ترجمه متون منشور کوروش کبیر | اولین منشور حقوق بشر

ترجمه متون منشور کوروش کبیر | اولین منشور حقوق بشر

همه چیز درباره منشور استوانه ایی کوروش کبیر

بـه گزارش از سایت تالاب : منشور یا کتیبه کوروش کبیر اولین قوانین درباره حقوق بشر بود کـه متعلق بـه ایران باستان و حکومت هخامنشیان بـه ثبت رسید این قوانین و دستورات حتی امروزه مورد استفاده جوامع برای تنظیم قوانین قرار می گیرد همراه سایت تالاب باشید تا ارائه کاملی از ترجمه این متون و سرگذشت این منشور بسیار با ارزش داشته باشید 

 

استوانه یا منشور کوروش لوحی از جنس گِل پخته‌ شده اسـت کـه ۵۳۸ سال پیش از میلاد مسیح بـه دستور کوروش کبیر نگاشته شده و امروزه بـه اولین منشور حقوق بشر تاریخ مشهور اسـت. این لوح هم‌اکنون در موزه بریتانیا در شهر لندن نگه‌داری میشود.

 

منشور کوروش چیست و چه بر روی ان نگاشته شده اسـت؟ منظور از منشور کوروش لوحی گِلي اسـت کـه بـه دستور کوروش نگاشته شده و حاوی فرمان‌هاي‌ این سلطان باستانی اسـت. این منشور بـه عنوان اولین منشور حقوق بشر در تاریخ مشهور اسـت و بـه همین دلیل بدلی از ان نیز در مقر سازمان ملل متحد در نیویورک قرار دارد. درسال ۱۹۷۱ سازمان ملل این منشور را بـه ۶ زبان رسمی دنیا منتشر کرده اسـت.

 

ترجمه متون منشور کوروش کبیر | اولین منشور حقوق بشر

ایران باستان و منشور کوروش کبیر

سرگذشت کامل از منشور استوانه ایی کوروش کبیر

منشور کوروش در ۵۳۸ سال پیش از میلاد مسیح بـه دستور کوروش نگاشته شده اسـت. این منشور بـه‌ زبان و خط میخی اکدی «بابلی نو» نگاشته شده ‌اسـت. نیمی از این استوانه از زبان رویدادنگاران بابلی نگاشته شده اسـت و نیمه دوم ان فرمان‌هاي‌ کوروش درباره نحوه برخورد با بابلیان اسـت.

 

کوروش پس از فتح بابل با بردباری بسیار با اهالی بابل رفتار کرد و این نوع برخورد مسالمت‌آمیز قبلاً در پادشاهان دیگر سابقه نداشته اسـت. کوروش بـه خدای بابلیان یعنی مردوک توهینی نکرد و حتی او را سپاس گفت، مردمان بابل را بـه بردگی نگرفت، سپاهیان خودرا از تاراج بر حذر داشت، چهل‌هزار یهودی را از اسارت در بابل آزاد کرد و حتی کسانی را کـه در بابل بـه اسارت و بردگی بودند آزاد کرد و بـه ایشان منزل داد.

 

ترجمه متون منشور کوروش کبیر | اولین منشور حقوق بشر

 

بـه دستور کوروش، تمام این وقایع و دستورات بر روی لوحی نگاشته شد ودر پرستشگاه مردوک قرار گرفت. این لوح درسال ۱۲۵۹ خورشیدی و ۱۸۷۹ میلادی توسط گروهی از باستان‌شناسان بریتانیایی در بابل «واقع در کشور عراق کنونی» کشف شد و از ان پس در موزه بریتانیا در شهر لندن نگه‌داری میشود. همچنین درسال ۱۳۷۵ خورشیدی مشخص شد کـه بخشی از یک کتیبه گِلي کـه در دانشگاه ییل کشور آمریکا نگه‌داری می‌شده اسـت، در واقع سطور ۳۶ تا ۴۳ منشور کوروش هستند.

 

پس از این کشف، اینبخش از استوانه نیز بـه بخش دیگر ان در بریتانیا انتقال داده شد. در شهریور سال ۸۹ این منشور وارد ایران شد و بـه موزه ملی واقع در تهران تحویل داده شد تا بـه مدت ۷ ماه در مورد بازدید ایرانیان قرار بگیرد و پس از ان بـه بریتانیا برگردانده شود. یک‌بار دیگر نیز درسال ۱۳۵۰ ودر هنگام برگزاری جشن‌هاي‌ ۲۵۰۰ ساله این کتیبه بـه ایران آورده شد و پس از ۱۰ روز بـه بریتانیا بازگشت داده شد.

 

ترجمه متون منشور کوروش کبیر | اولین منشور حقوق بشر

 

ترجمه سطر به سطر از متون حکاکی های منشور از زبان میخی به فارسی

در ادامه، ترجمه متن ۴۵ سطری حکاکی‌شده بر کتیبه کوروش را قرار داده‌ایم. دراین ترجمه بخش‌هاي‌ نقطه‌چین نشان ‌دهنده شکستگی‌ها و بخش‌هاي‌ ناخوانای کتیبه اسـت. همچنین کلماتی کـه در قلاب آمده‌اند نیز نشان ‌دهنده بخش‌هایي از منشور کوروش‌‌اند کـه ناخوانا بوده، اما بازسازی شده‌اند. کلمات داخل پرانتز نیز توضیحاتی‌اند کـه مترجمان برای مخاطبان اضافه کرده‌اند.

١. …… [بنا کرد] «؟»

٢. ……گوشه جهان.

٣. …… ناشایستی شگرف بر سروری کشورش چیره شده بود

۴. …… «فرمود تا بـه زور» باج گندم و دهش رمه بر آنان بنهند

۵. «پرستشگاهی» همانند اَسنگیل Esangila [ بنا کر]د … از برای او ur و دیگر جای‌هاي‌ مقدس

۶. با آیین‌هایي نه در خور ایشان، آیین پیش‌کشی قربانی‌اي نهاد کـه «پیش از ان» نبود. هرروز بـه گونه‌اي گستاخانه و خوارکننده سخن میگفت، و نیز با بدکرداری از بهر خوار کردن «خدایان»

 

ترجمه متون منشور کوروش کبیر | اولین منشور حقوق بشر

 

 

٧. بردن نذورات را «بـه پرستشگاه‌ها» برانداخت. [او «همچنین» در آیین‌ها «بـه گونه‌هایي ناروا» دست برد. اندوه و ناشادمانی] را بـه «= در» شهر های مقدس بپیوست. او عبادت مردوک Marduk سلطان خدایان را از دل خویش بشست.

 

٨. کسی کـه همواره بـه شهر وی «= شهر مردوک = بابل Bābilion» تباهکاری روا می‌داشت «و» هرروز [بـه آزردن «ان» سرزمین دست «می یازید»؛ مردمانش] رابا یوغی بی‌آرام بـه نابودی می‌کشانید، همه ی‌ ان‌ها را.

 

٩. از شکوه‌هاي‌ ایشان انلیل Enlil خدایان «= سرور خدایان = مردوک یا مردوخ یکی از خدایان باستانی تمدن بابل اسـت.» سخت بـه خشم آمد. [ جای‌هاي‌ مقدس رها شدند و یادنمای «ان» پرستشگاه‌ها «= آثار» بـه فراموشی سپرده شد]. دیگر خدایان باشنده در بین ایشان «نیز» پرستشگاه‌هاي‌ خویش را ترک کردند.

 

١٠. در «برابر» خشم وی «= مردوک» او «= نبونئید Nabūna’id» آنان «= پیکره‌هاي‌ خدایان» را بـه بابل فرا برد. لیک مردوک، [ان بلند پایه کـه موزیک جنگ کرده بود]؛ از بهر همه ی‌ باشندگان روی زمین کـه جای‌هاي‌ زندگیشان ویرانه گشته بود،

 

١١. و «از بهر» مردم سرزمین‌هاي‌ سومر Šumer و اکد Akkadî کـه «بسان» [ کالبد ] مردگان «بیجان» گشته بودند، او «= مردوک» از روی اراده و خواست خویش روی بـه سوی آنان بازگردانید و بر آنان رحمت آورد و آنان را ببخشود.

 

١٢. «مردوک» در بین همه ی‌ سرزمین‌ها، بـه جستجو و کاوش پرداخت، بـه جستن شاهی دادگر، آنگونه کـه خواسته وی «= مردوک» باشد، شاهی کـه «برای در پذیرفتن او» دستان او بـه دست خویش گرفت.

 

ترجمه متون منشور کوروش کبیر | اولین منشور حقوق بشر

 

١٣. او «= مردوک» کورش، سلطان شهر انشان Anšan را بـه نام بخواند «برای آشکار کردن دعوت وی» و او را بـه نام بخواند «از بهر» پادشاهی بر همه ی‌ جهان.

 

او «= مردوک» سرزمین گوتیان Qutî و تمامی سپاهیان مندَ Manda «= مادها»؛ را بـه فرمانبرداری از او «= کورش» واداشت. او «مردوک» -«واداشت تا»- مردم، سیاه سران، بـه دست کورش شکست داده شوند.

 

١۴. «در حالی کـه» او «= کورش» با راستی و داد پیوسته آنان را شبانی می کرد،‌ خدای بزرگ، نگاهبان مردم خویش، با شادی بـه کردارهای نیک و دل «پر از» داد او « = کورش» نگریست.

 

١۵. «پس» او را فرمود کـه بـه سوی شهر وی، بابل، پیش رود. «مردوک» او «= کورش» را برانگیخت تا راه بابل را در سپرد «و خود» همانند دوست و همراهی درکنار وی همواره گام برداشت.

 

١۶. «در حالی کـه» سپاهیان بی‌شمار او کـه همانند «قطره هاي‌» آب یک رود بـه شمارش درنمی‌آمدند، پوشیده در ساز و برگ جنگ، درکنار وی گام برمی‌داشتند.

 

١٧. او «= مردوک» بی‌هیچ کارزاری وی «= کورش» را بـه شهر خویش، بابل، فرا برد. «مردوک» بابل را از هر بدبختی برهانید «و» نبونئید را -پادشاهی کـه وی «= مردوک» را عبادت نمی کرد- بـه دست او «= کورش» سپرد.

 

ترجمه متون منشور کوروش کبیر | اولین منشور حقوق بشر

نسخه ای از منشور کوروش کبیر در بریتانیا 

١٨. همه ی‌ مردم بابل،‌ همگی «مردم» سومر و اکد، «همه ی‌ي» شاهزادگان و فرمانروایان بـه وی «= کورش» نماز بردند و بر دو پای او بوسه دادند «و» از پادشاهی‌اش شادمان گردیده، چهره‌ها درخشان کردند.

 

١٩. سروری کـه بـه یاری وی خدایان ِ«؟» در خطر مرگ «قرار گرفته» زندگی دوباره یافتند و از گزند و آسیب رها شدند، «و» همه ی‌ي خدایان «؟» بـه شادی او را همی ستودند و نامش را گرامی داشتند.

 

٢٠. من، کورش، سلطان جهان، شاه بزرگ، شاه قدرتمند، شاه بابل، شاه سومر و اکد، شاه چهار گوشه‌ جهان،

 

٢١. پسر کمبوجه، شاه بزرگ، شاه «شهر» انشان، نوه‌ي کورش، شاه بزرگ، شاه «شهر» انشان، نبیره‌ چیش پیش، شاه بزرگ، شاه «شهر» انشان،

 

٢٢. از تخمه‌ پادشاهی‌اي جاودانه، ان کـه پادشاهیش را خداوند «= مردوک» و نبو Nabu دوست می‌دارند و از بهر شادی دل خویش پادشاهی او را خواهانند.

 

آنگاه کـه من «= کورش» آشتی خواهان بـه بابل اندر شدم،

 

٢٣. با شادی و شادمانی در کاخ شهریاری خویش، اورنگ سروری خویش بنهادم، مردوک، سرور بزرگ، مهر دل گشاده‌ام را کـه د[وستدار] بابل اسـت بـه خواست خود بـه [خویشتن گروانید] «پس» هرروز پیوسته در عبادت او کوشیدم.

 

٢۴. «و آنگاه کـه» سربازان بسیار من دوستانه اندر بابل گام برمی‌داشتند، من نگذاشتم کسی «در جایی» در تمامی سرزمین‌هاي‌ سومر و اکد بترسد.

 

٢۵. من «شهر» بابل و همه ی‌ «دیگر» شهر های مقدس را در فراوانی نعمت پاس داشتم. درماندگان در شهر بابل را کـه «نبونئید» ایشان را بـه رغم خواست خدایان، یوغی داده بود «؟» نه در خور ایشان،

 

٢۶. درماندگی‌هاشان را چاره کردم و ایشان را از بیگاری برهانیدم.

 

مردوک، خدای بزرگ از کردارهای من شاد شد و

 

٢٧. «آنگاه» مرا، کورش، پادشاهی کـه پرستنده‌ي وی اسـت و کمبوجیه، فرزندِ زاده‌شده‌ من و همگی سپاهیانم را

 

ترجمه متون منشور کوروش کبیر | اولین منشور حقوق بشر

تندیس و سازه بزرگ از منشور کوروش کبیر

 

٢٨. با بزرگواری، افزونی داد و ما بـه شادمانی، در آشتی تمام، کردارهایمان بـه چشم او زیبا جلوه کرد و والاترین پایه [خدائیش] را ستودیم. بـه فرمان او «= مردوک» همه ی‌ي شاهان بر اورنگ شاهی برنشسته

٢٩. و همگی «شاهان» جهان از زبرین دریا [دریای بالا] «= دریای مدیترانه» تا زیرین دریا [دریای پایین] «= دریای پارس = خلیج فارس»؛ «همه ی‌» باشندگان سرزمین‌هاي‌ دور دست، همه ی‌ شاهان آموری، باشندگان در چادرها همه ی‌ ان‌ها

٣٠. باج و ساو بسیارشان را از بهر من «= کورش»؛ بـه بابل اندر آوردند و بر دو پای من بوسه دادند.

از … تا «شهر» آشور Aššur و شوش MŬŠ. ERIN = Šusan

٣١. آگاده Agade، سرزمین اشنونا Ešnunna، «شهر» زمین مه – تورنو Mê – Turnu، دیر Dēr تا «پایان» نواحی سرزمین گوتیان و نیز «همه ی‌ي» شهر های مقدس ان سوی دجله کـه از دیرباز ویرانه گشته بود، «از نو باز ساختم».

٣٢. «و نیز پیکره» خدایانی را کـه در میانه‌ ان شهرها «= جای ها» بـه جای‌هاي‌ اولین بازگردانیدم و «همه ی‌ ان پیکره‌ها را» تا بـه جاودان در جای «اولین‌شان» بنشاندم «و» همگی ان مردم را «کـه پراکنده بودند»؛ فراهم آوردم و آنان را بـه جایگاه‌هاي‌ خویش بازگردانیم.

٣٣. «و نیز پیکره‌» خدایان سومر و اکد را کـه نبونئید «بی‌بیم» از خشم سرور خدایان «= مردوک» با بابل اندر آورده بود، بـه فرمان مردوک، خدای بزرگ بـه شادی و خوشی

٣۴. در نیایشگاه‌هایشان بنشاندم – جای‌هایي کـه دل ان‌ها شاد گردد- باشد کـه خدایانی کـه من بـه جای‌هاي‌ مقدس «اولین شان» باز گردانیدم،

٣۵. هرروز در برابر خداوند «= مردوک» و نبو زندگی دیریازی از بهر من بخواهند و هماره در پایمردی من سخن‌ها گویند، با واژه‌هایي نیکخواهانه باشد کـه بـه مردوک، خدای من، گویند کـه «بـه کورش، پادشاهی کـه «با بیم» تو را پرستنده اسـت و کمبوجیه پسرش،

 

ترجمه متون منشور کوروش کبیر | اولین منشور حقوق بشر

ترجمه متون نوشته های منشور

٣۶. بی‌گمان باش، بهل تا ان زمان باز سازنده باشند … با روزهایی بی‌هیچ گسستگی.» همگی مردم بابل پادشاهی را گرامی داشتند و من همه ی‌ «مردم» سرزمین‌ها را در زیستگاهی آرام بنشانیدم.

٣٧. [ ………. یک ؟ غاز، دو اردک و ده قمری «فربه» بیش از «رسم ِمعمول ِدادن ِ» غازها، اردک‌ها و قمریان «معین کردم»

٣٨. [………بل]ند و بر ان‌ها بیفزودم. در استوار گردانیدن ب[نای ] باروی «ایمگور – انلیل Imgur – Enlil» باروی بزرگ شهر بابل کوشیدم[٢٨] و

٣٩. [……….] دیوار کناره‌اي «ساخته از» آجر را بر کنار خندق شهر کـه «یکی از» شاهان پیشین [ساخته و «بنایش را» بـه انجام نرسانیده] بود،

۴٠. [بدانسان کـه] بر پیرامون [شهر «بـه تمامی» برنیامده بود]؛ انچه را کـه هیچ از یک شاهان پیشین «باوجود» افراد بـه بیگاری گرفته شده‌ [ کشورش ] در بابل نساخته بودند،

۴١. [ ….. از قیر ] و آجر از نو بار دیگر بساختم و بنایشان را بـه انجام رسانیدم.

۴٢. [دروازه‌هاي‌ بزرگ وسیع مر ان‌ها را بنهادم ……. و درهایی از چوب سدر با پوششی از مفرغ، با آستانه‌ها و پاشنه [هایي از مس ریخته شده …… هر ان جایی کـه دروازه‌ها]یشان «یافت می ‌شد»؛

۴٣. استوار گردانیدم ……………. نوشته‌اي لوحه‌اي «در بردارنده‌ي» نام آشور بانی پال Aššur – bāni – apli شاهی پیش از من در بین ان «= بنا» کرده‌ام.

۴۴. ………………………………….

۴۵. …………………… تا بـه روز جاودان.

 

ترجمه متون منشور کوروش کبیر | اولین منشور حقوق بشر

 

منشور تاریخی و مهم کوروش کبیر

 

منشور کوروش در واقع کتیبه‌اي اسـت کـه بـه دستور کوروش، سلطان ایرانی و پایه‌گذار سلسله هخامنشی نگاشته شده اسـت و بـه اولین منشور حقوق بشر مشهور اسـت. این کتیبه شامل ثبت فرمان‌هاي‌ کوروش بـه سپاهیان خود پس از فتح بابل اسـت کـه رفتاری بسیار انسانی بوده اسـت.

تعداد زیادی از اصول اساسی پیمان جهانی حقوق بشر از این کتیبه اقتباس شده اسـت. اصولی مانند: عدم تاراج و ویرانی در جنگ، آزادی اندیشه، احترام بـه حقوق اولیه انسان‌ها، احترام بـه دین و اندیشه سایر ملل و… .

 

مطلب پایانی :

استوانهٔ کوروش بزرگ یا منشور حقوق بشر کوروش لوحی از گل پخته اسـت کـه درسال 538 پیش از میلاد بـه فرمان کوروش بزرگ هخامنشی سلطان و بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی نگاشته شده اسـت.
نیمهٔ نخست این لوح از زبان رویدادنگاران بابلی و نیمهٔ پایانی ان سخنان و دستور های کورش بـه زبان و خط میخی اکدی «بابلی نو» نوشته شده اسـت. این استوانه درسال 1258 خورشیدی/ 1879 میلادی در نیایشگاه اِسَگیله «معبد مردوک، خدای بزرگ بابلی» در شهر بابل باستانی پیدا شده ودر موزه بریتانیا در شهر لندن نگه‌داری می شود.[1] این منشور یکی از بزرگ ترین نشانه هاي‌ روحیهٔ بردباری در فرهنگ ایرانی اسـت.

جدیدترین مطالب سایت