در این مطلب از سایت تالاب سریال پر بیننده و هیجان انگیز گیم آف ترونز یا «بـه پارسی سریال تاج و تخت» معرفی خواهیم کرد در ابتدا خوب اسـت بدانید کـه اسم این سریال بـه گات «GOT» مشهور اسـت کـه در حقیقت مخفف ان اسـت و با بازی بینظیر امیلیا کلارک جذاب و دوست داستنی این سریال چشمگیر تر شده اسـت اگر هنوز این سریال را ندیده ایید پیشنهاد میشود ان را از دست ندهید!
اگر بخواهیم بهترین سریالهاي تاریخ را دریک لیست قرار دهیم، بی شک سریال بازی تاج و تخت «Game of Thrones» یکی از رتبههاي برتر لیست ما را بـهخود اختصاص خواهد داد. سریال Game of Thrones کـه با شروع طوفانی و بینظیر خود بـهسرعت بـه یکی از محبوبترین سریالهاي تلویزیونی تبدیل شد توسط دیوید بنیاف و دنیل بی وایس از روی کتاب «نغمه یخ و آتش» نوشته جرج آر. آر. مارتین اقتباس شده اسـت.
این مجموعه تلویزیونی با داشتن بیش از ۳۵ قسمت با امتیاز بالای ۹ از نگاه سایت IMDB یک رکورد بینظیر از این نظر در اختیار دارد، سریالی کـه با المانهایي مانند خط داستانی جذاب، قوسهاي شخصیتی فوقالعاده و غیر قابلپیشبینی بودن، ارزش دوباره مشاهده کردن را بـهخوبی در خود جای داده کـه بیننده با تماشای دوباره ان احساس خستگی و تکرار نخواهد کرد.
نظرات ضد و نقیض زیادی درباره فصلهاي انتهایی این سریال در بین طرفداران و منتقدان سینمایی وجوددارد کـه بـهعقیده انها این فصلها کیفیت فصلهاي ابتدایی سریال را نداشته و از لحاظ کیفی افت کردهاند. بااینحال نمی توان از موفقیتهاي بیشمار این سریال چشمپوشی کرد و ان را در بین بهترین سریالهاي تاریخ قرار نداد. اولین قسمت سریال بازی تاج و تخت در تاریخ ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ «۱۷ آوریل ۲۰۱۱» از شبکه HBO روی آنتن رفت و پس از پخش ۷۳ قسمت از ان در قالب هشت فصل در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۸ «۱۹ مه ۲۰۱۹» بـه پایان راه خود رسید. در این مقاله تصمیم گرفتیم تا نگاهی کامل داشته باشیم بـه جالبترین نکات و حقایق جالب این سریال؛ حقایقی کـه شاید از انها اطلاعی نداشته باشید.
«این مقاله حاوی مطالبی اسـت کـه قسمتهاي مهمی از داستان سریال Game of Thrones را برای شـما اسپویل می کند»
قسمت نخست سریال بازی تاج و تخت بی شک یکی از جذابترین شروعهاي تاریخ تلویزیون را بـهخود اختصاص داده اسـت اما داستان جالبی درباره این قسمت وجوددارد کـه ان را با هم مرور میکنیم. قسمت نخست این سریال با نسخه آزمایشی و اولیه ان زمین تا آسمان فرق داشت. نسخه آزمایشی قسمت اول یک داستان کاملا متفاوت با بازیگرانی متفاوت و دیالوگهایي متفاوت داشت کـه درنهایت با بازنگری سازندگان سریال بـه چیزی تبدیل شد کـه ما ان را مشاهده کردیم.
نتیجه این بازنگری بـه یکی از پرهزینهترین تغییرات تاریخ تلویزیون تبدیل گشت کـه البته نتیجه ان بسیار مثبت بوده و همان طور کـه گفتیم شروع بسیار جذابی را برای سریال رقم زد. نکته جالب درباره این قسمت، ظاهر بازیگرانی اسـت کـه در هردو نسخه آزمایشی و نهایی حضور داشتند. برای مثال اگر بـه ظاهر شخصیتهایي مانند راب استارک، جان اسنو و ند استارک در قسمت اول دقت کنید، مدلهاي موی انها در ان قسمت در برخی سکانسها تغییر می کند و این موضوع بـهدلیل همان تغییراتی اسـت کـه در نسخه نهایی بـهوجود آمدند.
پس از گذشت سالها از پخش اولین قسمت سریال Game of Thrones و تماشای چندین و چند قسمت از ان بـهاحتمال زیاد نمیتوان شخصیتهاي اصلی ان رابا ایفای نقش بازیگران دیگری تجسم کرد. بااینحال در ابتدا قرار بود شخصیتهاي کتلین استارک و دنریس تارگرین توسط افراد دیگری ایفا شود؛ نقش شخصیت کتلین استارک برعهده جنیفر ایلی و نقش شخصیت دنریس تارگرین برعهده تامزین مرچانت قرار داشت. این دو بـهطور کامل بـهعنوان بازیگران اصلی این شخصیتها انتخاب شده بودند ولی با گذر زمان و نزدیک شدن بـه زمان فیلمبرداری سریال حضور این دو بازیگر در سریال لغو شد و ایفای نقش این دو شخصیت بـهترتیب برعهده میشل فری و امیلیا کلارک قرار گرفت. بـهنظر شـما حضور جنیفر ایلی و تامزین مرچانت در نقش این دو شخصیت چه تفاوتی در نتیجه سریال بـهوجود میآورد؟
در کنار جنیفر ایلی و تامزین مرچانت کـه حضورشان در سریال قطعی شده بودو بعد ها لغو شد، می توان بـه افراد دیگری هم اشاره کرد کـه میتوانستند در این سریال حضور داشته باشند ولی بـهدلایلی این اتفاق نیفتاد. جیلین اندرسون پیشنهاد سازندگان سریال برای ایفای نقش در این سریال را مانند بازیگر سریال The Wire یعنی دامنیک وست رد کرد؛ نقشی کـه سازندگان سریال برای وست در نظر داشتند درنهایت بـه کیران هایندز رسید. همچنین زهر کلفین برای نقش جان اسنو و ویسریس تارگرین آزمون بازیگری داد کـه طبق گفته سازندگان سریال بـه حضور در این نقشها بسیار نزدیک بود. از دیگر بازیگرانی کـه بـه حضور در این سریال نزدیک بودند میتوان بـه زهر هیوین، جرد هریس و ماهرشالا علی اشاره کرد.
دیوید بنیاف در گفتگواي جالب درباره انتخاب بازیگر برای ایفای نقش شخصیت آریا توضیحاتی داد و گفت: «من بـه یاد دارم کـه برای انتخاب بازیگر برای این نقش با حدود ۳۰۰ دختر انگلیسی ملاقات کردیم ودر انتها نتوانستیم بازیگر مناسب برای نقش آریا را پیدا کنیم. زمانیکـه در لابی یک هتل در کشور مراکش درحال تماشای ویدیوهای ارسالی از طرف بازیگران مختلف برای حضور در این سریال بودیم ناگهان یک تصویر کوچک توجه ما را جلب کرد. باید اشاره کنم کـه متاسفانه سرعت وایفای در ان هتل بـهشدت افتضاح بودو دانلود هر ویدیو کوتاه حدود نیم ساعت زمان صرف می کرد. وقتی تصویر کوچکِ مربوطبـه ویدیو میسی ویلیامز را مشاهده کردم، متوجه شدم کـه در ان صورت کوچک در ان تصویر کوچک و بیکیفیت چیز خاصی وجوددارد. ویلیامز بـهطور همزمان هم میتوانست ۷ ساله باشد و هم ۱۲ ساله کـه این موضوع بسیار جالب بود. درنهایت پس از ۴۰ دقیقه صبوری برای دانلود ویدیو و تماشای ان متوجه شدم کـه بازیگر مناسب برای این نقش را پیدا کردهام».
پس از تماشای ایفای نقش هنرمندانه پیتر دینکلیج در نقش تیریون لنیستر بی شک نمی توان این شخصیت رابا حضور فرد دیگری بـهجای او تجسم کرد. دینکلیج در ابتدا پیشنهاد سازندگان سریال را برای حضور در این سریال رد کرد و علاقهاي بـه حضور در ان نداشت. او درابتدا دلیل خودرا علاقه نداشتن بـه دنیایی فانتزی و تخیلی اعلام ولی درنهایت با توضیحات بنیاف و وایس موافقت خودرا برای حضور در این سریال بـه انها اعلام کرد.
دینکلیج در سایت Reddit توضیحاتی درباره این موضوع داد و گفت: «من کاملا بـه این مجموعه تلویزیونی شک داشتم و دلیل شک من بـهخاطر دنیای فانتزی ان بود. بـههمیندلیل بـه دیوید بنیاف گفتم کـه اصلا علاقهاي ندارم نقشی را ایفا کنم کـه برای مدتی طولانی ریش بلند دارد و کفشهاي نوک تیز بـهپا میکند. بنیاف و وایس توضیحات کاملی درباره دنیای سریال بـه من دادند و من متوجه شدم کـه تصویر اشتباهی از جهان این سریال در سر داشتم. انها بـه من درباره پیچیدگی شخصیت تیریون گفتند و توضیح دادند کـه این شخصیت نه یک ابرقهرمان اسـت و نه یک شخص شرور و تنها یک فرد تنبل و مرموز خواهد بود. با تصویری کـه این دو از شخصیت تیریون برای من رسم کردند، من نیز بـه ان شخصیت علاقهمند شدم و بـه انها گفتم کـه نقش شخصیت تیریون لنیستر را در این سریال ایفا خواهم کرد».
کیت هرینگتون شب قبل از آزمون بازیگری خود برای حضور در سریال بازی تاج و تخت بـههمراه دوست خود بـه یکی از شعبههاي مکدونالد رفت. بـهدلیل شلوغ بودن ان مکان انها بـههمراه دو نفر کـه کاملا غریبه بودند سر یک میز نشستند. مدتی بعد یکی از ان دو نفر شوخیهاي بیجایی با کیت هرینگتون و دوست او کرد کـه این موضوع باعث عصبانیت هرینگتون شد. بازیگر نقش جان اسنو پس از خشمگین شدن ایستاد و سر ان فرد غریبه فریاد کشید و همین موضوع عاملی شد کـه میان هرینگتون و ان فرد غریبه یک دعوای نسبتا کوچک شکل بگیرد.
کیت هرینگتون درباره اتفاقات ان شب در گفتگواي گفت:« وقتی ان فرد غریبه از جای خود بلند شد تازه متوجه شدم کـه از لحاظ فیزیکی چقدر از او کوچکتر هستم و بـه اشتباه خودم پی بردم ولی دیگه دیر شده بود. او در ان اتفاق مشت محکمی بـهصورت من زد و همان مشت باعث کبودی چشم من شد. درسته کـه در ان لحظه خشمگین بودم ولی بعداً متوجه شدم کـه کبودی چشم من در آزمون بازیگری روزبعد برای حضور در سریال Game of Thrones تاثیر زیادی داشته اسـت. فکر میکنم ان فرد غریبه کـه بـهصورت من مشت زد کمک بسیار زیادی بـه من کرد و باعث شد تا مسیر بازیگری من بـه کلی عوض شود. وی را نمیشناسم ولی دوست دارم کـه اگر سریال را تماشا کرده از او تشکر کنم».
سوفی ترنر کـه ایفای نقش شخصیت سانسا استارک را برعهده داشت پس از پایان فصل نخست، سرپرستی سگی کـه بـهعنوان گرگ وحشی متعلقبـه سانسا در سریال حضور داشت را برعهده گرفت. این سگ از نژاد سگهاي هاسکی بـهشمار میرود ودر سریال بـهعنوان یک گرگ وحشی بـه سانسا تعلق داشت. او در گفت و گواي درباره این سگ گفت: «من از زمان کودکی همیشه دوست داشتم کـه یک سگ داشته باشم ولی خانواده من مخالف این موضوع بودند. بااینحال پس از تماشای فصل اول سریال انها نیز مانند من عاشق زونی، سگ حاضر در در فصل نخست شدند. زمانیکـه این سگ از داستان سریال کنار رفت سازندگان سریال قصد داشتند وی را بـه محل نگهداری سگها برگردانند ولی مادر من انها را مجاب کرد کـه سرپرستی زونی را در اختیار ما قرار دهند. متاسفانه زونی درنهایت درسال ۲۰۱۷ از میان ما رفت».
سکانسی کـه در فصل اول شخصیت دنریس تارگرین در ان باید قلب یک اسب را نوش جان میکرد را بـهیاد دارید؟ خب طبیعتا نمی شود یک قلب واقعی اسب را بـهطور خام میل کرد و بـههمیندلیل در ان سکانس درواقع امیلیا کلارک درحال خوردن یک آبنبات شیرین خیلی بزرگ بوده؛ آبنباتی کـه درون ان برای بـهتصویر کشیدن رگهاي قلب مقداری پاستا وجود داشته تا سازندگان سریال ان قلب را بـهطبیعیترین شکل ممکن بـهتصویر بکشند. امیلیا کلارک برای ایفای نقش در ان سکانس چندین بار دچار حالت تهوع شد. طبق گفتههاي او بوی آبنباتی کـه دنریس باید در ان سکانس میل میکرد کمی مانند بوی محلول سفیدکننده بود. درنهایت پس از خوردن ۲۸ آبنبات بزرگ بـه شکل قلب اسب، فیلمبرداری ان سکانس بـه پایان رسید ولی پس از ان امیلیا کلارک بـهخاطر خون مصنوعی چسبناک موجود در ان آبنباتها حالش بـهشدت بد شده بود.
قسمت عمدهاي از طراحی لباسهاي بینظیر سریال Game of Thrones برعهده مایکل کلاپتون قرار داشت. ظاهر ماندگار شخصیتهاي این سریال حاصل همکاری تیمی تقریباً ۸۰ نفره از طراحهاي لباس اسـت کـه از چند کشور گرد هم آمده بودند. جالبترین موضوع درباره طراحی لباسهاي شخصیتهاي این سریال بی شک بـه شنل مشهور جان اسنو مربوط میشود. شنلی کـه طبق گفتههاي مایکل کلاپتون از فروشگاههاي زنجیرهاي IKEA تهیه شده اسـت، درست شنیدید، فروشگاه IKEA.
نهتنها شنل جان اسنو کـه بیشتر شنلهاي این سریال کـه مانند پوست حیوانات مختلف هستند از این فروشگاه تهیه شدهاند، اما چگونه؟ کلاپتون در گفت و گواي درباره این شنلها توضیحات جالبی داد و گفت: «ما از فروشگاههاي زنجیرهاي IKEA فرشهایي با ظاهر پوست حیوانات را تهیه، انها را در ابعاد موردنظرمان برش میدادیم و با اضافه کردن لایههایي از چرم طبیعی انها را بـه شنلهایي کـه در سریال میبینید تبدیل میکردیم. نکته بسیار جالب این اسـت کـه مسئولان این فروشگاه دستورالعملهاي کاملی را برای تبدیل این فرشها بـه شنلهایي کـه در نظر داشتیم، برای ما تهیه و همراه فرشها برای ما ارسال کردند».
چارلز دنس، بازیگر کهنهکار این سریال کـه ایفای نقش شخصیت تایوین لنیستر را برعهده داشت، ایفای نقش خودرا بـهطوری کاملا جدی بـهاتمام رساند و تعهد خود بـه این نقش را بـهبهترین شکل ممکن بـه ما و سازندگان سریال نشان داد. در یکی از سکانسهاي فصل اول سریال شخصیت تایوین لنیستر باید پوست یک گوزن را بـهطور کامل از بدنش جدا می کرد و بـههمینخاطر چارلز دنس تصمیم گرفت پس از فراگیری آموزشهاي لازم اینکار را خودش و بـهطور کاملا واقعی انجام دهد.
دنس در گفت و گواي با رسانه Daily Beast در اینباره بـه مصاحبه پرداخت و گفت: «ان سکانس یکی از دیوانهوارترین تجربههاي کاری من بـهشمار می رود. یک قصاب با یک حیوان مرده در محل فیلمبرداری سریال حاضر شد و پس از گفتن نکات مورد نیاز بـه من از من خواست تا پوست ان حیوان را از بدنش جدا کنم. در ان زمان واقعا احساس خوبی نداشتم ولی بلاخره توانستم اینکار را انجام دهم. روزبعد او بـههمراه یک گوزن مرده بـه محل ساخت سریال بازگشت و ما باز هم این پروسه را پشت سر گذاشتیم با این تفاوت کـه اینبار تیم سازنده سریال عکسهای مربوطبـه ان سکانس را ضبط کردند. ضبط ان سکانس و کندن پوست یک گوزن تجربه جالبی برای من بود ولی تقریباً ۲ روز طول کشید تا بوی پوست و گوشت ان گوزن از دستانم پاک شود».
بی شک با من موافق خواهید بود کـه قسمت «عروسی خونین» نهتنها یکی از بهترین قسمتهاي سریال کـه یکی از غیر قابل پیشبینیترین و ناراحتکنندهترین قسمتهاي ان نیز تلقی می شود. بااینحال جورج آر.آر مارتین در گفتگواي با رسانه Entertainment Weekly درسال ۲۰۱۳ توضیحات جالبی درباره این قسمت ارائه داد کـه برای طرفداران این سریال بسیار جالب بودند: «مهم نیست چهمقدار از داستان و اتفاقات سریال زاییده ذهن نویسنده کتاب و سازندگان سریال باشند، همیشه در تاریخ اتفاقاتی هستند کـه بسیار بدتر و فجیعتر از چیزی کـه ما می بینیم بودهاند و بـههیچوجه نمی توان انها را نادیده گرفت».
مارتین در این گفتگو بـه دو اتفاق تاریخی اشاره کرد کـه برای نوشتن قسمت «عروسی خونین» از انها الهام گرفته بود. اولین رخداد بـه سال ۱۴۴۰ مربوط می شود کـه دقیقا مانند اتفاقات سریال دریک مهمانی بزرگ، میزبان مراسم با یک نقشه شوم دو فرزند از مهمانهاي خودرا بـهقتل می رساند. دومین اتفاق بـه سال ۱۶۹۲ و شهر گنکو در اسکاتلند تعلق دارد. در این اتفاق گروهی از سربازان با ضعیف نشان دادن خود درخواست یک سرپناه می کنند و پس از ورود بـه ساختمان، تمام اعضای خانواده میزبان خودرا بـهشکلی فجیع از بین میبرند. این دو فاجعه منبع الهام اصلی این قسمت از کتاب «نغمه یخ و آتش»؛ منبع اقتباس سریال بازی تاج و تخت بـهشمار میروند.
همان طور کـه احتمالا می دانید تعداد زیادی از افراد تیم سازنده سریال Game of Thrones در عده اي از سکانسهاي مختلف حضور بسیار کوچکی جلوی دوربین داشتند ولی مطمئنا مهمترین حضور انها بـه تالار چهرهها مربوط میشود. تعداد زیادی از صورتهاي موجود در تالار چهرهها کـه در طبقه سوم خانه سفید و سیاه قرار دارد، مربوطبـه چهرههاي افراد حاضر در تیم سازنده سریال هستند.
دیوید وایس درباره این صورتها توضیح داد و گفت: «ما بـه چهرههاي زیادی برای تکمیل چهرههاي این تالار نیاز داشتیم تا حس تکراری بودن در بین انها بـه بیننده دست ندهد و از طرفی قادر نبودیم تکتک انها را از صفر طراحی کنیم؛ اینکار همزمان زیادی نیاز داشت و هم خرج زیادی روی دست ما قرار میداد. بـههمیندلیل ما تمام قالبهاي چهره کـه در سریال طراحی کرده بودیم را بـه ان محل آوردیم و انها را بـهعنوان چهرههاي ان تالار استفاده کردیم. علاوهبر این موضوع شـما می توانید چهرههاي تیم سازنده سریال را در بین انها پیدا کنید کـه در جاهای مختلف قرار گرفتهاند. برای مثال چهره خود من و دیوید «بنیاف» بالغبر ۲۰ الی ۳۰ بار در بین چهرههاي تالار قرار گرفته شده اسـت».دوتراکیها بـههمراه اژدهای دنریس در سریال game of thrones
برای شـما هم زبان دوتراکی در سریال بازی تاج و تخت جالب بـهنظر میآمد و دوست داشتید کـه بدون نیاز بـه مترجم متوجه ان شوید؟ درسال ۲۰۱۴ سازمان Living Language یک دستورالعمل از قواعد و ساختارهای محاورهاي زبان دوتراکی را منتشر کرد کـه بـه خوانندگانش این اجازه را میداد کـه بتوانند مانند شخصیت کال دروگو صحبت کنند. این دستورالعمل توسط دیوید پترسون، زبانشناس برجسته کـه با شبکه HBO برای بـهوجودآوردن زبان دوتراکی همکاری کرده بود، جمعآوری شده اسـت. اگر میخواهید اطلاعات بیشتری از این زبان جالب بـهدست آورید پیشنهاد می کنیم در این مقاله چند شماره از عبارتهاي مهم زبان دوتراکی را مطالعه کنید تا با یاد گرفتن انها بتوانید خیلی بهتر صحبتهاي کال دروگو و افراد دیگر این قبیله را متوجه شوید.
برای هرچه واقعیتر نشان دادن سه اژدهای متعلقبـه دنریس تارگرین، تیم سازنده سریال مخصوصا تیم جلوههاي ویژه مطالعات زیادی را در زمینههاي گوناگون انجام دادند. این تیم برای بـهتصویر کشیدن این موجودات افسانهاي از حیوانات و پرندههاي واقعی الهام گرفتند تا رفتار انها کاملا بـه واقعیت نزدیک باشد. طبق گفتههاي اسوِن مارتین، مدیر بخش جلوههاي ویژه این سریال انها مطالعات گستردهاي روی بالهاي پرندههاي کوچک و خفاشها انجام دادند تا بال زدن اژدهایان دنریس طبیعی جلوه کند. همچنین رنگ این موجودات از روی حیواناتی مانند قورباغه و چیتا طراحی شده و زمانیکـه دنریس انها را نوازش میکند، اژدهایان او رفتاری مانند گربه از خود نشان میدهند.
کیت هرینگتون در گفتگواي با رسانه Variety بـه این موضوع اشاره کرد کـه حدفاصل میان فصلهاي پنجم و ششم برای او بسیار سخت گذشته، او درباره این موضوع گفت: «ان زمان تاریکترین دوران زندگی من بـهعنوان بازیگر سریال Game of Thrones محسوب میشوند. در ان زمان اتفاقات زیادی حول شخصیت جان در جریان بودو من بـههیچوجه این موضوع را نمیپسندیدم. بـهخاطر اتفاقات انتهای فصل پنجم همه ی بـه جان توجه کرده بودند و همه ی مرتب این سؤال را از من میپرسیدند کـه آیا در فصل بعدی شخصیت جان زنده خواهد بود یا خیر؟ این اتفاقات ان دوران از زندگی من را بـهشدت تحت تاثیر خود قرار داد».
او در ادامه افزود: «در آغاز فیلمبرداری فصل ششم و زمانیکـه طرفداران و خبرنگاران کوچکترین اثری از من در محل فیلمبرداری میدیدند تمام فضای مجازی پر می شد از این موضوع کـه جان زنده اسـت یا خیر؟ من کاملا این را میدانم کـه بـهخاطر حضور در این سریال و ایفای نقش جان اسنو یکی از خوشبختترین بازیگران دنیا قلمداد میشوم ولی در ان بازه زمانی اصلا زندگی آرامی نداشتم و برخی اوقات حتی فکر می کردم کـه شاید این عدم وجود آرامش اجازه ایفای نقش مناسب را از من سلب کند. در ان زمان حتی نزد روانشناس رفتم و طی جلساتی با پزشک خود صبحتهاي زیادی انجام دادم تا درنهایت توانستم بار دیگر تمام توجه خودم را روی ایفای نقش در این سریال قرار دهم».
نکته بسیار جالب درباره این موضوع مربوطبـه زمانی میشود کـه کیت هرینگتون باتوجه بـه امضای قرارداد درباره عدم لو دادن داستان سریال، وادار شد قسمتی از ان را برای یک نفر بازگو کند. زمانیکـه یک مامور پلیس جلوی وی را برای سرعت غیرمجاز گرفت، متوجه شد کـه هرینگتون گواهینامه خودرا همراه ندارد و بـههمیندلیل بـه او پیشنهاد داد کـه در ازای گفتن حقیقت درباره جان اسنو کاری با او نخواهد داشت. هرینگتون بـه ان مامور پلیس گفت کـه جان اسنو در فصل ششم زنده خواهد ماند و ان مامور نیز با لحنی جالب بـه او گفت: «بـه سلامت، فرمانده بزرگ».
ایان وایت، بازیگر و بدلکار ولزی کـه قدی حدود ۲.۱ متر دارد، در سریال گیم آف ترونز نقش پنچ شخصیت مختلف را ایفا کرد. او در فصلهاي اول و دوم این مجموعه تلویزیونی بـهایفای نقش یکی از وایت واکرهاي حاضر در سریال پرداخت و همچنین در همان فصل دوم نقش شخصیت گرگور کلگین را بازی کرد؛ شخصیت گرگور کلگین در سریال توسط سه بازیگر مختلف بـهتصویر کشیده شده اسـت. سایر ایفای نقشهاي او در این سریال بـه غولهاي مختلف حاضر در ان مربوط میشود. او در فصل سوم و چهارم نقش شخصیت Dongo the Doomed، در فصل پنجم و ششم نقش شخصیت Wun Wun ودر انتها ودر فصلهاي هفتم و هشتم نقش غولی بدون اسم را ایفا کرد کـه درنهایت توسط لینا مورمانت کشته شد.
قسمت Battle of the Bastards بی شک یکی از بهترین قسمتهاي سریال Game of Thrones بـهشمار می رود. یکی از فیلمبرداران اصلی این سریال و این قسمت یعنی شان سوِج ضمن اشاره بـه این موضوع کـه قسمت «نبرد حرامزادگان» قسمت دلخواه او در این سریال بـهشمار می رود گفت کـه در زمان فیلمبرداری این قسمت برای کیت هرینگتون یک اسم رمز قرار داده بودند کـه زمانیکـه هرینگتون ان را بـهزبان میآورد، فیلمبرداری بـهطور کامل متوقف میشد.
او در ادامه این گفت و گو گفت: «در یکی از سکانسهاي مشهور این قسمت شخصیت جان اسنو روی زمین میافتد و افراد زیادی از روی او رد می شوند. در این لحظه بیننده متوجه میشود کـه قهرمان داستان فاصله بسیار کمی تا مرگ دارد. کیت هرینگتون از فضاهای بسته و فشرده متنفر اسـت و بـهمحض قرار گرفتن در آن گونه فضاها عصبی میشود. بـههمیندلیل ما برای او یک کلمه خیلی آسان در نظر گرفتیم تا با استفاده از ان فیلمبرداری را متوقف کنیم. وقتی دهها نفر وی را هل میدادند و کیت در بین انها قرار گرفته بود، او بـهمحض گفتن کلمه «So» باعث میشد تا فیلمبرداری ان سکانس متوقف شود و بازیگران حاضر در ان سکانس از کنار او فاصله بگیرند».
درسال ۲۰۱۴ طبق گزارشهاي اداره تأمین اجتماعی کشور آمریکا «SSA» نام کالیسی «Khaleesi» محبوبیت بسیاری پیدا کرد و افراد زیادی از این نام برای دختران تازه متولد شده خود استفاده می کردند. این نام از رتبه ۱۰۲۱ درسال ۲۰۱۳ بـه رتبه ۷۵۰ در بین محبوبترین اسامی استفاده شده در بین والدین رسید. همچنین در کشور انگلستان اسامی استفاده شده در سریال Game of Thrones مانند کالیسی، آریا، تایرون، برین، سانسا، برن، سندور و تئون محبوبیت بسیار زیادی پیدا کردند. این افزایش محبوبیت در کشورهاي انگلستان و کشور آمریکا بسیار بیشتر از سایر کشورها بـهچشم می خورد. همچنین استفاده از اسامی سریال برای حیوانهاي خانگی نیز بیشتر شده بود؛ در اینمیان نامهایي مانند Lady و Ghost در صدر این اسامی و اسامی کالیسی و آریا در رتبههاي بعدی قرار گرفته بودند.
احتمالا شـما هم با من و با تعداد زیادی از منتقدان موافق هستید کـه منحنی شخصیتی دنریس و تبدیل شدن ان بـه «ملکه دیوانه» خیلی سریع رخ داد و پردازش خیلی مناسبی برای ان انجام نشد. بنابر گفتههاي بنیاف و وایس جزییات شخصیتی دنریس تارگرین در فصل پایانی سریال از شخصیت اصلی فیلم Lawrence of Arabia الهام گرفته شده اسـت. امیلیا کلارک در چند گفت و گو بـه این موضوع اشاره کرده کـه در ابتدا با تصمیم سازندگان سریال برای الگو قرار دادن این فیلم مخالف بوده، چرا کـه ان را خیلی مناسب شخصیت دنریس نمی دانست.
امیلیا کلارک پس از مطالعه فیلمنامه فصل آخر سریال Game of Thrones بـههیچوجه از ان راضی نبود
امیلیا کلارک درباره این موضوع بـه رسانه The New Yorker گفت: «من خیلی موافق این حجم از تغییرات بزرگ با این سرعت دیوانهوار نبودم. زمانیکـه فیلمنامه فصل آخر را مطالعه کردم کاملا گیج شدم. برای ساعتها در شهر لندن با سردرگمی قدم زدم و اصلا نمی دانستم این تغییرات را چگونه باید هضم کنم و از همه ی مهمتر چگونه باید انها را ایفا کنم تا بیننده از دیدن انها خسته نشود. من هیچ ایدهاي درباره عکسالعملهاي افراد مختلف درباره فصل پایانی نداشتم. انتظار یکسری اتفاقات جذاب و غیر قابلپیشبینی را برای فصل آخر مانند فصلهاي قبلی در سر داشتم و اصلا بـه چیزی کـه با ان مواجه شدم فکر هم نمی کردم. شخصیت دنریس تاثیر زیادی روی زندگی من داشته و برای من بسیار عزیز اسـت و بـههمیندلیل سعی کردم همین فیلمنامه شوکهکننده را بـهبهترین شکل ممکن ایفا کنم ولی امیدوار بودم کـه داستان فصل نهایی متفاوتتر از چیزی می شد کـه درنهایت پخش شد».
همان طور کـه احتمالا می دانید فصلهاي پایانی سریال گیم آف ترونز بـهخاطر بـه پایان نرسیدن کتابهاي جورج آر. آر. مارتین بـهطور غیراقتباسی ساخته شدهاند؛ موضوعی کـه تعداد زیادی از علاقهمندان سریال و منتقدان از ان بـهعنوان مهم ترین عامل افت سریال یاد می کنند. بااینحال دیوید بنیاف در گفت و گواي با رسانه Vanity Fair با اشاره بـه این موضوع گفت: «من و وایس بـه شهر سانتافه رفتیم تا با جورج آر. آر. مارتین، نویسنده کتابهاي این جهان ملاقات داشته باشیم. بـهخاطر بـه پایان نرسیدن کتابهاي او ما وادار شدیم انتهای سریال را تا حدودی خودمان خلق کنیم ولی این موضوع بـه ۱۰۰ درصد ماجرا ختم نمیشود».
بنیاف در ادامه افزود: «در این ملاقات طی صحبتهایي کـه با مارتین داشتیم او بـه ما گفت کـه قصد دارد پایان داستانش را چگونه پیش ببرد و از کموبیش پایان ماجرا ما را آگاه کرد. درست اسـت کـه قسمتهاي زیادی از انتهای داستان را خودمان خلق کردیم ولی نهایت سعی خودرا انجام دادیم تا در کنار داستان مارتین حرکت کنیم. شـما وقتی ریشه داستان را بدانید، می توانید بـه ان شاخ و برگ دهید و زیبایش کنید. این دقیقا کاری بود کـه ما انجام دادیم. او جزییات پایان داستان تمام شخصیتهاي سریال را بـهطور خلاصه برای ما شرح داد و ما انها را در قالب سریال تلویزیونی بـهتصویر کشیدیم».
صحبتهاي بنیاف در تضاد کامل با صحبتهاي آفريننده این جهان یعنی جورج آر. آر. مارتین قراردارند. مارتین پس از اتمام سریال در گفتگوهایي جدا بـه انتقادهاي افراد مختلف نسبتبـه پایان داستان واکنش نشان داد و گفت: «سازندگان سریال خیلی از داستان کتاب دور شدند؛ اتفاقی کـه من را بسیار غافلگیر کرد.
من کتابهاي این جهان را بسیار آهسته می نوشتم ولی پایان ان را برای سازندگان سریال بـهطور کامل شرح دادم. زمانیکـه فصل پایانی ان را تماشا می کردم، متوجه شدم کـه داستان ان با چیزی کـه برای انها توضیح دادم بسیار متفاوت اسـت؛ خیلی از المانهاي موردنظر من حذف و جزییات جدید زیادی بـه داستان اضافه شده بودند. اگر بنیاف و وایس بـه داستان کتابها وفادار میماندند، این سریال میتوانست حداقل چهار یا پنج فصل دیگر ادامه داشته باشد».