عروس که در شب عروسی داماد را به خاک سیاه نشاند !

مجموعه : اخبار حوادث
عروس که در شب عروسی داماد را به خاک سیاه نشاند !

ماجرای خیانت عروس فراری در شب عروسی

عروس که داماد را نمی خواست و تن به ازدواج زوری داده بود در شب عروسی با پسری که دوستش داشت متواری شد و آبروی پسر با خاک یکسان شد !

 

دامادی که کلی هزینه برای مراسم عروسی کرده بود و مهمانان زیادی را دعوت کرده بود با خیانت نامزدش روبرو شد!

 

عروس جوان وقتی متوجه شد قادر به مجاب کردن خانواده اش در مخالفت با ازدواج با مرد جوان نیست، از آرایشگاه فرار کرد. دامادی در حالی‌که به شدت مضطرب و نگران بود، با مراجعه به یکی از دادسراهای شیراز با ارائه دادخواستی عنوان کرد، همسرش که قرار بوده امروز باهم ازدواج کنند، از آرایشگاه فرار کرده است . در پی این شکایت ؛ بازپرس دستور تحقیق و پیگیری در این زمینه را در پلیس آگاهی صادر کرد.

 

ماموران پس از بررسی موضوع متوجه شدند، این دختر از مدتی پیش با والدین خود اختلاف داشته است و از آنجا که انها وی را مجبور به ازدواج تحمیلی کرده بودند، دختر در آرایشگاه پس از ارتباط تلفنی با جوانی که به او علاقه مند بوده به اتفاق او متواری شده است.

 

با به دست آمدن این اطلاعات ؛ در مرحله بعد ؛ ماموران متوجه شدند عروس فراری پس از این که نامزدش وی را به آرایشگاه رسانده فرار کرده است.

 

عروس که در شب عروسی داماد را به خاک سیاه نشاند !

عروس فراری

 

به گزارش تالاب در تحقیقات از داماد، وی گفت: صبح روز عروسی حوالی ساعت 8 صبح بود که نامزدم را مقابل یک آرایشگاه پیاده کرده و قرار شد چند ساعت بعد از آماده شدن دنبالش بروم. تا برای فیلم برداری به باغ برویم. همان شب نیز مراسم ازدواجمان بود.

 

وی ادامه داد: سرساعت دنبال همسرم رفتم دقایقی جلوی آرایشگاه منتظر او بودم اما خبری نشد از این رو زنگ آرایشگاه را زدم زن آرایشگر آمد از او خواستم که به نامزدم بگوید من آمده ام اما او مدعی شد عروسی با این نام نداشته اند.

 

خشمگین شدم داد و بیداد کردم اما مشخص شد که ادعاهای آرایشگر صحت دارد. به کلانتری رفته و موضوع را اعلام کردم در این میان با ماموران به مقابل آرایشگاه رفته و با بررسی دوربین متوجه شدیم 10 دقیقه بعد از پیاده کردن همسرم یک اتومبیل مقابل در آرایشگاه توقف کرده و نامزدم در حالیکه لباسهایش را عوض کرده بود سوار ماشین شده و رفته است.

 

این داماد سیاه بخت افزود: او با این کاری که کرد آبروی همه ی ما را جلوی مهمانان برد. ان شب تمامی بستگان در باغ منتظر ما بودند. در پی این اظهارات پرونده اي تشکیل و دستورات لازم برای مشخص شدن موضوع صادر شد.

 


 

ماجرای بعدی:

عروس که در شب عروسی داماد را به خاک سیاه نشاند !

ماجرای زن و مرد متاهلی که با هم ارتباط پنهانی داشتند

زن و مردی که هردو متاهل بودند و باهم یک رابطه چندش آور را تجربه کرده بودند، پس از محاکمه به اتهام قتل یک زن از دادگاه درخواست ملاقات حضور با یک دیگر کردند.

این زن و مرد که از پیروان آیین آمیش در امریکا هستند بعنوان زشت ترن زن و مرد مشهور شده اند. پیروان آیین آمیش در امریکا، در جامعه‌اي جداگانه زندگی میکنند. آن ها از مظاهر جامعه صنعتی بهره نمیبرند و بجای اتومبیل از گاری و درشکه استفاده میکنند ودر جامعه بسته‌شان از روشنایی، برق و تلفن و سایر وسایل رفاهی امروزی خبری نیست و هرگز به دکتر مراجعه نمیکنند.

 

به گزارش پرونده، زن خیانتکار به نام «باربر» مادر سه فرزند بودو «ویور» مرد خیانتکار نیز پدر پنج فرزند.این دو برای کشتن همسر «ویور» ابتدا تصمیم گرفتند مقداری زهر در کیک خانگی بریزند و با خوراندن این کیک زهرآلود قربانی را از بین ببرند.

 

به گزارش پلیس، شوهر خیانتکار یک روز به بهانه ماهیگیری از منزل بیرون رفت تا شرایط را برای زن همدستش «باربر» فراهم کند. در ان روز «باربر» اسلحه شوهرش را برداشت و با ورود به خانه مرد خیانتکار، همسر وی را با شلیک گلوله‌اي کشت. ان دو سعی داشتند این با این نقشه شوهر این زن را نیز به اتهام قتل به زندان بیندازند، اما تحقیقات پلیس پرده از توطئه آنان برداشت.

 

محاکمه جنجالی این زن و مرد به جرم توطئه قتل در دادگاه جنایی اوهایو انجام شد و قاضی دادگاه زن رابه 23 سال و مرد رابه 15 سال زندان محکوم کرد.

 


 

ماجرای بعدی:

 

عروس که در شب عروسی داماد را به خاک سیاه نشاند !

سوء استفاده زن بزک کرده وقتی سوار ماشین شد

 

زن ‌ومرد جوان درحالی برای دریافت مشاوره به واحد مشاوره پلیس مشهد مراجعه کرده بودند که هرکدام مدعی بود دیگری مشکل دارد.

 

مشکل این زن و شوهر جوان که پدر و مادر نیز شده‌اند، از جایی آغاز می شود که مرد پس‌از بالاگرفتن جروبحث با همسرش، از خانه بیرون میزند و سراغ یکی از دوستانش می رود.

 

او متوجه میشود که خانم دوستش به مسافرت رفته و برای این که آب ‌وهوایی عوض کنند، به پیشنهاد دوستش تصمیم می گیرند که گشتی در خیابان‌ها بزنند. مرد جوان گوشی تلفن‌همراهش را خاموش کرده بود. در میان راه، دوستش از ارتباطش با یک خانم در شبکه‌هاي‌ مجازی سخن میگوید و وی را به قسمتی از مشهد می‌کشاند و مقابل یک مجتمع مسکونی نگه می‌دارد.

 

به گزارش تالاب دقایقی بعد، زنی بزک‌ کرده از خانه خارج می شود و پس‌از درود و احوالپرسی‌؛ سوار ماشین می شود. زن و دوستِ مرد جوان سرگرم گفت و گو می شوند که ناگهان خودروی پلیس کنارشان توقف می کند.

 

در این لحظه، همسایه‌ها نیز که از دست رفت‌ وآمد افراد مشکوک به خانه این زن شاکی بودند، بیرون آمده و آبرو‌ریزی به بار می آید.

 

ماموران ان‌ها رابه کلانتری می‌آورند. مرد جوان که نمی‌دانسته چه خاکی بر سرش بریزد، موضوع رابه همسرش اطلاع می دهد و کمتراز ۲۰دقیقه بعد، ملیحه و پدرومادرش می آیند. زن جوان داد وفریاد به‌ راه می‌اندازد و هرچه به دهانش می رسد نثار مردش میکند. هیچ‌کس به حرف‌هاي‌ مرد گوش نمیدهد. بالاخره دوستش و ان زن واقعیت را می گویند و مرد جوان از این معرکه رهایی مییابد.

 

مرد ۳۱‌ساله درمقابل مشاور کلانتری، داستان زندگی‌اش رابه کمی دورتر کشاند و گفت: خانواده‌ام میگفتند «کوتاه بیا». ان‌ها معتقد هستند به‌خاطر بچه‌ام باید بسوزم و بسازم و ملیحه را تحمل کنم؛ البته نگرانم هستند و از سر خیرخواهی سعی میکنند مرا با این حرف‌ها به زندگی‌ام دلگرم کنند. من به‌خاطر رفتارهای اشتباه همسرم با خواهران و برادرانم هیچ رفت ‌وآمدی نداشتم.

 

وقتی هم به خانه مادر پیرم می‌رفتیم، ملیحه گوشه‌اي می‌نشست و با کسی حرف نمی زد. او به خواهرزاده‌ام که کودکی ۱۰ساله است، حساسیت بیش‌ازحدی دارد و اجازه نمیدهد بچه‌ام با او بازی کند. این شرایط هنگامی‌که به خانه پدرزنم می‌رفتیم، کاملا متفاوت بود. خنده و مزاحش قطع نمی‌شد و بهترین زن دنیا می ‌شد. بعداز این مشکلی که به سرم آمد، ملیحه قهر کرد و با اینکار خود زندگی‌ام را فلج کرده است.

 

او هنوز معتقد است که من با ان زن سروسری داشته‌ام و دوستم در حقم مردانگی کرده است تا زندگی‌مان خراب نشود. حدود یک ماه از این ماجرا می‌گذرد؛ خسته شده‌ام. گاهی می گویم چراباید به‌خاطر گناه ناکرده این‌قدر اذیت شوم؟

 

نمی دانم چه‌کار کنم! خانواده همسرم با حمایت‌هاي‌ بی‌حدواندازه از او و محبت زیادی زندگی‌ام را خراب کرده‌اند.

 

یکی از مدرسان مهارت‌هاي‌ زندگی در این‌باره گفت: مشکل این زن و شوهر جوان از دوران عقد ان‌ها و ناآگاهی از مهارت‌هاي‌ ارتباطی‌شان آغاز شده و شدت گرفته است.

 

عبدالرضا مجیدی افزود: محدودیت‌هاي‌ افراطی منجربه بدبینی میشود. از یک‌سو خواسته‌هاي‌ نابجا، بایدها و نبایدها و محدودیت‌هاي‌ بیش‌ازحد در زندگی از جانب زن یا شوهر منجربه پرورش حس سلطه‌گری همسر و سلطه‌پذیری اجتناب‌ناپذیر در فرد می شود و از طرف دیگر، افکار منفی، حس بی‌اختیاری و تحت سیطره‌بودن را شعله‌ور می کند. در این شرایط، فرد با بدبینی درصدد مقاومت برمی‌آید.

 

وی ادامه داد: گاهی پنهان‌کاری‌هاي‌ هرچند کوچک و پیش‌پاافتاده، بدگمانی و سوءظن را تشدید می کند. راه‌ حلی که در این رابطه بنظر می رسد این است که زوج‌ها سعی کنند از گمان‌هاي‌ بد و تعصب‌هاي‌ نادرست و خیال‌هاي‌ نابجا اجتناب کنند.

 

جدیدترین مطالب سایت