ازدواج کردن آیا باعث میشود شـما روحیات بهتری داشته باشید؟ آیا از نظر جسمی ؛ ذهنی عاطفی از فرد دیگری کـه مجرد اسـت تمایز پیدا می کنید؟
ایا ازدواج شـما را خوشبخت میکند یا بهتر اسـت کـه مجرد بمانید؟ دراین مقایسه زندگی مجردی و متاهلی را بخوانید:
بر پایه برخی پژوهشها، زندگی متأهلی بهتر از مجردی اسـت؛ اما این تحقیقات دارای خطاهاییاند و بـهاشتباه نشان می دهند کـه متأهلها زندگی بهتری دارند و سر مجردها از مزایای زندگیِ بـهشدت جذاب متأهلی بیکلاه می ماند. در واقع، این کـه بگوییم زندگی متأهلی از نظر روانشناسی برای افراد بهتر اسـت، درست نیست و نمی توان با علم از ان پشتیبانی کرد.
نمی توان بـهطور دقیق گفت ازدواجکردن میتواند در بلندمدت زندگی شاد و موفقی برای افراد خلق کند. گاهی مجردها گوی رقابت را میربایند و کامیابتر و موفقتر هم ظاهر می شوند. بنا بـه بعضی از تحقیقاتی کـه بر اساس نمونههاي آماری بزرگ و ملی انجام شدهاند، افراد مجرد سلامتترین افراد جامعهاند و با مرورِ زندگیِ کسانی کـه از حالت تجرد بـه تأهل درآمدهاند بـهسادگی می توان روند کاهش خوشحالی را در زندگیشان دید.
ازدواجکردن جادهاي نیست کـه حتماً شـما را بـه مقصد خوشبختی برساند. ابعاد متنوعی از زندگی مجردها بهتر و پربازدهتر از زندگی متأهلهاست؛ برای مثال، مجردها بیشتر با دوستان، خانواده، همسایهها و همکارانشان ارتباط دارند. انها بیشتر از متأهلها بـه دیگران مثلاً والدین پیر خود کمک می کنند. دریک کلام، مجردها خودمختارند ودر تعیین سرنوشت خودشان و افزایش رشد و توسعه فردی نقش پررنگتری دارند.
از سوی دیگر، برخی تحقیقات نشان می دهند متأهلها بیشتر از بیماریهاي مختلف در امان می مانند یا مثلاً از نظر روانی سلامت بیشتری دارند. اینجاست کـه امایی پررنگ و مهم وجوددارد: درست اسـت کـه از مزایای مجردبودن گفتیم، اما بـه هرحال نمی توان گفت از بین این دو کدام بهتر اسـت.
اینروزها مطالب و محتواهای مختلفی را درباره زندگی متأهلی و مجردی میبینیم و می خوانیم. برخی اصرار دارند کـه ازدواج بهتر اسـت و برخی هم کـه اتفاقا درسالهاي اخیر بیشتر روی کار آمدهاند از مزایای زندگی مجردی می گویند؛ مثلاً از این می گویند کـه مجردها خوشبختتر و ثروتمندترند. منتها ماجرا چیز دیگری اسـت. هیچ روش بهتری برای زندگی وجود ندارد و نمیتوان گفت مجردماندن بهتر اسـت یا ازدواجکردن.
درست اسـت کـه در بعضی زمینهها مجردها بهتر از متأهلها زندگی میکنند، اما موارد دیگری هم هست کـه زندگی متأهلی را شکوفاتر و جذابتر نشان می دهد؛ پس شنونده باید عاقل باشد! در بررسی پژوهشهاي علمیِ مختلفی کـه یکی از این دو سبک زندگی را برتر از دیگری میدانند بـه نکات زیر دقت کنید:
هرکس در زندگی انتخابی دارد. متأهلها انتخاب کردهاند کـه زندگیشان رابا فرد دیگری شریک شوند، اما عده اي از افراد هستند کـه انتخابشان مجردی اسـت و از این انتخاب کاملا رضایت دارند؛ پس نگاه و انتخاب آدمها در زندگی بنا بـه علاقهها، خواستهها و ترجیحاتشان شکل میگیرد و نمیتوان گفت مجرد یا متأهل بودن نسخههایي کلیاند کـه یکی بد اسـت و دیگری خوب.
با نگاهی دقیقتر بـه داستان ازدواج، موضوع دیگری هم روشن می شود: زمان ازدواج برای هر کس متفاوت اسـت. برخی دورههاي زندگی برای بعضی از ما با مجردی بهتر میگذرد و بعضی دورهها هم با ازدواج بهتر خواهد شد؛ مثلاً برخی افرادی کـه همسر خودرا از دست دادهاند از زندگی متأهلیشان رضایت زیادی داشتهاند، اما بعد از فقدان همسر خود دیگر بـهدنبال ازدواجکردن نیستند و دوست دارند فصل تازه زندگیشان را بـه مجردی سپری کنند.
برخی افراد گمان میکنند ازدواج معجزهاي اسـت کـه تعداد زیادی از مشکلات زندگیشان را حل و درهای خوشبختی را بـه رویشان باز می کند. این اشتباه اسـت. از جمله دلایل و افکار اشتباه درباره ازدواج اینها هستند:
ازدواج دارو یا درمان نیست؛ اما برخی گمان می کنند مشکلات رفتاری و ارتباطیشان را بـهمدد ازدواجکردن رفع خواهند کرد. با ازدواج، نهتنها مشکلات ارتباطی و رفتاری افراد حل نمی شود، بلکه حتی ممکن اسـت شدیدتر هم بشوند.
اگر دو نفر از نظر ارتباطی و رفتاری بـه بلوغ رسیده باشند، احتمالا بعد از ازدواج هم شکوفایی این بلوغ در زندگیشان بیشتر می شود؛ اما اگر مشکلاتی دراین زمینهها وجود داشته باشد، هیچ تضمینی نیست کـه ازدواج بـه حلشان کمک کند.
احساس تنهایی گاهی سخت و سهمگین اسـت، اما دلیل نمی شود برای فرار از ان ازدواج کنید. این اصلا دلیل خوبی برای ترک دنیای تجرد نیست. اگر شـما در تنهایی خود فردی خوشحال و بهرهور نباشید، در دوران متأهلی نیز نمی توانید خوشحالی و خوشبختی را تجربه کنید.
خوشحالی و خوشبختی در گرو ازدواج نیست و اگر بـهاندازه کافی از تنهاییتان لذت نمیبرید، در زندگی دونفره نیز اقبال چندانی نخواهید داشت.
کسی کـه در خوشحال و راضینگه داشتین خودش ناکام اسـت ودر تنهایی نمیتواند اوضاع زندگیاش را بـهخوبی مدیریت کند و شاد باشد، چطور در زندگی دونفره میتواند بـه فردی دیگر کمک کند تا هردو زندگی شاد و خوشی داشته باشند؟
بعضی افراد میخواهند با ازدواجکردن چیزی را بـه دیگران ثابت کنند؛ مثلاً شخصی کـه فرزند طلاق اسـت تصمیم می گیرد ازدواج کند تا بـه دیگران و والدین خود نشان بدهد کـه از انها بهتر اسـت و برخلاف آن ها بـه یک رابطه سالم پا گذاشته اسـت.
برخی ازدواج میکنند تا نشان دهند بزرگ و مستقلاند. بعضیها هم ازدواج می کنند چون مثلاً میترسند در جمعِ دوستانشان یگانه مجرد محفل باشند.
ازدواج تصمیمی اسـت کـه فقط و فقط بـه خودتان بستگی دارد. باید قبول کنید کـه برای دنیا مهم نیست شـما چه تصمیمی برای وضعیت تأهل خود می گیرید. شـما هستید کـه باید ببینید چه تجربهاي از ورود بـه زندگی مشترک نصیبتان میشود.بـه طور کل مطالعه کتاب هایي نظیر نظریه انتخاب از دکترویلیام گلاسر راهنمای بسیار خوبی برای حل این موضوع اسـت.