شاید ساختار اصلی فیلم شبیه به یکی از کارتونهاي پیروز باشد ولی هنوز در ساختار خود تازه و نیز جدید خواهد بود با ما در سایت تالاب باشید با برترین ها «The Boss Baby» براساس یک کتاب کمیک بوک کودکانه 36 برگی نوشته مارلا فریزی و با بهرهگیری از صدای الک بالدوین مشهور برای یکی از کاراکترهای اصلی «که پسری خردسال اما سرشار از آرزوها و نیکاندیشی هست» دارای ابتکارهای متعدد و ایدههاي جدید هست و چنان فراگیر عمل می کند که می تواند هر فردی از هر طبقه سنی را راضی سازد.
به گزارش تالاب: در بین خیل فیلمهاي کارتونی پیروز که طی سالهاي جدید پخش شدهاند. لفظ «ابتکاری» و واژگان «خلاق بودن» به کمتر فیلمی اطلاق شده و الگوهای تکراری در بین آن ها چندان بوده اما «بچه رئیس» که دو ماه و اندی از پخش آن میگذرد و 169 میلیون دلار در امریکای شمالی و 282 میلیون دلار در سایر مناطق و قارهها فروش داشته، سزاوار این توصیف و کلمات تحسینآمیز و به مثابه پرواز در آسمان نامتناهی افکار و ذهن کودکان هست.
«The Boss Baby» براساس یک کتاب کمیک بوک کودکانه 36 برگی نوشته مارلا فریزی و با بهرهگیری از صدای الک بالدوین مشهور برای یکی از کاراکترهای اصلی «که پسری خردسال اما سرشار از آرزوها و نیکاندیشی هست» دارای ابتکارهای متعدد و ایدههاي جدید هست و چنان فراگیر عمل میکند که میتواند هر فردی از هر طبقه سنی را راضی سازد.
شاید ساختار اصلی فیلم شبیه به یکی از کارتونهاي پیروز سال 2016 یعنی «استورکز» نشان بدهد و سازندگان اینکار جدید را متهم به تقلید از آن فیلم کنند، اما تفاوتها بین دو فیلم متعدد و آشکار هست و یکی از موارد آن معرفی یک پسر بچه 7 ساله به نام تیم تمپلتون «با صدای مایلز باکشی» بهعنوان محور حوادث و چیدن سایر کاراکترها دورادور وی هست حال آنکه در «Storks» کاراکتر مرکزی متمایزی وجود نداشت.
«تیم» که ذهن بیش از اندازه پیشرفته و جستوجوگری دارد و به دسته آدمهاي بیشفعال متعلق هست، به هر علت موجه و غیر موجه اعتقاد دارد که در کنار پدر و مادرش «کاراکترهایی با صداهای جیمی کیمل و لیزا کودرو» زندگی ایدهآلی را شکل داده و خانواده کوچک او نمونه یک خانواده بینقص هست.
مادر و پدر «تیم» اعتقاد دیگری دارند و روزی یک بچه و بهتر بگوییم چیزی بهعنوان برادر کوچک را برای او بهمنزل میآورند ولی او نه هر بچهاي بلکه کودکی هست که شبیه آدمهاي بزرگسال صاحب شغل و حرفه نشان میدهد و لباس پوشیدنش مثل انها هست و یک کیف کاری و شغلی محصول چنین فرآیندی را در دست دارد.
یک ویژگی عجیب این بچه این هست که وقتی کسی اطراف وی نیست با صدای آدمهاي بزرگسال حرف میزند و یک رئیس کامل نشان می دهد و صدای او همان صدای الک بالدوین هست که پس از فزونتر از 35 سال بازیگری برای چنین فیلمها و مواردی ایدهآل نشان می دهد و حتی هوش وی را نیز در زمان ارائه این صدا و ترسیم این کاراکتر به راحتی میتوان حس کرد.
متفاوت و ویژه بودن این بچه به آرایهها و وسایل او منحصر نمیشود. و به آرامی بر بینندگان مشخص می شود که وی مأموریتی مهم دارد و شرکت ساخت بچه «!» کشور وی را موظف ساخته با اتخاذ تدابیر لازم جلوی اقدامات کمپانی پاپیکو را بگیرد که از رقبای اصلی شرکت ساخت بچه به حساب می آید.
سران پاپیکو با نیاتی شیطانی می خواهند کاری کنند که پدر و مادرها در سطح دنیا از بذل دقت به بچههاي خود غافل شوند و حتی بچههاي پوشک پوش را تنها بگذارند و آواره سازند تا ریشه مهر و محبت در دنیا خشک شود! برای «تیم» چارهاي نمی ماند جز این که با برادر کوچکی که تازه وارد زندگی او شده، دست به ائتلاف بزند و در راه دفع اقدامات پاپیکو و نظایر آن با وی همکاری کند.
شاید گفته شود ایده ترسیم کودکانی که آنقدرها هم کودک نیستند، در دنیای سینما و فیلمهاي کارتونی چیزه تازهاي نیست و ما در قبل دور و نزدیک این روال را در فیلمهاي «مرد خانواده دوست» و «ببین چه کسی حرف می زند» نیز دیده بودیم. با این حال تیم مک گراس در مقام کارگردان «بچه رئیس» چنان باابتکار کار میکند که جای تحسین دارد و او و فیلم تازهاش را از موارد نمونه قبلی تفکیک می کند.
مک گراس گرچه فردی تازه وارد به سلسله معادلات کارتونی نیست و مردی کارکشته و یکی از کارگردانان هر سه نسخه «ماداگاسکار» بود و فیلمنامه نویس «بچه رئیس» نیز مایکل مک کالرز بوده که روی دومین و سومین فیلم از آلبوم پلیسی اما مسخره و خندهدار «استین پاورز» با مایک مایرز همکاری کرده هست و این عوامل سبب شده «The Boss Baby» باوجود تمامی تشابههاي ظاهری و ساختاریاش از بیشتر نمونههاي قبلی بالاتر باشد و علت موفقیتش در گیشهها و از دیدگاه منتقدان نیز همین مسأله بوده هست.
«بچه رئیس» در عین حفظ خط سرگرم کنندگی آموزنده هم هست و بر ارزش منزل و خانواده و لزوم متحد و همپا بودن اعضای خانوادهها پای میفشرد و همسو با آن از قوت وسیع فکر کودکان و دامنه وسیع آن سخن میگوید و از این منظر شبیه به سری کارتونهاي «داستان عروسک» هست که در آن حس و برداشت کاراکترهای عروسکی برای رسیدن به یک زندگی مسالمتآمیز و خوب به سطوحی بالا میرسد و صداقت این کاراکترها حرف اول را می زند و در کنار این اصول قوی، شوخیهاي کلامی و رفتاری فیلم نیز که بههرحال از نیازهای اصلی کارهایی از این دست هست، بخوبی رعایت و اجرا شده هست.
همانطور که پیشتر آمد، گزینه الک بالدوین برای صدا پیشگی یکی از دو کاراکتر اصلی از دلایل زیاد موفقیت «بچه رئیس» بوده و حتی اگر مدیران برنامههاي وی به او گوشزد کرده باشند از این کاراکترهای کودک– بزرگسال پرهیز جوید تا بهکاراکتر جدی و سنگینش در بیشتر فیلمها لطمهاي وارد نشود او با نپذیرفتن آن کار درستی را انجام داده و اساسهاي کاری خویش را وسعت بخشیده هست.
پرواز در آسمان بیکران ذهن کودکان
عنوان: «بچه رئیس»
محصول: شرکتهاي دریم وورکز و فاکس
تهیه کنندگان: رمزی نایتو و لسلی فلدمن
سناریست: مایکل مک کالرز
کارگردان: تام مک گراس
تدوینگر: جیمز رایان
موسیقی متن: هانس زیمر و استیو ماتزارو
طول مدت: 109 دقیقه
صدا پیشهها: الک بالدوین، استیو بوسکمی، جیمی کیمل، لیزا کودرو، مایلز باکشی، توبی مگوایر و جیمز مک گراس