انچه که منجر به افسردگی میشود و نیز راههای درمان این مریضی روانی را برای شما شرح میدهیم افسردگی؛ از سیر تا پیاز آلبوم: مشاوره خانواده عوامل افسردگی افسردگی چندین دلایل احتمالی دارد
سلامتی دربرگیرنده سلامت کامل جسمانی، ذهنی و رفاه اجتماعی هست و فقط با عدم مریضی یا ضعف جسمانی تعریف نمیشود. سلامت ذهنی نیز بخش جدایی ناپذیر این تعریف هست.
• از هر 4 نفر، یک نفر در دوره اي از زندگی خود به مریضی ذهنی مبتلا شده هست.
• 91 میلیون نفر در جهان به علت افسردگی به الکل روی آورده اند.
• 25 میلیون نفر مبتلا به اختلالات ناشی از مصرف مواد مخدر میباشند.
• بنابر تخمین حدود 450 میلیون نفر سراسر جهان به نوعی از اختلال روحی و روانی مبتلا میباشند.
• 154 میلیون نفر سراسر جهان به افسردگی مبتلا میباشند.
• 50 میلیون نفر به مریضی صرع مبتلا میباشند.
• 24 میلیون نفر آلزایمر یا دیگر اختلالات مربوط به ذهن و حافظه دارند.
• طبق آمار، خاورمیانه، آفریقای شمالی، اروپای شرقی و جزایر کارائیب، با 5 درصد جمعیت افسرده، غمگین ترین مکان هاي جهان محسوب میشوند.
• در تحقیق سال 2013 دانشگاه کوئینزلند، معلوم شد که فقط کمی بیش از 4 درصد از جمعیت مردم به افسردگی، که دومین علت زیاد ناتوانی در سراسر دنیاست، مبتلا میباشند.
انچه که منجر به افسردگی میشود
• رخداد سانحه اي بد، مثل از دست دادن کسی
• قطع رابطه
• مشکلات مالی، یا تحت زورگویی دیگران بودن
در شرایط دیگر، فرد ممکن هست به طور ذاتی به سمت افسردگی تمایل داشته باشد، مثل عوامل ژنتیکی که در ایجاد اختلال دوقطبی نقش مهمی دارند. این اختلال خلقی فقط دربرگیرنده دوره هاي افسردگی نیست، بلکه دارای دوره هاي بسیار خوشحال، که در آن زمان فرد بیش از حد نرمال احساس شادمانی میکند، نیز هست.
• بیش از حد خسته
• آشفتگی در خواب
• از نظر دیگران نیز افسرده به نظر میرسد.
• خستگی
• گاهی اوقات صبح زود از خواب بلندشدن
• دو دلی و بی تصمیمی
• تمرکز ضعیف
• عدم اعتماد به نفس
• مهم هست بدانید که در این نوع افسردگی، فرد ضرورتا احساس افسردگی نمیکند.
در این حالت، اضافه بر علایم افسردگی متوسط، قضاوت فرد به علت وجود افسردگی شدید، دچار نقص میشود. به طور مثال او نسبت به ارزش خود و یا افق آینده زندگی اش، بیش از حد منفی و یا بدبین میشود.
فرد مبتلا به افسردگی بسیار شدید، ممکن هست دچار وهم و یا باورهای غلط شود. «به طور مثال، تصور میکند شیطان، بدجنس، ورشکسته هست و یا مریضی مهلک دارد» او ممکن هست دچار توهم هاي شدید شده و مثلا صداها و یا تصویر هاي خیالی در خصوص موضوعی نمونه، شنیده و یا ببیند.
وقتی فرد دچار وهم و یا توهم هاي شدید هست، افسردگی او نوعی مریضی روانی توصیف میشود.
افسردگی هایي که در آن، فرد به شدت گرفتار افکار منفی هست، بخشی از افسردگی ملایم و متوسط محسوب میشود.
اگر پس از گذشت چند هفته، به طور دایم احساس افسردگی کردید با دکتر مشورت کنید
در این اختلال فرد هر دو حالت افسردگی و نقطه مقابل آن که به بحبوحه شادی و شیدایی مشهور هست را دارد. علایم مرحله افسردگی مثل افسردگی هاي تک قطبی هست که بالا در مورد شان صحبت شد.
• احساس اندوه، اضطراب یا خستگی کردن
• داشتن انرژی کم، احساس کسالت و یا خستگی
• کم یا بیش از حد خوابیدن، یا کل شب را بیدار ماندن
• تمرکز ضعیف و قدرت تفکر کم داشتن
• عدم علاقه به تفریح، خانواده و یا زندگی اجتماعی
• عدم عزت نفس و یا احساس گناه کردن
• داشتن درد، بدون این که زمینه فیزیکی داشته باشد، مثل درد در قفسه سینه/ سر/ شکم که ناشی از اضطراب و نگرانی هست.
• فقدان علاقه به زندگی، اندیشیدن به مرگ، افکار خودکشی
• اگر 5 یا اکثر موارد بالا به مدت یک دوره دو هفته یا اکثر در خود احساس کردید، به احتمال چندان در دوره افسردگی هستید و شما باید از یک مشاور پزشکی کمک بگیرید.
• احساس شادی بیش از حد، اشتیاق، هیجان، خشم، زودرنجی یا افسردگی کردن
• خشم بیش از حد داشتن، «هرگز احساس خوبی نداشتن»، بیش از حد حرف زدن یا فعال بودن»
• به خواب، نیاز کم داشتن و به سختی به خواب رفتن
• عبور مکرر افکار در ذهن، وجود فشار در سر، دودل، از این موضوع به موضوعی دیگر پریدن، تمرکز ضعیف
• علاقه بسیار چندان به فعالیت هاي لذت بخش، ماجراهای اخیر، ارتباط جنسی، الکل، مواد مخدر، مذهب، موسیقی یا هنر داشتن
• باور افراطی یا غیرواقعی بودن در مورد توانایی ها یا در سر پروراندن برنامه هاي بزرگ نمایی شده داشتن
• آگاه نبودن از علایم مریضی جسمی مانن آسم، داشتن گرفتگی عضلانی در پشت سر یا اطراف شانه ها
• تصور داشتن زندگی ابدی، بی پروا دست به خطر فیزیکی زدن، یا هنگام خشم یا اضطراب، احساس خودکشی داشتن
اگر 5 یا اکثر موارد فوق را در مدت بیش از دو هفته در خود میبینید، ممکن هست در دوره شیدایی قرار گرفته اید و پیشنهاد میشود حتما از متخصص کمک بگیرید.
اگر احساس کردید نمیتوانید از عهده چیزی برآیید، زندگی روز به روز بسیار سخت میشود یا زندگی شما ارزشی ندارد، فورا از یک متخصص کمک بگیرید. این موارد، علایمی میباشند که شما باید با کسی در مورد مشکل تان صحبت کنید.
اگر پس از گذشت چند هفته، به طور دایم احساس افسردگی و یا اضطراب کردید با دکتر مشورت کنید و از متخصصان کمک بگیرید.
• خودیاوری
• مصرف داروهای ضدافسردگی
• صحبت درمان
در کنار مصاحبه با دکتر تان در تحت درمان قرار گرفتن، میتوانید بعضی زا روشهای مقابله با افسردگی را نیز بیاموزید. دیوید ریچاردز، استاد تحقیق خدمات سلامت روان دانشگاه اکستر، روشهای زیر را برای زمانی که گرفتار افسردگی هستید، ارائه میدهد.
• با ترس هاي تان رو به رو شوید
• فعال تر باشید
• زندگی روزمره تان را داشته باشید
• الکل مصرف نکنید.
• وینستون چرچیل، بارها به افسردگی اش که آن را «سگ سیاه» می نامید، اشاره کرد.
• باز آلدین، فضانوردی که با تمام غریب- و جاذبه- هنگام فرود به همراه نیل آرمسترانگ بر روی کره ماه در سال 1969، مبارزه کرد، پس از این موفقیت الهام بخش خود، سالها با افسردگی و اعتیاد به الکل، مبارزه نمود. او پس از درمان افسردگی و رهایی از اعتیادش به الکل، مدیر انجمن ملی بهداشت روان ایالات امریکا شد.
• آبراهام لینکلن، یکی از موثرترین و الهام بخش ترین رییس جمهورهای تاریخ کشور آمریکا، زمانی که کشور تقسیم شده را متحد میکرد، سالها با افسردگی و اضطراب دست و پنجه نرم میکرد.
• افسردگی نیز به سراغ جی. کی رولینگ، نویسنده، پس از این که نخستین ازدواجش فقط در مدت دو سال، با شکست مواجه شد، رفته هست. او با نوشتن نخستین بخش رمان هری پاتر بر افسردگی خود غلبه کرده بود.
• جیم کری صراحتا در مورد تاریخ کوتاه افسردگی اش صحبت کرده هست.