این سریال عاشقی و دارای داستانی قوی می باشد که در اکران تلویزیون نمی توان اکران نمود و سریال شهرزاد مهدی کرمپور به مناسبت انتشار قسمت جدید سریال شهرزاد یادداشتی را درمورد این اثر نوشته هست.
به گزارش تالاب مهدی کرمپور کارگردان سینما و خالق آثاری همچون «چه کسی امیر را کشت» و «پل چوبی» با انتشار یادداشتی در دهمین شماره هفته نامه مجازی شهرزاد به این سریال پرداخت.
کرمپور درمورد این سریال می نویسد:«شهرزاد» تصویری از عشقی ممنوعه هست که در تلویزیون جایگاه ندارد. این درام از نظر سوژه و پوشش در تلویزیون نمیتوانست به نمایش درآید، از همینرو در شبکه نمایش خانگی ساخته شد، مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت و سود آوری را تجربه کرد.
اگرچه برای کارگردانی حرفهاي مانند حسن فتحی فرقی نمی کند برای تلویزیون کار کند یا شبکه نمایش خانگی؛ او برای مردم کار میکند و یک هنرمند حرفه اي هست که بر زمینه مولفههاي هر رسانهاي بهخوبی می داند چگونه باید عمل کرد.
شناخت مولفههاي جذب مخاطب و احترام به ذائقه جامعه باعث موفقیت سریال شهرزاد شدههست. این کارگردان، شهرزاد را بهخاطر اهمیت به ذائقه مخاطب ساختههست، مخاطبی که دنبال جذابیت در سوژه و پرداخت در سطح سریالهای مهم دنیاست.
گرچه لازم به اشاره هست که شبکه نمایش خانگی بستر را برای موفقیت شهرزاد فراهم کرد، نمی توان منکر تاثیر شبکه نمایش خانگی در رشد سریالسازی شد.
نزدیک به یک دهه از حضور شبکه نمایش خانگی در سوپرمارکتهاي ایران میگذرد؛ رسانهاي که برای عرضه محصول خود، دردسترسترین انتخاب را انتخاب کرد؛ عرضه در سوپرمارکتها و کتابفروشیها. بهاینترتیب در مدت کوتاهی بازار پرمخاطبی برای این رسانه مهیا شد.
حالا اما با گذشت یکدهه از تولد شبکه نمایش خانگی، این وسیله ارتباط جمعی از آزمونوخطاهای خود گذر کرده و سیاستگذاری کارآمد در آن باعث شده اکنون در مسیر پیشرفت قرار گیرد؛ مسیری که از جهت ساخت محتوا، توزیع فیلم و سوژه جذاب، بازار پرمخاطبی را برای شبکه نمایش خانگی فراهم آورد.
هرچند این بازار در حوزه سریالسازی بیش از ساخت و توزیع فیلمهاي سینمایی جلوهگری می کند، اما ذات این رسانه و دردسترسبودن آن فرصتی را در اختیار خانوادهها قرار داد که ارتباطشان را با سینما حفظ کنند. این در حالی هست که تکثیر و توزیع فیلمهاي روی پرده سینما در شبکه نمایش خانگی این محدودیت را برای خانوادهها جبران کرد.
شاید همین شاخصه شبکه نمایش خانگی باعث شد تعداد زیادی از هنرمندان و کارشناسان رسانه از شبکه خانگی بهعنوان رسانه مکمل سینما یاد کنند. از سویی دیگر، در شرایطی که تلویزیون خصوصی در ایران وجود ندارد، این رسانه می تواند مفر اصلی برای روبهروشدن هنرمندان با مخاطبان بدون واسطه باشد. شاید برای همین، کارگردانهایي چون کمال تبریزی، داوود میرباقری و حسن فتحی به سراغ این رسانه آمدهاند.
توسعه شبکه نمایش خانگی در ایران در شرایطی در حال تحقق هست که اساسا این نوع از توزیع محصولات تصویری در بازار عرضه جهانی غالبا درخصوص فیلمهاي سینمایی تعریف شده و ادامه یافته هست. بهعبارتی تولیدکنندگان و توزیعکنندگان آلبومها و سریالهاي تلویزیونی بخش خصوصی در این حیطه کمتر ورود کرده و از امکان تلویزیون کابلی که دهههاست اصلیترین مسیر ورود به بازار نمایش محسوب می شود، بهره برده و می برند.
این تکنولوژی در دهه جدید با دقت به سرعت پیشرفت فناوری ارتباطات و دسترسی اکثر و سریعتر به اینترنت، به تکنولوژی «تلویزیون با پروتکل اینترنتی» یا IPTV و نیز دریافت و تماشای تلویزیون بهازای درخواست یا VOD تغییر و توسعهیافته هست.
در ایران با دقت به ملاحظات قانونی درخصوص تأسیس شبکههاي تلویزیونی کابلی، این خلأ از سوی شبکه نمایش خانگی پر شد و امکانی که برای درآمدزایی اکثر فیلمهاي سینمایی طراحی شده بود، به بستری برای ساخت و توزیع آلبومهاي تلویزیونی نیز تسری داده شد. محرک نخست در این حوزه تلویزیون بود.
ساخت محصولات نمایشی و آلبومسازی با حفظ حرمتها و معذوریتهاي نمایشی، این رسانه را به عرصهاي تبدیل کرده تا در فرصت باقیمانده، دستاندرکاران این بخش بتوانند دستاورد ها و نتایج مطلوبی را تجربه کنند. درمجموع، تجربیاتی از این دست می توانند با حفظ مسیر درست و پیش گیری از افت کیفیت در کارهای بعدی، اعتماد مخاطبان را به این شبکه اکثر کنند تا انگیزه هنرمندان برای ساخت آثار باکیفیت برای عرضه در این شبکه اکثر شود.