سعید راد با نام اصلی احمد سعید حق پرست راد متولد 4 آبان 1323 از شهر تهران میباشد . وی از بازیگران پیشکسوت و قدیمی ایرانی میباشد کـه قبل از انقلاب بـه فعالیت داشته اسـت و دهه 60 ممنوع التصویر شد.
نام اصلی: احمد سعید حقپرست راد
زمینه فعالیت: سینما
تولد: ۴ آبان ۱۳۲۳- تهران
ملیت: ایرانی
حرفه: بازیگر
سالهاي فعالیت: ۱۳۶۳– ۱۳۴۷ و ۱۳۸۲–تا کنون
فرزندان: سام و نگاه
احمد سعید حقپرست راد کـه با نام سعید راد شناخته می شود «متوئلد ۴ آبان 1323 در تهران» بازیگر ایرانی اسـت. سعید راد بعد از پایان تحصیلات دوران دبیرستان درسال ۱۳۴۷ فعالیت خود هنری خودرا در سینما آغاز کرد ودر سال ۱۳۵۰ با بازی در فیلم سینمایی فاتحین صحرا وارد سینما شد.
سعید راد درسال ۱۳۶۳ در فیلم عقابها ایفای نقش کرد. عقابها فیلمی ایرانی در ژانر جنگی، ساخته ساموئل خاچیکیان محصول سال ۱۳۶۳ اسـت. این فیلم اولین و جدیترین فیلم در حوزه جنگ ایران و عراق؛ اسـت کـه درسال ۱۳۶۴ اکران شد و درحالی کـه جمعیت ایران نزدیک بـه ۴۵ میلیون نفر بود، ۱۸ درصد بـه دیدن فیلم رفتند و فیلم بـه فروشی معادل ۷۳۸ میلیون و ۶۲۰ هزار تومان دست پیدا کرد.
سعید راد بعد از این کـه در اواسط دهه 60 ممنوع التصویر شد، ایران را ترک کرد و مدتی در هند، کانادا و ایالات متحده کشور آمریکا بـه سر برد. وی درسال 1378 بـه میهن بازگشت و پس از سالها دوری از سینما در دوئل بـه کارگردانی احمد رضا درویش ایفای نقش کرد.
سعید راد در دوران جوانی ازدواج کرد کـه اطلاعات زیادی از این ازدواج در معرض نیست و حاصل این ازدواج یک فرزند پسر بـه نام سام و یک فرزند دختر بـه نام نگاه اسـت. سعید راد پس از مدتی از همسرش جدا شد و همسرش و فرزندانش در حال حاضر در کانادا زندگی می کنند.
همسر دوم سعید راد، نوش آفرین یکی از خوانندگان پیش از نقلاب بود کـه ازدواج ان ها در زمان خود سر و صدای فراوانی هم در محافل خبری بـه پا کرد. این ازدواج چندان دوامی نداشت و پس از مدتی، این زوج هنرمند از یک دیگر جدا شدند. در سالیان اخیر ودر مراسم فرش قرمز، سعید راد درکنار همسر سوم خود دیده شده اسـت.
سعید راد و همسر سابقش نوش آفرین
مطالعه
من و مسعود کیمیایی قبل از انقلاب کتابخانه هاي پربار و کاملی داشتیم کـه در بین هنرمندان زبانزد بود. البته برای دکور از کتاب ها استفاده نمیکردم و بیشتر انها را خوانده ام.
دوران جوانی بولینگ باز حرفه اي بودم و هرروز بولینگ بازی میکردم اما این سالها کمتر فرصت دارم. برنامه ورزشی صبح هایم با پیاده روی در ورزشگاه انقلاب آغاز می شود. اینروزها بیشتر ترجیح میدهم ایروبیک و دوچرخه سواری کار کنم. آن قدر در دوچرخه سواری پیشرفت کرده ام کـه میتوانم در حد قهرمانی دوچرخه سواری کنم و بروم تیم ملی! «باخنده»
پوشش سعید راد
سعی میکنم لباس هاي مرتب و هماهنگی بپوشم اما بعد از برگشتن بـه ایران، از اسباب و اثاثیه هاي 10 سال پیش استفاده میکنم. اگر از وسایل و لباس درست استفاده شود، سالها می شود از انها استفاده کرد.
بـه نظر من، خرید اجناسی کـه مارک معتبری دارند، از لحاظ اقتصادی مقرون بـه صرفه اسـت. تهیه وسایلی کـه کارکرد دوگانه دارند مثل مبل هاي تختخواب شو هم بـه اقتصاد خانواده کمک میکند. البته برخی میخواهند با مارک هاي مشهور هویت و اصالت و کلاس پیدا کنند.
اگر بخواهید یک نفر را بـه عنوان بهترین بازیگر زن تاریخ سینمای کشور ایران نام ببرید از چه کسی نام می برید؟
خانم سوسن تسلیمی.
بهترین بازیگر مرد تاریخ سینما؟
همه ی بازیگران سینما؛ قبل، حال و آینده.
در پایان نظرتان درباره این افراد چیست؟
– عزت ا… انتظامی: پر از معرفت و اخلاق و با منش کـه همواره بـه انسان انرژی مثبت میدادند.
– عباس کیارستمی: آقای کیارستمی از جمله روشنفکران آوانگارد در سینمای کشور ایران بودند کـه کمک زیادی کردند کـه سینمای کشور ایران در جهان بیشتر از گذشته شناخته شود.
-خسرو شکیبایی: حیف کـه نه خود ایشان و نه وزارت ارشاد از ایشان محافظت نکردند.
– بهرام بیضایی: استاد بـه تمام معنا.
– اصغر فرهادی: اسکار.
* برندهٔ تندیس سپاس بهترین بازیگر نقش اول مرد در ششمین دورهٔ جشنوارهٔ سپاس درسال ۱۳۵۳؛ برای فیلم تنگنا
* برندهٔ دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد دربخش نگاه نو سیامین جشنوارهٔ فیلم فجر، برای فیلم گیرنده، سال ۱۳۹۰
– ترور خاموش «۱۳۹۷ احمد معظمی»
– دل «۱۳۹۷ منوچهر هادی» – شبکه نمایش خانگی
– زنده بـه گور «۱۳۹۴ علی جناب» – فیلم ویدیوئی
– سرزمین کهن «۱۳۹۲ کمال تبریزی»
– در چشم باد «۱۳۸۹–۱۳۸۸ مسعود جعفری جوزانی»
– ساعت بـه وقتِ صفر «۱۳۹۰»
– امپراتور جهنم «۱۳۹۵»
– عشق و جنون «۱۳۹۲»
– پایان خدمت «۱۳۹۲»
– چ «۱۳۹۱»
– گیرنده «۱۳۹۰»
– پروانگی «۱۳۸۹»
– دوئل «۱۳۸۲»
– عقابها «۱۳۶۳»
– دادشاه «۱۳۶۲»
– عبور از میدان مین «۱۳۶۲»
– برزخیها «۱۳۶۱»
– خط قرمز «۱۳۶۰»
– فرمان «۱۳۶۰»
– مرز «۱۳۶۰»
– با عشق مردن «۱۳۵۷»
– ساخت ایران «۱۳۵۷»
– گدای اشرافزاده «۱۳۵۷»
– آقای لر بـه شهر میرود «۱۳۵۶»
– خاکستری «۱۳۵۶»
– سفر سنگ «۱۳۵۶»
– سکوت بزرگ «۱۳۵۶»
– هزار بار مردن «۱۳۵۶»
– همراهان «۱۳۵۶»
– جدال «۱۳۵۵»
– قاصدک «۱۳۵۵»
– دزد سوم «۱۳۵۴»
– دو آقای با شخصیت «۱۳۵۴»
– شرف «۱۳۵۴»
– کمین «۱۳۵۴»
– هدف «۱۳۵۴»
– آب «۱۳۵۳»
– خشم و خون «۱۳۵۳»
– کنیز «۱۳۵۳»
– مرد شب «۱۳۵۳»
– مسلخ «۱۳۵۳»
– تنگنا «۱۳۵۲»
– تیغ آفتاب «۱۳۵۲»
– خروس «۱۳۵۲»
– خورشید در مرداب «۱۳۵۲»
– سالومه «۱۳۵۲»
– صادق کرده «۱۳۵۱»
– صبح روز چهارم «۱۳۵۱»
– طغرل «۱۳۵۱»
– کافر «۱۳۵۱»
– مردی در طوفان «۱۳۵۱»
– الکلی «۱۳۵۰»
– خدانگهدار رفیق «۱۳۵۰»
– فاتحین صحرا «۱۳۵۰»