بروزرسانی : 13 تیر 1403

شعر کوتاه نقابی از لبخند

شعر کوتاه نقابی از لبخند

هنوزهم دنیا با من سر ناسازگاری دارد


هنوز هم ساز ناکوک  می نوازد


و من تنها و بی هیچ پناهی


می رقصم باهرسازَش


چون مترسکی تنها درمیان مزرعه


و لبان این مترسک مثل همیشه پر از لبخند است


و چشمانش


مات نگاه می کند بدون هیچ احساسی


نه خشم نه عشق نه شادی نه نفرت


گویی میخواهد بگذرد وتمام شود


به امید روزی است که از پا بیافتد


ومزرعه دارتن فرسوده اش را


درگوشه ای رها کند

تهیه و تنظیم : تفریح و سرگرمی تالاب

برچسب‌ها:
جستجو در تالاب
جدیدترین مطالب سایت