وای اگر امروز جنگیدن
به مـن واجب شود
وای اگر کربلا خیبر شود
زینب کبری علی بن ابیطالب شود
وای اگر کربلا خیبر شود
باز در خاطرهها
یاد تـوای رهرو عشق
شعله سرکش آزادگی افروخته است
یک جهان
بر تـو و بر همت و مردانگیات
از سر شوق و طلب
دیده جان دوخته است
اشکم ز هجر روی تـو خوناب شد حسین
مویم ز غصه رشتهی مهتاب شد حسین
هر جا کنار آب نشستم ز داغ تـو
از بس که سوختم جگرم آب شد حسین
هر جا که میروم ز غمت دیده پر نم است
هر ماه مـن ز داغ تـو ماه محرم است
عمری گریستم که موظف به گریهام
گر نُه فلک به گریه شود باز هم کم است
ماه عاشق شدن رسید از راه
همه ی ی جا مثل کربلا شده است
بوی اسفند روضه می آید
همه ی ی ی دردها دوا شده است
حتماً بخوانید: عکس پروفایل محرم | عکس ویژه ماه محرم | عکس نوشته محرم
علم و بیرق حسین سلام
دل مـا را به وجد آوردید
علم و بیرق حسین سلام
خستگی از تنم در آوردید
علم و بیرق آمدم ده شب
چون ملائک کنارتان باشم
کاش مـن هم همیشه مثل شما
وقف آقای مهربان باشم
عکسهای ماه محرم جدید + عکس نوشته محرمی و کربلا برای پروفایل
عکس نوشته محرم نزدیکه
روسیاه ام بدم ولی هستم
نوکر مهربان ترین آقا
مـن به دردش نمیخورم اصلا
او جوابم نمی کند امّا
مهربان است و در حسینیه اش
همـه را راه می دهد هرسال
مهربان است و سفره اش حتّی
پهن شد در قیامت گودال
هر چـه صدای گریه شود بیشتر بلند
در هیئت بهشت شود این خبر بلند
بر درب خانه ها همه ی ی پرچم گذاشتند
جانم، که نام تـو شده از هر گذر بلند
پوسیده است پرچم کفر و هزار سال
این پرچم عزای حسین است سربلند
زهرا دم حسینیه چشم انتظار ماست
پس ناله های او شود از پشت در بلند
نوحو علی الحسین دم روضه های ماست
فابک علی الحسین شد از چشم تر بلند
هرشب به روی تربت تـو سجده کرده ایم
با گریه می کنیم سر خود سحر بلند
نوکر زمین فتاده ولی اهل روضه را
از خاک کرده فاطمه با یک نظر بلند
جان را میان صفحۀ مقتل گذاشتیم
آنجا که روی نیزه شده چند سر بلند
زهرا نشسته بود دم قتلگاه و بعد
میشد عصا زِ دامن چندین نفر بلند
60 عکس پروفایل محرمی برای تلگرام و اینستاگرام
نعره حیدری ام
تیزتر از شمشیر است
مـن خودم یار توام
دختر شیر به میدان بزند
چون شیر است
عطری که از حوالی پرچم وزیده است
مـا را به سمت مجلس آقا کشیده است
از صحن هر حسینیه تا صحن کربلا
صد کوچه بازکنید محرم رسیده است
خبر آمد ز مهی بوی خدا می آید
ماه داغ دل مـا غرق نوا می آید
دل ببازید عزیزان که زمان الم است
ماه اشک و الم و کرب و بلا می آید
پرسیدم ازحلال ماه:
چرا قامتت خم است؟
آهی کشید و گفت:
که ماه محرم است
گفتم: که چیست محرم؟
با ناله گفت:
ماه عزای اشرف اولاد آدم است.
اى که دلها همه ی یی از داغ غمت غمگین است
وى که از خون تـو صحراى بلا رنگین است
نرود یاد لب تشنهات از خاطرهها
هر که را مىنگرم از غم تـو غمگین است
در محرم، مردمان خود را دگرگون می کنند
از زمین آه و فغان را زیب گردون میکنند
گه به یاد تشنه کامان زمین کربلا
جویبار دیده را از گریه جیحون می کنند
استوری محرمی
اینکه خود تشنه
ولی جرعه ای از آب نخورد
تا ابد در نظر عشق، معما آمد
دست و مشک و علم افتاد
ولیکن سقا سربلند است
در ان لحظه که زهرا آمد