شعر های زیبا و خواندنی ویژه اربعین حسینی
یک اربعین برای تو حیران شدم حسین
مانند گیسوی تو پریشان شدم حسین
با چند قطره اشک دل من سبک نشد
ابری شدم به پای تو باران شدم حسین
زلفی اگر که ماند برای تو پیر شد
در اول بهار زمستان شدم حسین
کوفه به کوفه کوچه به کوچه گذر گذر
قاری شدی مفسر قرآن شدم حسین
دیدی چگونه آخر عمری دلم شکست
دیدی چگونه پاره گریبان شدم حسین
تو رفتی و کنار خودم گریه میکنم
دارم سر مزار خودم گریه میکنم
ای سایه بلند سرمای برادرم!
آیینهٔ ترک ترک در برابرم
بالم شکسته است و پرم پر نمیزند
اما هنوز مثل همیشه کبوترم
من قول دادهام که بگیرم سر تو را
از دست نیزهها و برایت بیاورم
حالا سری برای تو آوردهام ولی
خاکستری و خاکی وای خاک بر سرم!
بگذار اول سخن و شکوهام تو را
ای ماه زینب از نگرانی درآورم
هر چند کوچه کوچه تماشا شدم ولی
راحت بخواب دست نخورده است معجرم
تو رفتی و کنار خودم گریه میکنم
دارم سر مزار خودم گریه میکنم
علی اکبر لطیفیان
بيش از چهل منزل به دنبال سر ِ تو
از كربلا تا شام آمد خواهر ِتو
هم هِجر ِ تو هرگز نميشد باور ِ من
هم هِجر ِ من هرگز نميشد باور ِ تو
بي پاسبان ماندن به كوفه حق ِ من بود
وقتي نَه اكبر بود نَه آب آور ِ تو
گه از سر ِ دروازه اي، گه از درختي
از هركجا ميگشت آويزان سر ِ تو
در بَزمِشان خيي غرورم را شكستند
خيلي جسارت شد به من در مَحضَر ِ تو
تو گريه ميكردي براي معجر ِ من
من گريه ميكردم براي حنجر ِ تو
حق ِ لب و دندانِ تو كِي خيزران بود؟!
بوسيده لبهاي تورا پيغمبر ِ تو
ديدم به چشم خود كه وقتي چوب ميزد
در دستِ آن ملعون بود انگشتر ِ تو
گودال و دير ِ راهب و كُنج ِ تنور و…
با تو كجاها كه نيامد مادر ِ تو
هاني امير فرجي