فیلمهای بسیار زیادی پس از محرم وارد سینما شده اند که با استقبال زیادی روبهرو شدند در ادامه میتوانید با مروری بر فیلمهای سینمایی ایرانی که بر روی پرده سینما میباشند تالاب را دنبال نمایید.
اگر برای دیدن فیلم نیت دارید به سینما بروید برای شما پیشنهادهایی در زیر عرضه نموده ایم تا بهترین فیلم ها را انتخاب نمایید. روال منتشر فیلم ها در یکی دو ماه اخیر سرعت عجیبی گرفته. فیلم ها روی پرده می آیند; نمایشی نصفه نیمه و کوتاه را سنجیدن میکنند; فروشی معمولی رابه ثبت رسانده;
و به سرعت جای خود رابه فیلمی دیگر میدهند تا آن هم بیاید و تمام این مراحل را یکی یکی به تکرار نشیند; و آمار فیلمهای نمایش داده شده سال جاری را از رکورد قبلی ورکوردهای گذشته تر بالاتر ببرد; و کسی هم کاری ندارد که این رویه چه صدمه هایی به فیلم ها و فیلمسازان و روال طبیعی رشد و بالیدن فیلمسازان دریک فضای نرمال اقتصادی میزند…
تا چشم باز می کني اینروزها; اسم فیلم جدیدی را می بینی که بر پرده ها آمده و این یعنی که تا چشم باز می کني میبینی فیلمی دیگر بی سر و صدا از پرده ها پایین آمده وسراغ سرنوشت محتومش رفته است; و مگر معنای ترکیب فیلم سوزی جز این است؟ جز این که فیلم فقط به نمایش درآید; بی توجه به بهره وری از داشتهها و استعدادهای بالفعل اش؟…
آنچه در مطلب زیر آمده اشاره ای است به چند فیلم که نمایش شان در این یکی دوهفته اخیر نخست شده. جالب این است که در فاصله میان نوشته شدن و انتشار این مطلب چند فیلم دیگر از جمله خفه گی, آزاد به قید شرط و… نیز به چرخه منتشر افزون شده; کهطبیعی است بگوییم نوشتن درباره انها بماند برای زمانی دیگر که درباره فیلمهای روی پرده می نویسیم…
ملی و راههای نرفتهاش
حکایت تلخی است…
اخیر ترین فیلم منتشرشده تهمینه میلانی بسان دیگر آثار کارنامه این فیلمساز اجتماعینگر داستانی دارد درباره قضایا و مصایب زندگی بهعنوان یک زن در جامعه مردسالار امروز. ملی و راههای نرفتهاش که در ادامه نگاه منتقد تهمینه میلانی اینبار روی خشونت خانگی متمرکز شده;
حکایت دختری جوان و کمسنجیدن به اسم ملیحه است که با ازدواجی غلط و بدون رضایت خانواده با جوانی به اسم سیامک با بازی میلاد کیمرام با آشکارشدن تفاوت دیدگاه و ناسازگاری فرهنگی بین این دو گریبانگیر مشکلاتی حاد میشود. ملی و راههای نرفتهاش فیلم پرستارهای است و بازیگران شناختهشدهای چون میلاد کیمرام,
ماهور الوند, السا فیروزآذر, جمشید هاشمپور, افسر اسدی, جمشید جهانزاده, فرزانه نشاطخواه, ستاره اسکندری, تورج منصوری, فلور نظری و مسعود متواضع در این فیلم ایفای نقش کردهاند, بهمین دلیل هم است که فروش نزدیک به یکمیلیاردو٣٠٠میلیون تومانی فیلم در پنجهفتهای که از اکرانش میگذرد, زیاد موفقیتبار بنظر نمیرسد.
ملی و راههای نرفتهاش به سیاق دیگر فیلمهای تهمینه میلانی در تماس با منتقدان زیاد خوشنودکننده جلوه نکرده و نقدهای منفی تندوتیز زیادی درباره آن نوشته شده که البته با توجه به موقعیت مادام العمر میلانی در مواجهه با منتقدان طبیعی بنظر میرسد.
تهمینه میلانی درباره فیلمش و برخوردهایی که با ملی… صورت گرفته است, میگوید; مَلی و راههای نرفتهاش یکی از معدود فیلمهای مستقل سال جاری است. من و همسرم با پول خودمان این فیلم را ساختهایم. البته ناگفته نماند که هزاران سنگ سر راه ما انداختند که اصلا فیلم را نسازیم.
خود من زجرکش شدم, تا این فیلم ساخته شد. هر شب با کابوس میخوابیدم. وسط فیلمبرداری دادگاه میرفتم. این استعدادکشی و نقدکشی از کجا میآید؟ جریانی تعدادی فیلم میسازد و برای تبلیغ سیاستهای خود تاریخ دورهای از ایران را برعکس جلوه میدهد, اکنون برای درخشندگی فیلمهایش عرصه را خالی میخواهد و بهترین دوران منتشر را از آن خود میکند. حکایت تلخی است.
قهرمانان کوچک
محافظت از ساخت ملی
ششمین فیلم کارنامه حسین قناعت بعد از فیلمهای من و نگین دات کام, ماجراهای اینترنتی, زخم شانه حوا, سارق و پری و دو سارق و دو پری; حکایت چهار طفل و نوجوان ٧ تا ١١ ساله تکواندوکار است که بعد از اینکه میفهمند پدرانشان که کارگران یک کارخانه ساخت لوازمالتحریر در شرف تعطیلی میباشند
قرار است کارشان را از دست دهند, برای پیش گیری از بیکاری پدرانشان و گیر انداختن قاچاقچیان این کالا که درواقع عاملان اصلی این تعطیلی میباشند, به تعقیب انها می پردازند و ماجراهایی شاد, اکشن و سرگرمکننده رقم میزنند…قهرمانان کوچک علاوه بر اینکه در نمایش عمومیاش انعکاس رسانهای و انتقادی خاصی نداشته
و درحالیکه حدود ٢٠ روز از نخست نمایشش میگذرد, در سکوت روی پرده است; در گیشه سینما نیز فیلمی تا به حال شکست خورده محسوب میشود و تا لحظه نوشتهشدن این مطلب در شانزدهمین روز اکرانش کمتر از ٥٠میلیون تومان فروخته است که در سینمای موسوم به سینمای طفل و نوجوان سالهای اخیر اتفاقی شگفتانگیز نیست.
به گزارش تالاب در قهرمانان کوچک برزو ارجمند, بیژن بنفشهخواه, بهنوش بختیاری, آناهیتا همتی, ارژنگ امیرفضلی, کمیاب سلیمانی, شهرام قائدی, عباس پرطرفدار, یوسف کرمی, افشین سنگچاپ و بازیگران خردسال یاس نوروزی, پارسیا شکوریفر, عرفان برزین, کامیار محمدی, امیرکیان عبدی و ایمان امیری ایفای نقش کردهاند.
حسین قناعت درباره قهرمانان کوچک گفته; ابتدا که ساخت این فیلم با موضوع محافظت از ساخت ملی و ایران پیشنهاد شد, با گودی فاجعه و مضرات عدم توجه به کالای ایرانی هنوز آشنا نشده بودم, اما پس از مدتی که اطلاعات کسب کردم و سراغ خانوادههایی رفتم که در اثر ورود تولیدات قاچاق به ایران و تعطیلی کارخانههای تولیدات تولیدات داخلی صدمهدیده بودند, از شدت صدمه این فرمایش به جامعه و اقتصاد با خبر شدم,.
قناعت ادامه می دهد; این فیلم سفارش هیچ ارگان یا نهادی نیست, در طول فیلم هم سعی کردهایم از شعار دادن دوری کنیم و یک فیلم کمدی سرگرمکننده مخصوصاً کودکان و نوجوانان و خانوادهها بسازیم; اگر علاوه بر پیشنهاد سرمایهگذاران فیلم بخواهیم عامل دیگری را برای نوشتن و فرآوری این فیلمنامه دخیل بدانیم, باید عرض کنم که سفارش نوشتن این فیلمنامه را از دختربچه مریضی گرفتم که از تعطیلی کارخانهای در ایران و بیکارشدن پدرش صدمه دیده بود.
مالاریا
دنبالهای بر نفس عمیق و دربند
ششمین فیلم کارنامه پرویز شهبازی در خلاصه داستانش نوشته شده و حکایت دختر و پسری است که در تهرانگردیهای خود با مردی برخورد میکنند که مشکلی دارد و انها کوشش میکنند راهحلی برای اين دشوار پيدا کنند.
این فیلم که برخلاف نمایشش در دوره سیوچهارم جشنواره فیلم فجر در فستیوالهای خارجی موفقیتی نسبی به دست آورد و توانست در هفتادوسومین دوره جشنواره بین المللی فیلم ونیز دربخش رسمی مسابقه افقها پذیرفته شود و منتخب جشنوارههای ورشو لهستان, بوسان کرهجنوبی, شیکاگو و… بوده;
تصاویری ملموس از استان تهران معاصر و حقایق جوانان ایرانی در دسترس خطر ارایه میکند و از این منظر در راستای فیلمهای جوانانه کارنامه شهبازی چون نفس عمیق و دربند قرار میگیرد.مالاریا که از بازی بازیگرانی چون ساعد سهیلی, ساغر قناعت و آذرخش فراهانی در نقشهای اصلی بهرهمند بوده; تا به حال کمتر از ٢٠٠میلیون تومان فروخته
و به عبارت بهتر در رقابت گیشه به موفقیت چندانی نرسیده, البته از نظر انتقادی نیز با برخورد دوگانه منتقدان روبهرو شده ودر عین اینکه بعضی از سینمایینویسها آنرا یکی از آثار ناموفق سازندهاش محاسبه کردهاند, در نوشتههایی نیز یکی از بهترین فیلمهای پرویز شهبازی نامیده شده است.
پرویز شهبازی در مصاحبه با اسکرین دیلی درباره مالاریا میگوید; من ۱۳سال است که درباره جوانان ایرانی فیلم میسازم. این فیلم از نظر فرمی دنبالهای بر فیلم قبلی من نفس عمیق و دربند است که هردو درباره جوانان ایرانی میباشند. من با جوانان زندگی و بر رفتارهایشان تمرکز میکنم. الهامبخش من جامعه اطراف خودم بوده و بعضی از جزییاتی که می بینید از شخصیتهای واقعی در زندگی واقعی آمدهاند.
زرد
نمایش روابط انسانی!
نخستین فیلم مصطفی تقیزاده در مقام کارگردان و نویسنده را کامران مجیدی تهیه کرده; فیلمی که با توجه به سروشکل متمایز و جوانپسندش از همان ابتدای کار یکی از آثار بالفعل پرفروش سینمای کشور جمهوری اسلامی ایران محسوب میشد که فروش ٢میلیاردواندی این فیلم در مدت دوران نهزیاد زیادی که از اکرانش میگذرد, مبین صحت این پیشبینیهاست…
زرد یک حکایت جوانپسند اجتماعی دارد که در فضایی شهری روایت منحصربهفردی از حکایت زندگی چند جوان دارد. خلاصه داستانی که در دوران جشنواره گذشته فجر از جانب روابط عمومی فیلم چنین آمده بود; آدمهای عجیبی هستیم… امروزمون با فردا خیلی فرق میکنه. این جملات که ظاهراً میتواند
ترجمان حالوهوای فیلم باشد, با اینکه در ظاهر گنگ بنظر میرسد, اما لااقل تا اینجای منتشر فیلم توانسته است در ایجاد کنجکاوی و کشاندن جوانان به سالنهای سینما کارساز افتد…کارگردان فیلم زرد, مصطفی تقیزاده که نامش را پیش از این در آثاری هم چون محرمانه شهر تهران, مادر پاییزی و چند متر مکعب عشق بهعنوان بازیگر,
نویسنده فیلمنامه, دستیار دوم کارگردان, برنامهریز و… شنیده بودیم, در این فیلم از حضور بازیگرانی چون بهرام رادان, ساره بیات, مهرداد صدیقیان, شهرام حقایقدوست, بهاره کیانافشار, آناهیتا درگاهی, حسین مهری, امیرعلی نبویان, متین ستوده, حسین نائینی, علیرضا استادی و… بهره جسته و از این رو یکی از پرستارهترین فیلمهای سال را شکل بخشیده;
به پاس نگاه جوانپسند و کست پرستارهاش در مواجهه با مردم نیز موفق عمل کرده است; به گونه ای که در دومین هفته منتشر نیز فروش ٢میلیارد تومان را پشت سر گذاشته است که برای فیلمی غیرکمدی در حالات امروز سینمای کشور جمهوری اسلامی ایران فروش قابل قبولی بنظر میرسد. این فیلم که سال گذشته برای حضور در جشنواره فجر خواهش داد,
اما در این رقابت پذیرفته نشد, در مسابقه جشنواره بین المللی فیلم هنر روسیه حضور داشت و توانست دو پاداش اصلی جشنواره دربخش بهترین فیلم و فیلمنامه را ازآن خود کند. زرد هم چنین در جشنواره شانگهای هم پاداش بزرگ هیأت داوران و پاداش بهترین بازیگر زن را دریافت کرده است.
مصطفی تقیزاده درباره زرد گفته; نمایش روابط انسانی که قبلا در فیلمهای کوتاهم نیز وجود داشت, مهمترین چیزی است که در زرد دنبالش بودم. در زندگی روزمره هم در فهم روابط انسانها خیلی فوکوس میکنم, روابط افراد با یک دیگر را میسنجم و تحلیل میکنم.
روابط انسانی خیلی برایم پیچیده و عجیب است, به دلیل اینکه الان من و شما اینجا در کنار هم نشستیم و خیلی مسالمتآمیز داریم باهم مصاحبه میکنیم و بیرون از این دفتر مقدور است نوع روابطمان تغییرات زیادی پیدا کند. فیلم زرد هم این شکلی است ودر آن دلواپسیهای انسان امروز,
نوع تماسگیری افراد با یک دیگر و ریاکشن انسانها در شرایط مختلف نمایش داده میشود. این روابط برآمده از وضعیتی است که به شکل نسبی تحتتأثیر شرایط پیرامونی بوده و متغیر است.
خانه دختر
بازگشته از دستگیر!
فیلم تازه از بازداشت درآمده شهرام شاهحسینی که با بازی حامد بهداد, باران کوثری, پگاه آهنگرانی و رعنا آزادیور و فیلمنامهای از پرویز شهبازی ساخته شده; نهتنها بهترین فیلم کارنامه شاهحسینی است, بلکه میتوان ازآن بهعنوان یکی از بهترین و جسورانهترین فیلمهای سالهای اخیر ذکر کرد
که به بهانه داستانی درباره ناپدیدشدن و مرگ یک دختر در آستانه ازدواج نقبی میزند به اخلاقیات حاکم بر جامعه امروز و علل و عواملی که پنهانکاری را در چنین جوامعی اپیدمی میکنند…شهرام شاهحسینی که پیش از خانه دختر فیلمهای کلاغ پر, زنها فرشتهاند, آقای هفت رنگ و کلاف را جلوی دوربین برده;
در این فیلم که حکایت دو دختر دانشجو است که به دنبال کشف راز مرگ همدانشگاهی خود, درست در روز پیش از مراسم عروسیاش میباشند; از ریتمی زیبا و پرتحرک برای روایت داستانش بهره برده است. در ادامه می بینیم که پدر دختر فوتشده نیت دارد خانه کوچکشان را زیر قیمت بفروشد تا زودتر از محله و نگاه سنگین مردمانش فرار کند و داماد که در جستوجوی فهمیدن گذشته دختر فوتشده است, درنهایت میفهمد که چرا دختر جوان کشته شده است.
شاهحسینی در دوران نمایش جشنوارهای درباره فیلمش گفته بود; من معتقدم قصه را باید جدی بگیریم و فکر نکنیم که اگر با یک ایده یا پیشامد مثل سنگسارکردن یک زن یا تجاوز به یک شخص روبهرو شدهایم, پس با موضوعی زیبا روبهرو هستیم. خیر! این موضوعات اکثر برای تلویزیون زیبا است,
آن هم نه برای سریال بلکه برای اینکه مورد تحلیل و بررسی قرار بگیرد و کارشناسان و روانشناسان درباره آن مصاحبه کنند. به نظرم سینما پس از این ماجراهاست و اکنون گذشته از اینکه بخواهیم به تفاوت این فیلم با آثار قبلیام بپردازیم, باید درباره این فیلمنامه بگویم و اینکه پرویز شهبازی آن قدر روان با این فیلمنامه برخورد کرده است که گویی شخصیتها خودشان دیالوگهای خودرا نوشتهاند.
دکوپاژ, میزانسن و… همه ی چیز به شکلی مشخص بودو بهطور مثال من هر چه فکر میکردم که دکوپاژ باید چطور باشد, به هیچ نتیجهای نمیرسیدم, چون همه ی جزییات در وضوح کامل بودو هیچ جای دومی برای چیزی متصور نبود جز همان چیزی که در فیلمنامه آمده بود.
پ.ن; پیشنهاد این فیلم برمبنای نسخه نخست فیلم صورت گرفته و نگارنده هنوز نسخه اخیر خانه دختر را ندیده است.
ایتالیا ایتالیا
یک موضوع موقت
نخستین فیلم کاوه صباغزاده در مقام کارگردان که در خلاصه داستانش آمده; من دوستت دارم و این به تو هیچ ربطی نداره! خلاصه داستانی بیربط به این کمدی پرتحرک و زیبا درباره روابط فردی یک زوج روشنفکر و البته درونیات و رویاهای این زوج که یکی از متمایزترین فیلمهای سال را پیش چشم مخاطبان آورده است.
ایتالیا ایتالیا حکایت کمیاب را روایت میکند که در جریان زندگی با برفا که یک دستیار کارگردان باانرژی و شاد است, آشنا میشود. ازدواج کمیاب و برفا با مشکلاتی روبهرو میشود که این دشواری های در ادامه, زندگی آن ها رابا تلاطماتی روبهرو میکند, اما کمیاب عاشقتر از این است که افسار زندگیاش رابه دست امواج خروشان دشواری های بدهد…
ایتالیا ایتالیا که نخستین بار در جشنواره فیلم فجر رونمایی شد و توانست موفقیتی نسبی را در مواجهه با مخاطب و بهخصوص منتقدان به دست آورد; در منتشر عمومیاش اما نتوانسته آن سنجیدن را تکرار کند و آمار فروشش در اتمام دومین هفته نمایش حدود ٦٠میلیون تومان است.
در ایتالیا ایتالیا بازیگرانی چون حامد کمیلی, سارا بهرامی, رضا سخایی, جهانگیر میرشکاری, فرید سجادیحسینی, دانش اقباشاوی, ناصر سجادیحسینی, همایون ارشادی, علی ملاقلیپور, حسن زاهدی, مصطفی احمدی, محمدعلی جناب, امین قوامی, مهدی فهیمی, پریناز کنگاوری, آیدا اورنگ, افشین رضایی, سپیده راستیفر و تعداد دیگری از دستاندرکاران سینمای کشور جمهوری اسلامی ایران حضور دارند.
انعکاس فیلم در میان منتقدان نیز موثر بوده و منتقدان مشهور در نوشتههایشان از این فیلم تعریف کردهاند. نیما حسنینسب این فیلم را فیلمی سرحال و گرم اما نامنسجم نامیده و کیوان کثیریان نیز از وصف فیلمی که حالش خوب است, در تماس با آن سود جسته است.
کاوه صباغزاده درباره فیلمش میگوید; همه وقت} به اقتباس ادبی علاقه داشتم. دلم میخواهد همه ی وقت فیلمنامه اقتباسی بنویسم. دربارهاش تحقیق میکنم و اطلاعات بیشتری نسبت به فیلمنامهنویسی اورژینال دارم. اصولا ترجیح میدهم حکایتهای خوبی را که میخوانم به فیلم تبدیل کنم,
علاقهای به ساخت فیلمنامههای غیراقتباسی ندارم. وقتی هم حکایت موضوع موقت جومپا لاهیری را خواندم, اول از همه روح شرقی حکایت بود که توجهم رابه خود جلب کرد و بعد ازآن سادگی, ظرافت, مضمون سنجی و صمیمیت حکایت بانو لاهیری باعث شد این حکایت نزدیک به 10 سال در ذهنم بماند تا روزی برسد که احساس کنم دوران ساختنش فرا رسیده است. از همان دفعه اولی که حکایت را خواندم, میدانستم که یک روزی آنرا میسازم.