66 ساله شدن بازیگر محبوب و نازنین (عکس)

66 ساله شدن بازیگر محبوب و نازنین (عکس)

66 ساله شدن بازیگر محبوب و نازنین رضا كیانیان

رضا کیانیان در سال ۱۳۳۰ در میدان خراسان تهران به جهان آمد. به گفته خودش پدرش باستانی کار قدیمی تهران و همدوره هفت کچلون و حسین رمضون یخی بود.اصلا لازم نیست برای نوشتن از بازیگری در قواره رضا‌كیانیان بی‌جهت كلمه‌ها را به هم زنجیر كنیم. برخی‌ها نام شان به اندازه یك سخنرانی مطول و یك نوشتار مفصل كاركرد دارد و قطعا كیانیان یكی از همانهاست…

به گزارش تالاب: اصلا لازم نیست برای نوشتن از بازیگری در قواره رضا‌كیانیان بی‌جهت كلمه‌ها را به هم زنجیر كنیم. برخی‌ها نام شان به اندازه یك سخنرانی مطول و یك نوشتار مفصل كاركرد دارد و قطعا كیانیان یكی از همانهاست.

 

برترین كار برای احترام مكتوب به او پس شاید همین مرور كوتاه برترین‌هایي باشد كه در حافظه جمعی ما ماندگار شده و تمام. با این حساب هم پیش از همۀ باید به سال 68 برویم و یادی كنیم از طرحی كه منجر شد به تولید فیلمی برای كودكان. كیانیان هم طرح نخست فیلم را در جیب داشت و هم بازیگر آن شد.

 

رضا كیانیان 66 ساله، این مرد نازنین

پاتال و آرزوهای‌كوچك ساخته شد و بچه‌هاي آن روزگار را حسابی سرذوق آورد. پنج سال بعد اما كیانیان در نقش یك بدمن جذاب و دوست‌داشتنی خوش درخشید. جمشید در شلیك‌نهایی با آن مو هاي مدل كوپ خیلی‌ها را شیفته این سریال كرد.

 

سال 76 تحولات فراوانی در سیاست ایران رخ داد اما در همان سال سینمای کشور ایران به مهمانی فیلمی رفت كه هنوز هم در لیست فیلم‌هاي محبوب افراد گوناگون با گرایش‌هاي متنوع سیاسی در كشور هست. سلحشور توانست با آن بازی محشر در آژانس شیشه‌اي، خطرات همسایه‌هاي ایران را یك‌بار برای همۀ وقت در قامت یك مأمور امنیتی در ذهنمان فرو كند و خلاص.

 

سال هشتاد دكتر سپیدبخت با آن اضافه وزن عجیب برای ایفای نقشی متفاوت، در عالم بازیگری ایران یك گام متفاوت‌تر برداشت. منزل‌اي روی آب جالب بود و كیانیان نشان داد بازیگرهای ایرانی هم میتوانند

 

برای ایفای نقش‌هاي گوناگون، فرم‌هاي بدنی مختلفی را تست بزنند. یك سال بعد هاتف در «گاهی به آسمان نگاه‌كن» بدل شد به محبوب ترین روح سینمای کشور ایران كه خوش تیپ بود و گرچه به همان میزان خوفناك.

 

رضا كیانیان 66 ساله

تا عزیز در ماهی‌ها عاشق می شوند از سفر برسد دو سالی از هاتف فاصله گرفته بودیم. همان موقع بود كه دیالوگ معروفش در آن فیلم جذاب و خوشمزه ساخته علی رفیعی برای خیلی‌ها حدیث نفس شده ‌بود كه: اون موقع‌ها كه خیلی جوون بودم و همۀ دور سفره جمع می‌شدیم، وقتی كه غذا تموم می‌شد یه آه بلند می‌كشیدم و میگفتم كاش غذا تموم نمی‌شد. كاش اولش بود. نه به‌خاطر غذاها…اون كه همۀ وقت بود…فقط به‌خاطر این جمعی كه می‌دونستم همۀ وقت باقی نمی‌مونه، ولی خب همین حالا كه همۀ هستیم، پس قدرشو بدونیم دیگه!؟

 

همان سال بازی در آن فیلم پر از غذا هاي خوش‌رنگ، كیانیان یك تكه نان را هم تجربه كرد. بازی در چند نقش با گریم‌هایي سنگین، فیلم تبریزی را نجات داده بود. دیالوگ پیرمردی كه كیانیان نقش اش را ایفا می‌كرد و خیلی‌ها كاراكتر وی را برداشتی آزاد از شخصیت یكی از عرفای معاصر تهران قلمداد كردند هم در یادها ماند كه میگفت: دلت گرفته، آره؟ دل همۀ می‌گیره، دل داشته باشی می‌گیره دیگه…

 

66 ساله شدن بازیگر محبوب و نازنین (عکس)

رضا كیانیان 66 ساله، 

كیانیان همین چند وقت پیش در نمایش محدود فیلم دلم می‌خواد كه سال 93 ساخته شده‌هست هم بازیگری ممتازش را به رخ كشید. او با ایفای نقش نویسنده‌اي به نام بهرام فرزانه در فیلم فرمان‌آرا اثبات كرد كه بازیگر می تواند پا به سن بگذارد اما سینما را به حضور خودش مجاب كند.

 

فارغ از این‌ها باید عكس و مجسمه‌هاي چوبی و كتاب‌هاي كیانیان را هم بگذاریم روی میز تا مطمئن شویم كه او مانند نام نمایشی هست كه سه‌سال پیش روی صحنه نقش اصلی‌اش را ایفا كر؛ مردی برای تمام فصول.

 

بی معرفت با معرفت

پارسال همین روزها بود كه یكهو سرو كله‌اش پیدا شد. خیلی وقت بود بی‌خبر بودیم ازش.گاهی با یك پیام كوتاه تلفنی فقط یادآوری می‌كرد محبت همیشگی‌اش را اما راستش از همان روزهای آشنایی دانشكده مشهور بود به بی‌معرفتی. بی‌معرفتی‌اش گرچه جنس خاص خودش را داشت. نه اینكه خدای نكرده كم لطفی‌كند در رفاقت یا دلی برنجاند، نه.

 

بی‌معرفتی‌اش از این قرار بود كه ناگهان بی‌خبر گم و گور می‌شد. نه سر كلاس می‌آمد و نه خبری می‌داد و خلاصه آن قدر ماجرا بیخ پیدا می‌كرد كه خودش هم به قول خودش رویش نمی‌شد توضیح دهد.

 

همۀ وقت اما عذرخواهی می‌كرد و میگفت من كارم یك مقدار غیر‌طبیعیه.این را كه میگفت شلیك حرف‌هاي نیش‌دار ما به سمتش آغاز می‌شد كه: باشه تو همۀ كاره مملكت، اصلا سران دول گوناگون بدون اجازه تو آب نمی خورند، نكنه یه روز نری سركار مملكت فلج شه و…

 

واكنش اش فقط خنده‌هایي بود كه دریغ نمی‌كرد از رویمان و بعد هم با روی خوش یك چای دبش دم می‌كرد. چای را كه می‌ریخت شروع می‌كرد به سؤال‌هاي همیشگی كه خب استاد فلانی تا كجا درس داده و امتحان میان ترم استاد بهمانی چطور بود و بعد هم سراغ جزوه‌ها را می گرفت.

 

از من كه آبی برایش گرم نمی‌شد چون می‌دانست كتاب و جزوه‌هایم با یك لكه چایی دیگر برایم قابل بهرهگیری نیست چه رسد به اینكه كتاب‌ها را به او بسپارم و شلختگی‌اش. بعد دانشكده و روزهای منزل دانشجویی خیلی وقت بود خبرش را نداشتم. همۀ وقت عادت داشت یكهو آفتابی می‌شد و همین آمدنش هم انصافا می‌چسبید به آدم.

 

66 ساله شدن بازیگر محبوب و نازنین (عکس)

رضا كیانیان 66 ساله، این مرد نازنین

آخرین‌بار پارسال همین موقع‌ها بود كه به دفتر كار جدیدم آمد با گل و یك جعبه ناپلئونی مخصوص كه می‌دانست چقدر دوست دارم. لابه لای خنده‌ها و حرف‌هاي همیشگی و كل‌كل‌هاي سیاسی تكراری‌مان گفتم پسر تو خسته نشدی از این شغل پر از استرس و دیوانه‌كننده و ناامن.

 

نمی‌خوای بری سراغ یك كار دیگه. باز هم خندید و گفت بابا لامصب همین حالا از گذشته وضعیت بدتره.شرایط طوری نیست كه بی‌تفاوت باشیم. من هم كه كار دیگری بلد نیستم. این جمله آخر را كه می گفت می‌دانستم كه دوباره گیر افتاده در برزخ رفاقت و صداقت و دردسرهای پرسنلی‌اش. با خنده گفتم تو هیچ كارت مانند آدم نیست.

 

من كه نفهمیدم شغل تو چیه اما خداییش خیلی مخت تاب داره. این جمله من را هزار بار شنیده و لبخند تحویلم داده‌هست. حالا آن قدر بعد از این همۀ سال رفاقت نزدیك هستیم به هم كه حرف چشم‌هایمان را بخوانیم و روی همین حساب بحث را ادامه نمی دهم و با ناپلئونی‌هایش از خودش پذیرایی می‌كنم.

 

حالا چند روز هست كه حالم بدجور عوض شده‌هست.عصر همان روزی كه تصاویرعملیات تروریستی تهران جهان را شوكه كرده بود، هم شوكه بودم و هم غرق امیدواری و غرور.

 

عكس‌اش از زاویه‌اي كور با همان استیل ایستادن و انگشتر عقیق مرغوبش كه خیلی برایش عزیز هست برای من شبیه یك تابلوی نقاشی چند لت هست از روزهای دانشجویی تا همین حالا.

 

در بحبوحه اضطراب اما مدام عكس‌اش را در كانال‌هاي خبری تلفن همراه نگاه می‌كنم و با خودم می گویم این همۀ شجاعت برای نجات مردم نوبر هست.آخه بی‌معرفت دانشكده، تو چقدر با معرفتی…

 

جدیدترین مطالب سایت