نقش آفرینی های سیاسی بازار در تاریخ معاصر ایران

نقش آفرینی های سیاسی بازار در تاریخ معاصر ایران

درباره نقش بازار در تاریخ معاصر ایران

در بیشتر قریب به اتفاق شهرهایی که بعد از اسلام در شرق میانه بنا شدند، عناصر مشترکی به چشم می‌خورد که شامل مسجد، بازار و ارگ حکومتی هست و به فراخور رونق و بزرگی و مرکزیت شهر، عناصری چون محلات مسکونی و مدارس و بعدتر شفاخانه ها در اطراف این هسته شکل می‌گرفت و گسترش می یافت.

 

نگاهی به نقش آفرینی هاي سیاسی بازار در تاریخ معاصر ایران؛ از مناسبات بازار با حکومت قاجار تا اساس سازی حرکت هاي اجتماعی و سیاسی در دوره پهلوی.

به گزارش تالاب: نگاهی به نقش آفرینی هاي سیاسی بازار در تاریخ معاصر ایران؛ از مناسبات بازار با حکومت قاجار تا اساس سازی حرکت هاي اجتماعی و سیاسی در دوره پهلوی.

 

بازار، به مفهوم مکانی معین برای داد و ستد، از برداده هاي تمدن اسلامی هست. درواقع پس از گسترش اسلام در مشرق عالم بود که بازار به شاخصه اصلی شهرهای اسلامی بدل شد تا آن جا که بعضی از مستشرقین و خاورشناسان از جمله ماسینیون، بازار را بخش اساسی و هسته مرکزی شهرهای اسلامی خوانده اند.

 

بازارهای شرقی عناصر مشترکی داشته اند که تا همین امروز هم پابرجاست؛ راسته، خان یا سرا، تیمچه و میدان را میشود در بازارهای حلب، طرابلس، شهر موصل، بیروت، اصفهان، استانبول و… یافت.

 

غیر از این اشتراک کالبدی، عدم وجود مکان هاي اقامتی و مسکن، ویژگی خاص بازارهای اسلامی بود که به گمان بعضی در باورهای اعتقادی مسلمانان ریشه داشت.

 

نقش آفرینی های سیاسی بازار در تاریخ معاصر ایران

نقش آفرینی های سیاسی بازار در تاریخ معاصر ایران

 

دیگر وجه مشترک بازار در شهرهای مختلف جهان اسلام، بخش بندی آن هست که یک نظام درونی به تدریج قدرتمند را دید آورد. در تقریبا تمام بازارهای خاورمیانه، شمال آفریقا و حتی آندلس شاغلین به یک حرفه در کنار هم مجتمع بودند و این بخش بندی، بسته به اهمیت بازار و کارکردش در اقتصاد ملی یا فراملی، گاه تا جزیی ترین وابستگان به یک حرفه را هم در بر می‌گرفت.

 

برای مشابه در شهری که خرید و فروش فرش رونق داشت، زیاد فروشان و خرده فروشان قالی، پشم فروشان، رنگرزها و رفوگران در یک یا چند راسته نزدیک به هم فعالیت می‌کردند. اهمیت این بخش بندی این بود که یک نظام صنفی را پدید آورد که خواهیم دید نقش زیاد اي در تحولات سیاسی و اجتماعی خلافت هاي اسلامی متاخر بازی کرد.

 

نقش بازار در تاریخ معاصر ایران

همۀ این ویژگی ها، بازار را به قلب تپنده شهرهای بزرگ بدل میکرد. بازاری که در کنار مسجد و مدارس دینی بنا شده بود و به ارگ سلطنتی ختم می شد، در هم تنیدگی اقتصاد، اعتقاد و اداره شهر و در پایتخت ها، کشور را موجب میشود و عجیب نبود که خبرها در این قلب تپنده شهر ساخته و پرداخته و اکران شود.

 

منادیان حکومتی در راسته هاي بازار مردم را از آخرین تصمیمات حاکم آگاه میکردند. منبر عاملان را بازاریان رونق می دادند و آنان اولین کسانی بودند که از رضایت یا عدم رضایت علما از حکووت مطلع می شدند. تغییرات و تحولات شهر از بازار آغاز و به بازار ختم می شد. بیهقی در فرازی از تاریخ نگاشته اش میگوید وقتی برادر طغرل سلجوقی، ابراهیم اینال، به نیشابور رسید، ترس و وحشتی مردم را فراگرفت.

 

او پیغام داد که برای تنبیه مردم نیامده و مقصود دیگری دارد: «من فردا بهش هر خواهم آمد و به باغ خرّمک نزول کرد، تا دانسته اید. اعیان نشابور چون این سخنان بشنودند، بیارامیدند و منادی به بازارها آمد و حال باز بگفتند تا مردم عامه تسکینی یافتند. و باغ خرمک را جامعه افکندند و نزل ساختند و استقبال را بسیجیدند و ابراهیم به باغ خرمک فرود آمد… و روز آدینه، ابراهیم به مسجد جامع آمد.»

 

«بیهقی، 1354: 730»

وضع بازار، رونق و بزرگی و شلوغی اش، مهم‌ترین نشانه امنیت و اقتدار حاکم بود و به این ترتیب، هیئت هاي خارجی میهمان، از دل بازار می گذشتند و به تختگاه حکومت می رسیدند. برای مشابه فرستاده دربار روم برای رسیدن به قصر المقتدر عباسی، از میان بازار بغداد عبور داده شد و اهالی بغداد مسیر وی را بیاراستند و دکان ها را آذین بستند.

 

«پروشانی، 1371: 360»

ابن اثیر و ابن بطوطه و ناصرخسرو قبادیانی نقل هایي دارند از آذین بازار به مناسبت اعیاد مذهبی یا شفای شاهی، پسردار شدنش یا حتی ختنه سوران شاهزاده اي! تعطیلی بازار هم نشانه اي از عزا یا اعتراض بوده هست و تاریخ نگاران تعداد زیادی از این اتفاق یاد کرده اند. دومین پادشاه سلجوقیان، آلب ارسلان که فوت شد و خبر که به بغداد رسید، بازار این شهر تعطیل شد. در ایران سده هاي میانه، بازار همۀ شهرها در روز عاشورا بسته بود. «همان»

 

نقش آفرینی های سیاسی بازار در تاریخ معاصر ایران

نقش بازار در تاریخ معاصر ایران

 

اما اولین گزارش ها از نقش آفرینی بازار در سیاست، حداقل در ایران، مربوط به اواسط دوره قاجار هست. تا پیش از این دوره، اعتراض بازاریان، عمدتا صنفی و در حمایت از منافع دسته اي از تجار یا بازرگانان بود، کمتر فراگیر می شد و اغلب با مصالحه یا پادرمیانی «شیخ صنف» پایان می یافت. بازار قشربندی هاي مخصوص خود را داشت که تضاد منافع اقشار گوناگونش، مانع وحدت هم می شد.

 

طبق گزارش فلور، در بازار کرمان، تجار کرمانی، تبریزی، زرندی، یزدی هاي مسلمانی و یزدی هاي زرتشتی، خراسانی و هندی از هم منفک بودند و تجار هر گروه انس و مراوده بیشتری با یکدیگر داشتند…

 

این قشربندی، نهاد نااعتمادی را هم قوت می بخشید: «[تجار] به هم دیگر اطمینان ندارند، حتی در معاملات نیز با هم دیگر خیلی به احتیاط حرکت میکنند و همۀ در خیال آن میباشند که به دیگری پای بزنند.» «مراغه اي، 1364: 97»

 

اعتبار تدریجی بازار تهران

در پایتخت سلسله قاجاریه، وضعیت تجارت و تجار، متفاوت با دیگر نقاط ایران بود. تهران از کهن شهرهای ایران بود و اعتبارش نه به واسطه قرار گرفتن در مسیر تجارت جهانی، یا آب و آبادانی و تمدن سازی که تنها به واسطه استقرار حکومت بود و بنابراین تجار و بازاریانش هم رنگی در جامعه نداشتند. فقط دو، سه سالی پس از بر تخت نشستن ناصرالدین شاه بود که بازار تهران اعتباری پیدا کرد و به یکی از پنج محله اصلی شهر بدل شد.

 

در این زمان، تهران هفت هزار و هشتصد باب منزل داشت و بیش از چهار هزار و دویست باب دکان «اتحایده، 1364» و این نسبت نشان می داد که تجار به تدریج طبقه اي اخیر را تشکیل میدهند.

 

شکل گیری این طبقه نیز مرهون دوراندیشی میرزاتقی خان امیرکبیر بود. پروفسور آوری، فعالیت هاي امیر را چنین توصیف می‌کند: «میرزاتقی خان با بازرگانان دوستی داشت. وی بازار بزرگ تهران را ساخت و به رشد طبقه بازرگان کمک کرد.

 

تفاوت این طبقه با طبقه برگزیده در این بود که بازرگانان اساس کار خود را درست کاری فردی، داشتن یک ارزیابی درست از رویدادهای جهانی و به دست آوردند درآمد کافی قرار دادند؛ در حالی‌که مبنای طبقه برگزیده، امتیازات موروثی، اجحاف در حق مردم، تحریکات در دربار کوچک و جاهل ایران، فریب کاری و خیانت بود.» «آوری، 1372» با این همۀ تجار تهرانی هم یکدست و متحد نبودند و بی اعتمادی در بازار تهران هم نهادی قدرتمند بود.

 

نقش بازار در تاریخ معاصر ایران

تا اواسط دوران قاجار، این انشقاق بین تجار، غیر از اینکه به لحاظ سیاسی خوب بود، کارکردی اقتصادی برای حکومت نیز داشت. اعیان و شاهزادگان پراکنده در سراسر ایران می توانستند با دسته اي از تجار ارتباط بگیرند، مبلغ لازم را فراهم سازی کنند، خزانه پایتخت را بی نیاز کنند و حکومت منطقه را در اختیار بگیرند.

 

این بازی برد- برد، هم حکومت مرکزی را راضی میکرد و هم برای تجار- که می شد به طرفه العینی از هست و نیست ساقط شان کرد- حاشیه امن می آفرید.

 

نقش آفرینی های سیاسی بازار در تاریخ معاصر ایران

نقش آفرینی های بازار در تاریخ معاصر ایران

 

اما خرج و برج دربار قجرها بیش از آن بود که با منصف فروشی و لقب فروشی بسامان شود. طی دوره اي کوتاه، فزونی رفت و آمد خارجی ها به دربار، اعمال فشار روس و انگلیس برای تسهیل بازرگانی و فروش کالاهایشان از طرفی و رونق تجارت خارجی و در نتیجه آگاهی تجار و مردم از وضع جهان، به علاوه عیان شدن سیر قهقرایی ملک داری قاجار از طرف دیگر، مناسبات بازار تهران و تبریز و اصفهان و شیراز با حکومت را دگرگون کرد.

 

ضمن آن که همنشینی بازار و مسجد پیوندی عمیق بین فعالان اقتصادی و علمای دینی پدید آورده بود. اگر حکومت با مالیات بازاریان معمولا ناراضی اداره می شد، روحانیت با وجوهات داوطلبانه تجار، قدرتی نادیده یافته بود.

 

بازار، یک بازیگر جدی

تغییر مناسبات بازاریان و حکومت را اولین بار درخواست تشکیل «مجلس وکلای تجار» از ناصرالدین شاه در سال 1263 خورشیدی عیان کرد. آنان از شاه میخواستند کسی را بر اداره وزارتخانه تازه تاسیس «تجارت و فلاحت» بگمارد که «وطن خواه»، «بی طمع و بی غرض» باشد و «گرسنه» نباشد. شاه بالاخره با تشکیل این مجلس، که درواقع هسته اتاق تجارت بعدی بود، موافقت کرد.

 

درخواست بازاری ها چند محور داشت، از جمله: احترام به مالکیت فردی و بازداشتن امرا و حکام از دست درازی به مال تجار، ایجاد بانک برای سهولت در تجارت و بیرون آمدن از سلطه روس و انگلیس، حمایت از تجار ایرانی در داخل و خارج، کاستن از اعمال قدرت خارجی ها در گمرکات کشور ایجاد بازاری مخصوص تولیدات وطنی.

 

از این زمان تا بیست و دو سال بعد که فرمان مشروطه به امضای مظفرالدین میرزا رسید، بازار به یکی از جدی ترین بازیگران عرصه سیاست داخلی ایران بدل شد. درواقع حمایت تمام و کمال بازاریان از میرزای شیرازی و الغای امتیاز تنباکو، اساس ساز انقلاب مشروطه شد.

 

نقش آفرینی های سیاسی بازار در تاریخ معاصر ایران

نقش بازار در تاریخ معاصر ایران

 

دیدنی آن که بازار توانست طی مدت دو دهه، چنان اعتمادی در مردم ایجاد کند که تنبیه سیدهاشم قندی به بهانه گران فروشی، که در ظاهر به معنای حمایت حکومت از مردم بود، برخلاف انتظار، اعتراض یکپارچه مردم، بازاریان و علما علیه حکومت را در پی داشت و جرقه مشروطه شدن قدرت شاه را زد.

 

برای نشان دادن نقش آفرینی بازار در قیام مشروطه، همین بس که هزینه هاي بیست هزار بست نشین سفارت انگلستان را دو بازاری تهرانی فراهم سازی می‌کردند. نتیجه این اعتماد و همراهی این بود که از صد و شصت و یک نماینده مجلس اول، پنجاه و هفت نفرشان بازاری بودند.

 

فراهم سازی مالی مجاهدان مشروطه، اتحاد و تشکیل «نهضت اقتصاد» برای مقابله با سیاست هاي اقتصادی دولت روسیه شورایی که بازاریان گیلان را زمین گیر کرده بود و مخالفت با ایده جمهوری سردار سپه از دیگر نقش آفرینی هاي سیاسی بازار در تاریخ معاصر ایران هست.

 

نقش بازار در تاریخ معاصر ایران

شاید به همین سبب بود که رضاخان در سراسر حکومت تقریبا دو دهه اي خود کوشید تا سرحد امکان مرکزیت بازار تهران و استقلال تشکل هاي صنفی بازاریان را از بین ببرد.

 

یکی از اولین تصویب نامه هاي هیئت وزیران پس از جلوس او بر تخت سلطنت، مامورکردن وزارت فواید عامه به تاسیس اتاق تجارت بود. این دولتی شدن تشکل هاي صنفی، بازاریان زمان آگاه را راضی نمی‌کرد: «حتی وقتی که خود دولت میخواهد موسسه برای امور تجارت ترتیب دهد، آنقدر آن را کوچک و حقیر می شمارد که در جزو وزارت فواید عامه، مقام ناچیزی به آن داده بدون اینکه لوازم کار و اعتبار و اختیاراتی به جهت آن قائل شود.» «ترابی فارسانی، 1392: 169»

 

تمرکزگرایی و توسعه آمرانه، البته در ابتدا نتایج خیره کننده اي داشت، اما نمی توانست نهادینه شود و به تدریج نتایج معکوس به بار می آورد. غلامحسین خان کاشف که از معتمدین بازاریان تهران بود، توصیفی از شرایط بازرگانی کشور دارد که گویای نحوه اداره کشور هست «و دیدنی اینکه اگر تاریخش را نخوانیم، می‌توانیم برای همین روزهایمان هم بدانیم».

 

میگوید: «روز به روز دائره صادرات تنگ تر می‌شود. تجار و مردم در مضیقه اند. همۀ روز مقررات و نظامات انحصار تجارت تغییر داده میشود، بدون اینکه فکری در مورد نتیجه این تصمیمات ناگهانی که میگیرند قبلا کرده باشند. با نهایت تاسف دیده می‌شود اساس قانون انحصار تجارت که ازدیاد صادرات بوده و هست، برعکس نتیجه بخشیده و جلو صادرات گرفته شده…» «همان: 262»

نقش آفرینی های سیاسی بازار در تاریخ معاصر ایران

دوره محافظه کاران

در دوره پهلوی دوم، شاخص ترین فعالیت سیاسی بازار، حمایت تمام قد از دولت پزشک محمد مصدق در فاصله سال هاي 1330 تا 1332 بود. متعاقب خلع ید از شرکت نفت ایران و انگلیس و تحریم ایران، فروپاشی اقتصادی محتمل و مورد انتظار ناظران خارجی بود. در این شرایط دولت دست به انتشار اوراق قرضه ملی زد که بخش زیاد اي از آن را بازاریان تهران، اصفهان، تبریز، شیراز و… خریدند.

 

غیر از این، همراهی صاحبان حرف و بازرگانان بزرگ با دولت ملی سبب شد برای اولین بار «و تا امروز آخرین بار»در تاریخ مکتوب اقتصاد کشور، تراز تجاری ایران بدون نفت مثبت شود که به معنای افزایش سطح ساخت و فزونی صادرات غیرنفتی و کاهش واردات هست. «مومنی، 1394: 25»

 

ده سال بعد، باز بازار قدرت خود را به رخ حکومت پهلوی کشید؛ این بار هم بازار با نهاد مرجعیت همراه شد و به مقابله با حاکمیت پرداخت. اعلامیه امام خمینی «ره» در بهمن 1341 در مخالفت با اصول انقلاب سفید، جرقه اولین سلسله اعتراضاتی بود که تا پایان بهار سال 43 کمابیش ادامه یافت.

 

دوم و سوم بهمن 41، بسته شدن بازار تهران که اهمیت و کارکرد پیشین را نداشت؛ با تعطیلی مغازه هاي منطقه مرکزی پایتخت همراه شد که نشانه اي از قدرت مرجعیت دینی بود. اعلام عزای عمومی در نوروز 42، تعطیل شدن بازار و تظاهرات در روزهای منتهی به عاشورای آن سال و دستگیر کردن امام در بامداد پانزدهم خرداد، روزهای پرتب و تابی را برای بازار تهران رقم زد.

 

نقش آفرینی های سیاسی بازار در تاریخ معاصر ایران

نقش بازار در تاریخ معاصر ایران

 

آن روز برخی از مردم و بازاریان از بازار کفاش ها تظاهرات اعتراضی خود را آغاز کردند که به زد و خورد در بازار بارفروش ها منتهی شد. از این به بعد برای دو هفته متوالی بازار تهران و تعداد زیادی از مغازه هاي شهر دست به اعتصاب زدند.

 

طبق یکی از اسناد ساواک، دولت که مستاصل شده بود، مجبور شد با راه اندازی خودروهای بلندگودار در بین محلات مرکزی شهر جار بزند که «بازار باز هست، رفت و آمد در بازار آزاد هست، پلیس بر وضعیت مسلط هست!» «روحبخش، 1381: 239»

 

در همین اثنا نطفه یکی از معدود گروه هاي مذهبی معتقد به مشی مسلحانه بسته شد؛ هیئت هاي موتلفه اسلامی که توسط گروهی از بازاریان سامان یافت، در بهمن سال 43 و در بحبوحه اقتدار رژیم، نسخت وزیر حسنعلی منصور را ترور کرد و البته پایه گذاران هیئت هاي موتلفه دستگیر و به جوخه اعدام سپرده شدند

 

 

اما حیات این گروه تا سال‌ها بعد ادامه یافت. از این پس اهمیت زدایی از بازار سنتی به رکنی از سیاست حکومت پهلوی تبدیل شد و در بزنگاه 1354، دولت زهرچشمی از تجار و پیشه وران گرفت. شوک نفتی و چندبرابر شدن عایدات ارزی دولت، در این سال عوارض خود را نشان داد.

 

نقش بازار در تاریخ معاصر ایران

تورم لجام گسیخته در عصر فزونی درآمدهای نفتی، حکومت را به واکنش هاي هیستریک واداشت. تشکیل دادگاه هاي صنفی به عاملیت جوانان عضو حزب رستاخیر و محکوم کردن تجار و بازاریان به جریمه، لغو پروانه کسب و حتی زندان، بخش بزرگی از فعالان اقتصادی را از حکومت پهلوی یک سره ناامید کرد.

 

چنین بود که از میانه هاي سال 1356، بازار که همواره محافظه کار خوانده می شد، جلودار اعتراض ها و اعتصاب ها شد و عملا حکومت را فلج کرد. در آستانه انقلاب اسلامی، باز پیوند دیرین نهاد مرجعیت و بازار پررنگ شد که نتیجه اش فراهم سازی مالی مبارزات مدنی بود؛

 

مبارزاتی که برخلاف انتظار هزینه هایي به مراتب بیشتر از مبارزه مسلحانه دارد. به این ترتیب بازار در یک مقطع مهم دیگر از تاریخ معاصر ایران دست به نقش آفرینی زد؛ نقشی که به دل مردم نشست و تا مدت ها اعتماد و احترام را همنشین نام بازاریان کرد.

 

با پیروزی انقلاب و تشکیل جمهوری اسلامی بازار هم نقشی دگرگونه یافت و از نقش آفرین حاشیه سیاست به بازیگر متن آن تبدیل شد. طبیعی بود که این ایفای نقش اخیر به دیواره آن اعتماد و احترام ترک بیندازد. اما تلخ اینکه بازار هم تلاشی برای حفاظت از این سرمایه گران بها نکرد.

 

جدیدترین مطالب سایت