بروزرسانی : 15 مرداد 1397

حامله شدن دختر 16 ساله توسط مرد شیطان صفت در هتل

حامله شدن دختر 16 ساله توسط مرد شیطان صفت در هتل

مرد شیطان صفت در هتل دختر 16 ساله را مورد تجاوز قرار داد.

ماجرای تلخ دختری که به زور توسط مرد 42 ساله شیطان صفت مورد تجاوز قرار گرفت و باردار شد .

1- حامله شدن دختر 16 ساله توسط مرد شیطان صفت در هتل

به گزارش تالاب ؛ یک مادر شیطان صفت، دختر 16 ساله اش را در هتل در اختیار مردان می گذاشت و این دختر 16 ساله باردار شد، جزئیات حاکی از این است که این مادر دختر خود را مجبور به تن فروشی می کرده است.

نوجوان 16 ساله ای که در شهر شهر دبی به اجبار مادرش به تن فروشی مشغول بوده دو ماهه باردار است. مادر پاکستانی 42 ساله دختر نوجوان خود را با رویای کار در یک سالن زیبایی به شهر شهر دبی می آورد.

حامله شدن دختر 16 ساله توسط مرد شیطان صفت در هتل

باردار شدن دختر 16 ساله توسط مرد شیطان صفت در هتل

اما به محض ورود در مقابل پدر خانواده اعلام میکند دخترش باید به تن فروشی مشغول شود. این مادر جنایتکار دختر خود را در ازای دریافت پول در اختیار مردان مختلف قرار می داده است.

به گزارش تالاب قربانی نخست از انجام درخواست مادرش سرباز زده، اما تحت فشار توهین ها و داد و فریاد مادرش مجبور به برقراری رابطه با مردان متعدد شده است. این مادر دخترش را از طریق یک خانم در هتلی که از قبل رزرو می شده به مدت 2 ساعت در اختیار مردان قرار می داده است.

مادر قربانی و یک تاجر 50 ساله پاکستانی هر دو با اتهام قاچاق انسان در دادگاه مواجه هستند. دختر نوجوان در مسیر هتلی در شارجه برای دیدار با یکی از مشتریان اش توسط پلیس بازداشت شده است.

پلیس، زنی که وی را تا هتل مشایعت می کرده را به دلیل تحت تعقیب بودن بازداشت میکند. به گزارش پزشکی قانونی، هیچ علائمی ناشی از آسیب جسمانی در بدن این دختر مشاهده نشده است.

حامله شدن دختر 16 ساله توسط مرد شیطان صفت در هتل

باردار شدن دختر 16 ساله توسط مرد شیطان صفت در هتل

مادر این نوجوان در طول تحقیقات اذعان داشته به عنوان خدمتکار مشغول به کار بوده، اما برای حل و فصل یک بدهی مالی به پول بیشتری نیاز داشته که مجبور شده از دخترش در یک خانه فساد استفاده کند.

سپس اعتراف کرده طلبکارش به همراه همسرش در مقابل مبلغ بدهی دخترش را برای برقراری رابطه در اختیار مردان می گذاشته است. بعلاوه طبق گزارش پزشکی این دختر 2 ماهه باردار و در یک بنیاد حمایت از زنان و دختران تحت مراقبت قرار دارد.

تجاوز جنسی به کودک 16 ساله


2- زن جوان شوهر چشم چرانش را به شکل فجیعی عقیم کرد

زنی که از چشم چرانی هاي شوهرش خشمگین و خسته شده بود، در ذهن خود مدت ها نقشه انتقام از شوهرش را می‌کشید و سرانجام موقعی که شوهرش خواب بود، او را از مردانگی انداخت و عقیم کرد! زن 36 ساله اي قزاقستان بدلیل حسادت و تعصب زیاد نسبت به دوست پسرش، او را از مردانگی انداخت.

زانا نورزانوا 36 ساله وقتی متوجه شد که نامزدش از چهره زیبای یک زن برای او تعریف میکنند، دست به اقدامی خوفناک زد. مرد جوان در حالیکه از چهره و ظاهر زیبای زن ناشناس و خواهر خود صحبت می‌کرد ، متوجه نبود که زانا در حال نقشه کشیدن برای او است. شب شده بود که زانا با قرص هاي خواب آور او را بیهوش کرد سپس با چاقو او را ناقص کرد.

حامله شدن دختر 16 ساله توسط مرد شیطان صفت در هتل

وقتی که زن جوان خون ریزی‌اش را دید و خیالش آسان شد با اتومبیل، مرد بیچاره رابه بیمارستان رساند و کارکنان آن جا وقتی موضوع را متوجه شدند با پلیس تماس گرفتند و او را تحویل دادند. پزشکان سعی کردند قسمت بریده شده بدن مرد بیچاره را پیوند بزنند اما جراحت به حدی زیاد بوده که امکانپذیر نشده است.

زن جوان در حالیکه به 6 سال زندان محکوم شده بود در اعترافاتش به پلیس گفته که از این‌که چنین انتقامی گرفته است، نادم و پشیمان نیست، بلکه با آسودگی خاطر که دوست پسرش عقیم شده و قادر نیست با زن دیگری رابطه داشته باشد ، می‌تواند در زندان آسان زندگی کند.

ادب کردن مرد چشم چران توسط همسرش


3- چند روز بعد ازدواجم بود که مچ شوهرم را در اتاق خواب خواهرم گرفتم

چشم‌هایم را بستم و ازدواج کردم، خیلی هم‌ خوشحال بودم. پدرم نیز کلاه خودش را کج گذاشته بود و بادی به غبغب می‌انداخت و می‌گفت خیالش از این وصلت و آینده من راحت است.

او معتقد بود عروس یک خانواده اسم و رسم‌دار و ثروتمند شدن‌؛ بخت و اقبال بلند میخواهد که نصیب هرکسی نمی‌شود. خانواده‌ام دست به جیب شدند و جشن با‌شکوهی برای مراسم عقد‌کنان ما برگزار کردند.

حامله شدن دختر 16 ساله توسط مرد شیطان صفت در هتل

خیانت شوهر به همسر

من هم غرق رؤیاهایم شده بودم و خودم را خوشبخت‌ترین عروس دنیا میدیدم. اما این احساس خوشبختی و سعادت عمری نداشت و کوتاه‌تر از آن چیزی بود که فکرش را می‌کردم. چهار روز از عقدمان گذشته بود. همسرم گوشه‌گیر و منزوی بود و انگار حرفی برای گفتن نداشت.

از رفتارهای همسرم شاکی شده بودم و موضوع را به خواهر و مادرم اطلاع دادم. پدرم خودش را قاطی ماجرا کرد و گفت این نوع رفتارها مخصوص افراد با‌کلاس است و چند ماه که بگذرد تو هم مثل ان‌ها خواهی شد.

نمی دانستم چه بگویم و فقط به این موضوع فکر میکردم که به پشتوانه پول و دارایی پدر شوهرم میتوانم آینده‌ای درخشان داشته باشم و همین مسئله مرا آرام می‌کرد. دو هفته از ازدواجمان گذشته بود که خواهر بزرگم ما را به خانه‌اش دعوت کرد.

همسرم راضی نمی‌شد به این میهمانی بیاید. اصرار مادرش و سماجت من باعث شد راه بیاید و خواسته‌ام را بپذیرد.شوهرم گوشه‌ای نشسته بود و با گوشی تلفن همراهش ور می‌رفت. خواهرم و شوهرش از این رفتار او شاکی شده بودند اما به خاطر من چیزی نمی‌گفتند.

به گزارش تالاب چند روز از این میهمانی گذشت که مادرم با مقدمه‌ چینی سر صحبت را باز کرد و گفت: ان شب که خانه خواهرم بودیم یک رشته زنجیر و پلاک طلا در خانه ان‌ها گم شده است. من با شنیدن حرف‌های مادرم از کوره در رفتم و بلافاصله با خواهرم تماس گرفتم. متأسفانه احترام خواهر بزرگم را زیر پا گذاشتم.

هر چه به دهانم رسید نثارش کردم و گفتم دیگر پا به خانه‌اش نخواهم گذاشت. این اولین مسئله جدی زندگی‌مان بود که منجر به ناراحتی و تنش شد. چند ماه بعد در مراسم جشن تولد مادرم حلقه انگشتری گران قیمت همسر برادرم گم شد. خانواده‌ام میخواستند موضوع را مخفی کنند اما مادرم در همان جلسه به داخل اتاق صدایم زد و مرا در جریان قرار داد که چه اتفاقی افتاده است.

حامله شدن دختر 16 ساله توسط مرد شیطان صفت در هتل

خیانت شوهر به همسر

من به روی شوهرم نیاوردم اما آخر شب از داخل جیب لباسش انگشتر را که در لایه داخلی لباس مخفی کرده بود پیدا کردم. انگشتر را بی‌صدا به مادرم دادم و چیزی نگفتم. صبح روز بعد او در حالی‌که به‌هم ریخته بود به خانه پدرش برگشت.

از آن روز فکر من و مادر و پدرم حسابی مشغول شده بود. در میهمانی دیگری که دو هفته بعد در خانه‌ خواهرم برگزار کردیم مچ همسرم را در حال خالی کردن جیب‌های کت لباس شوهر‌خواهرم در اتاق خواب گرفتیم.

دستش رو شده بود و دیگر نمی‌توانست حرفی بزند.با روشن‌شدن این واقعیت تلخ‌؛ شوهرم صادقانه اعتراف کرد به سیگار و مواد‌مخدر اعتیاد دارد و طلاهای سرقتی را با مواد عوض میکند. انگار دنیا روی سرم خراب شده بود. چشمانم سیاهی می‌رفت و داشتم خفه می‌شدم. به کلانتری رفتم و کارشناس اجتماعی کلانتری من را به مرکز مشاوره آرامش پلیس خراسان رضوی معرفی کرد.

دلم برایش می‌سوخت و حتی گفتم حاضر هستم کمکش کنم تا اعتیادش را ترک کند. پدر و مادرش هم نگرانش هستند. اما افسوس که به هیچ صراطی مستقیم نیست و می‌گوید اصلا نمی خواهد در قید و بند زندگی مشترک باشد. از حق و حقوقم گذشتم و مهریه‌ام را بخشیدم و بی‌سرو صدا طلاق گرفتم.


4- زن تحصیلکرده به عنوان مسافر شیطانی سوار اتومبیل های‌ مدل بالا می شد

زن و مرد معتاد که فرش‌های ابریشمی گران قیمت خانه‌ای را دزدیده بودند؛ بازداشت شدند و به دزدی‌های سریالی‌شان اعتراف کردند. از چندی پیش ماموران کلانتری 118 ستارخان از فعالیت زن و مرد جوان معتاد و سابقه‌ داری با خبر شدند که با ورود به خانه‌ های مردان اغلب مجرد اموال آن ها را سرقت میکنند.

آنها تحت تعقیب پلیس بودندو زمانی که قصد فروش دو تخته فرش ابریشمی و اقلام قیمتی را داشتند، شناسایی و بازداشت شدند.

حامله شدن دختر 16 ساله توسط مرد شیطان صفت در هتل

مسافر شیطانی سوار خودرو

تحقیقات پلیسی نشان می‌داد متهمان مهندسی خوانده‌اند. زن 30 ساله به افسر تحقیق گفت: مدرک کارشناسی معماری دارم. 10 سال است که معتاد به شیشه و هروئین هستم.

به گزارش تالاب در یک شرکت معماری کار میکردم اما به خاطر اعتیادم اخراج شدم. در یک مهمانی با پوریا آشنا شدم. او نیز معتاد به شیشه بود و باهم سرقت‌ها را انجام می‌دادیم. در جریان تحقیقات، پوریا که مهندس برق بود نیز گفت:

حامله شدن دختر 16 ساله توسط مرد شیطان صفت در هتل

مهری به‌عنوان طعمه‌ سوار اتومبیل های‌ مدل بالا شده و به خانه‌های افراد پولدار راه پیدا می‌کرد. بعدبا نوشیدنی مسموم ان ها را بیهوش کرده و با ورود به ان خانه‌ها اموال قیمتی و فرش‌هایشان را سرقت میکردیم.

او حتی یک روز با مرد 37 ساله‌ای که چند تخته فرش ابریشمی نفیس و اشیای گران‌قیمت آنتیک در خانه داشت، طرح دوستی ریخت با آبمیوه مسموم وی را بی‌هوش و همراه من اموال وی را سرقت کرد.


5- مدونا 55 ساله با جوان 26 ساله در حالت بدی در یک رستوران دیده شدند

حامله شدن دختر 16 ساله توسط مرد شیطان صفت در هتل

مدونای 55 ساله خواننده و بازیگر معروف جهان با رقصنده 26 ساله هلندی تیمور استفنس در حالی‌که معاشقه می کردند در رستوران ono در روتردام دیده شدند.

به گزارش تالاب : کارکنان این رستوران به برنامۀ تلویزیونی گفته اند که ان ها باهم بسیار صمیمی بودند و از باهم بودنشان لذت می بردند. کریسمس گذشته تیمور به همراه مدونا و فرزندانش برای تعطیلات به پیست اسکی gstaad در سوییس رفته بودند.

حامله شدن دختر 16 ساله توسط مرد شیطان صفت در هتل

در بسیاری از رسانه ها از تیمور به عنوان «مرد جوانی که رابطه نزدیک با یک زن مسن تر دارد» نام برده شده است. گفتنی است مدونا از چند هفتG پیش رابطه اش را با دوست پسر 28 ساله پیشینش پایان داده و این امکان وجود دارد که با تیمور رابطۀ تازه ای را آغاز کند.


6- روزی 30 بار به من تجاوز می شد

دخترک وقتی 11 ساله بود تصور نمی کرد در پی محبتهای بی دریغ پسر 22 ساله ای که باو میگفت عاشقش است ، چه نقشه ای نهفته باشد . به گزارش تالاب اگر خودش نمیگفت باورت نمیشد تنها 15 سال داشته باشد . رنجهای او اما از سنش بزرگترند

کارلا خاسینتو میگوید «دختران زیر سن قانونی اغفال شده و از خانواده‌هایشان دور نگه داشته میشوند. گوش دادن به حرف‌هایم کافی نیست. شما باید درک کنید چه اتفاقاتی در آن چهار سال به سر من آمد و چشمانتان را خوب باز کنید.»

43200 بار به من تجاوز شد

تالاب : کارلا خاسینتو در باغی ساکت و آرام نشسته است. او به گل و گیاه باغ می‌نگرد و صدای همهمه‌ی مردم را از پشت پرچین باغ می‌شنود. کارلا به چشم‌های من خیره می شود و با صدایی لرزان می‌‎گوید: 43200 بار.

رقم 43200 بار همان رقم تخمینی او در مورد دفعاتی است که توسط قاچاقچیان انسان مورد تجاوز قرار گرفته است. او می‌گوید که روزی 30 بار، در هفت روز هفته و به مدت چهار سال. 

داستان او روایتگر وقایع تلخ قاچاق انسان در ایالات متحده و کشور کشور مکزیک است؛ اتفاقی تلخ که زندگی هزاران دختر مکزیکی مانند کارلا را تحت شعاع خود قرار داده است.

حامله شدن دختر 16 ساله توسط مرد شیطان صفت در هتل

قاچاق انسان به تجارتی سودآور بدل شده و مرز هم نمی‌شناسد. کار تا جایی پیشرفته که شهرهای کشور کشور کشور مکزیک به شهرهای آتلانتا و نیویورک متصل شده‌اند.انگشت اتهام مقامات ایالات متحده و کشور کشور مکزیک شهری در نواحی مرکزی کشور کشور مکزیک را نشانه رفته است که به عقیده آن‌ها، مرکز اصلی باندهای قاچاق انسان است. قربانیان زن قاچاق انسان، پیش از ورود به عرصه روسپیگری، به این شهر می روند. نام این شهر «تنانسینگو» است.

تنانسینگو، محل تلاقی قاچاقچیان انسان در کشور کشور مکزیک

این شهر به روسپیگری شهرت دارد .جمعیت این شهر حدود 13 هزار نفر است. سوزان کاپج، سفیر بین‌الملل وزارت امور خارجه کشور کشور آمریکا در بخش مبارزه علیه قاچاق انسان، میگوید که دلیل اصلی شهرت این شهر بحث روسپیگری آن است.

حامله شدن دختر 16 ساله توسط مرد شیطان صفت در هتل

کاپج میگوید: «فعالیت اصلی این شهر همین است. روسپیگری صنعت اصلی شهر است. با این حال، در نواحی کوچکتر روستایی، دختران جوان هیچ اطلاعی از شهرت اصلی شهر تنانسینگو ندارند. بنابراین، آن‌ها نسبت به مردانی که از این شهر به محل زندگی‌شان می‌روند، مشکوک نمی‌شوند.

آن دختران نگون‌بخت فکر میکنند که آینده‌ی روشنی با آن شخص خواهند داشت. آن‌ها فکر می‌کنند که عاشق شده‌اند. تقریبا تمام قربانیان قاچاقچیان انسان در این شهر همین داستان را روایت می‌کنند.»

بدرفتاری از پنج سالگی

کارلا میگوید که از همان سن پنج سالگی مورد سو استفاده قرار می‌گرفته و مادرش هم زیاد اهمیتی به او نمی‌داده است. او میگوید: «نابهنجاری رفتاری در خانواده ما وجود داشت. من از سن پنج سالگی توسط یکی از اقوام مورد سو استفاده و بدرفتاری قرار می‌گرفتم.»

او در سن 12 سالگی هدف یک باند قاچاقچیان انسان قرار گرفت؛ مردی که با مهربانی با او صحبت میکرد و ماشین زیبایی داشت.کارلا میگوید که روزی در ایستگاه متروی مکزیکوسیتی منتظر دوستانم بودم که پسربچه‌ی شیرینی فروشی پیش من آمد و گفت شخصی برای من یک بسته شکلات به عنوان هدیه فرستاده است. کارلا می‌‎گوید که پنج دقیقه بعد مردی پیش من آمد و گفت که فروشنده‌ی خودروهای کارکرده است.

آن مرد از دوران کودکی خود حرف زد و گفت که او هم مورد سو استفاده قرار گرفته است. همین حرف‌ها بود که یخ ملاقات نسبتا عجیب ما را آب کرد.

او مردی مودب و مهربان به نظر رسید. آن‌ها شماره تلفن همدیگر را گرفتند و یک هفته آن مرد با کارلا تماس گرفت. کارلا سر از پا نمی‌شناخت. او به کارلا پیشنهاد داد که با خودروی قرمز و سرعتی‌اش به نزدیکی شهر «پوئبلا» سفر کنند.کارلا میگوید: «وقتی اتومبیل وی را دیدم، اصلا باور نمی‌کردم. من از دیدن همچنین ماشینی شگفت زده شده بود. برایم جالب بود. او به من گفت که سوار ماشینش شوم و دوری بزنیم.»

پرچم‌های سرخ رنگ

آن مرد 22 ساله تقریبا 10 سال از کارلا بزرگتر بود. طولی نکشید که او رضایت کارلا را جلب کرد. کارلا چند شب قبل از آن روز، کمی دیرتر از معمول به خانه رفت، ولی مادرش در را بر روی او باز نکرد.

او میگوید: «روز بعد از تماسش، همراه او رفتم. من سه ماه با او زندگی کردم و او در تمام آن مدت با من با مهربانی رفتار کرد. او عاشق من بود، برایم لباس میخرید، به من توجه می‌کرد، برایم کفش میخرید، گل، شکلات، هر چه که دوست داشتم برایم میخرید.»

اما همۀ ی جا پر از پرچم‌های سرخ رنگ بود.

کارلا میگوید که آن مرد حدود یک هفته وی را در آپارتمان محل زندگی‌شان تنها گذاشت. اقوام او همراه با چند دختر هر هفته به آپارتمانشان می‌رفتند. کارلا یک‌بار شهامت به خرج داد و از آن مرد پرسید که آن‌ها چه می خواهند که این قدر به آپارتمانشان می‌آیند. او نیز در جواب صادقانه گفت: «آن‌ها روسپی هستند.»

حامله شدن دختر 16 ساله توسط مرد شیطان صفت در هتل

کارلا میگوید: «چند روز بعد همۀ ی چیز تغییر کرد. او به من گفت که باید وارد این راه شوم و تمام چیزهای مربوط به آن را به من گفت.»

چهار سالِ جهنمی

آن روزها، آغاز چهار سال جهنمی بود. اولین تجربه‌ی روسپیگری او در شهر گوادالاخارا، یکی از بزرگ‌ترین شهرهای کشور کشور مکزیک، اتفاق شد. کارلا میگوید: «من از ساعت 10 صبح تا نیمه‌های شب مشغول این کار بودم. یک هفته آنجا بودیم. خودتان حساب کنید: 20 بار در روز، برای یک هفته. بعضی از مردها به من می‌خندیدند، چرا که من گریه میکردم. من باید چشمانم را می‌بستم تا نبینم چه اتفاقی رخ میدهد.»

کارلا به چند شهر دیگر هم رفت. هیچ روز تعطیلی یا استراحتی برای او وجود نداشت. کارلا می‌گوید که روزی 30 مرتبه باید تن به این ذلت می‌داد.

فرزند ناخواسته

یک روز پلیس وارد هتل شد. پلیس همۀ ی‌ی مردان را بیرون کرد و درب هتل را بست. کارلا فکر میکرد که شانسشان زده که پلیس برای نجات آن‌ها سرزده است.اما او اشتباه میکرد. حدود 30 افسر پلیس وارد آنجا شدند و تمام دخترها و زن‌ها را به اتاق‌های هتل بردند و از آن‌ها فیلم‌های نامناسب تهیه کردند. افسران پلیس به دختران و زنان گفتند که اگر کاری که آن‌ها می خواهند را انجام ندهند، فیلم‌ها را به دست خانواده‌هایشان خواهند رساند.

تصور باردار شدن در زندگیِ کابوس‌ وار کارلا بدترین اتفاق ممکن بود

کارلا که آن موقع 13 سال داشت، میگوید: «آن‌ها چندش آور بودند، چون می‌دانستند سن ما پایین‌تر از سن قانونی است. ما بزرگ نشده بودیم. چهره‌های نگران و مضطربی داشتیم.دختری بین ما بود که تنها 10 سال داشت. بعضی از دختران گریه می‌کردند. آن‌ها به افسرها گفتند که سنشان خیلی پایین است، اما آن‌ها توجهی نکردند.»

او اما در 15 سالگی صاحب یک دختر شد. یکی از دلال‌های هتل پدر دختر کارلا بود. آن دختر حتی کار را بدتر کرده بود، چرا که کارلا می‌دانست اگر به امیال و خواسته‌های آن مرد تن ندهد، او بدون شک بلایی سر دخترش خواهد آورد. آن مرد یک ماه پس از به دنیا آمدن نوزاد، وی را از مادرش جدا کرد و کارلا تا یک سالگی دخترش وی را ندید.

کارلا خاسینتو در نهایت در سال 2006 و در جریان یک عملیات ضد قاچاق انسان در مکزیکوسیتی آزاد شد.چهار سال رقت بار سرانجام به پایان رسید. چهار سالی که هر روزش برای او مانند شکنجه بود. او هنگام آزادی همچنان زیر سن قانونی قرار داشت. درست است که او آزاد شده، اما خاطرات و اتفاقات آن چهار سال تا آخرین روز زندگی همراه کارلا خواهد بود.

سی ان ان به طور مستقل بخش‌هایی از داستان کارلا را تایید میکند. ما پس از آزادی او با گروه «متحد علیه قاچاق انسان» و یکی از مقامات ارشد پناهگاه «مسیر خانه» که پس از آزادی یک سال میزبان کارلا بود، صحبت کرده‌ایم. به دلیل ماهیت پرونده‌های قاچاق انسان، بررسی صحت تمام اتفاقات مقدور نیست.

چشمانتان را باز کنید

کارلا در حال حاضر 23 سال دارد. او حامی گردهمایی‌های ضد قاچاقچیان انسان است و داستانش را در کنفرانس‌ها و همایش‌ها تعریف میکند. او در ژوئیه سال جاری میلادی، داستانش را در واتیکان برای پاپ فرانسیس هم تعریف کرد. کارلا در ماه مه در کنگره ایالات متحده حاضر شد و برای آن‌ها نیز صحبت کرد.

پیام کارلا واضح است: قاچاقچیان انسان و روسپیگری اجباری همچنان در دنیا رخ می‌دهد و آمار آن رو به افزایش است.او میگوید: «دختران زیر سن قانونی اغفال شده و از خانواده‌هایشان دور نگه داشته میشوند. گوش دادن به حرف‌هایم کافی نیست.

شما باید درک کنید چه اتفاقاتی در آن چهار سال به سر من آمد و چشمانتان را خوب باز کنید.»کارلا می‌گوید که اگر اقدامی صورت نگیرد، هزاران دختر مانند او درگیر باندهای قاچاقچیان انسان شده و هزاران بار مورد تجاوز قرار خواهند گرفت.

رابطه زشت مدونا در رستوران… از دیگر مطالب ما در پایین دیدن نمایید. (حامله شدن دختر 16 ساله توسط مرد شیطان صفت در هتل)

جستجو در تالاب
جدیدترین مطالب سایت