برای داشتن نشاط اکثر در زندگی می توان از ورزش بهرهگیری کرد سالیان زیادی هست که کشور های توسعهیافته برای پیشرفت به یک نقطه مشترک رسیدهاند که آن هم پیشرفت از راه ورزش یا موفقیت در رقابتهاي جهانی از طریق ورزش هست. وقتی صحبت از فعالیتهاي ورزشی می شود، نباید همۀ نگاهمان را معطوف به بُعد حرفهاي آن کنیم و این موضوع دقیقا همان علت توسعه کشور های پیشرفته یعنی دقت ویژه به بُعد دیگر ورزش یعنی ورزش همگانی هست.
ورزش همگانی را درحالحاضر مهم ترین ابزار برای بالابردن سرانه سلامت در جوامع پیشرفته می دانند؛ چه سلامت جسمی و چه سلامت روانی. در توسعه ورزش همگانی نهادهای مختلفی از شهرداریها و وزارتخانهها تا آموزش و پرورش و فدراسیونها و انجمنهاي ورزشی نقش دارند؛ اما سؤال اینجاست که نقش و جایگاه ورزش همگانی در کشور ما چیست؟ آیا توانستهایم از این مهم برای توسعه و پیشرفت و همینطور حفظ سلامت افراد و ایجاد نشاط در جامعه بهرهگیری کنیم؟
به گزارش تالاب:آیا توانستهایم فرهنگ این ورزش را در کشورمون جا بیندازیم؟ آیا توانستهایم راهی برای مقابله با زندگی ماشینی پیدا کنیم و کمتحرکی راکه عامل تعداد زیادی از مریضیها و مریضیهاست، از طریق همین ورزش همگانی کاهش دهیم؟ آیا میشود امیدوار بود که بتوانیم سلامتی در جامعه را ازکمهزینهترین راه ممکن یعنی ورزش همگانی به دست آوریم؟ آمار نشان میدهد ورزش همگانی در کشور ما با استانداردهای جهانی فاصله دارد.
بهعلت اهمیت مقوله تربیتبدنی در زندگی روزمره مردم، اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، دولت را موظف کرده هست بهمنظور نیل به اهداف متعالی انسانی، همۀ امکانات خود را برای تربیتبدنی رایگان برای همۀ و در تمام سطوح به کار ببرد. ورزش همگانی در ایران بهطور رسمی از سال 1358 با عنوان ورزش محلات، مطرح شد و در سال 1362 بهصورت تشکل قانونی با نام جهاد تربیتبدنی رسمیت یافت. توسعه و ترویج فرهنگ ورزش همگانی از همان زمان با هدف گذراندن اوقات فراغت، کمک به توسعه سلامت، ایجاد نشاط و شادابی، مقابله با مریضیهاي جسمی و روانی و پیشگیري از گسترش ناهنجاریها و بزهکاریهاي اجتماعی، مقابله با اعتیاد، ایجاد امید و ارتقای بهرهوری بین مردم بهویژه نوجوانان و جوانان در دستور کار قرار گرفت.
در ادامه نیز با تشکیل وزارت ورزش و جوانان، ترویج ورزش همگانی بهعنوان یکی از برنامههاي اصلی دولت در ورزش مطرح شد و بودجههایي نیز در این اساس به فدراسیونهاي ورزشی اختصاص یافت. طبق یکی از بندهای قانونی در وزارت ورزش و جوانان، هر فدراسیون ورزشی موظف هست 10 درصد از بودجه سالانه خود را صرف ترویج رشته خود در ورزش همگانی کند. ضمن این که طبق سند چشمانداز سال 1404 باید 40 درصد مردم به ورزش همگانی مشغول باشند؛ اما اکنون با تمام آمارها حدود 20 درصد از افراد جامعه ورزش می کنند. درواقع ورزش همگانی که می تواند با کمک شهرداریها و رسانه ملی در جامعه گسترش بیشتری پیدا کند، نیمه گمشده ورزش در کشور هست.
اگر اکثر وقتتان را مینشینید و میخواهید سالم باشید، ورزش یک ضرورت هست
شاید شما جزء آندسته از افرادی باشید که صبح علیالطلوع در پارک محل حاضر میشوید و با دوستانتان ورزش صبحگاهی انجام میدهید و شاید هم دلتان بخواهد ورزش همگانی را یک روز در برنامههاي هرروز زندگیتان قرار بدهید.
خیلی هم فرقی نمی کند که صبحگاهی باشد یا عصرگاهی، این که کسی بتواند بدنش را به همۀ وقتورزشکردن عادت دهد و در 24 ساعت شبانهروز حداقل نیمساعتی را به ابتداییترین فعالیتهاي بدنی اختصاص دهد، قطعا اتفاق خوبی هست که خیلیها دنبالش میباشند. ورزشکردن یا به عبارت بهتر انجام ورزش همگانی ازجمله کارهایی هست که امکانات زیادی هم نمی خواهد، کافی هست بندهای کفش را سفت و خودت را برای یک پیادهروی کمی پرسرعت آماده کنی، همین. انگیزهات را بیدار کن!
انگیزه چیزی نیست که یکدفعه برایتان ایجاد شود، اما می توانید آن را برای خودتان خلق کنید. شاید ورزشکردن فقط به حرکتدادن بدن مربوط باشد، اما اگر ابتدا ذهنتان را حرکت ندهید، به جایی نخواهید رسید. کنارگذاشتن موانع ذهنی قبل، میتواند در را برای ایدههاي اخیر و نگاههاي تازه باز کند. نه قرص، نه رژیم و نه جراحی پلاستیک، هیچکدام نمی توانند جای تحرکداشتن را بگیرند. پس این حقیقت را بپذیرید که باید ورزش کنید.
اگر اکثر وقتتان را مینشینید و میخواهید وزن کم کنید و سالم باشید، ورزش یک ضرورت هست. رسیدن به این حقیقت معمولا انجامش را کمی راحتتر می کند و خبر خوش این که گزینههاي زیادی پیشِروی شماست. ورزش حتما نباید در باشگاه باشد یا ساعتها وقت ببرد و برایش هزینههاي مختلفی کنید. دانستن این که میتوانید تجربه ورزشی خودتان را خلق کنید، به شما انگیزه میدهد و شما را به حرکت وامیدارد.
در قبل ما دلایل زیادی برای حرکتکردن داشتیم. مجبور بودیم خود ما چمنها را بزنیم، ظرفها را با دست بشوییم، مسیر سربالایی رفت و برگشت به مدرسه را با وجود برف فراوان با پای پیاده طی کنیم و…؛ نکته اینجاست که امروزه همۀچیز عوض شده و ما نمی توانیم به قبل برگردیم. اکثر ما قادر نیستیم کامپیوتر، تلویزیون، ماشین و موبایل تلفن را کنار بگذاریم. همۀ این چیزها برای ما مهم و خوب میباشند، اما اگر اجازه دهیم بر ما تسلط پیدا کنند، می توانند منجر به مشکلاتی برای سلامتیمان شوند. آگاهییافتن از مسئولیتمان و همینطور درک نیاز به ایجاد تعادل، ما را یک قدم به ایجاد تغییر در سبک زندگی نزدیکتر میکند.
ورزش به بهرهگیری درست و مثبت از زمانهاي آزاد و وقتهاي بیکاری کمک میکند و باعث میشود افراد دور هم جمع شوند و از فردگرایی جلوگیري می کند. ورزش همگانی همینطور تا حدی از رفتارهای ضدبشری و ضداخلاقی پیش گیری می کند. ورزش همگانی را میتوان از جنبههاي گوناگون مثل اوضاع مشارکت اجتماعی افراد، تنوع فعالیتهاي بدنی، جایگاه ورزش همگانی، نقش رسانهها در ورزش همگانی و دهها جنبه دیگر بررسی کرد.
خیلیها وقتی می خواهند برای ورزشکردن بهطور منظم برنامهریزی کنند، دچار مشکل میشوند و بهسختی طبق برنامه عمل می کنند؛ اما وقتی ورزش را بهصورت شرکت در گروههاي ورزشی انجام میدهند، نتایج بهتری می گیرند. فرصت آشناشدن با آدمهاي اخیر که در شرایط عادی با آن ها ارتباط پیدا نمیکردید، یکی از مزایای شرکت در ورزش گروهی هست.
وقتی در گروه کار میکنید احتمالش خیلی اکثر هست که سختتر تمرین کنید و به اهدافی که برای خود دارید نزدیکتر شوید. ضمن این که ورزش در گروه سرگرمکننده هست و ذهن شما را از روزمرگی و سختی کار دور میکند. همینطور گروههایي که همراه با موسیقی کار میکنند، پرانرژیتر ورزش میکنند و درضمن در کنارهمبودن انها را شادابتر میکند.