عید فطر، که به پایان ماه مبارک رمضان و یک ماه عبادت و روزهداری اشاره دارد، نمادی از پاکی و تجدید حیات معنوی است. مسلمانان در این روز، به شکرگزاری از خداوند برای توفیق روزهداری و عبادت در ماه رمضان و همچنین طلب آمرزش برای گناهان میپردازند. تبریک گفتن عید فطر نه تنها بیانگر شادی و خوشحالی از انجام وظایف دینی است، بلکه بیانگر ارزشهای اجتماعی مانند اتحاد، همدلی و کمک به نیازمندان نیز میباشد.
عید فطر، که به عربی عید الفطر نامیده میشود، یک جشن مذهبی بسیار مهم برای مسلمانان در سراسر جهان است که نشاندهنده پایان ماه رمضان و آغاز ماه شوال است. این عید، که از اولین روز ماه شوال آغاز میشود، با تکبیر، نماز عید و پرداخت زکات فطره همراه است. در ایران، عید فطر از سال ۱۳۹۰ با تصویب مجلس شورای اسلامی و تأیید شورای نگهبان، دو روز (روز عید و روز بعد) تعطیل رسمی است.
تاریخ دقیق عید فطر در سال ۱۴۰۳ هجری شمسی مصادف است با چهارشنبه، ۲۲ فروردین. در تقویم قمری، این تاریخ مصادف با ۱ شوال ۱۴۴۵ و در تقویم میلادی مصادف با Wednesday, April 10, 2024 است. لازم به ذکر است که تاریخ دقیق عید فطر ممکن است بر اساس رویت هلال ماه تغییر کند.
***
صدهزاران شکر برگو کردگار پاک را
روزه بگرفتی زدودی از دلت خاشاک را
میرود ماه خدا ومی رسد عید خدا
بنده مومن در این مه سرزده افلاک را
در شب آخر روا باشد که احیایی شوی
فرصت آخر رسیده مومن چالاک را
چاک می گردد گریبان در وداع ماه حق
ای خدا دریاب یاران گریبان چاک را
فطره ات را در کناری نه،برای مستحق
کن رعایت سنت شاهنشه لولاک را
اول شوال عیدفطر باشد روزه دار
موسم افطار باشد ترک کن امساک را
در نماز عید شرکت کن کنار مومنین
می دهد مزدی نکو حق صائم دل پاک را
***
صبح نشاط دم زد، فیض سحر مبارک
عیش صبوح مستان، بر یکدگر مبارک
عید گشاد ابرو، بربست رخت روزه
این را حضر خجسته، آن را سفر مبارک
تیغ هلال شوال، باز از افق علم شد
ماه صیام بشکست فتح و ظفر مبارک
وقت سحر مؤذن آهنگ عیش برداشت
بر گوش روزه داران این خوش خبر مبارک
***
انجام خیر دارد، فکر شراب و ساقی
بحث فقیه و زاهد برخیر و شر مبارک
طبع حکیم و صوفی هر کس به طالعی زد
این راست نفع میمون آن را ضرر مبارک
***
گذشت، ماه خدا و رسید، عید صیام
به هر دو باد، درود و به هر دو باد، سلام
هزار شکر که عید صیام کرد، طلوع
هزار حیف که ماه صیام گشت، تمام
چه دیر ماه خدا آمد و چه زود گذشت
چو آفتاب که یک لحظه میپرد از بام
مه نیاز و نماز و دعا و استغفار
مهی که بوی خدا میرسید از آن به مشام
مه مبارک جوشنکبیر، رفت ز دست
مه دعای سحر، ماه سجده، ماه قیام
به افتتاح و ابوحمزه، دعای مجیر
گرفته بود دل دوستان حق آرام
مطالب مشابه: عکس پروفایل عید سعید فطر + اس ام اس تبریک عید سعید فطر (9)
***
بگذشت مه روزه ، عيد آمد و عيد آمد
بگذشت شب هجران، معشوق پديد آمد
آن صبح چو صادق شد، عذراي تو وامق شد
معشوق توعاشق شد، شيخ تو مريد آمد
شد جنگ و نظر آمد، شد زهر و شکر آمد
شد سنگ و گهر آمد، شد قفل و کليد آمد
جان از تن آلوده، هم پاک به پاکي رفت
هرچند چو خورشيدي بر پاک و پليد آمد
از لذت جام تو دل مانده به دام تو
جان نيز چو واقف شد، او نيز دويد آمد
بس توبه شايسته برسنگ تو بشکسته
بس زاهد و بس عابد کو خرقه دريد آمد
باغ از دي نامحرم سه ماه نمي زد دم
بر بوي بهار تو، ازغيب رسيد آمد
***
عید آمد و عید آمد با نقل و نبیدآمد
رمضان مبارک رفت این فطر سعید آمد
دنیا شده یکسر گل هرگوشه پرازبلبل
هر خاک شده بستان چون نور امیدآمد . . .
***
هزاران آفرین بر جانت ای ماه
روان عاشقان قربانت ای ماه
مبارک باد ماه عشق بازان
که بنشینند در ایوانت ای ماه
مبارک باد عید روزه داران
نکویان جهان مهمانت ای ماه
مبارک باد شهر الله اعظم
همایون طالع رخشانت ای ماه
همه مهمان سلطان وجودیم
خوشا بر سفره ی احسانت ای ماه
نزول دفتر عشق و صعودش
شب قدر است در دورانت ای ماه
به شادروان عزت روزه داران
عیان بینند قدر و شانت ای ماه
نصیب روزه داران دیدن یار
در ایوان عظیم الشانت ای ماه
دو شادی روزه داران را فرستند
ز لطف حضرت سبحانت ای ماه
یکی هنگام افطار اندر این دار
دگر در جنت رضوانت ای ماه
مبارک باد عشق روزه داران
که گفت ( الصوم لی ) در شأنت ای ماه
دل از روزه شود آیینه ی دوست
در او پیدا رخ جانانت ای ماه
سلام سید سجاد و عباد
نثار طلعت رخشانت ای ماه
***
تا که چشمم باز شد دیدم که یارم رفته است / ماه مهمانی تمام و مهنگارم رفته است
با گل این بوستان تازه انسی داشتم / گرم گل بودم که دیدم گلعذارم رفته است
عید شما مبارک
***
فطر آمده خوردنی فراوان بخورید / پیتزا و کباب و مرغ بریان بخوریـد
دزدانه اگر در زمضان می خوردید / شوال رسیده پس نمایان بخورید !
***
روزه یکسو شد و عید آمد و دل ها برخاست
می ز خمخانه به جوش آمد و می باید خواست
عید بر عاشقان مبارک
***
بگذشت مه روزه و عید آمد و عید آمد / بگذشت شب هجران معشوق پدید آمد
آن صبح چو صادق شد عذرای تو وامق شد / معشوق تو عاشق شد شیخ تو مرید آمد
***
رمضان شد چو غریبان به سفر بار دگر / اینت فرخ شدن و اینت به هنگام سفر
عید فطر مبارک
***
بگذشت مه روزه، عید آمد وعید آمد
بگذشت شب هجران معشوق پدید آمد
آن صبح چو صادق شد عذرای تو وامق شد
معشوق توعاشق شد شیخ تو مرید آمد
شد جنگ و نظر آمد شد زهر و شکر آمد
شد سنگ و گهر آمد شد قفل و کلید آمد
جان ازتن آلوده هم پاک به پاکی رفت
هرچند چو خورشیدی بر پاک و پلید آمد
از لذت جام تو دل مانده به دام تو
جان نیز چو واقف شد او نیز دوید آمد
بس توبه شایسته برسنگ تو بشکسته
بس زاهد و بس عابد کو خرقه درید آمد
باغ از دی نامحرم سه ماه نمی زد دم
بر بوی بهار تو ازغیب رسید آمد
***
عید آمد و عید آمد و آن بخت سعید آمد
برگیر و دهل می زن کان ماه پدید آمد
عید آمد ای مجنون، غلغل شنواز گردون
کان معتمد سدره از عرش مجید آمد
عید آمد ره جویان ، رقصان وغزل گویان
کان قیصر مه رویان زان قصر مشید آمد
صد معدن دانایی مجنون شد و سودایی
کان خوبی و زیبایی بی مثل و ندید آمد
زان قدرت پیوستن ، داوود نبی مستش
تا موم کند دستش ، گر سنگ و حدید آمد
عید آمد و ما بی او عیدیم بیا تا ما
برعید زنیم این دم کان خوان و ثرید آمد؟
زو زهر شکرگردد، زو ابرقمر گردد
زو تازه و تر گردد هر جا که قدید آمد
برخیز و به میدان رو، در حلقه رندان رو
رو جانب مهمان رو کز راه بعید آمد
غمهاش همه شادی، بندش همه آزادی
یک دانه بد و دادی ، صد باغ مزید آمد
من بنده آن شرقم، در نعمت آن غرقم
جز نعمت پاک او منحوس و پلید آمد
بربند لب و تن زن چون غنچه و چون سوسن
رو صبرکن از گفتن چون صبر کلید آمد
***
گل در بر ومی در کف و معشوق به کام است
سلطان جهانم به چنین روز غلام است
گو شمع میارید در این جمع که امشب
در مجلس ما ماه رخ دوست تمام است
گوشم همه بر قول نی و نغمه چنگ است
چشمم همه بر لعل لب و گردش جام است
در مجلس ما عطر میامیز که ما را
هر لحظه ز گیسوی تو خوشبوی مشام است
از چاشنی قند مگو هیچ و ز شکر
زآنرو که مرا از لب شیرین تو کام است
تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است
همواره مرا کوی خرابات مقام است
از ننگ چه گویی که مرا نام ز ننگ است
وز نام چه پرسی که مرا ننگ ز نام است
میخواره و سرگشته و رندیم و نظر باز
وانکس که چو ما نیست در این شهر کدام است
حافظ منشین بی می و معشوق زمانی
کایام گل و یاسمن و عید صیام است
***
روزه یکسوشد و عید آمد و دل ها برخاست
می زخمخانه بجوش آمد و می باید خواست
توبه ی زهد فروشان گران جان بگذشت
وقت رندی و طرب کردن رندان پیداست
چه ملامت بود آن را که چنین باده خورد
این چه عیبیست بدین بیخردی وین چه خطاست
باده نوشی که در او روی و ریایی نبود
بهتر از زهد فروشی که درو روی و ریاست
ما نه رندان ریاییم و حریفان نفاق
آن که او عالم سرست بدینحال گواست
فرض ایزد بگذاریم و به کس بد نکنیم
وآنچه گویند روا نیست نگوییم رواست
چه شود گر من و او چند قدح باده خوریم
باده از خون رزانست نه از خون شماست
این چه عیبیست کزان عیب خلل خواهد بود
ور بود نیز چه شد مردم بی عیب کجاست
***
بگذشت مه روزه ، عيد آمد و عيد آمد
بگذشت شب هجران، معشوق پديد آمد
آن صبح چو صادق شد، عذراي تو وامق شد
معشوق توعاشق شد، شيخ تو مريد آمد
شد جنگ و نظر آمد، شد زهر و شکر آمد
شد سنگ و گهر آمد، شد قفل و کليد آمد
جان از تن آلوده، هم پاک به پاکي رفت
هرچند چو خورشيدي بر پاک و پليد آمد
از لذت جام تو دل مانده به دام تو
جان نيز چو واقف شد، او نيز دويد آمد
بس توبه شايسته برسنگ تو بشکسته
بس زاهد و بس عابد کو خرقه دريد آمد
باغ از دي نامحرم سه ماه نمي زد دم
بر بوي بهار تو، ازغيب رسيد آمد
***
هزاران آفرین بر جانت ای ماه
روان عاشقان قربانت ای ماه
مبارک باد ماه عشق بازان
که بنشینند در ایوانت ای ماه
***
مبارک باد عید روزه داران
نکویان جهان مهمانت ای ماه
مبارک باد شهر الله اعظم
همایون طالع رخشانت ای ماه
همه مهمان سلطان وجودیم
خوشا بر سفره ی احسانت ای ماه
نزول دفتر عشق و صعودش
شب قدر است در دورانت ای ماه
به شادروان عزت روزه داران
عیان بینند قدر و شانت ای ماه
***
دو شادی روزه داران را فرستند
ز لطف حضرت سبحانت ای ماه
یکی هنگام افطار اندر این دار
دگر در جنت رضوانت ای ماه
مبارک باد عشق روزه داران
که گفت ( الصوم لی ) در شأنت ای ماه
دل از روزه شود آیینه ی دوست
در او پیدا رخ جانانت ای ماه
سلام سید سجاد و عباد
نثار طلعت رخشانت ای ماه
***
عیدِ رمضان آمده ، یاران همه شادند
دل در کفِ اربابِ خرد زان که نهادند
تا جامِ طهوری بزنند از مِــیِ کوثر
بر خاکِ درِ ساقیِ میخانه فتادند
***
عید فطر است و خدا عیدیِ جانانه دهد
بهرِ ما حضرت حق باده و پیمانه دهد
زان که سی شب ز غم و یادِ علی ضجه زدیم
از سرِ لطف… به ما ، منصبِ شاهانه دهد
***
به پاى درد و دل بنده چاه کم آورد.
مقابل جگر من که آه کم آورد.
به پیش هیچ کسى کج نگشت گردن من
ولى مقابل این بارگاه کم آورد.
تمام شد رمضان, تازه ما شروع شدیم
به شب نشینى عشاق ماه کم آورد
به بارگاه کریمت گناهکار آمد
ولى ببخش اگر که گناه کم آورد.
شدم شبیه به
“جون”غروب عاشورا
کنار نور تو رنگ سیاه کم آورد
اگر نگاه کنى کم میاورم حتما
زهیر در قبل یک نگاه کم آورد.
براى کوه گناهى به کاه راضى شد
بدا بحال هر آنکس که کاه کم آورد
خدا زیاد کند بین توبه ها کم را
زمان توبه چه خوب ست گاه کم آورد.
زمان توبه من هم نریخت گریه من
همینکه رفت دم قتلگاه, کم آورد.
خودت بیا و بگو یاعلى بلندم کن
دوباره بنده تو بین راه کم آورد
***
رفتی ای ماه خدا ماه جلی
ماه مهمانی حق ماه علی
مه عشق و مه شور و مه نور
مه دلدادگی و ماه سرور
مه عفو و مه غفران گناه
ماه دلبستگی دل به الاه
با نوایی همه لبریز دعا
داشتم در دل شب با تو صفا
همنوا با دل زارم بودی
چلچراغ شب تارم بودی
همه شب با دل پر از غم و آه
خجل از معصیت و بار گناه
می زدم توبه به هر شعله نفس
رو به درگاه تو می کردم و بس
اینکه سرمست ز صهبای توام
عاشق خلوت شب های توام
می روی ای مه پر قدر و بها
ای صفا بخش دل و دیده ما
اشک ما بدرقه راهت باد
نرود خاطره هایت از یاد
بشود گر ز من این عمر تمام
می خورم حسرتت ای ماه صیام
تا شوم بار دگر مهمانت
ز کرم ریزه خور احسانت
***
شعر درباره عید فطر از شاعران بزرگ
بگذشت مه روزه عید آمد و عید آمد
بگذشت شب هجران معشوق پدید آمد
آن صبح چو صادق شد عذرای تو وامق شد
معشوق تو عاشق شد شیخ تو مرید آمد
شد جنگ و نظر آمد شد زهر و شکر آمد
شد سنگ و گهر آمد شد قفل و کلید آمد
جان از تن آلوده هم پاک به پاکی رفت
هر چند چو خورشیدی بر پاک و پلید آمد
از لذت جام تو دل ماند به دام تو
جان نیز چو واقف شد او نیز دوید آمد
بس توبه شایسته بر سنگ تو بشکسته
بس زاهد و بس عابد کو خرقه درید آمد
باغ از دی نامحرم سه ماه نمیزد دم
بر بوی بهار تو از غیب دمید آمد
***
افسوس که ایام شریف رمضان رفت
سی عید به یک مرتبه از دست جهان رفت
افسوس که سی پاره این ماه مبارک
از دست به یکبار چو اوراق خزان رفت
ماه رمضان حافظ این گله بد از گرگ
فریاد که زود از سر این گله شبان رفت
شد زیر و زبر، چون صف مژگان، صف طاعت
شیرازه جمعیت بیداردلان رفت
بیقدری ما، چون نشود فاش به عالم؟
ماهی که شب قدر در او بود نهان، رفت
برخاست تمیز از بشر و سایر حیوان
آن روز که این ماه مبارک ز میان رفت
تا آتش جوع رمضان چهره برافروخت
از نامه اعمال، سیاهی چو دخان رفت
با قامت، چون تیر درین معرکه آمد
از بار گنه با قد مانند کمان رفت
برداشت ز دوش همه کس بار گنه را.
چون باد، سبک آمد و، چون کوه، گران رفت.
چون اشک غیوران به سراپرده مژگان
دیر آمد و زود از نظر آن جان جهان رفت
از رفتن یوسف نرود بر دل یعقوب
آنها که به صائب ز وداع رمضان رفت
***
روزه یک سو شد و عید آمد و دلها برخاست
میز خمخانه به جوش آمد و میباید خواست
عید است و آخر گل و یاران در انتظار
ساقی به روی شاه ببین ماه و میبیار
دل برگرفته بودم از ایام گل، ولی کاری بکرد همت پاکان روزه دار
روزه هر چند که مهمان عزیز استای دل
صحبتش موهبتی دان و شدن انعامی
***
دیگران را عید اگر فرداست ما را این دمست
روزه داران ماه نو بینند و ما ابروی دوست
مطالب مشابه: گلچینی از پیام تبریک عید سعید فطر با شعر و متن و جملات زیبا
***
مژده که رسید دعوت دوست
مهمانی دوست وه چه نیکوست
عید رمضان بهار جان هاست
جانی که چنان علی خدا جوست
***
عید فطر ضیافتی است برای پایان این میهمانی
عید فطر پاداش افطارهای خالصانه و بجاست
عید فطر قبولی انفاقهای به قصد قربت است
عید فطر پایان نامه دوره ایثار و گذشت است
پیشاپیش عید بر همه مبارک
***
عید فطر، روز چیدن میوههای شاداب استجابت مبارک باد..
***
این عید فرخنده را به همگی شما عاشقان و دلدادگان صیام
تبریک و تهنیت عرض مینمایم.
***
اى روح بلند عرش اعلى برگرد
سرسبزترين بهار دنيا برگرد
يك ماه پر از عطر حضورت بوديم
اى “صاحب عيد”،جان زهرا برگرد
شاعر: محمد مهدی عبدالهی
***
گفتی دلمان در آرزویت باشد
چشمان امیدمان بـه سویت باشد
عید رمضان هم آمد اما اي ماه
عید دل مـا رؤیتِ رویت باشد
***
عید فطر اسـت و اول شوال
نور عشق اسـت و شور و جذبه و حال
بهر توفیق درک ماه خداست
قلبها از نشاط، مالامال
جشن قرآن و جشن غفران اسـت
عید اسلام و روز فخر و جلال
رمضان، اي مه نماز و دعا
اي ره اکتساب فضل و کمال
رمضان، اي گناه شوی بشر
زآن همه ی ي ي چشمههای اشک زلال
رمضان، اي فضای رحمت حق
که زند مرغ دل، بـه اوج تـو بال
رمضان، اي که روز نیمهي توست
مطلع آفتاب عشق و جمال
عید مسعود زاد روز حسن
مجتبای محمدی تمثال
رمضان، اي که در شب قدرت
لطف یزدان، برون ز حد مقال
ماه غفران و ماه توحیدی
ماه قرآن و ماه احمد و آل
شاعر: حبیب الله چابچیان
***
عید فطر آمده یاران،تبریک
ابر رحمت شده باران،تبریک
سهممان از پس ماهی طاعت
نمره ي بیست ایمان،تبریک
روز عید اسـت خدا پاداشی
بدهد بنده ي مهمان ،تبریک
عید فطر اسـت منادی بـه نداست
بر تـو اي بنده ز جانان،تبریک
روز عید اسـت برو سوی نماز
گو بـه مجموع رفیقان، تبریک
کوه ودریا ودرختان گویند
بر تـو انسان مسلمان ،تبریک
***
عید آمد و هر کس پی کار خویش است
می نازد اگر غنی و گر درویش است
من بی تو به حال خود نظرها کردم
دیدم که هنوزم رمضان در پیش است
***
عید است و دلم خانه ویرانه بیا
این خانه تکاندیم ز بیگانه بیا
یک ماه تمام میهمانت بودیم
یک روز به مهمانی این خانه بیا
***
رسید عید و ز ما ماه روزه کرد گذر
وداع باید کردش که کرد رای سفر
به ما مقدمۀ عید فر خجسته رسید
براند روزۀ فرخنده ساقۀ لشکر
برفت زود ز نزدیک ما و نیست شگفت
که زودتر رود آن چیز کو گرامی تر
مه صیام درختی است بار او رحمت
به آب زهد توان خورد هم ز شاخش بر
بزرگوار مها و خجسته ایّاما
چه گفت خواهی از ما به خالق اکبر
نداشتیم تو را آنچنان که واجب بود
شدی و ماند حقت خلق را به گردن بر
***
رسید عید و بد انسان به روزه بست جهات
که جز فرار ز گیتی نیافت راه نجات
به لب رسیدی جان تا به شب رسیدی روز
همان نیامده شب، روز زد به که رایات
مگر که روز بد از زاده های مادر
عوج که بر درازی او رشک برد ظلّ قنات
***
مردم هلال عید بدیدند و پیش ما
عید است و آنک ابروی همچون هلال دوست
سعدی
عید فطر مبارک
***
عید است و آخر گل و یاران در انتظار، ساقی به روی شاه ببین ماه و می بیار
دل برگرفته بودم از ایام گل ولی، کاری بکرد همت پاکان روزه دار
حافظ
عید فطر مبارک
***
بگذشت مه روزه، عید آمد و عید آمد
بگذشت شب هجران، معشوق پدید آمد
آن صبح چو صادق شد، عذرای تو وامق شد
معشوق توعاشق شد، شیخ تو مرید آمد
شد جنگ و نظر آمد، شد زهر و شکر آمد
شد سنگ و گهر آمد، شد قفل و کلید آمد
جان از تن آلوده، هم پاک به پاکی رفت
هرچند چو خورشیدی بر پاک و پلید آمد
از لذت جام تو دل مانده به دام تو
جان نیز چو واقف شد، او نیز دوید آمد
بس توبه شایسته برسنگ تو بشکسته
بس زاهد و بس عابد کو خرقه درید آمد
باغ از دی نامحرم سه ماه نمی زد دم
بر بوی بهار تو، ازغیب رسید آمد
مولوی
عید فطر مبارک
***
ز ابروی تو هر خمی خیالی است
هریک شب عید را هلالی است
نظامی
عید فطر مبارک
***
چه ماهی ماه حی ذو المنن بود
چه ماهی ذکر حق نقل دهن بود
چه ماهی ماه غفران ماه رحمت
چه ماهی ماه میلاد حسن بود
چه ماهی دل ز ایمان منجلی بود
علی بود و علی بود و علی بود
عید سعید فطر مبارک
***
حيف است كه از دست رَوَد ماه عبادت
ماهِ طلبِ مغفرت و ماهِ سعادت
با ماه خدا اُنس گرفتيم شب و روز
اشك است نشان ادب و عرض ارادت
عید فطر مبارک باد
***
مه احیا مه مولا علی بود
علی شمع دل و دل با علی بود
تو گویی با علی بودیم تا صبح
چه می گویم نفس ها یا علی بود
چه شد آوای یارب الکریمش
دعای یا علیُّ یا عظیمش
فرا رسیدن عید سعید فطر مبارک
***
چه زود از دست ما ماه خدا رفت
مه تسبیح و تهلیل و دعا رفت
مه احیا مه شب زنده داری
مه روزه مه صدق و صفا رفت
مهی که بود از فیض و سعادت
نفس، تسبیح و خواب آن عبادت
عید فطر مبارک
***
جان و تن من از قفس نفس رها شد
ماه رمضان رفت و دلم تنگ خدا شد
صد حیف که برچیده شد این سفره احسان
صد شکر که عید رمضان چهره نما شد
شیرینی این عید گوارای شما باد
عید سعید فطر بر شما مبارک
***
روزهای آخر چقدر عرفانی ست
چشمهایم عجیب بارانی ست
عطر جنت به پایان رسید، افسوس
آخرین لحظههای مهمانی ست
عید فطر مبارک
***
رمضان رفت ولی کاش صفایش نرود
سحر و جوشن و قرآن و دعایش نرود
کاشکی پر شده باشد دلم از نور سحر
همره روزه و افطار، ثوابش نرود
***
خداحافظ ماه پروردگار الرحمن الراحمین
خداحافظ ماه لحظه هاي افطار و سحر
خداحافظ ماه نعمت و رحمت و برکت
خداحافظ ماه شب هاي نورانی قدر
***
برگ تحویل می کند رمضان
بار تودیع بر دل اخوان
یار نادیده سیر، زود برفت
دیر ننشست نازنین مهمان
ماه فرخنده روی برپیچید
و علیک السلام یا رمضان
عید رمضان بر شما مبارک
***
خدایا
عید است و دلم خانه ویرانه، بیا
این خانه تکاندیم ز بیگانه ، بیا
یک ماه تمام مهیمانت بودیم
یک روز به مهمانی این خانه بیا
عید فطر بر شما مبارک
***
بدرود ای بزرگترین ماه خداوند و ای عید اولیای خدا
بدرود ای ماه دست یافتن به آرزوها
بدرود ای یاریگر ما که در برابر شیطان یاریمان دادی
بدرود ای که هنوز فرا نرسیده از آمدنت شادمان بودیم
و هنوز رخت برنبسته از رفتنت اندوهناک.
التماس دعا
***
جهان بر ابروی عید از هلال وسمه کشید
هلال عید در ابروی یار، باید دید»
همه چیز، بوی کودکی میدهد؛
بوی خوبِ پناه گرفتن فرزند در دستهای منتظر مادر؛
بوی گرمای آغوش مادر، بوی بیخود شدن و به خواب رفتن
از این همه نگاه آرام خدا که به قلبهای مؤمنان روزهدار،
مثل نسیمی ملایم، وزیدن گرفته است…
یک ماه دهان و زبان و چشم و فکر را
از هر چه نخواستی تو، بر کنار داشتیم. دشوار بود اما به خواست تو بود.
چشمی به پاداشت نداشتیم
و حالا تو از سرِ بزرگواری بیکرانت،
ما را به دریای کرامتت راه دادهای…
چه فطریه دل پذیری شده است!
برایت میخوانم:
«در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع»
و تو میشنوی و به رمضان گذشته فکر میکنی؛
به یک ماه که سجاده حرفهای سحری من با تو گشوده بود…
چرا پاسخ تو را نمی شنوم؟!
آه! چه میگویم؟ این ستاره باران بالای سر،
این رضایت قلبی و این روزنههای امید
که در من آمده است همه پاسخ توست…!
پس بار دیگر با همه مؤمنان،
به روی آراسته تو میگوییم:
منم که دیده به دیدار دوست کردم
باز چه شکر گویمت ای کارساز بنده نواز
***
به مه روزه مرا توبه اگر در خور بود / روزه بگذشت و کنون نیست مرا آن درخور
شب عید آمد و می خواهم بر بام جهنم / گویم از نو شدن ماه چه دارید خبر؟
***
خدایا خیلی سعی کردم قدر این مهمونی رو بدونم ولی بازم احساس می کنم نتونستم
یعنی سال بعد هم ما رو دعوت می کنی؟
***
خدایا به ما توفیق ده تا از کسانی باشیم که حاصل دسترنج یک مـــــــاه ی خود را در رمضـــــــــان،
از ایــــــن به بعــــــــــــد هم حفـــــــــــــظ کنیم . . .
***
عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت / صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت . .
عید سعید فطر بر شما مبارک باد
***
مریدان عید فطر آمد ، خوش آمد وقت دلداری
نماز وروزه گل باران ، کویرش درد و غمخواری
گناهان زاده ی مرداب ، که آبش شور وبد طعمی
لیالی القدر سحر خیزان ، سفیر خواب و بیداری
به گرگیعان گرم آواز ، به طبل و کوچه و دینار
رسوم عشق خود گردان ، نمای سنگ دیواری
سفر در آسمان سهل است ، دعاخوانان شب بیدار
تلاوت می کند آیات ، بدون اشک و آزاری
من و اعمال روز افزون ، و ماه روزه و امساک
خدایا باغ تو زیباست ، اطاعت رمز گلکاری
صفا در کنج دل پنهان ، شکیبایی کلیدش را
هواپیمای سر پرواز ، صعودش ذکر و پنداری
دل و جسم و تنی کم سال زر افشانی نصیبش شد
کنار قبر احساسم ، شدم شمشیر سرداری
تمنا می کنم شادی ، بیا در شهر ما بنشین
رضای حق در این وادی ، طنین عشق و دفکاری
برقص ای دلربا امروز ، هوای خانه شیرین است
سحر تابیده در افطار ، طبیب مرگ و بیماری
***
هم بوی خوشِ نسیم و عطر آمده است
هم حسّ دل انگیزیِ شعر آمده است
ماه ِ خوش ربّنا تمام است امّا …
خوش باش که روز عیدِ فطر آمده است
***
عید فطر آمده یاران ، همگی شاد شوید
با دعاهای سحر، دم به دم آباد شوید
پشتِ پا بر همه جز ساقیِ میخانه زنید
تا که با یک نظرش ، از قفس آزاد شوید
عید فطر امد و من ساکن میخانه شدم
شکر لله که دمی لایقِ پیمانه شدم
بعد سی روز دعا ، بعد نواهایِ سحر
میتوان گفت که من عاشق و دیوانه شدم
می رود ماهِ صیام و می رسد عیدِ صیام
هم به ماه بندگی، هم مقدمِ عیدش سلام
دارم از حق این تمنا تا بگیرد دستِ ما
تا شویم آزاد و عاشق ، تا شود دنیا به کام
***
بگذشت مه روزه عید آمد و عید آمد
بگذشت شب هجران معشوق پدید آمد
آن صبح چو صادق شد عذرای تو وامق شد
معشوق تو عاشق شد شیخ تو مرید آمد
شد جنگ و نظر آمد شد زهر و شکر آمد
شد سنگ و گهر آمد شد قفل و کلید آمد
جان از تن آلوده هم پاک به پاکی رفت
هر چند چو خورشیدی بر پاک و پلید آمد
از لذت جام تو دل ماند به دام تو
جان نیز چو واقف شد او نیز دوید آمد
بس توبه شایسته بر سنگ تو بشکسته
بس زاهد و بس عابد کو خرقه درید آمد
باغ از دی نامحرم سه ماه نمیزد دم
بر بوی بهار تو از غیب دمید آمد
مطالب مشابه: کارت پستال های زیبا و مخصوص عید فطر
در پایان
تبریک گفتن عید فطر فرصتی است برای تقویت پیوندهای خانوادگی و اجتماعی و نشان دادن مهربانی و سخاوت به دیگران، که همه اینها از ارزشهای مهم در فرهنگ اسلامی هستند. این روز، به عنوان روز جشن و شکرگزاری، فرصتی برای تجدید تعهد به ارزشهای اسلامی و انسانی و ابراز خرسندی از رحمت و بخشش الهی است.