زمستان ِ من
مُردادی بود
که تمام تنم
لرزید از رفتنت…!
زمستان باشد
و نم باران چاے داغ
و بوے هیزم سوخته…
گاهے
از همه دنیا یہ فنجون چاے میخواے
و یہ دلِ خوش
سلام. صبحتون بخیر
از رفتن پاييز غصه نخور!
زمستان برای ما دلتنگها
فصل زيباتری ست
باران نمی بارد
تا بوی هيچ خاطره ای بلند نشود…
بعد از او ؛
بهمن و اسفند چه فرقی دارند؟
از همان روز که او رفت
زمستان آمد..
زمستان بود وُ…
برف بود وُ…
سرما بود…
زمستانی که جز خاطراتِ محوِ تو…
دلم گرمِ هیچ ردپایی نبود…
حتما بخوانید: دلنوشته های عاشقانه و زیبای زمستان (متن زیبای زمستانی)