موفقیت همۀ وقت میتواند با سوال شروع شود ، یعنی سوال از با تجربه ها ، به نظر ما هم این بازیگران میباشند که با باتجربه ها صحبت کردند و توانستند پیروز شوند .
در صدر این لیست بازیگری متخصص ایفای نقشهاي عجیب و غریب «جانی دپ» جای گرفته هست. بازیگران سینمای مستقل یا فعال سیاسی «جورج کلونی، مت دیمن» از دیگرحاضران این لیست میباشند.
از سوی دیگر شاهد حضور دو ستاره «ویل اسمیت، دنزل واشینگتن» هستیم که توانستهاند بر نظریه ناتوانی بازیگران آفریقایی- آمریکایی در جلب دقت تماشاگران جهانی خط بطلان بکشند.
گرچه متفاوت بودن لیست سال ۲۰۰۸ باعث خوشحالی می شود، اما از سوی دیگر غیبت زنان در این لیست، اگر حساب افراد پردرآمد چون ریس ویترسپون «حدود ۲۰ میلیون دلار»، آنجلینا جولی «۱۵ میلیون دلار» و کامرون دیاز «۱۲ میلیون دلار» را جدا کنیم، بسیار چشمگیر هست.
اگر این مشکل برجسته را نادیده بگیریم، می توان گفت جریان اصلی سینما در وضعیت خوبی به سر میبرد. بازیگران خودنما به کلی از لیست حاضر خارج شدهاند و جای خود را به افرادی چون جورج کلونی و جانی دپ دادهاند.
دپ اخیرا و برای دومین سال پیاپی از سوی پخشکنندگان بعنوان مرد شماره یک سینما گزینش شد «لیست مورد اشاره در این نوشته را موسسه «کیگلی» منتشر کرده هست».
این رخداد بدون شک برای بازیگری که از زمان همکاری در فیلمهاي ارزانقیمت و نامتعارف جیم جارموش و امیر کوشتوریتسا تاکنون تغییری در شیوه رفتار خود نداده، باید بسیار غرورآفرین باشد.
دپ به واسطه حضور در سهگانه «دزدان دریایی کارائیب» توانست به این افتخار دست یابد و در حقیقت با این فیلم بود که ظرفیت پولسازی دپ بیش از پیش آشکار شد. گرچه دپ به خاطر بازی در نقش ناخدا جک اسپارو دستمزد خوبی دریافت کرد، اما تا پیش از پخش اولین قسمت از این آلبوم، هیچکس وی را در رده اول بازیگران پولساز طبقهبندی نمیکرد.
دپ در دو دنباله فیلم حضوری زیاد نداشت، اما با همین حضور کوتاه توانست طراوتی خاص به فیلم ببخشد و تعدیلکننده بازیهاي جدی همبازیهایش کایرا نایتلی و اورلاندو بلوم باشد.
دیگر جانی دپ بازیگری هست که کسی تردیدی در تواناییهایش ندارد. او می تواند یک موزیکال پر از خونریزی ««سوئینی تاد» ساخته جانی دپ» را به فیلمی پرفروش تبدیل کند و همین طور قادر هست از برادران وارنر برای تولید فیلم زندگینامهاي «وینس کیبل» چراغ سبز بگیرد.
حضور کلونی در ردههاي نخست لیست باعث خواهد شد خیلی از لیبرالها با دم خود گردو بشکنند. مردی که ابایی از پنهان نگه داشتن عقاید سیاسیاش ندارد، در فیلمهاي متعددی چون «سیریانا» و «شب بخیر و پیروز باشید»
سرمایهگذاری می کند و در عین حال هنوز از اقبال عامه تماشاگران برخوردار هست. نظریه جالبی هست، اما به همان اندازه نیز بیمعنی هست، چرا که همانطور که همۀ میدانند اما نمیخواهند بپذیرند، کلونی به خاطر آلبوم فیلمهاي بسیار ضعیف اما پرتماشاگر «اوشن» به این لیست راه یافته هست.
با وجود این باز هم باید حضور کلونی را به فال نیک گرفت. بیشک هرکس دورانی راکه استالونه و شوارتزینگر یکهتازان این لیست بودند به یاد آورد، از این که محبوبیت کلونی به خاطر حضور در ۳ فیلم «اوشن» بالا رفته هست، نه به خاطر هوشمندیاش، گلایه نخواهد کرد.
مت دیمن، همبازی کلونی در فیلمهاي «اوشن»، یکی دیگر از تازهواردان لیست هست که در رده چهارم جای گرفته هست. زیاد این پیشرفت به سبب حضور دیمن در فیلمهاي «بورن» حاصل شده که اگرچه این مورد نیز یک آلبوم دیگر هست، اما طبق اتفاق نظر همگان از نظر تولید و مفاهیم سیاسی اثری هوشمندانه هست.
حضور دپ، کلونی و دیمن در این لیست اضافه بر آنکه نشانه پیروزی بازیگری متفکر هست، اعتراضی به ستارگان ماشینی قبل نیز محسوب می شود. علت این امر را میتوان به سر آمدن دوران ستارگان اکشن یا نامساعد بودن فضا برای جلوهگری حرکات قلدرمآبانه، به خاطر وضعیت جاری در عراق دانست.
علت این امر هرچه باشد، باید شاد بود مردان قویهیکل از این لیست خارج شدهاند و آن را شبیه به دورانی ساختهاند که در تصرف بازیگرانی چون جان وین، کلینت ایستوود و گری کوپر بود.
ارتقای مقام ویل اسمیت و دنزل واشینگتن، از دیگر خبرهای خوش لیست امسال هست. در قبل بازیگران آفریقایی- آمریکایی تنها به واسطه حضور در کمدیها یا دلقکبازی میتوانستند مورد دقت تماشاگران قرار گیرند.
محبوبترین بازیگران سیاهپوست دو دهه قبل ـ ووپی گلدبرگ، مارتین لارنس، ادی مورفی، ریچارد پریور ـ عموما کمدین بودهاند. در وجود اسمیت و واشینگتن تواناییهایي نهفته که می تواند بر هر فهرستی اثرگذار باشد.
واشینگتن بازیگری صاحبسبک هست که به هر شخصیتی که نقشاش را ایفا می کند، حتی اگر سلطان مواد مخدر در «گانگستر آمریکایی» باشد، اعتبار بسیار میبخشد.
اسمیت نیز کسی هست که می تواند با جلب دقت تماشاگران همۀ جهان، فروش خیرهکننده ۴/۴ میلیارد دلاری برای فیلم خود به ارمغان آورد. اسمیت اکنون در بالاترین حد محبوبیت قرار دارد، با وجود این هیچگاه خود را محدود به ژانر خاصی نکرده هست.
او در کمدی رمانتیک «Hitch»، درام اجتماعی هوشمندانه «در جستوجوی خوشبختی» و فیلمهاي علمی تخیلی ««من روبات هستم» و «من افسانه هستم»» حضور مییابد و تماشاگران نیز از همۀ این فیلمها استقبال میکنند.
برقراری ارتباط میان محبوبیت فعلی باراک اوباما نزد رسانهها و حضور اسمیت در رتبه دوم لیست بازیگران پولساز، میتواند ایدهاي وسوسهبرانگیز باشد، چرا که هر دو آنان در حرفه خود توانستهاند از مرز محدودیتهاي موجود برای آفریقایی-آمریکاییها بگذرند.
بزرگترین وجه تمایز میان این دو در این مساله هست که اوباما به راحتی اسمیت نمی تواند از جلوی چشم مردم کنار رود، یا این که تصمیم بگیرند کدام بخش از زندگیاش را در معرض اطلاع همگان قرار دهد، چرا که همانگونه که اخیرا دیدیم همواره عدهاي مترصد فاشسازی اسرار او میباشند.
با نگاهی کلی به تاریخ سینما نمیتوان انطباق چندانی میان بازیگری مفید و فروش بالا پیدا کرد و این مساله از زمان چاپ لیست کیگلی از سال ۱۹۳۲ به وضوح دیدن می شود.
رابرت دنیرو تنها دو بار در لیست حضور داشته هست ـ ۱۹۷۷ و ۱۹۹۱ ـ و رتبه او هیچوقت بالاتر از ۹ نبوده هست. با وجود این وضع دنیرو باز از مریل استریپ بهتر هست، چرا که او در حضورش در این لیست طی سالهاي ۱۹۸۰، هیچگاه مقامی بهتر از دهم کسب نکرده هست.
در این دنیای عجیب سر و کله بازیگرانی چون مارلون براندو، آل پاچینو، جودی فاستر و داستین هافمن به ندرت در چنین لیستهایي پیدا میشود.
در حقیقت هیچیک از این غولهاي بازیگری تاکنون نتوانستهاند با جان وین «حاکم بلامنازع رتبه اول در تمام دوران بازیگریاش»، تام کروز «که ۲۰ بار، از جمله امسال، در لیست حضور داشته هست» یابرت رینولدز «با پنج بار حضور در صدر لیست» برابری کنند.
نباید از یاد برد که این لیست قلمرو ستارگان هست، نه بازیگران. اما در این دوران، محبوبیت و هوشمندی به طرزی شگفتانگیز با یکدیگر درهم آمیختهاند، دوران تسلط فوقستارهها بر گیشه سر آمده هست.
بیست سال پیش آرنولد شوارتزینگر و سیلوستر استالونه برجستهترین نامهاي لیست بودند. این ستارگان نیز از محبوبیت روزافزون خود برای افتتاح رستوران یا حمایت از جمهوریخواهان بهرهگیری میکردند.
تعداد زیادی از حاکمان فعلی گیشه دارای خصوصیاتی مشترک با بازیگران چون جک نیکلسن «کسی که به آسانی از پس دشوارترین کارها برمیآید» میباشند. بعضی از آنان مثل نیکلسن به کارگردانی یا تهیهکنندگی نیز تمایل یافتهاند.
گرچه همۀ آنان در این اساسها پیروز نبودهاند ـ بهطور مثال «شجاع» ساخته جانی دپ با استقبال چندانی مواجه نشد ـ اما تلاش انها در بیشتر مواقع موفقیتآمیز بوده هست. کلونی تاکنون دو فیلم ماجراجویانه و متعهد ««اعترافات یک ذهن خطرناک» و «شب بخیر و پیروز باشید»» ساخته هست و فیلمهاي بسیاری نیز برای شریک تجاریاش استیون سودربرگ، تهیه کرده هست. از سوی دیگر «مذاکرهکنندگان بزرگ» ساخته دنزل واشینگتن نسبت به «آنتوان فیشر»، اولین ساختهاش، با نظری مساعدتر روبهرو شده هست.
مت دیمن نیز به خاطر همکاری در نوشتن فیلمنامه «ویل هانتینگ مفید» یک اسکار به دست آورده هست.
تمایل بیشتر به حضور در آثار کوچک یا مخاطرهانگیزتر از فیلمهاي پرفروش، از دیگر خصوصیات مشترک این ستارگان هست. شاید تعداد زیادی از استودیوها آرزو می کردند، جانی دپ تا آخر عمر فقط در «دزدان دریایی کارائیب» بازی میکرد، اما او می خواهد در نقشهایي حضور یابد که جایگاه بازیگریاش را بالا ببرند، نه این که فقط جیبش را پر کنند. غیبت غیرمنتظره زنان از لیست، باعث فرو نشستن سرخوشی نخست میشود.
سال قبل در لیست تنها نام یک زن به چشم میخورد که بسیار باعث تاسف بود. از سوی دیگر آن یک نفر داکوتا فانینگ، ستاره کودک بود. شاید چنین اتفاقی تنها در فهرستی بیفتد که شرلی تمپل چهار بار بر صدر آن جای گرفته هست.
این مساله نشان از شروع حرکت فرهنگی نگرانکننده بود که اضافه بر هالیوود که پولسازترین بازیگر زنش یک کودک نابالغ هست، دامنگیر عامه تماشاگران نیز شده بود.
در لیست امسال به گونهاي غیرقابل باور، حتی یک زن نیز حضور ندارد تا بخواهد مقابل بازیگرانی چون نیکلاس کیج «که به رغم حضور در فیلمهاي ضعیفی چون «مرد حصیری» و «گنجینه ملی: کتاب اسرار» در رده هشتم لیست جای گرفته هست» بازی کند.
مجله «هالیوود ریپورتر» در مطلباي تعجب خود را از این مساله که بازیگران زن بعضی از پیروزترین فیلمهاي سال ـ مثل کاترین هیگل در «باردار» و کایرا نایتلی در «دزدان دریایی کارائیب» ـ نتوانستهاند به لیست کیگلی راه یابند، ابراز کرده هست.
مسلما تصور این که دقت مردم به فیلمهاي مذکور، به خاطر بازیگران زن آن ها بوده هست، توهمی بیش نیست. حتی حضور زنان در این صنعت مردسالار نیز امری دشوار هست، چه رسد به آنکه بخواهند در فیلمهاي کمدی یا ماجراجویانه به توفیق دست یابند، مگر آنکه مثل رنه زلوگر در فیلمهاي «بریجیت جونز» یا گلدی هاون شخصیتهایي خلق کنند که کل فیلم حول محور آنان بچرخد.
شاید در لیستهاي آینده شاهد حضور هیل و نایتلی یا آنگونه که کیگلی پیشبینی کرده هست، الن پیچ، ستاره Hard Candy و «جانو»، نیز باشیم. یکی از درسهاي این لیست اثبات نبودن دوران بحبوحه ستارگان هست که آمدن و رفتنهاي متعدد ستارگان نیز آن را تایید میکند.
حتی ستارهاي چون تام کروز نیز نمی تواند تا ابد اطمینان به جلب دقت تماشاگران داشته باشد. کروز در لیست امسال مکان هفتم را به خود اختصاص داده که یک پله بالاتر از رتبه سال پیش اوست، اما باز هم پایینتر از تازهواردانی چون کلونی و دیمن هست.
طی چند سال قبل تغییرات زیادی در این ردهبندی به وجود آمده هست، به گونهاي که بعضی از حاضران همیشگی لیست مثل مل گیبسن، جیم کری، تام کروز و تام هنکس به تدریج در حال خروج از آن میباشند.
ستارگان هیچگاه نیابد از یاد ببرند که هر قدر که آزاد باشند، باز هم وابسته به پول استودیوها میباشند. ستاره شدن اتفاقی غیرقابل پیشبینی و ناشناخته هست این مساله نیز مثل داشتن بدنی سالم هست، که داشتن آن تضمینی برای همیشگی بودنش نیست.
به گزارش تالاب فقط چند حرکت ناشیانه لازم هست تا هر بازیگری، پیش از آنکه بتواند بگوید: «یادتون رفته من کی هستم؟»، از صدر به قعر نزول کند. با وجود این دپ، اسمیت، کلونی و دیگر همتایانشان باهوشتر از این به نظر می رسند که چنین اشتباههایي کنند.
دلایل بسیاری وجود دارد که ما را به درخشش آنان در سینمای کشور آمریکا، برای سالهاي متمادی امیدوار میکند.
منبع :aftabir.com