نویسندگی جز شغل هاي خیلی خیلی جذاب تمام دوران ها بوده و هست ؛ بخواهیم ساده تر بگوییم هیچ کتابی ؛ هیچ فیلم سینمایی بدون سناریو و داستان نویسی پشت پرده شکل نمی گرفت ؛ دراین پست از تالاب قصد داریم 25 راه برای تبدیل بـه یک نویسندگی حرفه اي را برایتان بگوییم.
نوشتن روزانه و مداوم از اهمیت بسیار زیادی برخوردار اسـت. داستان خودرا با نوشتن روزی چند کلمه هم کـه شده جلو ببرید و میبینید کـه پس از مدتی از نتیجه ي کار حيرت زده خواهید شد.
استیون کینگ «Stephen King» درکتاب راز نوشتن «On Writing» میگوید کـه اگر برای خواندن وقت نگذارید، برای نوشتن وقت و ابزاری نخواهید داشت. هر کجا میروید کتابی همراه خود داشته باشید. در خواندن عجله نکنید؛ مزه مزه کردن مطالب تاثیر بهتری در فهم ان خواهد داشت.
سعی کنید با نگاه یک نویسنده کتاب بخوانید. از کتاب هایي شبیه بـه کتاب مورد نظر خودتان کمک بگیرید و نقاط قوت و ضعف ان ها را پیدا کنید. دراین قسمت مهمترین نکته این اسـت کـه ببینید چه عواملی باعث ایجاد نقاط قوت و ضعف در ان داستان ها شده اسـت.
عده اي از بهترین نوشته ها و داستان ها در تلویزیون نمایش داده میشوند. دراین مورد نیز مثل یک نویسنده، تلویزیون تماشا کنید. اگر برنامه اي نظرتان را جلب کرد فکر کنید کـه چه چیزی از داستان چنین کششی در شـما ایجاد کرده و برعکس اگر میلی برای دیدن برنامه اي ندارید، علتش چیست؟
یکی از ابزارهایی کـه برای نویسندگی کمکتان میکند، دیدن فیلم و بـه خصوص فیلم هاي قدیمی اسـت. برای نویسنده شدن لازم اسـت تا جایی کـه میشود داستان بخوانید و بشنوید و خب فیلم وسیله ي بسیار خوبی برای تحقق این هدف اسـت! توجه داشته باشید کـه چرا جذب قسمت هایي از فیلم شدید و از قسمت هایي خوشتان نیامد.
برای نوشتن بـه فضایی نیاز دارید کـه بـه محض ورود بـه ان ذهنت ان بداند هم اکنون وقت نوشتن اسـت. این فضا هر کجا میتواند باشد؛ اتاق، آشپزخانه، کتابخانه یا هر کجا کـه میتوانید بـه اسانی تمرکز کنید.
نویسندگانی را جستوجو کنید و بـه جمع ان ها بپیوندید. ان ها را میتوانید آنلاین، در کنفرانس ها، کلاس یا دریک گروه نویسندگی ببینید. بودن در بین ان ها کم کم این باور را در شـما بوجود می آورد کـه شـما نیز یک نویسنده هستید.
چرا یک نفر؟ چون با بالا رفتن تعداد، سلایق و نظرات زیاد میشوند و این موضوع میتواند تاثیر مستقیمی روی کار و اعتماد بـه نفس شـما داشته باشد. یک نفر را انتخاب کنید و نظر وی را بخواهید. اگر بازخورد مثبت گرفتید کـه چه بهتر. پس از مدتی میتوانید شخص دیگری را هم برای اینکار درنظر بگیرید.
نویسندگی کار شماست پس باید ارزش و وقت زیادی بـه ان اختصاص دهید. برای نوشتن برنامه ریزی کنید و طبق ان پیش بروید.
آن گونه فکر کردن چندین مزیت برایتان دارد: وقت کافی بـه ان اختصاص میدهید، برای یادگیری و پیشرفت بـه تلاش کردن ادامه میدهید، کاری کـه شروع کردهاید را بـه اتمام میرسانید و این انتظار در شـما بوجود میآید کـه دیگران بـه کارتان احترام بگذارند.
اغلب نویسندگان، آغاز و پایان داستان خودرا میدانند اما بـه اواسط ان کـه میرسند دو دل میشوند و شروع بـه پرسیدن نظر دیگران میکنند.
پرسیدن نظر دیگران و بـه خصوص ان جمعی کـه برای خود انتخاب کردهاید بسیار مهم اسـت اما زمان خودش را دارد. تا زمانی کـه احساس آمادگی برای اینکار نکرده اید، انجامش ندهید چرا کـه شـما نویسنده ي داستان خودتان هستید ودر ان صورت داستان دیگر مال شـما نیست.
ویرایش نیز بـه اندازه ي نوشتن مهم اسـت. اگر فکر میکنید کـه نیازی بـه یادگیری ان ندارید چرا کـه کار ویراستارها همین اسـت؛ در اشتباهید چون داشتن متنی تمیز اسـت کـه باعث میشود ویراستاری ان را قبول کند. با یادگیری ویرایش میتوانید در زمان و هزینه صرفه جویی کرده و یک متن تمیز تحویل ویراستار بدهید.
چاپ شدن کتاب توسط خودتان بیانگر حرفه اي بودن شماست؛ پس نمیتوانید بدون طرحی درخور کتاب و ویرایش خوب ان را چاپ کنید و این بـه این معنی اسـت کـه بـه اشخاصی حرفه اي برای انجام این کارها نیاز دارید.
بـه ندرت پیش میآید کسی با نوشتن یک کتاب مشهور شده و نویسندگی بـه شغل او تبدیل شود. کاری بـه هارپر لي «Harper Lee» و مارگارت میچل «Margaret Mitchell» نداریم. ان ها جزو استثناء ها هستند. ممکن اسـت شـما هم استثنا باشید اما خب بـه احتمال خیلی بیشتری نیستید! بنابر این باید بـه نوشتن ادامه داده و کتاب هایتان را برای چاپ بـه ناشران دهید.
اگر نخستین کتابتان بـه فهرست پر فروش ترین کتاب ها راه پیدا نکرد دست از تلاش برندارید. 10 یا 20 کتاب خیلی خوب بنویسید و همین طور ادامه دهید. تنها نویسندگانی کـه کار نویسندگی را جدی میگیرند از این راه پول در می آورند. بـه چند سال بعد فکر کنید کـه 20 کتاب چاپ شده دارید؛ از هر کتاب 500 نسخه هم کـه بـه فروش برسد، درآمد خوبی خواهید داشت.
“درباره ي نوشتن” از استیون کینگ «On Writing by Stephen King»
“سفر نویسنده” از کریستوفر ووگلر «The Writer’s Journey by Christopher Vogler»
“پرنده بـه پرنده” از ان لاموت «Bird by Bird by Anne Lamott»
Self-Editing for Fiction Writers by Renni Browne and Dave King
Zen in the Art of Writing by Ray Bradbury
The Kick-Ass Writer by Chuck Wendig
Story Genius by Lisa Cron
اهداف کوچک میتوانند زندگی شـما را تغییر دهند چرا کـه با تعیین ان ها تعداد زیادی از عادت هایتان تغییر میکند. برای شروع 10 دقیقه از روزتان را بـه نوشتن و 10 دقیقه را بـه خواندن اختصاص دهید.
اینکار محدودیت سنی ندارد و برای همه ی جواب میدهد. تقویمی برای خود بخرید. اهداف کوچکتان را روی ان بنویسید. هر موقع کـه ان ها را انجام دادید، ستاره اي طلایی یا هر چیز دیگری بـه عنوان تشویق روی ان بچسبانید. با دیدن تقویمی پر از برچسب موفقیت، بـه تلاش بیشتر تشویق خواهید شد.
همین هم اکنون بـه خود بگویید من نویسنده ام و دفعه ي بعد کـه کسی از شـما پرسید چه کاره هستید؟ بگویید نویسنده. چون اگر هرروز مینویسید، نویسنده هستید. مهم نیست کـه شغل دیگری دارید یا نه، اگر میخواهید نویسنده شوید باید بـه نویسنده بودن خود باور داشته باشید.
در طول نوشتن کتاب اسـت کـه ایده هاي مبتکرانه و جدیدی بـه ذهن نویسنده خطور میکند. این ایده ها را در ذهن داشته باشید یا جایی بنویسید چون بـه کارتان خواهد آمد؛ از خط اصلی داستان منحرف نشوید. داستان را ادامه داده، ایده هایتان را پیاده کرده و کار خودرا بـه اتمام برسانید.
این طرز فکر میتواند تغییر بسیار بزرگی در هردو حرفه تان ایجاد کند. بـه شغل خود بـه عنوان وسیله اي برای نوشتن فکر کنید. روزها چندین ساعت کار میکنید کـه هزینه هاي مربوط بـه چاپ کتاب و ویراستار و طراح جلد و غیره تامین شود. آن گونه هم خودرا برای کار کردن در طول روز تشویق کردهاید هم برای نویسندگی!
داشتن یک فهرست ایمیل با هدف جذب مخاطب برای یک نویسنده بسیار مهم اسـت. حتی اگر تاحالا کتابی ننوشته اید، همین همین حالا شروع کنید. در ابتدا میتوانید از رسانه هاي مختلف و وبلاگ شخصی تان شروع کنید. هفته اي یکبار مطلبی منتشر کنید و گزینه اي مثل Subscribe بـه انتهای ان اضافه کنید.
اهداف کوتاه مدت و بلند مدت خودرا بنویسید. اهداف سه ماهه، شش ماهه، یک ساله، سه ساله و پنج ساله ي خودرا نوشته و بـه هر کدام مانند دری رو بـه دیگری نگاه کنید. سعی نکنید در همان ابتدا هدفی سخت و بلند مدت درنظر بگیرید.
میتوانید با هدفی مثل نوشتن سه داستان کوتاه و داشتن 50 نفر در فهرست ایمیل طی سه ماه، شروع کنید و ان را بـه 5 سال بسط دهید.
این تقویم بـه شـما در تحقق اهداف 5 ساله تان کمک خواهد کرد. کافی اسـت اهدافتان را روی تقویم نوشته و بر اساس ان پیش بروید.
تعداد زیادی از نویسندگان را می شناسم کـه تا نخستین کتابشان فروش میرود شروع میکنند بـه توضیح دادن پروسه ي نویسندگی. سعی کنید جای ان؛ از خودتان بنویسید.
بـه خواننده هایتان این فرصت را بدهید کـه خارج از نویسندگی شـما را بشناسند. راجع بـه ویژگی هاي جالب خود بنویسید. چه کاره هستید؟ تا بـه حال بـه کجاها سفر کرده و چه تجربه هایي داشته اید؟ بـه چه چیزهایی علاقه مندید؟ و از این قبیل چیزها.
بـه صورت روزانه بنویسید. بدانید کـه هیچ کدام از این 25 توصیه با عادت هاي دیگری قابل جای گزین نیستند و برای نویسندگی بـه ان ها احتیاج خواهید داشت. تمرین کنید و داستان هاي خودرا بـه اتمام برسانید. نتیجه ي مطلوب نیازمند تمرین و تداوم اسـت.
بـه طور کلی می توانیم بگوییم شـما در نویسندگی دستتان باز هست در خلاقیت ؛ یعنی یک جهان وجوددارد و ملیون ها موضوع مختلف کـه میتوانید بـه انها بپردازید ؛ اگر میخواهید نویسنده چیره دستی بشوید نکات بالا بسیار میتوانید برایتان کارساز باشد.