در یکی از روزهای زمستانی درتاریخ 20 بهمن 1402 جسد پسرجوانی که حدود 25 سال داشت در پارکینگ ساختمان در محدوده غرب تهران پیدا شد و سریعا گروه پلیس و تیم تحقیق جنایی راهی محل حادثه شدند و سپس با دیدن صحنه جرم و مقتول بعد از چندین ساعت بررسی، جسد را برای علت دقیق مرگ و تحقیقات بیشتر به پزشک قانونی انتقال دادند.
پزشک قانونی پس از تحقیقات کامل درباره جسد متوجه شدند که علت مرگ بر اثر ضربه جسم سخت بوده است که بر سر او وارد شده است و فرد دچار ضربه مغزی شده و احتمالاً به قتل رسیده است.
وقتی نظر حتمی متخصصان پزشک قانونی در دسترس قرار گرفت تیمی از بهترین کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ وارد عمل شدند و اولین کار با بازبینی دوربین های مدار بسته محل مورد نظر و اطراف خانه شروع کردند و در اولین صحنه ها متوجه شدند مقتول قبل از اینکه به پارکینگ برسد به سختی رانندگی میکرده و پشت فرمان حالت عادی نداشته است.
مرد جوان قبل از اینکه در پارکینگ خود فوت شود ملاقاتی با یک زن جوانی داشته است که او را هم میشناخته ،کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پس از دریافت این اطلاعات مهم، با کسب مجوزهای لازم قضایی بی درنگ راهی خانه زن جوان شدند و تنها متهم پرونده را در یک عملیات منسجم بازداشت کردند. و خیلی زود زن جوان شروع به اعتراف کار خود کرد و ماجرا از این قرار بوده است ؛چندی قبل با مقتول در فضای مجازی آشنا شدم و رابطهای میان ما شکل گرفت. روز حادثه او به خانه من آمد. و بهخاطر قرار ازدواج با یکدیگر درگیر شدیم که در یک لحظه کنترل خود را از دست دادم و با شیشه قلیان یک ضربه به سر او وارد کردم.
متهم در ادامه گفت؛ مرد جوان پس از این درگیری سوار ماشین خود شد و به سمت خانه اش حرکت کرد. من نیز ساعاتی بعد متوجه شدم فوت کرده است. خیلی ترسیده بودم و تمام وجودم می لرزید،به خاطر همین این موضوع را با هیچکس در میان نگذاشتم. بسیار زیاد پشیمان هستم و نمیخواستم دستانم به خون آلوده شود. و همه چیز در یک لحظه اتفاق افتاد و برایم غیر قابل باور است که من یک قاتل شده ام، با صدور قرار قانونی از سوی مرجع قضایی، متهم برای روشن شدن زوایای پنهان پرونده در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت و سیر مراحل قانونی پرونده در شعبه چهارم دادسرای امورجنایی، ادامه دارد.