تا پیش از این تصور میشد که اعداد به دست آمده بر روی تاسها کاملا اتفاقی هستند اما دانشمندان لهستانی مدعی هستند که توانستهاند با استفاده از نظریه آشوب و ریاضیات محل فرود تاس و بالا بودن کدام سمت آنرا پیشبینی کنند.
به طور طبیعی دانشمندان دانشگاه فنی لودز در ابتدا به درک برخی از متغیرهای اولیه مانند اصطکاک میز، شرایط هوا و سرعت گرانش نیاز دارند.
نظریه آشوب در توضیح سادهتر، یک شاخه از ریاضیات است که به سیستمهای بسیار پیچیده مانند سیستمهای هواشناسی یا کنترل جمعیت نظر داشته که رفتار آنها به تغییرات کوچک در شرایط بسیار حساس است.
تنها چند تغییر کوچک میتواند منجر به عواقب بسیار بزرگی شده که به اثر پروانهیی نیز مشهور است. طبق این اثر، یک رویداد کوچک مانند بال زدن یک پروانه در یک سوی زمین باعث ایجاد تغییرات جوی بزرگ در سوی دیگر زمین خواهد شد.
این محققان یک مدل سهبعدی را از پرتاب تاس طراحی کرده و نتایج نظری را با مشاهدات تجربی مقایسه کردند.
آنها با استفاده از یک دوربین پر سرعت برای پیگیری حرکت جفت تاسها در زمان پرتاب و چرخش آن دریافتند که امکان فرود آن بر روی کمترین میزان در ابتدا بسیار بیشتر از سوی دیگر آن و عدد بزرگتر است.
این امر بدین معنی است که پرتاب یک جفت تاس متقارن یک امر کاملا اتفاقی نیست.
به گفته محققان، پرتاب طاس یک امر قابل پیشبینی بوده اما دقت مورد نیاز برای تعیین موقعیت اولیه به قدری بالاست که به شکل عملی یک فرآیند تصادفی را تقریبی میکند.
این نتایج که در مجله Chaos منتشر شده، نشان میدهند که اتفاقی بودن در سیستمهای مکانیکی با عدم پیوستگی در زمان پرتاب تاس مرتبط است. برای مثال پیشبینی نتیجه پرتاب در زمان فرود تاسها بر روی سطح نرم بسیار سادهتر از یک سطح سخت است….