جشن آذرگان بـه چه مناسبتی برگزار می شود؟ فرهنگ ایرانی همیشه زبانزد و سرآمد دیگر فرهنگ ها در جهان بوده اسـت. این تعریف و تمجید ها صرفا بـه دلیل حس وطن پرستی و ایران دوستی نبوده و نمی باشد. با مطالعه فرهنگ ایرانی از قرن ها پیش تا كنون می توان بـه این واقعیت دست یافت. ما در این قسمت از مجله تفریحی تالاب با فرارسیدن جشن آذرگان مقاله اي در این باره آماده کرده ایم.
جشن آذرگان در روز نهم از ماه نهم «زمانی کـه نام روز با نام ماه یکیست» برگزار میشود. در این روز زرتشیان در آتشکدهها جمع می شوند، آنجا را آذین میبندد، دعاهای مخصوصی می خوانند، خدا را ستایش میکنند، سفری با متنوعترین غذاها و نوشیدنیها پهن می کنند و با دلی شاد و امیدوار، بـه استقبال روزهای پایانی پاییز و زمستانی سرد میروند.
جشن آذرگان چنانچه ذکر شد، از جشنهاي ماهیانه ایران باستان بـه شمار می آید کـه در تقارن روز و ماه آذر برگزار میشود. این روز در تقویم یزدگردی «گاهشمار زرتشتی» روز نهم آذر و بـه عبارتی آذر روز از آذرماه اسـت کـه روز و ماه باهم موافقاند. در گاهشمار خورشیدی و تقویم رسمی کشور اما، سوم آذر را بـه جشن آذرگان اختصاص داده اند کـه مصادف با روز آذر از ماه آذر در تقویم زرتشتیان میشود.
دلیل این اختلاف 6 روزه در گاهشمارهای جدید و قدیم، بـه اختلاف عدد روزهای سال در گذشته و امروز مرتبط اسـت. درسالنمای قدیم، همه ی 12 ماه سال را 30 روزه درنظر میگرفتند؛ اما ترتیب روزها در تقویم هجری خورشیدی متفاوت بوده و 6 ماه نخست سال را 31 روز و 6 ماه دوم را 30 روز ثبت کردهاند. از این رو، جشن آذرگان نیز چون دیگر جشنهاي دوازدهگانه سال، 6 روز بـه عقب آمده ودر روز سوم آذر برگزار می شود.
مطالب مشابه: معرفی مهم ترین جشن های ایران باستان «جشن شب یلدا»
بـه مختصرترین شکل ممکن می توان ارزش و مقام والای آتش در نزد ایرانیان زمان باستان را علت برگزاری جشن آذرگان دانست. اما چرا جشن آذرگان را در روز نهم آذر ماه میگیرند؟ شروع سرمای هوا نیز علت این امر اسـت. برافروختن آتش و نیایش ایزد آتش برای در امان ماندن از گزند سرما، مهمترین هدف از برگزاری این جشن بوده اسـت.
آتش در آیین زرتشت بـه قدری ارزش و اعتبار دارد کـه برای او ایزدی درنظر گرفته و وی را پرستش می کنند. ان ها عقیده دارند تمام نیروی انسان از آتش اسـت و اگر آتش نباشد هیچ انسانی بر روی کره زمین زنده نخواهد ماند. در واقع ان ها معتقدند کـه:
زرتشتی ها عقیده دارند کـه آذرگان فرزند اهورامزدا اسـت. بـه همین علت ان ها در مقابل آتش بـه ستایش مشغول می شوند تا ایزد خودرا بستایند. افروختن آتش مهمترین رسمی اسـت کـه در این روز از سال اجرا می شود. ان ها با فاصله از آتش بـه پایکوبی میپردازند و این پایکوبی را بندگی در مقابل ایزد خود قلمداد می کنند.
در نهم آذر ماه پیروان آیین زرتشت با شیرینی ها و خوراکی هاي خوشمزه از یک دیگر پذیرایی کرده و با یک دیگر در امورات خود مشورت می کنند. ان ها عقیده دارند کـه مشورت کردن در این روز بسیار خوش یمن اسـت و بـه همین علت بسیاری از تصمیمات مهم خودرا بـه این روز موکول می کنند.
زرتشتیان چند روز مانده بـه جشن آذرگان خانه هاي خودرا تمیز کرده ودر روز جشن نیز لباس هاي نو و تمیزی بـه تن می کنند. ان ها عقیده دارند کـه بهتر اسـت در این روز از لباس هایي با رنگ سفید استفاده کنند.
در پایان مراسم هر کدام از خانواده ها مشعلی از آتشِ برافروخته در آتشکده را بـه خانه خود می بردند و خانه خودرا با ان متبرک میکردند. ان ها تا پایان زمستان و اتمام سرما از ان شعله مراقبت میکردند و اجازه نمی دادند خاموش شود. خاموش شدن شعله در طول زمستان را بدیمن دانسته و بـه همین علت تا پایان سرما ان را حفظ میکردند.
توجه بـه آتش بـهعنوان عنصری مقدس در آفرینش در جایجای ادبیات فارسی بسیار بـه چشم می خورد. این رویکرد حتی پس از عصر ساسانی بـه شکلی ویژه در ادبیات ایران زمین وجود داشته و علیرغم کمرنگ شدن آیین مهرپرستی و دوری از دین زرتشت پیامبر، همان گونه آتش یا ایزد آذر، نزد ایرانیان مورد احترام و ستایش بود. چنانچه مولانا جلالالدین در سرآغاز دفتر اول مثنوی معنوی اشاره میکند:
آتش اسـت این بانگ نای و نیست باد
هر کـه این آتش ندارد نیست باد
آتش عشق اسـت کاندر نی فتاد
جوشش عشق اسـت کاندر می فتاد
ودر جایی دیگر از همان دفتر میفرماید:
آتش طبعت اگر غمگین کند
سوزش از امر ملیک دین کند
آتش طبعت اگر شادی دهد
اندرو شادی ملیک دین نهد
باد و خاک و آب و آتش بندهاند
با من و تو مرده با حق زندهاند
پیش حق آتش همیشه در قیام
همچو عاشق روز و شب پیچان مدام
اي ماه، رسید ماه آذر
برخیز و بده می چو آذر
آذر بفروز و خانه خوش کن
ز آذر صنما بـه ماه آذر
روشن کردن آتش در جشن آذرگان
پیش از ان اما، فردوسی طوسی شاعر بلند آوازه ایران زمین در اثر حماسی و ماندگار شاهنامه، از باور ایرانیان باستان بـه آتش گفته و بـه پیدایش این عنصر حیاتی اشاره کرده اسـت. با این توضیح کـه در برخی منابع کهن چون «لغت فرس اسدی» بـه ابیات بیشتری از فردوسی در اینباره برمیخوریم کـه در نسخههاي امروزی اثری از ان نیست. ازاینرو، عدهاي بر این عقیدهاند کـه اینبخش از شاهنامه الحاقی بوده و این ابیات را بـه فردوسی نسبت میدهند چون بـه شیوه سخن فردوسی نزدیک اسـت:
نیا را همی بود آیین و کیش
پرستیدن ایزدی بود بیش
نگویی کـه آتش پرستان بُدند
پرستنده پاک یزدان بُدند
بدان گه بُدی آتش خوبرنگ
چو مر تازیان راست محراب سنگ
بـه سنگ اندر آتش بدو شد پدید
کز او در جهان روشنی گسترید
داستان پیدایش اتش در شاهنامه فردوسی
روایت حماسی حکیم طوس در ادامه، بـه کشف آتش و برپایی جشن سده پرداخته کـه برخی از ان نیز بـهعنوان جشن آتش یاد میکنند. کشفی کـه بـه مدد ان شهرنشینی و صنعت و تمدن میسر گشت و گسترش یافت. فردوسی این اکتشاف را بـه هوشنگ، اولین پادشاه سلسله پیشدادی نسبت میدهد:
جهاندار هوشنگ با رای و داد
بـهجای نیا تاج بر سر نهاد
بگشت از برش چرخ سالی چهل
پر از هوش مغز و پر از رای دل
چو بنشست بر جایگاه مهی
چنین گفت بر تخت شاهنشهی
کـه بر هفت کشور منم پادشا
جهاندار پیروز و فرمانروا
بـه فرمان یزدان پیروزگر
بـه داد و دهش تنگ بستم کمر
وزان پس جهان یکسر آباد کرد
همه ی روی گیتی پر از داد کرد
اولین یکی گوهر آمد بـه چنگ
بـه آتش ز آهن جدا کرد سنگ
سر مایه کرد آهن آبگون
کزان سنگ خارا کشیدش برون
چو بشناخت آهنگری پیشه کرد
گراز و تبر ارّه و تیشه کرد
نیا را همی بود آیین و کیش
پرستیدن ایزدی بود بیش
بدان گه بُدی آتش خوبرنگ
چو مر تازیان راست محراب سنگ
بـه سنگ اندر آتش بدو شد پدید
کز او در جهان روشنی گسترید
هوشنگ پیشدادی شخصی بود کـه علاوه بر کشف آتش، استخراج آهن، شیوه کشت و کار، کاشت درخت، حفر کاریز یا قنات، گلهداری، گسترش شهرنشینی و کارهای دیگر بسیاری را منسوب بـه او می دانند.
در روایت فردوسی، روزی هوشنگ با ملازمان از کوه گذر میکرد؛ ماری سیاه در دامنه کوه می بیند و سنگی بـه سوی او پرتاب میکند. مار فرار کرد و سنگ بـه کوه برخورد ودر نتیجه برخورد سنگها جرقهاي ایجاد و آتش پدیدار شد. شب هنگام آتش افروختند و این اتفاق خجسته را جشن گرفتند و بدین سان جشن یا جشنهاي آتش پدید آمد. در شاهنامه «دربخش پادشاهی هوشنگ» بـه داستان کشف آتش چنین اشاره شده اسـت:
یکی روز شاه جهان سوی کوه
گذر کرد با چند کس هم گروه
پدید آمد از دور چیزی دراز
سیه رنگ و تیره تن و تیز تاز
دو چشم از بر سر چو دو چشمه خون
ز دود دهانش جهان تیرهگون
نگه کرد هوشنگ باهوش و سنگ
گرفتش یکی سنگ و شد تیز چنگ
بـه زور کیانی رهانید دست
جهانسوز مار از جهانجوی جست
برآمد بـه سنگ گران سنگ خرد
همان و همین سنگ بشکست گرد
فروغی پدید آمد از هردو سنگ
دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ
نشد مار کشته ولیکن ز راز
ازین طبع سنگ آتش آمد فراز
جهاندار پیش جهان آفرین
نیایش همی کرد و خواند آفرین
کـه وی را فروغی چنین هدیه داد
همین آتش آنگاه قبله نهاد
بگفتا فروغی اسـت این ایزدی
پرستید باید اگر بخردی
شب آمد برافروخت آتش چو کوه
همان شاه در گرد او با گروه
یکی جشن کرد ان شب و باده خورد
سده نام ان جشن فرخنده کرد
ز هوشنگ ماند این سده یادگار
بسی باد چون او دگر شهریار
کز آباد کردن جهان شاد کرد
جهانی بـه نیکی ازو یاد کرد
از آغاز باید کـه دانی درست
سر مایه گوهران از نخست
کـه یزدان ز ناچیز چیز آفرید
بدان تا توانایی آرد پدید
سر مایه گوهران این چهار
بر آورده بیرنج و بیروزگار
یکی آتشی بر شده تابناک
میان آب و باد از بر تیره خاک
زمین را بلندی نبد جایگاه
یکی مرکزی تیره بودو سیاه
ستاره بر او بر شگفتی کرد
بـه خاک اندرون روشنایی فزود
همی بر شد آتش فرود آمد آب
همی گشت گرد زمین آفتاب
گیا رست با چند گونه درخت
بـه زیر اندر آمد سرانشان ز بخت
مطالب مشابه: نوروز جشن کهن ایرانی
توجه بـه آتش بـهعنوان عنصری مقدس در آفرینش در جایجای ادبیات فارسی بسیار بـه چشم می خورد. این رویکرد حتی پس از عصر ساسانی بـه شکلی ویژه در ادبیات ایران زمین وجود داشته و علیرغم کمرنگ شدن آیین مهرپرستی و دوری از دین زرتشت پیامبر، همان گونه آتش یا ایزد آذر، نزد ایرانیان مورد احترام و ستایش بود. در این راستا می توان ردپای آذرجشن را در آثار مشاهیری مانند مولانا «در سرآغاز دفتر اول مثنوی معنوی»؛ مسعود سعد سلمان و شاهنامه فردوسی مشاهده کرد.
جشن آذرگان نه بـه پرشوری سابق اما هنوز هم در بعضی از شهر های ایران برگزار میشود. زرتشیان جزو اقلیتهاي دینی بـه حساب می آیند ودر نقاط مختلف پراکنده شدهاند اما اگر می خواهید از مناسک، آداب و رسوم و جشنهاي انها مانند جشن آذرگان سردربیاورید، باید سراغ این افراد را در شهر های یزد، کرمان و شیراز بگیرید.
این جشن در آتشکدههاي مشهور شهرها برگزار میشود. البته در برخی از شهرها آتشکدههایي هست کـه امروز بـه معابدی تاریخی بدل شدهاند. اما هموطنان زرتشتی ما در برخی شهرها آتشکدهها را برپا نگه داشتهاند و مراسم مخصوص خودرا تمام و کمال در این آتشکدهها برگزار میکنند مثل آتشکدهي ورهرام یا بهرام کـه در یزد قرار دارد.
اگر بـه سمت خیابان آیتالله کاشانی بروید می توانید این آتشکده را ببینید و اگر در این روز خاص در ان جا باشید حتما شاهد برگزاری جشن آذرگان خواهید بود.
زیارتگاه شاه مهر ایزد در کرمان هم یکیدیگر از آتشکدههاي روشن و پابرجای کشورمان اسـت. برای دیدن این آتشکده باید بـه محلهي باغچهي بوداغ آباد بروید. این آتشکده باغی بزرگ دارد و همینطور آشپزخانهاي کـه در ان خوراکیهاي مخصوص مراسم و جشنها آماده میشود. در کرمان آتشکدهي دیگری بـه نام قلعه دختر یا آناهیتا هم هست کـه در خیابان انقلاب کرمان قرار گرفته اسـت.
آتشکده آتشگاه اصفهان در جادهي اصفهان نجفآباد واقع اسـت. برای دیدنش باید از تپهاي سنگی بالا بروید و بـه ان برسید. آتشکدهي تخت رستم هم در شهریار و بخش جوفین قرار دارد. باید بـه سمت روستای قجر بروید کـه بر بلندای کوه رستم قرار گرفته اسـت. در این محل می توانید این آتشکده را از نزدیک ببینید. آتشکدهي نیاسر هم کـه درروستای نیاسر در نزدیکی کاشان اسـت از دیگر آتشکدههاي ایران بـه حساب می آید کـه هنوز هم جشن آذرگان زرتشتیان در آنجا برگزار میشود.
در آیین زرتشتی آتش بـه چند گروه تقسیم می شود. البته فراموش نکنید کـه همان طور کـه مسلمانان رو بـه کعبه نماز می خوانند و این تنها یک قبله و نماد برای اتحاد مسلمانان اسـت و انها در اصل خدای یکتا را میپرستند، قبله و نماد زرتشتیان هم آتش و نور اسـت. نگه داری از آتش و مهم شمردن ان بـه معنای پرستیدن آتش نیست. بلکه یک نماد برای اتحاد زرتشتیان اسـت و همگی انها خدای یکتا را میپرستند.
خوب اسـت بدانید کـه پنج نوع آتش در دین زرتشت وجوددارد. آتش برزیسوه کـه «این آتش در برابر اورمزد میسوزد». آتش دیگری بـه نام «آتش وهوفریانه» وجوددارد. این آتش مربوط اسـت بـه آتش و گرمایی کـه در وجود انسان و جانوران اسـت اما ان را غریزه معنا میکنند. بـه آتش دیگر «اوروازیشته» می گویند و این آتش را بـه گیاهان نسبت میدهند. «آتش وازشته» آتش آسمان اسـت و اشاره دارد بـه رعد و برقی کـه ابرها در آسمان تولید میکنند.
البته تقسیمبندیهاي دیگری هم وجوددارد کـه تمامی این ها اشاره دارند بـه جایگاه مهم آتش در فرهنگ زرتشتی ودر آیینهاي ان. بـه همین خاطر اسـت کـه آذر کـه آتش نام دارد یک ماه بسیار مهم برای این افراد اسـت زیرا ان را زندگیساز و حیاتی می دانند.
مطالب مشابه: چهلمین روز از بهار «جشن چله» را جشن بگیریم !
در پایان
جشن آذر روز با شادی و شکر و سپاسگزاری آغاز می شود و با گستردن سفره و پهن کردن ان ادامه پیدا می کند. در پایان جشن هر خانواده اي شعله اي از آتش هاي برافروخته شده رابا خود بـه خانه میبرد و ان را تا پایان زمستان، روشن نگه می دارد و نمیگذارد کـه خاموش شود، آتشی کـه روشنی بخش و گرم کننده خانه اسـت تا شروع بهار.