گلچینی از رباعیات عمر خیام | اشعار خیام + دوبیتی های خیام

مجموعه : شعر و ترانه
گلچینی از رباعیات عمر خیام | اشعار خیام + دوبیتی های خیام

گلچینی از رباعیات عمر خیام

گزیده ای از بهترین اشعار و رباعیات خیام درباره موضوعات مختلف را اینجا بخوانید.

 

تا خاک مرا به قالب آمیخته اند

بس فتنه که از خاک بر انگيخته اند

من بهتر از اين نمی توانم بودن

کز بوته مرا چنين برون ريخته اند

 

گلچینی از رباعیات عمر خیام | اشعار خیام + دوبیتی های خیام

رباعیات خیام

چون مرده شوم خاک مرا گم سازيد

احوال مــرا عبرت مــردم سازيد

خاک تن من به باده آغشته کنيد

وز کـالبدم خشت سر خم سازيد

 

گلچینی از رباعیات عمر خیام | اشعار خیام + دوبیتی های خیام

اشعار خیام

 

ماییم و می و مطرب و این کنج خراب

جان و دل و جام و جامه پر درد شراب

فارغ ز امید رحمت و بیم عذاب

آزاد ز خاک و باد و از آتش و آب

 

گلچینی از رباعیات عمر خیام | اشعار خیام + دوبیتی های خیام

شعر کوتاه می و مستی

 

برخیز و بیا بتا برای دل ما

حل کن به جمال خویشتن مشکل ما

یک کوزه شراب تا بهم نوش کنیم

زان پیش که کوزه‌ها کنند از گل ما

 

گلچینی از رباعیات عمر خیام | اشعار خیام + دوبیتی های خیام

اشعار خیام شراب

 

یاران موافق همه از دست شدند

در پای اجل یکان یکان پست شدند

خوردیم ز یک شراب در مجلس عمر

دوری دو سه پیشتر ز ما مست شدند

 

گلچینی از رباعیات عمر خیام | اشعار خیام + دوبیتی های خیام

شعر خیام در مورد شراب

 

یک جام شراب صد دل و دین ارزد

یک جرعه می مملکت چین ارزد

جز باده لعل نیست در روی زمین

تلخی که هزار جان شیرین ارزد

 

گلچینی از رباعیات عمر خیام | اشعار خیام + دوبیتی های خیام

شعر خیام

 

این اهل قبور خاک گشتند و غبار

هر ذره ز هر ذره گرفتند کنار

آه این چه شراب است که تا روز شمار

بیخود شده و بی‌خبرند از همه کار

 

گلچینی از رباعیات عمر خیام | اشعار خیام + دوبیتی های خیام

رباعیات حکیم عمر خیام

 

امروز ترا دسترس فردا نیست

و اندیشه فردات به جز سودا نیست

ضایع مکن این دم ار دلت شیدا نیست

کاین باقی عمر را بها پیدا نیست

 

گلچینی از رباعیات عمر خیام | اشعار خیام + دوبیتی های خیام

 

اين قافله ی عمر عجب میگذرد!
درياب دمی که با طرب میگذرد؛
ساقی، غم فردای حريفان چه خوری.
پيش آر پياله را، که شب میگذرد.

 

گلچینی از رباعیات عمر خیام | اشعار خیام + دوبیتی های خیام
 

اسرار ازل را نه تو دانی و نه من،
وين حرف معما نه تو خوانی و نه من؛
هست از پس پرده گفتگوی من و تو،
چون پرده برافتد، نه تو مانی و نه من.

 

گلچینی از رباعیات عمر خیام | اشعار خیام + دوبیتی های خیام

 

وقت سحر است، خيز ای مايهی ناز،
نرمک نرمک باده خور و چنگ نواز،
کانها که بجايند نپايند کسی،
و آنها که شدند کس نمیآيد باز! .

 

گلچینی از رباعیات عمر خیام | اشعار خیام + دوبیتی های خیام

 

صبح است، دمی بر می گلرنگ زنيم،
وين شيشه ی نام و ننگ بر سنگ زنيم،
دست از امل دراز خود باز کشيم،
در زلف دراز و دامن چنگ زنيم.

 

گلچینی از رباعیات عمر خیام | اشعار خیام + دوبیتی های خیام

فصل گل و طرف جويبار و لب کشت،
با يک دو سه تازه دلبری حور سرشت؛
پيش آر قدح که باده نوشان صبوح،
آسوده ز مسجدند و فارغ ز بهشت.

 

گلچینی از رباعیات عمر خیام | اشعار خیام + دوبیتی های خیام

 

افلاک که جز غم نفزايند دگر،
ننهند بجا تا نربايند دگر؛
ناآمدگان اگر بدانند که ما
از دهر چه میکشيم، نايند دگر.

 

گلچینی از رباعیات عمر خیام | اشعار خیام + دوبیتی های خیام

 

دل سر حيات اگر کماهی دانست،
در مرگ هم اسرار الهی دانست؛
امروز که با خودی، ندانستی هيچ،
فردا که ز خود روی چه خواهی دانست؟

 


حتما بخوانید:  رباعیات زیبای حکیم عمر خیام نیشابوری


 

گلچینی از رباعیات عمر خیام | اشعار خیام + دوبیتی های خیام

 

در گوش دلم گفت فلک پنهانی:
حکمی که قضا بود ز من ميدانی؟
در گردش خود اگر مرا دست بدی،
خود را برهاندمی ز سرگردانی.

 

گلچینی از رباعیات عمر خیام | اشعار خیام + دوبیتی های خیام

 

از من رمقی به سعی ساقی مانده است،
وز صحبت خلق بی وفاقی مانده است؛
از باده ی نوشين قدحی بيش نماند.
از عمر ندانم که چه باقی مانده است!

 

گلچینی از رباعیات عمر خیام | اشعار خیام + دوبیتی های خیام

 

هنگام سپيده دم خروس سحری
دانی که چرا همی کند نوحه گری؟
يعنی که: نمودند در آيينه ی صبح
کز عمر شبی گذشت و تو بی خبری!

 

گلچینی از رباعیات عمر خیام | اشعار خیام + دوبیتی های خیام

 

گاويست بر آسمان قرين پروين،
گاويست دگر نهفته در زير زمين؛
گر بينائی، چشم حقيقت بگشا:
زير و زبر دو گاو مشتی خر بين.

 

گلچینی از رباعیات عمر خیام | اشعار خیام + دوبیتی های خیام

 

ای آنکه نتيجه ی چهار و هفتی،
وز هفت و چهار دايم اندر تفتی،
می خور که هزار باره بيشت گفتم:
باز آمدنت نيست، چو رفتی رفتی.

گلچینی از رباعیات عمر خیام | اشعار خیام + دوبیتی های خیام

اشعار خیام

 

ای دل چو زمانه می‌کند غمناکت

ناگه برود ز تن روان پاکت

بر سبزه نشین و خوش بزی روزی چند

زان پیش که سبزه بردمد از خاکت

 

گلچینی از رباعیات عمر خیام | اشعار خیام + دوبیتی های خیام

اشعار ممنوعه خیام

 

می خوردن و شاد بودن آیین منست

فارغ بودن ز کفر و دین دین منست

گفتم به عروس دهر کابین تو چیست

گفتا دل خرم تو کابین منست

 

گلچینی از رباعیات عمر خیام | اشعار خیام + دوبیتی های خیام

شعر کوتاه می و مستی

 

ای چرخ فلک خرابی از کینه تست

بیدادگری شیوه دیرینه تست

ای خاک اگر سینه تو بشکافند

بس گوهر قیمتی که در سینه تست

 

گلچینی از رباعیات عمر خیام | اشعار خیام + دوبیتی های خیام

شعر خیام

 

بر چهره گل نسیم نوروز خوش است

در صحن چمن روی دل‌افروز خوش است

از دی که گذشت هر چه گویی خوش نیست

خوش باش و ز دی مگو که امروز خوش است

 

گلچینی از رباعیات عمر خیام | اشعار خیام + دوبیتی های خیام

رباعیات حکیم عمر خیام

 

چون چرخ بکام یک خردمند نگشت

خواهی تو فلک هفت شمر خواهی هشت

چون باید مرد و آرزوها همه هشت

چه مور خورد بگور و چه گرگ بدشت

 

گلچینی از رباعیات عمر خیام | اشعار خیام + دوبیتی های خیام

دوبیتی های خیام

 

چون بلبل مست راه در بستان یافت

روی گل و جام باده را خندان یافت

آمد به زبان حال در گوشم گفت

دریاب که عمر رفته را نتوان یافت

 

گلچینی از رباعیات عمر خیام | اشعار خیام + دوبیتی های خیام

شعر خیام

 

فصل گل و طرف جویبار و لب کشت

با یک دو سه اهل و لعبتی حور سرشت

پیش آر قدح که باده نوشان صبوح

آسوده ز مسجدند و فارغ ز کنشت

 

گلچینی از رباعیات عمر خیام | اشعار خیام + دوبیتی های خیام

گزیده ای از رباعیات خیام

 

بنگر ز جهان چه طرف بر بستم ؟ هیچ

وز حاصل عمر چیست در دستم ؟ هیچ

شـمع طـربم ولی چـو بنـشستم هیچ

من جام جمم ولی چو بشکستم هیچ

 

گلچینی از رباعیات عمر خیام | اشعار خیام + دوبیتی های خیام

رباعیات خیام

چون عمر بسر رسد چه بغداد و چه بلخ

پیمانه چو پر شود چه شيرين و چه تلخ

خوش باش که بعد از من و تو ماه بسی

از سـلخ بـغره آیــد از غـره بـسلخ

 

گلچینی از رباعیات عمر خیام | اشعار خیام + دوبیتی های خیام

رباعیات خیام

زان پیش که نام تو ز عالم برود

می خور که چو می بدل رسد غم برود

بگشای سر زلف بتی بند به بند

زان پیش که بند بندت از هم برود

 

گلچینی از رباعیات عمر خیام | اشعار خیام + دوبیتی های خیام

رباعیات خیام

اکنون که ز خوشدلی بجز نام نماند

يک همدم پخته جز می خام نماند

دست طرب از ساغر می باز مگیر

امروز که در دست بجز جام نماند

 

گلچینی از رباعیات عمر خیام | اشعار خیام + دوبیتی های خیام

رباعیات خیام

افسوس که نامه جوانی طی شد

وان تازه بهار زندگانی طی شد

حالی که ورا نام جوانی گفتند

معلوم نشد که او کی آمد کی شد

 

گلچینی از رباعیات عمر خیام | اشعار خیام + دوبیتی های خیام

رباعیات خیام

 

افسوس که سرمايه ز کف بیرون شد

در پای اجل بسی جگر ها خون شد

کس نامد از آن جهان که پرسم از وی

کاحوال مسافران دنیا چون شد

 

گلچینی از رباعیات عمر خیام | اشعار خیام + دوبیتی های خیام

رباعیات خیام

 

چون روزی و عمر بيش و کم نتوان کرد

خود را به کم و بيش دژم نتوان کرد

کار من و تو چنان که رای من و توست

از موم بدست خويش هم نتوان کرد

 

گلچینی از رباعیات عمر خیام | اشعار خیام + دوبیتی های خیام

رباعیات خیام

عمرت تــا کـی بـه خودپرستی گــذرد

یا در پـی نـیستی و هستی گــذرد

می خور که چنین عمر که غم در پی اوست

آن بـه کـه بخواب یا به مستی گذرد

 

گلچینی از رباعیات عمر خیام | اشعار خیام + دوبیتی های خیام

رباعیات خیام

 

ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود

نی نام ز ما و نه نشان خواهد بود

زين پيش نبوديم و نبد هیچ خلل

زين پس چو نباشيم همان خواهد بود

جدیدترین مطالب سایت