیگر معتقدند  امیرخان  تاثیر زیادی در پیشرفت خسرو حیدری داشته و او بوده که خسرو را ستاره کرده، اما خود خسرو میگوید:  “من در پاس همدان هم با همین کیفیت بازی می کردم. اما کسی بازیم را نمی دید “.

 

حضور در استقلال، آرزویی که محقق شد
خیلی دیر به جایی كه می خواست رسید. خودش ادعا می كند فرزند استقلال است و از روزی كه تیم امیدهای استقلال را ترك كرده، به بازگشت می اندیشیده، اما این بازگشت با تاخیر بود. او بارها تیم عوض كرد. به پاس رفت و سرانجام در تغییر و تحولاتی كه فتح الله زاده در تیمش به وجود آورد جذب استقلال شد. «می دانستم یك روز برمی گردم.

 

وقتی پیشنهاد استقلال رسید دیگر حتی به خودم اجازه فكر كردن هم ندادم. آنقدر در مورد آینده زندگی فوتبالی ام فكر كرده بودم كه لازم نبود سر مسائل كوچك بحث كنم. می خواستم از فراموشی بیرون بیایم. هدفم این بود كه بیشتر و بهتر دیده شوم و برای همین به استقلال برگشتم.

 

برای من چیزی جز این اهمیت نداشت كه به تیم ملی دعوت شوم. من این هدف را در تمام سال های قبلی زندگی ام از دست داده بودم.»
خسرو حیدری در استقلال آرام آرام جای خود را پیدا كرد و مبدل به بهترین بازیكن سمت راست فوتبال ایران شد؛ اما آیا تمامی این جهش فنی خسرو در گروی حضورش در پیراهن استقلال بود؟ حیدری از همین تفكر ناراحت است: ” مسلما نه! من مثل همیشه بازی می كنم. هیچ فرقی هم با سال های قبل ندارم. شاید امروز بازیكنان كناری ام به مراتب بهتر باشند؛ اما این فقط كار مرا راحت تر می كند. راحت تر شدم، چون برای موفقیت 100 درصد تلاش می كنم، نه 200 درصد. من همیشه همین بازیكن بودم، همین خسرو حیدری، اما كسی مرا نمی دید”.

مروری بیوگرافی خسرو حیدری

 

تیم ملی، جانشینی برای مهدوی کیا
فصل اول حضورش در استقلال کمتر مورد توجه مربیان تیم ملی بود. با کناره گیری مهدوی کیا از تیم ملی بهترین فرصت برای حضور خسرو در تیم ملی بود. در آن روزها خودش می گفت:” من فكر می كنم امروز بهترین موقعیت است تا یكی مثل من به آن چیزی كه حقش است برسد.

 

خب مهدی مهدوی كیا همیشه الگوی من بود، ولی آقا مهدی دیگر از تیم ملی كنار كشیده و می گوید حاضر به بازگشت هم نیست. من می خواهم بدانم قرار است جای او چه كسی بازی كند؟ من حقم را می خواهم و مطمئناً نمی نشینم تا حقم را دم در خانه ام به من تحویل بدهند.”

او دست كم امروز حمایت هواداران و نگاه رسانه هایی را با خود می بیند كه نگاهی دقیق به چگونگی عملكرد استقلال و بازیكنانش دارند. حیدری از آنچه خودش گمنامی و به تبع آن، فراموشی می نامد، رها شده و امیدوار است بتواند به جایگاهی محكم در تیم ملی برسد.

 

بازیهای خوبش و حمایت هواداران افشین قطبی را مجاب کرد خسرو را به تیم ملی دعوت کند. در چند بازی اول میدان ندید. اما در بازیهای اخیر خودش را به قطبی تحمیل کرد.  بازی موثر او در برابر تایلند  و سانتر زیبایش در دقیقه 90  که منجر به گل برتری ایران شد، موقتاً قطبی را از خطر برکناری دور کرد. حالا خسرو به روزهای آینده می اندیشد. او در مورد تیم ملی می گوید:” خیلی مهم است که 35 سال است نتوانستیم قهرمان آسیا شویم . من فکر می کنم که با توجه به زمان مناسبی که در اختیار داریم می توانیم با تشکیل یک تیم خوب با ترکیبی از جوانان و با تجربه ها به حسرت 35 ساله پایان دهیم.”

 

مروری بیوگرافی خسرو حیدری

کوتاه و خواندنی از زندگی شخصی خسرو حیدری
ازدواج: خسرو در سال 84 و در سن 22 سالگی ازدواج کرد. به گفته برخی دوستان خسرو مرد بسیار زن دوست و اهل خانواده ایاست. به طوری که در همه جا حرف غیر فوتبالیش تشکر از همسرش است حتی در برنامه نود!!

خانواده: خسرو معتقد است اگر قبول كنیم كه تشویق و حمایت خانواده و پدر و مادر باعث ارتقای جایگاه فرد می‌شود به این نتیجه می‌رسیم كه پیشرفت و ترقی آدم باید از خانواده شروع شود.

 

جدیدترین مطالب سایت