هدیه دادن آرامش به زلزله زدگان کرمانشاه
بحران را از خود دور کنیم و آرامش را هدیه دهیم
بعضی از افراد هستند که متاسفانه فرق روز هاي خاص و عادی را نمی دانند در ادامه می توانید با بحران و حاشیه را دور و هدیه دادن آرامش به زلزله زدگان کرمانشاه تالاب را دنبال کنید .
به گزارش تالاب واقعه دلخراش دیگری به وقوع مداوم؛ تن ایران عزیزمان دوباره از زلزله ای مهیب لرزیده؛ چه دلها که شکسته؛ چه چشمها که چشمه اشک شان خشکیده؛ چه دلهای مهربان که در سراسر این سرزمین و فراتر از مرزهایش به تپش افتاده! چرا که انسانیت و نوعدوستی مرز و نژاد و عقیده و جغرافیای سیاسی و اجتماعی نمی شناسد.
ابراز واکنش به چنین واقعه عظیمی طبیعی است. واکنش احساسی، تحلیلی، ابراز دغدغه و نگرانی نسبت به حالات آسیب دیدگان ونیازهایشان… بله همه ی ی اینها طبیعی است. ابزارش هم فراهم است:
بیش از هر دوران دیگری که اتفاقی در این ابعاد رخ داده، شبکه هاي اجتماعی فعال اند. سپهر ارتباطی گسترده و پر و تب و تاب، بر سر تمام عالم گسترده است و همه ی ی هم دوران هم مخاطب و هم رسانه اند:
رصد می کنند، تحلیل میکنند، ابراز احساسات میکنند: همدردی، فراخوانی کمک، اعتراض« به کمبودها و نارسایی ها»، خشم… همه ی ی را می دانید و میبینید..
یادمان باشد که رسانه در هر شکلش، چه برخوردار از آنتن ها و فرستنده هاي عظیم و برافراشته رسانه هاي صوتی و تصویری باشد چه گوشی هاي هوشمند ظریف قرار است به آرام شدن وضعیتی متلاطم کمک کند، قرار است زخم خوردگان و مصیبت دیدگان آرام شوند، نیازهایشان معلوم شود، قرار است رسانه ها و رسانه بودن ها و رسانه شدن ها واسطه هر چه بیشتر باز شدن یا باز ماندن چشم و گوش مهارکنندگان بحران باشد و کمک حال بحران زدگان.
قرار نیست عقده هاي سیاسی باز شوند و درد هاي تاریخی و مطالبات دیرینه اجتماعی فراخوانی و فریاد شوند! هم اکنون وقتش نیست! قرار نیست هر شایعه بی اساسی نشر یابد و یکجا توی دل امدادرسانان و مدیران بحران و بحران زدگان خالی شود!
اگر واقعا بنایمان بر این است کاری کنیم تا از حجم مصیبت بکاهیم، فرصت طلبی و ناجوانمردی یا دستکم وقت نشناسی و بی ظرفیتی و گاهی بلاهت است اگر صرفا یک «شو»ی سیاسی یا اجتماعی یا هنری و… به راه اندازیم و بالای سر جنازه هاي قربانیان و کنار زخم هاي جانکاه روح و جسم بازماندگان مصیبت دیده شان عقده هاي بجا یا نابجای شخصی یا سیاسی و اجتماعی مان را بگشاییم!
این بازی هاي حاشیه ای یاحاشیه سازی ها که گاه سهوی اند و بنا به عادت و احساسات لطیف و نه لزوما غرض و مرض، در این ساعات و روزهای اولیه کمکی به حل و مهار بحران نمی کند هیچ، خود بحرانی می‌شود دست و پاگیر در دل بحرانی که به خاطر حجم و وسعت اش باندازه کافی فلج کننده است!
بیایید نمک به زخم بحران زده ها و امدادرسانانی که شبها و روزها نخوابیده اند و با همه ی ی توان کارشان را میکنند نپاشیم! بیایید شوهای تو خالی و دست و پاگیر و بی فایده در این ساعات بحرانی راه نیاندازیم!
به گزارش تالاب بیایید به مردمی که دلشان برای آسیب دیدگان و نیازها و زخم هاي جانکاهشان میتپد و می خواهند کمک کنند بگوییم که از طريق سازمان‌ها و تشکیلات شناخته شده ای که بنا به آزمودن و تخصص و شرح وظایف سازمانی شان، هماهنگ کنندگان اصلی گردآوری و توزیع کمک هاي مردمی هستند به هموطنان آسیب دیده خود کمک کنند. بیایید هشدارها و پيام‌هاي امدادي و بهداشتی اضطراری را نشر دهیم.
بیایید به برچیدن بساط شایعه و حدس و گمان‌هاي برآمده از غرض‌ها یا تخیلات و احساسات صرف یا از روی بی‌اطلاعی، کمک کنیم یا لا اقل در گسترده شدن این بساط پوسیده که حالات را بحرانی تر می کند ناخواسته سهیم نباشیم!
بیایید بیش از آنکه در محافل خصوصی گرم و نرم و جمع ها و گروه هاي خصوصی و مجازی برای حدس و گمان ها و آه و ناله ها و متلک ها و مچ گیریهای سیاسی چند بار غرغره شده یکدیگر نوشابه باز کنیم و به تدریج به انچه خود و دوستان ابتدا بدون اعتماد و سند کافی پرورانده ایم ایمان آوریم، ارتباطمان را- و اگر چه ارتباط انتقادی و پرسشگرانه مان را نیز در حین بحران- با سازمان های مسئول پاسخگویی به حادثه، بیشتر کنیم تا هزينه‌هاي ناشي از بحران افزايش نیابد.
بیایید دستکم در این روزهای آغازین بحران و ساعات طلایی برای امدادگران، به افزایش اطلاعات علمي عموم مردم و ترويج توصيه‌هاي بهداشتي و پيام‌هاي امدادي بپردازیم.
بیایید مواظب باشیم اگر کمکی نمی کنیم و خیری از خبررسانی نمی رسانیم، با خبرسازی بی سند یا نشر خبر هاي بی مبنا شر نرسانیم !همین!
این چند کلمه از دل به کاغذ و در فضای عجولانه ناشی از بحران قلمی شد و میان سطور دنبال هیچ مفهوم و معنای دیگر نگردید دوستان! فدای قلم ها و قدم هاي موثر و دلهای پرعطوفت تان!
