مفهومی و به یاد ماندنی ترین انیمیشن های دنیا
این نسبتاً رایج اسـت کـه مردم با شنیدن کلمه “انیمیشن” بـه طور خودکار بـه فیلم ها و شخصیت هاي کارتونی دیزنی فکر می کنند. البته جای تعجب نیست زیرا انیمیشن اغلب ما را بـه یاد کارتون هاي دوران کودکی می اندازد و زمان هایي کـه هنگام تماشای نقاشی ها زنده می شوند را بـه یاد می آورد. ما دراین قسمت از مجله تفریحی تالاب برای شـما همراهان عزیز لیستی از بهترین انیمیشن هاي دنیا را منتشر کرده ایم.
50 بهترین فیلم انیمیشن سراسر دنیا
برای نزدیک بـه 100 سال، انیمیشنی کـه ما می شناسیم وجود داشته اسـت – نوعی هنری کـه مانند سینمای لایو اکشن، از فیلم هاي کوتاه سرچشمه گرفته و بـه خودی خود بـه یک رسانه بزرگ تبدیل شده اسـت. اگر بزرگترین نقطه عطف، ورود سفید برفی و هفت کوتوله درسال 1937 بود – کـه نشان دهنده شروع تولید بلند بلند استودیوهای انیمیشن والت دیزنی بود – از آنجا فیلم انیمیشن شکوفا شد و تکامل یافت و فناوری‌هاي جدید پیشگامانه، امکانات روایی جدید را ایجاد کرد.
50. The Triplets of Belleville «2003»
حداقل دلایل ساده اي برای دیدن فیلم سه گانه بللویل، نخستین انیمیشن خیره کننده سیلوین شومت، انیماتور فرانسوی وجوددارد. برای شروع، طرح عملاً بدون دیالوگ «مادربزرگ پای چمبی برای نجات نوه‌اش از دست مافیا در طول تور دو فرانس ماموریت نجات را انجام می دهد»؛ دکورها «شماره موزیکال افتتاحیه، تعقیب و گریز با پدال، آخرین حلقه گریز»؛ یک بازیگر مکمل عالی «دوچرخه سواران با چهره غمگین، مافیایی هاي بزرگ‌تر از زندگی» و ستاره هاي تالار موسیقی کهنسال کـه نمایش را می دزدند.
نگاه فیلم صامت رابا سوررئالیسم چاشنی می کند، اما با جرأت رفتن بـه جایی کـه اکثر انیمیشن‌ها جرأت ان را ندارند، شکوفا می شود: بین غم و طنز «بللویل یک آمریکای با حجاب نازک اسـت» و نوستالژی برای تبدیل شدن بـه پائینی زمان‌هاي گذشته. بـه نوعی ان را نیز موفق بـه خنده دار بـه عنوان جهنم.
مطالب مشابه: بهترین فیلم های انیمیشنی خانوادگی سال ۲۰۱۶
49. فانتزیا «1940»
این دقیقاً یک انیمیشن مورد علاقه برای تماشای آسان نیست، اما سومین انیمیشن دیزنی از بسیاری جهات یک فیلم پرفروش اسـت. ازدواج با انیمیشن فراگیر خانه موش با مجموعه‌اي از مجموعه‌هاي موسیقی کلاسیک دوست‌داشتنی «همان طور کـه گفته شد، شامل صداهایی از باخ تا بتهوون می شود» منجر بـه چیزی بسیار دیدنی میشود.
بهترین سکانسی کـه بـه یاد می ماند، کابوس جاروی در حال افزایش «شاگرد جادوگر» اسـت «یک ظاهر نادر از خود میکی موس دریک فیلم اصلی دیزنی»؛ اما در «آیین بهار» با محوریت بیگ بنگ می توان دید آخرالزمانی شگفت‌انگیزی پیدا کرد. «مشهور بـه دایناسور»؛ و طوفان و درنگ «شب در کوه طاس»؛ با نمایش شیطان طیفی چرنابوگ.
ارائه نیز بازیگوش اسـت، با سکانس هایي کـه استعداد رهبر ارکستر لئوپولد استوکوفسکی را بـه صورت سیلوئت نشان می دهد و کمی بـه خود «موسیقی» اختصاص دارد. ضیافتی دو ساعته برای چشم و گوش – اما شاید از بیت عجیب قنطورس بگذرید.
48. روز بسیار زیبایی است «2012»
یک موزیک U2 نیست، It’s Such A Beautiful Day یک فیلم بـه عنوان کتاب سوسو زدن اسـت. این فیلم کـه نسخه‌اي از سه‌گانه فیلم کوتاه کاریکاتوریست مستقل دان هرتزفلد اسـت، شکل چوب و دایره‌اي بیل را دنبال میکند – سر گرد، بدن بیضی شکل، نقطه‌هایي برای چشم‌ها، کلاهی خنک – در طول زندگی‌اش در عکس‌هایي کوتاه، همه ی از طریق یک عنبیه با قاب تار فیلتر شده اسـت.
برای چنین شخصیت لاغری، بیل زندگی درونی غنی و شگفت انگیزی دارد. همانگونه کـه هرتسفلد روایت دیوار بـه دیوار را ارائه می دهد، داستان در جزئیات کوچک بـه ظاهر تصادفی – دمپایی شیر شاه، دمنده برگ – کـه دریک کاوش عظیم از مکان ما در جهان باهم ترکیب می شود، بـه صفر می رسد. این انیمیشن خش دارترین تصویر سیاه و سفید قابل تصور اسـت، بنابر این اثر دست ساز، جذاب و بـه نوعی بـه طرز عجیبی متحرک اسـت.
یک ابله 62 دقیقه‌اي برای لذت بردن، فقط باعث میشود آرزو کنید با ان خط‌نویسی‌هاي غافلگیرانه‌اي کـه در طول ریاضیات دوبل انجام دادید، کارهای بیشتری انجام می‌دادید.
47. عاشق وینسنت «2017»
آماری کـه در مورد Loving Vincent وجوددارد، کاملاً غیرممکن اسـت. در طی شش سال، تیمی متشکل از 125 نقاش از 20 کشور، بیش از 65000 فریم فیلم را بـه سبک ونسان ون گوگ «میدانید، مرد آفتابگردان» نقاشی کردند. دوروتا کوبیلا و هیو ولچمن کارگردانان با استفاده از تکنیک روتوسکوپی مورد علاقه ریچارد لینکلیتر در زندگی بیدار و اسکنر تاریکی، ادای احترامی زنده از هنر ون گوگ خلق می کنند کـه دریک داستان پلیسی پیچیده شده اسـت تا ماهیت واقعی مرگ نقاش را کشف کنند.
این ویژگی هاي عجیب‌وغریب خودرا دارد – میتوانید ببینید افرادی مانند Saoirse Ronan و Chris O’Dowd اگر برای VVG ژست می‌گرفتند چه شکلی می‌شدند – اما بـه طرز پیچیده اي بـه عنوان ادای احترام بـه هنر ون گوگ طراحی شده اسـت، هردو در نمای کلی «پاستیل هاي ملایم، سیاه هاي جوهری» و جزئیات «تیتراژ پایانی بـه نقاشی هاي دقیقی اشاره می کند کـه ادای احترام شده اند».
این با نقل قول ون گوگ آغاز می شود – “ما نمیتوانیم بـه غیر از نقاشی هایمان صحبت کنیم” – ودر پایان Loving Vincent با اجازه دادن بـه فرم تبدیل بـه محتوا بـه بینشی روشن از زندگی هنرمند تبدیل می شود.
46. سیندرلا «1950»
پس از بازگشت بـه فیلم‌هاي بسته بندی بـه سبک گلچین در طول جنگ جهانی دوم، دیزنی با یک bibbidi-bobbidi-banger بازگشت – دومین فیلم شاهزاده‌شان، کـه تکامل یافت و کهن الگوی اولیه‌اي را کـه با نخستین فیلم شروع کردند، دوباره تعریف کرد. این یک داستان کلاسیک از بدبختی، جادو و موش اسـت، زیرا سیندرلا با قلب پاک توسط خانواده ناتنی اش مانند خاک رفتار می شود – تا زمانی کـه مادرخوانده پری او «در نهایت» مداخله می کند و وی را بـه توپ می فرستد.
علیرغم همه ی گام‌هاي بدش «20 دقیقه باز شامل شیطنت‌هاي موش در آشپزخانه اسـت»؛ این یک افسانه ناب دیزنی اسـت – با موزیک‌هاي بی‌نظیر، لباسی نمادین، و یک شخصیت شرور دست‌کم‌گرفته در لیدی ترمین مهیب النور آدلی. اگر این انیمیشن بـه خودی خود جسورترین انیمیشن دیزنی نیست، هنوز هم بـه شکوفایی فوق‌العاده‌اي از هنرمند مفهومی افسانه‌اي مری بلر می‌بالد – و جذابیت امضای استودیو را در جریان کامل می یابد.
45. How To Train Your Dragon «2010»
در حالی کـه DreamWorks Animation بـه دلیل تعقیب اژدهای فرنچایز مورد انتقاد قرار گرفته اسـت، این سه گانه نمونه اي بزرگ اسـت کـه شرکت می تواند بـه ان اشاره کند کـه چرا همیشه دشمن خلاقیت و جذابیت نیست. چگونه اژدهای خودرا تربیت کنیم کـه توسط دین دبلوا و کریس سندرز «با دو فیلم بعدی کـه بیشتر در حال تماشای دبلوا هستند»؛ بـه داستان یک پسر و سگش خلاصه می شود – جایی کـه پسر یک وایکینگ خجالتی و بداخلاق اسـت و سگ یک وایکینگ اسـت.
اژدهای قدرتمند Night Fury کـه دارای استتار طبیعی اسـت و می تواند انفجارهای پلاسما را از دهان خود شلیک کند. این سریال «و اسپین آف هاي کوچک ان» بـه جای این‌که شخصیت ها را در جای خود اجرا کنند «یا پرواز کنند»؛ انتخاب هوشمندانه اي را برای تکامل داستان و عمیق تر کردن احساسات انجام می دهند، و نگاه فیلم ها بسیار زیبا و اغلب تماشایی اسـت.
44. سفید برفی و هفت کوتوله «1937»
تعداد کمی ان را بـه عنوان فیلم دیزنی مورد علاقه خود می‌دانند، اما بدون سفید برفی هیچ فیلم دیگری دراین فهرست ممکن اسـت وجود نداشته باشد – بـه همین سادگی اسـت. نخستین فیلم انیمیشن بلند آمریکایی، الگوی همه ی چیزهایی را کـه پس از ان دنبال شد تنظیم کرد – تیم انیماتورهای والت با استفاده از تکنیک‌هاي پیشگامانه دوربین چند هواپیما برای بردن مخاطبان بـه درون یک افسانه قدیمی آلمانی با تمام عناصر معمول «یک شاهزاده خانم جوان بی گناه، یک پیر حسود، ملکه، موجودات زیبای جنگلی، شبح در حال مرگ».
اگر از نظر روایی اپیزودیک باشد، و چندین سکانس را بـه هم بچسباند کـه مانند فیلم هاي کوتاه سمفونی هاي احمقانه اي کـه استودیو مدت ها بـه ان شهرت داشت، ابداع شده بود، هنوز هم مانند یک انیمیشن سینمایی معاصر بازی می کند – برای فیلمی کـه نزدیک بـه 100 سال قدمت دارد بد نیست.
با شخصیت‌هاي متمایزش «هر کوتوله استعداد خاص خودرا دارد»؛ طراحی درخشان «سیب سمی کـه می‌چکد نمادین اسـت»؛ و کرم‌هاي گوش مانند «هی هو»؛ جای تعجبی ندارد کـه تخیل تماشاگران را بـه خود جلب کرد و مسیر هالیوود را برای همیشه تغییر داد. بررسی امپراتوری را بخوانید.
43. شرک «2001»
بیست سال بعد، تند کشیدن دریم ورکز بـه سمت تسلط دیزنی بر مناظر متحرک ممکن اسـت مانند گذشته احساس تازگی نداشته باشد – اما اگر دیگر تیزترین ابزار در آلونک نباشد، همان گونه یک انفجار رنگارنگ و خشن اسـت. شرک درست از همان لحظات آغازین، کتاب قوانین افسانه را پاره می کند و بـه معنای واقعی کلمه با ان پاک می کند – یک غول سبز غول پیکر بـه عنوان قهرمان ما، شاهزاده خانم را در قلب هیولا می سازد، و شرور را بـه عنوان یک حاکم ظالم دیزنی لند بـه تصویر می کشد.
پادشاهی Duloc اگر لهجه اسکاتلندی مایک مایرز «تاکید بر “ish”» یک لمس الهام‌بخش اسـت، این خر ادی مورفی اسـت کـه کل فیلم را زنده میکند – کمدین افسانه‌اي در فرم کاملاً آزاد. بـه‌عنوان یک کمدی دوستانه کـه بـه‌طور آزادانه ارزش‌ها و شخصیت‌هاي یک پادشاهی جادویی را بـه تصویر میکشد، و «بـه خوبی یا بد» دوره جدیدی از ارجاعات فراوان بـه فرهنگ پاپ را آغاز کرد، همان گونه بازی را تغییر می دهد و بسیار بسیار خنده‌دار اسـت.
42. میچل ها در مقابل ماشین ها «2021»
لرد و میلر تهیه‌کنندگان میداس با ماجراجویی مایک ریاندا درباره خانواده‌اي ناکارآمد کـه با شورش دستیار هوش مصنوعی می‌جنگند، ادامه یافت – یک کمدی اکشن علمی-تخیلی کـه سریع‌تر، خنده‌دارتر و آزادتر از هر انیمیشن فعلی دیگری بـه نظر می رسد.
خانه میچلز لذت علاقه‌مندان بـه فیلم اسـت – قهرمان مرکزی کیتی «ابی جاکوبسون» یک فیلمساز نوظهور اسـت کـه ارجاعات عمیق او «در شوخی‌هاي سلین سیاما و اگنس واردا وجوددارد» و تخیل فراوانش بـه شکل خط‌خراش‌هاي کارتونی روی صفحه می‌ریزد. هویت بصری ماکسیمالیستی متمایز کـه توسط بافت هاي ترکیبی 2D-3D کـه توسط Into The Spider-Verse پیشرو شده اسـت، تقویت شده اسـت.
این بی وقفه شوخ اسـت، دارای ضربات اکشن چشم نواز اسـت، ودر بهترین لحظات خود – مجموعه اي از مرکز خرید پر سر و صدا با Furby حساس بـه اندازه کایجو – هردو را بـه طور هم زمان مدیریت می کند. بهتر از همه ی، رابطه مرکزی پدر و دختر ان ضربه عاطفی واقعی میدهد، در حالی کـه چشم‌ها را بـه هم می‌ریزد.
41. Grave Of The Fireflies «1988»
برای اکثر مردم، Grave Of The Fireflies نوعی شاهکار اسـت کـه احتمالا فقط یک‌بار ان را تماشا خواهید کرد. نخستین فیلم از ایسائو تاکاهاتا، ستون دیگر استودیو گیبلی درکنار یکی از بنیانگذاران، هایائو میازاکی، داستانی دلخراش از جنگ جهانی دوم اسـت – هم ادای احترام بـه زندگی هاي از دست رفته بـه دلیل اثرات موج دار درگیری، و هم کیفرخواستی از جنگ جهانی دوم.
شکست هاي اجتماعی کـه منجر بـه مرگ غم انگیز بسیاری از زندگی هاي دور از خط مقدم شد. داستان پسر نوجوان سیتا «تسوتومو تاتسومی» و خواهر کوچکش ستسوکو «آیانو شیرایشی» را دنبال میکند کـه پس از بمب‌گذاری شهر زادگاهشان کوبه را ویران می کنند.
انها میروند تا با عمه‌شان زندگی کنند، تا زمانی کـه وقتی جیره‌هاي غذایی کم می شود وادار بـه ترک می شوند – و از آنجا، ان دو برای زنده ماندن در بیابان تلاش می کنند و زمانی را کـه میتوانند باهم بگذرانند در حالی کـه گرسنگی شروع می شود، گرامی می‌دارند.
با تصاویر تکان دهنده – شب تاب ها درخششی ضعیف در عصرها ارائه می دهند کـه جفت دریک پناهگاه بمب متروکه جمع می شوند – این یک اثر استادانه و احساسی اسـت. اما هشدار دهید: واقعاً بسیار غم انگیز اسـت «همان طور کـه موضوع ان ایجاب می کند».
40. والس با بشیر «2008»
ویژگی آریل فولمن، فیلمساز اسرائیلی، ترکیبی از انیمیشن و مستند، شخصی و سیاسی اسـت – و بـه همین ترتیب بـه عنوان فیلمی ظاهر می شود کـه هیچ فیلم دیگری ندارد. در اصل، این روایتی اعتراف آمیز از تجارب فولمن بـه عنوان یک سرباز تازه کار در طول تهاجم اسرائیل بـه لبنان درسال 1982 اسـت. فقط دوره‌اي از زندگی‌اش «آری» – آواتار انیمیشن کارگردان – نمی تواند بـه خاطر بیاورد، بنابر این با سربازان سابق اسرائیل گفت‌وگو میکند تا این تجربه را کنار هم بگذارد.
ساخت فیلم فوق‌العاده اسـت – افتتاحیه شامل گله‌اي از 26 سگ خرخره‌اي اسـت کـه از همان ابتدا شهر را زیر چنگال‌هاي آسمان خردل بمباران می کنند – ترکیبی از لحظات گویا از درون نگری، تصاویر سورئال «والس عنوان کـه توسط یک سرباز رقصیده میشود» و فیلم هاي مبارزه اي کـه هنوز جای زخم دارند. از لحاظ سینمایی، فکری و احساسی، Waltz With Bashir ان فیلم کمیاب اسـت کـه رسانه را بـه ارتفاعات بیشتری می برد.
39. فیلم لگو «2014»
در سبک واقعی لرد و میلر، نباید کار می کرد – اما فیلمی کـه از یک اسباب‌بازی بی‌جان بیرون آمده بود، بـه نوعی بیشتر از یک پول نقد بدبینانه شد. فیلم LEGO بـه طرز هوشمندانه‌اي بر روی اخلاق خلاقانه اسباب‌بازی ساختمانی قرار می گیرد تا داستانی درباره تخیل و قدرت بازی بیان کند، این نیز در مورد خطرات انطباق و نیاز بـه ابراز وجود اسـت – همه ی در آتش سریع پیچیده شده‌اند.
گاف هاي فرهنگ پاپ در حالی کـه این فیلم بر روی پهپاد کارگری با شکل ساده، امت «کریس پرت» و سفر “برگزیده” او برای شکست دادن لرد بیزینس «ویل فرل» و تبدیل شدن بـه یک استاد ساز متمرکز اسـت، این فیلم هاي کامئوهای دیوانه هستند کـه نمایش را می دزدند – بـه خصوص خنده دار ویل آرنت. با بتمن، مدت کوتاهی پس از ان فیلم خودرا ارائه کرد.
بهتر از همه ی، انیمیشن CGI ظاهر و احساس استاپ موشن را تقلید میکند، و کل فیلم را بـه عنوان یک ماجراجویی واقعی «تخیلی» لگو، با علامت‌ها و خراش‌هایي روی هر آجر نشان می دهد.
38. Tangled «2010»
دیزنی کـه چرخشی متفاوت بر روی افسانه‌هاي کلاسیک انجام می دهد پدیده جدیدی نیست، اما Tangled نمونه‌اي موفق از تغییر فرمت خانه موش در حالی کـه در طول مسیر بـه برخی از موضوعات مرتبط می ماند را نشان میدهد. قهرمان ما راپونزل «مندی مور» یک رویاپرداز با قفل طولانی اسـت کـه توسط مادر گوتل «دونا مورفی»؛ کـه بـه قدرت هاي جادویی ذخیره شده در مو هاي روان دخترش ذخیره شده، در برجی پنهان شده اسـت.
همه ی چیز زمانی تغییر می کند کـه دزد جذاب فلین رایدر «زاکاری لوی، با ظاهر خوب و عاقلانه» بـه طور تصادفی بـه برج برخورد می کند. شوخی‌ها، موزیک‌ها، ماجراجویی‌ها و برخی جلوه‌هاي بصری قوی وجوددارد، اما صادقانه بگوییم، این ماکسیموس اسب مغرور اسـت کـه نمایش را می‌دزدد – ستاره‌اي کـه بـه‌طور جنایی هرگز فیلم اسپین‌آف خودش را نگرفت. او حداقل در هردو سریال تلویزیونی Tangled-spawned ظاهر می شود.
37. Anomalisa «2015»
زمانی کـه چارلی کافمن وارد دنیای انیمیشن هاي استاپ موشن شد، هرگز قرار نبود یک تلاش بی نظیر باشد. شروع زندگی بـه‌عنوان یک نمایشنامه تک‌پرده و با سرمایه‌گذاری کیک‌استارتر «1070 تشکر ویژه در تیتراژ پایانی وجوددارد»؛ Anomalisa، بـه کارگردانی مشترک دوک جانسون، انیماتور، یک تصویر دلخراش اسـت. این اساساً یک مطالعه در مورد علاقه اواسط زندگی اسـت، زیرا مایکل استون «دیوید تیولیس» سخنران انگیزشی بی انگیزه برای یک کنفرانس بـه هتل سینسیناتی مراجعه می کند.
او با لیزا «جنیفر جیسون لي، در نقش‌هاي متعدد» ملاقات میکند و انچه در ادامه می آید نخستین برخوردی اسـت کـه بـه زیبایی مشاهده شده اسـت، همراه با ناامنی‌ها و پشیمانی‌ها، کـه بـه رابطه جنسی عروسکی و اجرای دلخراش لیزا از «دختران فقط میخواهند تفریح کنند» از سیندی لاپر اسـت. البته، آخرین عمل وارد منطقه دیوانگی خفاشی خود می شود «سلام، دیلدوی عتیقه ژاپنی» اما، شاید بیش از هر اثر دیگری از کافمن، چیزی کـه برای شـما باقیمانده، برداشتی لطیف از معنای انسان بودن اسـت.
36. موانا «2016»
دیزنی کـه از موفقیت فیلم‌هاي پرنسسی موج جدید مانند Tangled و Frozen لذت می برد، کلاسیک معاصر دیگری را ارائه کرد کـه مملو از موزیک‌هاي کرم گوش از همیلتون لین-مانوئل میراندا تازه کار بود. اگر موانا خود بـه دودمانی اسـت کـه دقیقاً بـه سفید برفی می رسد، او کاملاً در قالب «پرنسس دیزنی 2.0» قرار دارد – دختر یک رئیس، یک جنگجوی شجاع دریانورد کـه بـه دنبال آینده اي بهتر برای مردمش اسـت، بدون علاقه بـه عشق.
این فیلم از ابتدا تا انتها با شخصیت‌هاي دوست‌داشتنی و تصاویر جزیره‌اي پر جنب و جوش اقیانوس آرام – همه ی دریاهای آبی درخشان و پوشش گیاهی سرسبز – می‌درخشد و رویکردی شبیه بـه گیبلی بـه خوبی و بدی دارد و تعادل و هماهنگی را بـه نفع پیروزی سنتی در نبرد می‌چشد.
در مجموعه اي از دیزنی-بنگرهای آشکار، جمین کلمنت، بووی را بـه عنوان یک هیولا-خرچنگ غول پیکر نمایش می دهد، و یک سکانس اکشن بـه سبک مکس دیوانه با نارگیل هاي جنگجو، و شـما یک عالی مدرن دریافت کرده‌اید.
35. زندگی من به عنوان کدو سبز «2016»
سلین اسکیاما – یکی از هیجان‌انگیزترین فیلمسازان امروزی جهان – در بین درام اصلی دوران بلوغ دختری و شاهکار همه ی‌جانبه پرتره بانوی در آتش، یک کمدی استاپ موشن درباره بچه‌اي بـه نام ایکار با مو هاي آبی نوشت و بینی مانند «حدس زدید» کدو سبز.
با این حال، هر چقدر هم کـه عجیب بـه نظر برسد، اثر انگشت اسیاما در فیلم بـه کارگردانی کلود باراس در سراسر ان دیده می شود، از مادر آزاردهنده الکلی ایکار – این اوست کـه بـه او لقب کورژت داده اسـت – تا خودکشی، تا زندگی بچه هاي آسیب دیده دریک یتیم خانه. اگر بد بـه نظر می رسد، چنین اسـت، اما تاریکی با گرما، شوخ طبعی و خرد متعادل می شود.
همچنین مملو از انیمیشن‌هاي پر جنب و جوش اسـت – پانک دیسکویی کـه معلمان برای بچه‌ها پرتاب می کنند لذت بخش اسـت – کـه قابل ربط باقی می ماند و اجازه می دهد همدلی، حساسیت و امید داستان بیشترین تأثیر را بگذارد.
34. دامبو «1942»
درست اسـت کـه برخی از عناصر Dumbo بـه طرز باورنکردنی ضعیفی پیر شده‌اند – نه فقط کلاغ‌هاي بدنام با کاریکاتور نژادی، بلکه موزیک «Roustabouts» کـه کمتر بـه یاد می آید و تنها رنگین پوستان فیلم را بـه بردگانی شاد و بی‌چهره تقلیل میدهد. در تمام موارد دیگر، این یک شاهکار اسـت.
این بسیار دردناک و بـه‌طور فریبنده‌اي تاریک اسـت – داستانی از استثمار، بدبختی، ودر نهایت مسخ اسـت، زیرا بچه فیل گوش بزرگ جامبو جونیور توسط همسالانش مورد آزار و اذیت قرار می گیرد، از مادر «دیوانه» خود جدا می شود، وادار بـه انجام کارهای خطرناک سیرک می شود ودر نهایت متوجه میشود. بزرگ ترین تفاوت او می تواند بـه ابرقدرت او تبدیل شود.
این یک موزیک در «Baby Mine» اشک‌آور اسـت، سکانس‌هاي سیرک بـه وضوح اجرا می شوند، و «Pink Elephants On Rade» یکی از جسورانه‌ترین و بدترین قسمت‌هاي انیمیشنی اسـت کـه از استودیوی انیمیشن والت دیزنی ظاهر شده اسـت. همه ی این سالها بعد، دامبو همان گونه اوج می گیرد.
33. هرکول «1997»
ترکیبی جذاب از انیمیشن‌هاي اسطوره‌اي و کمدی الهام‌گرفته از اسطوره‌اي، هرکول را بـه یک ورودی راحت در رنسانس دیزنی دهه 90 تبدیل می کند، حتی اگر در زمان اکران کمی مورد توجه قرار نگرفت. ران کلمنتز و جان ماسکر، ران کلمنتز و جان ماسکر، دست اندرکاران استودیو، دنباله‌اي از علاءالدین کردند، اینبار در مورد پسر خدایان یونان، زئوس و هرا، کـه پس از این‌که سرسپردگان هادس نتوانستند وی را کاملاً فانی کنند، تبدیل بـه یک انسان رانده شده با قدرت‌هاي خدایی میشود.
صداپیشگان برجسته عبارتند از دنی دویتو در نقش، دنی دویتو در قالب ساتر، و سوزان ایگان در نقش مگ ضد زن در مضیقه الهام گرفته از باربارا استنویک. موسیقی متن موزیک‌هاي انجیل را تماشا کنید – بدون درنظر گرفتن اجرای هیجان‌انگیز «Go The Distance» توسط مایکل بولتون – و یک موزیک پرانرژی و خنده‌دار خواهید داشت.
32. داستان اسباب بازی 2 «1999»
چگونه متحول‌کننده‌ترین فیلم انیمیشن دهه‌هاي اخیر را دنبال می کنید؟ شـما فهرست شخصیت‌ها رابا اسباب‌بازی‌هاي بیشتری گسترش میدهید کـه تماشاگران عاشق انها شوند «سلام، گروه وودی Round-Up»؛ کشش عاطفی را عمیق‌تر می کنید «چه کسی در “When She Loved Me” گریه نمیکند؟» و روی Empire Strikes انباشته میشوید.
مراجع برگشتی اگر هرگز نمی‌توانست امید داشته باشد کـه غافلگیری از نسخه اصلی را بـه تصویر بکشد، داستان اسباب‌بازی 2 ثابت کرد کـه پیکسار در حال کار نیست – دنباله‌اي کـه در ابتدا برای فیلم‌برداری مستقیم ساخته شده بود، بـه سادگی آن قدر خوب بود کـه بـه صفحه نمایش بزرگ نرسد.
در سبک واقعی امپراتوری، جهان را گسترش می دهد و گروه ما را از هم جدا می کند – وودی را بـه دنیای بد بزرگ کلکسیونرهای اسباب بازی یکپارچهسازی با سیستمعامل می فرستد و Buzz و همکارانش را اعزام می کند تا وی را در سفری کـه دریک سفر خنده دار با محوریت باربی از طریق Al’s Toy انجام می شود نجات دهد. انبار غله. این یک دنباله اسـت کـه نشان می دهد هنوز زندگی زیادی دراین اسباب‌بازی‌ها وجوددارد – و اینبار، همه ی بـه دنبال ان بودند.
31. صد و یک دالماسی «1961»
Slap-bang در میانه عصر نقره اي دیزنی، ماجرایی را رقم زد کـه شبیه هیچ فیلم دیگری از استودیو قبل از ان نیست. مناظر مجلل و وسیع «زیبای خفته» بـه لطف فرآیند جدید انیمیشن زیراکس کم‌هزینه، با خط‌خط‌هاي طرح‌دار بافتی جای گزین شد – و نتیجه ان فیلمی شد کـه بـه‌درستی دست‌ساز و سرشار از زندگی اسـت، با موسیقی جاز و جذابش.
این فیلم با اقتباس از رمان دودی اسمیت «در ان زمان» یک فیلم معاصر کمیاب دیزنی بود کـه لندن دهه 1960 را در داستان یک زوج دوست داشتنی، سگ‌هاي چشمانشان و یک مد شیدایی کـه قصد داشت زباله‌هایشان را چرت بزند، زندگی میکرد. از توله سگ هاي تازه متولد شده برای ساخت کت خز.
اگر خود دالماسی ها شایان ستایش هستند، این کرولا دی ویل اسـت کـه فیلم را می دزدد – یک شخصیت شرور نمادین، موجودی لاغر با کت پوستی حجیم، با سیگارهایی کـه دود سبز بیرون می‌زند، و ان فریاد نفرین آمیز “احمق ها!” در مجموع، این یک لذت سگ اسـت.
30. بامبی «1942»
بامبی هم از نظر بصری و هم از نظر احساسی حریف قدرتمندی برای زیباترین انیمیشن دیزنی اسـت. این فیلم درست از چند صفحه باز گسترده اش کـه از میان لایه هاي جنگل انبوه گرفته شده اسـت، داستانی اسـت سرسبز در دوران بلوغ کـه در بازآفرینی حس زندگی، عشق و فقدان ذاتی در دنیای طبیعی لذت می برد.
طرح داستان بسیار کم اسـت – بـه خصوص در نیمه ابتدایی ان؛ بیشتر بـه غوطه ور کردن بینندگان در گیاهان و جانوران جنگل – اما در نهایت بسیار تکان دهنده اسـت، زیرا بامبی حنایی تازه متولد شده دوستانی پیدا می کند، مادرش را از دست می دهد «در سکانسی کـه اکنون چندین نسل از کودکان را تحت تاثیر قرار داده اسـت» بـه شکارچیان، عاشق می شود و بـه یک شاهزاده بزرگ جنگل تبدیل میشود، مانند پدرش قبل از او.
بلوغ روایت گاهی با شخصیت‌هاي بچه‌پسندتر مانند تامپر خرگوش بیش فعال و گل بداخلاق در تضاد اسـت، اما تصویرهای چرخه‌اي پایانی ان بـه درستی تکان‌دهنده اسـت.
29. والاس و گرومیت در نفرین خرگوش «2005»
هر فیلمی نیست کـه بتواند دو شخصیت محبوب استاپ موشن را از مجموعه‌اي از فیلم‌هاي کوتاه و فیلم‌هاي ویژه تلویزیونی بگیرد و برای یک کمدی الهام‌گرفته از ترسناک چکش، روی پرده بزرگ نمایش دهد. اما Were-Rabbit تنها یکی از دلایلی اسـت کـه چرا هیچکس نباید تیم Aardman را دستکم بگیرد، تیمی کـه توانست حساسیت بریتانیایی خودرا بـه یک فیلم انیمیشن آمریکایی «نسبتا» با بودجه کلان بیاورد.
بوم بزرگ تر جذابیت والاس مخترع «مرحوم، پیتر سالیس بزرگ» و دوست سگی باهوش و ساکت وی را کوتاه نمی کند، و این مملو از چشمک هاي حیله گرانه و شخصیت هاي سرگرم کننده اي اسـت کـه ما از آن ها انتظار داریم.
رفت و آمدهای دو نفره خود فیلم ممکن اسـت رکورد های باکس آفیس نداشته باشد «ما بـه طور قابل توجهی فیلم دومی را ندیده‌ایم کـه این دو را در ان حضور داشته باشد»؛ اما درسال 2006 برنده اسکار انیمیشن بلند شد – و همچنین چیز خوبی اسـت، اگر فقط برای تمام جناس‌هاي باغبانی.
28. آهنگ دریا «2014»
دومین فیلم از خانه انیمیشن ایرلندی Cartoon Saloon بـه طرز خیره‌کننده‌اي زیبا – نقاشی و اثیری اسـت کـه مدل‌هاي شخصیتی سبک شده رابا پس‌زمینه‌هایي با جزئیات ریز ترکیب میکند کـه با نورتابی زیستی متناسب با داستان سلکی محور زیرآبی ان می‌درخشد.
اگر Song Of The Sea بـه عنوان یک ماجراجویی مستقیم برای بچه ها پخش می شود، برای مخاطبان مسن تر، این یک افسانه با ظرافت در مورد غم و اندوه و خانواده اسـت، زیرا پدر رواقی Conor «برندان گلیسون» وادار اسـت پسرش بن «دیوید راول» و دختر تازه متولد شده خودرا بزرگ کند. Saoirse «لوسی O’Connell» پس از مرگ همسرش در زایمان – و ممکن اسـت Saoirse بیشتر از انچه بـه نظر می رسد وجود داشته باشد.
Song Of The Sea با برگرفته از فرهنگ عامه ایرلندی و غرق در حس خاصیت فرهنگی، Cartoon Saloon را بـه عنوان صدای جدید اصلی در رسانه تایید کرد – صدایی کـه هنر، داستان سرایی و جذابیت ان با بزرگان Ghibli، Disney و Pixar مطابقت دارد.
27. نام شما. «2016»
انیمه رکوردشکنی تعویض بدن ماکوتو شینکای می درخشد – نور با درخشندگی هاي باشکوه از سطوح می پرد، در آسمان منکس می شود، از ساختمان ها و صفحه نمایش آیفون با زیبایی خیره کننده منعکس می شود.
این یک فیلم از دو نیمه اسـت – اولی شیرین، جذاب و شوخ‌آمیز اسـت زیرا دختر شهر کوچکی میتسوها «مونه کامیشایریشی» و پسر توکیویی تاکی «ریونوسوکه کامیکی» خودرا در حال بیدار شدن در بدن یک دیگر می بینند، شاید بـه لطف تداخل کیهانی یک دنباله دار در حال عبور و هنگامی کـه رابطه متافیزیکی رو بـه رشد انها شـما را بـه خود جذب کرد، نیمه دوم فیلم بـه ملودرام هاي پرمخاطب با ضربه هاي عاطفی بزرگ تغییر می کند.
اگر متن فرعی زیادی در مورد خود ژاپن وجوددارد – فشار و کشش بین سنت هاي روستایی و شهر های پرهیاهو، تاریخچه بلایای طبیعی ان – این تصاویر خیره کننده، موسیقی متن سر بـه فلک کشیده گروه Radwimps و ان جفت اصلی اسـت کـه نام شـما را می سازد. یک کلاسیک فوری بـه طور مناسب، این یک فیلم تعویض بدن اسـت کـه زیر پوست قرار می گیرد.
مطالب مشابه: بهترین فیلم انیمیشن برای تماشای کودکان «25 فیلم»
26. شاهزاده مصر «1998»
ادامه ماموریت اولیه DreamWorks Animation برای تبدیل شدن بـه رقیبی برای دیزنی ودر عین حال آوردن انیمیشن بـه مخاطبان مسن تر، شاهزاده مصر بـه طرز ماهرانه اي CGI رابا انیمیشن دو بعدی سنتی ترکیب می کند. برای نخستین بار برای استودیو ارتشی از انیماتورها برای ساخت این حماسه کتاب مقدس احضار شدند کـه توسط یکی از بنیانگذاران استودیو جفری کاتزنبرگ بـه عنوان اقتباسی انیمیشنی از ده فرمان ارائه شد.
درکنار مناظر خیره‌کننده مصری و شخصیت‌هاي اکسپرسیونیستی و زیبای خود – کـه البته از یک سکانس مسابقه‌اي ارابه‌واره‌اي پرتنش اشاره نکنیم – از قدرت ستارگان عظیم دهه 90 برخوردار اسـت، میشل فایفر، ساندرا بولاک و جف گلدبلوم در بین صداپیشگان و وال کیلمر در نقش دوگانه – وام دادن صدای غنی خود بـه موسی و خود خدا.
انگار این کافی نبود، صدای سینمایی خیره کننده هانس زیمر و یک دونوازی همراه برنده اسکار از قدرت هاي آوازی ویتنی هیوستون و ماریا کری، این سرمایه بلندپروازانه را در زمانی کـه دریم ورکس بـه یک حریف قابل دوام دیزنی تبدیل شد، تبدیل بـه یک ورود ارزشمند می کند.
25. Wolfwalkers «2020»
Cartoon Saloon «و تام مور یکی از کارگردانانش» سه گانه فولکلور ایرلندی خودرا با این آخرین نسخه بـه اتمام رساند، داستانی خارق العاده کـه در برابر موضوع بسیار واقعی تخریب استعماری انگلیس در ایرلند اسـت. رابین «آنر کنافسی»؛ دختر یک شکارچی کـه برای از بین بردن جمعیت گرگ هاي محلی اعزام شده بود، یک روح خویشاوند را دریک گله و پسر جوانی بـه نام مِب «اوا ویتاکر»؛ کـه در هنگام خواب تجسم گرگ اسـت، کشف می کند.
این زوج باهم برای نجات گرگ ها و جنگل از نقشه هاي لرد محافظ «سایمون مک برنی» بـه راه می افتند. مور و باند سالون همیشه مسیر انیمیشن خودرا پیموده‌اند، و Wolfwalkers نیز فرقی نمیکند، و سبک منبت‌کاری جعبه‌اي چوبی برای مردم شهر رابا کارهای سبک و روان برای موجودات جنگل ترکیب میکند. هم شیرین و هم قدرتمند، این یک جنایت اسـت کـه همه ی‌گیری بـه این معنی اسـت کـه عمدتاً بـه صورت آنلاین منتشر شده اسـت.
24. علاءالدین «1992»
اگر می خواهید نمونه‌اي عالی از این‌که چگونه انیمیشن فوق‌العاده میتواند مکمل و سودمند یک استاد کلاس کمیک آزاد از اجرای صدا باشد، بـه علاءالدین نگاه نکنید – زیرا شخصیت عنوان تمام نمایش را توسط جن رابین ویلیامز از او ربوده اسـت. مرد بزرگ آبی خلقتی از کشش خالص و کارتونی اسـت – در حالی کـه عملکرد فشفشه نماد کمدی بـه طور هم زمان در چندین جهت منفجر می شود، از ثانیه بـه ثانیه تغییر شکل می دهد.
این‌که کمدی تصویری مطابق با شوخ طبعی ویلیام اسـت شگفت انگیز اسـت – جای تعجب نیست کـه ویل اسمیت و گای ریچی نتوانستند ان را در نسخه لایو اکشن برابری کنند. فراتر از جن، علاءالدین بـه لطف موزیک‌هاي آلن منکن/هوارد اشمن، موزیک یاگوی گیلبرت گاتفرید و داستان یک موش خیابانی کـه چراغی جادویی برای خود می‌چرخاند، هنوز هم محبوب اسـت – و ممکن اسـت قلب پرنسس را بـه دست آورد. یاسمین «لیندا لارکین».
23. پینوکیو «1940»
دومین انیمیشن دیزنی یک جهش بزرگ از سفید برفی بـه جلو اسـت – از نظر داستانی گسترده تر، از لحاظ تکنولوژیکی پیچیده تر، و بسیار تاریک تر.
این رمان با اقتباس از رمان کارلو کولودی، عروسک چوبی نام‌آور را دنبال میکند کـه در تلاشی وجودی برای بـه دست آوردن انسانیت خود اسـت – تلاشی کـه وی را مورد استثمار یک تاجر نمایشی پنهان میبیند، نهنگی بـه نام Monstro بلعیده می شود، توسط یک گربه‌مرد غمگین شکار می شود، ودر یک سکانس واقعا ناراحت کننده، کـه توسط یک کالسکه اهریمنی بـه “جزیره لذت” گناهکار برده می شود، جایی کـه پسران سرکش بـه الاغ جهش می‌یابند و برای مقاصد پلید فرستاده می شوند.
بـه طور خلاصه، این واقعاً برای بچه‌ها نیست – اما بزرگسالان در نماهای ردیابی واضح و انیمیشن شخصیت‌هاي ترسناک ان تسلط فنی زیادی پیدا می کنند. بـه‌علاوه، موزیک فوق‌العاده‌اي در «When You Wish Upon A Star» دارد – کـه امروزه موزیک غیررسمی تم دیزنی اسـت.
22. کوکو «2017»
بـه ندرت تیمی کـه بـه موفقیت‌هاي خود استراحت می دهد «و دستاوردهای خوبی هم دارد»؛ پیکسار، بـه رهبری لي آنکریچ، تصمیم گرفت واقعاً خودرا بـه چالش بکشد و فیلمی بسازد کـه نقطه تماس فرهنگی را بـه نمایش بگذارد، یعنی روز مردگان. یا حداقل، این پیش‌زمینه اسـت – داستان واقعی در این جا مربوط بـه میگل جوان «آنتونی گونزالس» اسـت کـه آرزو دارد مانند بت خود، ارنستو د لا کروز «بنجامین برات» یک موسیقی‌دان مشهور باشد.
این جاه‌طلبی ساده‌اي نیست، بـه‌ویژه زمانی کـه خانواده‌اش موسیقی را پس از این‌که شوهر مادربزرگ‌بزرگش وی را ترک کرد و بـه‌عنوان یک مجری کار کرد، ممنوع کردند. اسرار دفن شده «بـه معنای واقعی کلمه» زمانی کـه میگل برای کشف حقیقت بـه سرزمین مردگان می رود، وارد بازی می شود.
کوکو یک فیلم پر جنب و جوش اسـت کـه بـه سنت هاي فرهنگی مکزیک احترام می‌گذارد، و – چون استودیو امریویل در ان بسیار خوب اسـت – بـه همان اندازه کـه برخی از نوازندگان گیتار در این جا بـه شدت در زه ها نقش می بندد. خود فیلم و موزیک اصلی «مرا بـه خاطر بسپار» هردو برنده جایزه اسکار شدند کـه هر کدام شایسته ان بودند.
21. کتاب جنگل «1967»
این دقیقاً بـه رمان منبع رودیارد کیپلینگ وفادار نیست، اما کتاب جنگل نشان می دهد کـه اقتباس‌هاي دیزنی بهترین کار را انجام می دهند – حذف قطعات خسته‌کننده، افزایش سرگرمی، و انباشتن تعداد انگشت شماری از موزیک‌هاي کرم گوش برای پایان دادن بـه معامله.
آخرین فیلم انیمیشن تحت نظارت والت دیزنی، کـه حدود 9 ماه قبل از اکران درگذشت، بـه همان شیوه اي پیش می رود کـه شخصیت اصلی ان پیش می رود – هرچند کـه در اصل داستان، توله مرد موگلی «بروس رایترمن» در حال فرار از دست ببر انتقام جو اسـت.
شیر خان «جورج سندرز»؛ واقعاً این یک قدم زدن در جنگل سرسبز هند اسـت، زیرا با خرس تنبل سرگرم کننده بالو «فیل هریس»؛ پلنگ محافظ باقیرا «سابستین کابوت»؛ و هیپنوتیزم هیپنوتیزم کاآ «استرلینگ هالووی» روبه‌رو می شود. باوجود تمام فنون آتش سوزی حلقه پایانی آتشین ان؛ واقعاً این صدای دوگانه صدای دیزنی در هسته ان اسـت کـه دوام می آورد: انفجار شگفت انگیز “I Wanna Be Like You” توسط King Louie «لوئیس پریما» و سرود سست تر “Bare” Necessities’.
20. Beauty And The Beast «1991»
یک موزیکال سر بـه فلک کشیده با کالیبر برادوی با انیمیشن پیچیده و پیشرو در افسانه برجسته دیزنی ملاقات می کند. Beauty And The Beast از نظر معماری متحرک واقعاً شگفت‌انگیز اسـت – از قلعه غاردار و گوتیک هیولا گرفته تا قفسه‌هاي پر از کتابفروشی محبوب Belle «پیج اوهارا». با این حال دیزنی حس شگفتی کودکانه خودرا فدای نمایش رویکرد جدید خود در انیمیشن نکرد.
طراحی رقص فیلم یکی از بهترین هاي استودیو باقیمانده اسـت، چه شماره آغازین بل با دماغش دریک کتاب، کـه با خوشحالی از درون شهر کوچکش می گذرد، یا مجموعه سالن رقص مرکزی کـه عاشقانه آزمایشی بین زیبایی و هیولا را بـه تصویر می کشد.
با این حال چشمک ان در طراحی شخصیت ساکنان نفرین شده قلعه – کـه هر کدام کمی غمگین و بداخلاق هستند، اما بدون شلاق افسون – و همچنین در اشعار بسیار دوست داشتنی هاوارد اشمن اسـت کـه برخی از لذت بخش ترین لحظات فیلم را نشان می دهد. “مواد خاکستری را امتحان کنید، خوشمزه اسـت. باور نمیکنید؟ از ظرف ها بپرسید!” بررسی Empire را بخوانید.
19. زیبای خفته «1959»
از محیط قرون وسطایی، تا شخصیت شرور نمادین ان؛ تا وسعت قاب ان؛ همه ی چیز در مورد سومین فیلم شاهزاده خانم دیزنی حماسی بـه نظر می رسد – یک حماسه فانتزی غنی کـه چیزی بیش از یک عاشقانه در ذهن خود دارد. Sleeping Beauty کـه در طول هشت سال و با پشتوانه موسیقی الهام گرفته از چایکوفسی ساخته شده اسـت، از هر نظر فوق‌العاده اسـت – مملو از سبک‌هاي الهام‌گرفته از هنر رنسانس، با پس‌زمینه‌هاي با جزئیات خیره‌کننده و طرح‌هاي شخصیت‌هاي پویا کـه بر روی بوم گسترده سینماسکوپی ارائه شده‌اند.
اگر خود داستان بسیار خفیف باشد «پری شیطانی بچه را نفرین می کند، بچه بزرگ می شود ودر نهایت بـه خوابی مسحورکننده فرو می رود، بوسه یک شاهزاده طلسم را می شکند»؛ همه ی این‌ها توسط Maleficent باشکوه «النور آدلی» جان می گیرد.
تبه‌کار قهقهه‌دار با استعداد دراماتیک، حتی تبدیل شدن بـه اژدهایی با آتش سبز برای اوج‌گیری کـه امروز بازتاب Game Of Thrones اسـت. از قضا، در ابتدا خوابیده می شد – در زمان اکران فلاپ می شد، و تنها در دهه‌هاي بعد بـه همان شکلی کـه بود دیده می شد: یک زیبایی مطلق.
18. هیولاها، شرکت «2001»
اگر بخواهید فهرستی از دوست‌داشتنی‌ترین شخصیت‌هاي پیکسار و فهرستی دیگر از خارق‌العاده‌ترین جهان‌هایي کـه انها خلق کرده‌اند را تکمیل کنید، هیولاها، Inc. تقریبا در بالای هردو ظاهر می شوند. پس از دو فیلم داستان اسباب‌بازی و زندگی یک حشره، استودیو با یک کمدی شیرین، احمقانه و احساساتی دوستانه درباره هیولاهایی کـه مخفیانه از بچه‌هایي کـه هر شب از انها ترسیده‌اند میترسند، استودیو ثابت کرد کـه واقعاً توانایی تبدیل شدن بـه یکی از بزرگ‌ها را دارد.
معاشرت با جیمز پی. سالیوان «جان گودمن» و مایک وازوفسکی «بیلی کریستال» – یک ترسناک آبی پشمالو و توپ سبز طعنه آمیز او از یک همکار – مانند گذراندن وقت در خیابان هاي Monstropolis بسیار لذت بخش اسـت. ؛ مملو از جانوران چشم نواز، انبوهی از بینایی ها و جوک هاي هریهاوزن.
اگر چیدمان ماهی خارج از آب «مایک و سالی بـه طور تصادفی دختر انسانی بو را در شهر هیولا آزاد میکنند» برای خنده‌هاي بزرگ مورد استفاده قرار میگیرد، وقتی متوجه می شوند کـه او اصلاً خطری ندارد، ضربه‌اي عاطفی میدهد. سعی کنید در آخرین “Kitty!” گریه نکنید.
17. کابوس قبل از کریسمس «1993»
موزیکال گوتیک تیم برتون کـه یک فانوس متحرک امید برای جک اسکلینگتون ها در همه ی جا اسـت، یک گنجینه جشن دوست داشتنی و بدبخت باقی می ماند. همه ی چیز در مورد این فانتزی استاپ موشن گوتیک زرق و برق دار بـه دلیل جذابیت هاي بی نظیر ان؛ با طراحی زاویه دار و نامتناسب شخصیت، کـه برتون با هنرمند جلوه هاي رویایی، ریچ هاینریش، رویای ان را در سر می پروراند، ادامه دارد.
جواهری کـه در تاج وجوددارد، البته اسکلینگتون «کریس ساراندون» اسـت – پادشاه کدو تنبل ناراضی کـه در زیر نورهای درخشان شهر کریسمس جان تازه‌اي مییابد – اما هر یک از اضافه‌هاي ترسناک و/یا احمقانه بـه گروه، یک غرغر اسـت.
اثر هنری کمی ترسناک آهنگساز دنی الفمن، یک نوع خودخوانده اسکلینگتون کـه حتی صدای آواز این شخصیت را نیز تامین می کرد، فیلم رابا موزیک‌هاي غم‌انگیز و صداگذاری بیمارگونه‌اش آغشته کرد، کـه گاهی بـه صورت اعداد موسیقی مست‌کننده ظاهر میشود. فیلم سفری پر پیچ و خم بـه پرده را طی کرد، تا حدی بـه دلیل ناکامی دیزنی در پذیرش دیدگاه برتون – اما وقتی وارد شد، شبیه هیچ چیز قبلی نبود و همان گونه قلب خارجی ها را در همه ی جا لمس می کند.
16. داستان اسباب بازی 3 «2010»
داستان اسباب‌بازی اولیه یک راه‌ساز بود. Toy Story 2 دنباله‌اي را از فک‌هاي فراموشی مستقیم بـه ویدیو نجات داد. پس هیچ فشاری برای خروج سوم کـه باید ان دو ضربه را دنبال کرد، وجود نداشت. داستان اسباب‌بازی 3 با هدایت دقیق و متفکر لي آنکریچ «کـه از نخستین فیلم با پیکسار همراه بود»؛ روایت وودی، باز و بقیه اعضای گروه را عمیق‌تر میکند و انها را وادار می کند با احتمال نقل مکان بـه خانه‌اي جدید روبه‌رو شوند.
صاحب انها اندی از انها بزرگ تر می شود. فیلم‌هاي داستان اسباب‌بازی همیشه درباره‌ي قلب، از دست دادن، خانواده و میمون‌هاي ترسناک و سنج‌برانگیز بودند «خوب، شاید این یکی فقط برای قسمت سه‌گانه صدق کند»؛ اما فیلم سوم، تیم پیکسار را در فرم فوق‌العاده‌اي میبیند.
یک صحنه بـه طور خاص «یک کلمه: زباله سوز» طرفداران را – از جمله کوئنتین تارانتینو، کـه ان را فیلم مورد علاقه خود درسال 2010 نامید – بـه هجوم نگرانی و غم و اندوه با حس نهایی ان فرستاد.
15. پرسپولیس «2007»
تعداد کمی از انیمیشن هاي بین المللی موفق بـه کسب موفقیت جهانی مانند پرسپولیس شده اند. این‌که فیلم در بحبوحه انقلاب اسلامی اتفاق می‌افتد – کـه از طریق یک انیمیشن گسترده و بی‌معنی در پالت عمدتا تک رنگ بـه تصویر کشیده شده اسـت – تنها گواهی دیگری بر قدرت داستان‌گویی ان اسـت. این فیلم توسط مرجان ساتراپی از مجموعه رمان‌هاي گرافیکی زندگی‌نامه‌اي او بـه همین نام اقتباس شده اسـت.
ساتراپی از طریق مستندسازی زندگی جوان خود در تهران و بعدا اتریش، عذابی را کـه شاه بر خانواده و دوستان چپ‌گرای خود تحمیل کرده اسـت، از طریق چشمان اشک‌آلود پانکی‌ست و عاشق بروس لي بازگو می کند. روشی کـه در ان ساتراپی عقاید اومانیستی خودرا دراین روایت ساده ودر عین حال شیک می‌پیوندد، بی‌دردسر حرکت می کند و وی را بـه نخستین کارگردان زنی تبدیل کرد کـه نامزد دریافت جایزه بهترین انیمیشن در اسکار 2008 شد.
14. راتاتویی «2007»
جادوی راتاتوی فقط این نیست کـه پیکسار فیلمی درباره یک سرآشپز موش ساخت کـه بـه نوعی تماشاگر را وادار نمی کند کـه بـه دنبال نزدیک‌ترین سطل بیمار بدود، بلکه ظرافت حسی ان اسـت کـه بسیار خیره‌کننده اسـت.
تاثیرگذارترین شاهکار کارگردان برد برد تبدیل بوها بـه مناظر اسـت – مواد تشکیل دهنده بـه رنگ هاي انتزاعی تبدیل می شوند کـه مکمل یک دیگر می شوند زیرا غذا هاي درجه یک بـه آثار هنر آشپزی تبدیل می شوند، سمفونی از رایحه هاي چرخان کـه با موسیقی مجلل مایکل جیاکینو تکمیل می شود. پاتون اسوالت صدای خودرا بـه رمی قرض می دهد – موش صحرایی با هدیه اي برای آشپزی کـه با انسان ناامید لینگوئینی «لو رومانو» در تلاش برای رساندن غذاهایش بـه دنیا متحد می شود.
اما با توجه بـه وضعیت جوندگان رمی، کشف سرآشپز کوچک واقعی برای آینده او فاجعه خواهد بود. حتی بر اساس استانداردهای پیکسار، این تلاش گاه نادیده گرفته شده سرشار از جذابیت و زیبایی اسـت – فقط صحنه اي را ببینید کـه در ان آنتون اگو «پیتر اوتول» منتقد بداخلاق، لقمه اي از ظرف اصلی فیلم می گیرد و بـه گرمی و عشق خود منتقل می شود. آشپزی مادر خود برای فیلمی با عنوان جناسی بسیار ابتدایی بد نیست.
13. شگفت‌انگیزان «2004»
چند سال قبل از این‌که سازندگان دنیای سینمایی مارول ترکیب برنده اي از اکشن ابرقهرمانی و طنز خنده دار خودرا پیدا کنند، برد برد انها را شکست داد. The Incredibles، نخستین فیلم پیکسار او، وی را مستقیماً بـه سمت «اعتماد مغزی» کارگردانان شرکتی کـه بـه کارهای دیگر فیلمسازان کمک میکنند هدایت کرد و نشان داد کـه در بازی در تیم‌هایي مانند پویایی‌هاي خانوادگی، نگاهی گرم و هیجان‌انگیز دارد.
با تمرکز بر باب «کریگ تی. نلسون» و هلن «هالی هانتر» پار، کـه بازی قهرمان را برای بزرگ کردن خانواده خود رها کرده اند، تمرکز می کند، باب می بیند کـه علیرغم فشارهای دولت برای دور ماندن از راه، برای بازگشت بـه فعالیت احساس می کند. یک فرصت اسرارآمیز بیش از انچه کـه او برای ان چانه زده بود، ارائه می دهد، و قبیله Parr باید توانایی هاي خودرا برای مبارزه با یک تهدید جدید ترکیب کنند.
برد فقط در جبهه قهرمانانه جلوتر از بازی نبود – او همچنین بـه خطرات هواداران سمی و خطرات شنل روی لباس اشاره کرد. نکته اخیر، البته، توسط مد ادنا کـه توسط پرنده، مشاور مد قهرمانان ارائه شده اسـت، بیان شده اسـت. شخصیتی برای اعصار، دلبر.
12. بالا «2009»
همه ی در مورد 10 دقیقه ابتدایی Up صحبت می کنند. و بـه درستی – این یک مینی شاهکار، زیبا و دلخراش اسـت زیرا زوج دوست داشتنی کارل و الی فراز «ازدواج، پیک نیک، رقص» و افت «سقط جنین، سوگ» زندگی را دریک مونتاژ تجربه می کنند کـه سیل اشک را تضمین می کند.
اما چیزی کـه بعدا می آید بـه همان اندازه معجزه آسا اسـت – یک فیلم ماجراجویی وحشیانه و عجیب کـه در ان کارل سال خورده «اد اسنر» و پیشاهنگ پسر پرانرژی راسل «جردن ناگای» ناخواسته روی انبوهی از بالن هاي پر جنب و جوش بـه سمت آمریکای جنوبی شناور می شوند و با پرنده اي غول پیکر بـه نام روبه‌رو می شوند. کوین، دسته اي از سگ هاي سخنگو «”سنجاب!”» و یک کاشف شیطانی.
این یک ترکیب هولناک اسـت، اما کارگردان پیت داکتر همه ی ان را بـه طرز شگفت انگیزی ادغام می کند – غم و اندوه پایه و گریز عجیب‌وغریب بـه نحوی در هماهنگی کامل وجود دارند. اکنون این یک معجزه Pixar اسـت.
11. شیر شاه «1994»
در قلب رنسانس دهه 90 دیزنی، شیر شاه این استودیو را در اوج قدرت خود یافت – و برداشت حیوانی انسانی ان از هملت چیز شگفت انگیزی اسـت. اساساً یک قطعه همدم آفریقایی بامبی اسـت کـه توسط آفتاب بوسیده شده اسـت، داستانی اسـت کـه با قتل و دزدی همراه اسـت – وقتی توله شیر سیمبا «متیو برودریک» در گستره پراید راک بزرگ میشود، یک مرگ والدینی را تجربه می کند.
ودر نهایت جای پدرش را بـه عنوان حاکم قلمرو حیوانات می گیرد. تیمون و پومبا «ناتان لین و ارنی سابلا» وقتی سیمبا از خانه فرار می کند، بـه عنوان دستیاران استاندارد طلا ظاهر می شوند، موزیک هاي التون جان از زنجیره خارج می شوند «”دایره زندگی”! “هاکونا ماتاتا”! “من فقط می‌توانم” منتظر باش تا پادشاه شوی!»؛ و کسی جز جیمز ارل جونز صدای پررونق خودرا بـه پدرسالار موفاسا وام نمی‌دهد. همه ی این سالها بعد، حتی واضح‌تر اسـت – شیر شاه دیوانه‌اي نیست.
10. Kubo And The Two Strings «2016»
دراین مرحله، از قبل مشخص بود کـه استودیوی پویانمایی لایکا مستقر در پورتلند میتواند فیلم‌هاي فوق‌العاده‌اي تولید کند – اما بـه‌طور گسترده‌اي کوبو بـه عنوان اوج فیلمسازی آن ها تا کنون شناخته میشود. برگرفته از داستان‌هاي سامورایی، کوبوی جوان را دنبال می کند «هنر پارکینسون و خانواده چالش‌برانگیزش».
مادرش در حال مرگ اسـت، پدربزرگش یکی از چشم‌هایش را در دوران نوزادی دزدید، و پدرش گمشده اسـت، گمان میرود مرده باشد. مورد حمله قرار گرفته اسـت. خاله‌هایش «کـه توسط پدربزرگش فرستاده شده‌اند تا چشم دیگرش را بدزدند»؛ کوبو باید برای یافتن زره پدرش بـه جستجو برود، چیزی کـه امیدوار اسـت بتواند پدربزرگش را متوقف کند.
رالف فاینز، شارلیز ترون، متیو مک‌کانهی و جورج تاکی، بـه‌علاوه یک موسیقی کاملاً قابل شنیدن از داریو ماریانلی، و جایگاه خودرا بـه‌عنوان یکی از خلاق‌ترین و شیک‌ترین نمونه‌هاي استاپ‌موشن در جهان بـه دست آورده اسـت.
9. غول آهنی «1999»
برد برد پیش از پیوستن بـه غول‌هاي سی‌جی پیکسار، کارگردان با تیم مک‌کانلیس، یکی از نویسندگان این فیلم، برای اقتباس از غول آهنی تد هیوز «بسیار ضعیف» کار کرد. بازگشتی زیبا و احساسی بـه تریلرهای پارانویا دهه 1950؛ در هسته خود داستان دل چسب E.T را از یک پسر جوان تنها و ربات غول پیکری کـه بهترین دوست او می شود، روایت می کند.
پرنده‌ها در مضامین هویت و مبارزه با جعبه‌اي می‌بافند کـه مردم ممکن اسـت بخواهند شـما را در ان فرو ببرند، در حالی کـه نشان میدهد انیمیشن سنتی چقدر میتواند تأثیرگذار باشد «حتی اگر خود غول یک ساخته رایانه‌اي باشد».
وین دیزل غرغره‌کننده را بـه عنوان صدای مرد فلزی سر بـه فلک کشیده اضافه کنید، و برنده‌اي خواهید داشت کـه متأسفانه در باکس آفیس بـه هم متصل نشد، اما مدت‌هاست کـه وضعیت کلاسیک کالت را بـه دست آورده اسـت. اوه، و یک جعبه دستمال کاغذی غول پیکر برای اشک هایي کـه تا پایان خواهید ریخت آماده داشته باشید.
8. آکیرا «1988»
این‌که بگوییم آکیرا بـه طرز دیوانه کننده اي تأثیر گذاراسـت، دستکم گرفتن بزرگی اسـت. نه تنها در دنیای انیمه، بلکه فراتر از ان – همه ی چیز از ماتریکس گرفته تا چیزهای عجیب را می توان بـه شاهکار یکپارچه کاتسوهیرو اوتومو ردیابی کرد. داستان در «انچه قبلا بود» آینده 2019 اسـت، باندی از بچه هاي دوچرخه سوار در شهر گسترده نئو توکیو را دنبال می کند.
وقتی تتسو «نوزومو ساساکی» دریک تصادف مجروح میشود و بـه یک مرکز دولتی فوق سری منتقل می شود، آزمایش‌ها بـه او قدرت تله‌کینتیک میدهد کـه بـه زودی از نظارت خارج میشود و شهر را تهدید بـه نابودی می کند – درست همانگونه کـه آکیرا مرموز 30 سال قبل انجام داد. این بـه دوستش کاندا «میتسو ایواتا» بستگی دارد کـه سعی کند از تبدیل شدن تتسو بـه یک هیولا جلوگیری کند.
آکیرا از لحاظ بصری حیرت‌انگیز، از لحاظ موضوعی لایه‌بندی شده و با کنش‌هاي جنبشی خیره‌کننده، فریبنده اسـت – حتی زمانی کـه حلقه نهایی ان بـه ترکیبی انتزاعی فزاینده از تفکرات متافیزیکی و وحشت بدن تبدیل میشود.
7. Spirited Away «2001»
فیلمی کـه استودیو گیبلی را وارد جریان اصلی غرب کرد، عجیب اسـت کـه قابل معرض ترین اثر ان نیست – اما افسانه هایائو میازاکی بـه قدری غرق در تصاویر زیبا و فرهنگی خاص ژاپنی اسـت کـه جای تعجب نیست کـه تخیل جهان را بـه خود جلب کرده اسـت.
تیره تر از کرایه‌هاي معمولی دیزنی شـما، بر روی چیهیرو «رمی هیراگی» تمرکز دارد کـه پس از تبدیل شدن والدینش بـه خوک در حمامی افسانه‌اي و بزرگ کـه ارواح در ان رفت و آمد میکنند، گیر می‌افتد. در آنجا، او توسط جادوگر یوبابا «ماری ناتسوکی» وادار بـه کار می شود و با پسر اژدها هاکو «مییو ایرینو» دوستی برقرار می کند.
اگر روایت اغلب شل اسـت، بـه خصوص زمانی کـه فیلم در ساعت دوم خود ادامه می یابد، Spirited Away فریبنده و مسحورکننده اسـت، در حالی کـه مفاهیم هویت، معنویت، رشد شخصی، محیط‌گرایی و ابهامات اخلاقی را در بر می گیرد.
6. Inside Out «2015»
تعداد کمی از فیلم‌ها میتوانند ادعا کنند کـه هوش عاطفی محض Inside Out را دارند – فیلمی درباره احساسات هوشمندانه کـه هم یک ماجراجویی طولانی اسـت و هم کاوش ظریفی از احساسات، رویاها، حافظه و تخیل.
اگر قهرمان داستان از نظر تکنیکی رایلی «کیتلین دیاس» باشد، واقعاً صداهایی در ذهن او هستند – شادی «امی پولر»؛ غم «فیلیس اسمیت»؛ ترس «بیل هدر»؛ انزجار «میندی کالینگ» و خشم «لوئیس بلک» – کـه در مرکز قرار گیرد با تمام تحولات مهاجرت بـه سانفرانسیسکو با خانواده‌اش، دنیای درونی رایلی بـه آشوب کشیده می شود – در حالی کـه شادی و غم در راهروهای ذهن او، از طریق افکار انتزاعی، کارخانه رویاها، و سالن‌هاي پر از ان؛ در حال عبور از یک اودیسه وجودی اسـت.
خاطرات گرانبها این بـه زیبایی مفهوم‌سازی شده و بـه طرز شگفت‌انگیزی تحقق می یابد، و بـه تصورات ادراکی در مورد نیاز بـه غم و اندوه و روشی کـه خاطرات شاد با گذشت زمان با مالیخولیا آغشته میشوند، بـه اوج میرسد. و ما رابا بینگ بونگ شروع نکنید.
5. همسایه من توتورو «1988»
غیرممکن اسـت کـه مجذوب خوبی محض نشات گرفته از قصیده هایائو میازاکی بـه دوران کودکی نشوید. توتورو همسایه من پر از تخیل اسـت، در حالی کـه بسیار آرام تر از بسیاری از فیلم هاي کودکانه اسـت – گردشی ملایم بـه حومه ژاپن، مملو از ارواح جنگلی، دوستی، و موجودات پشمالو.
خواهران ساتسوکی «نوریکو هیداکا» و می «چیکا ساکاموتو» خودرا در حال گذراندن تعطیلات تابستانی دریک خانه روستایی می بینند در حالی کـه مادرشان از یک بیماری در بیمارستان التیام مییابد، و بـه زودی یک خز غول پیکر خاکستری را در جنگل‌هاي مجاور پیدا می کنند.
اگر این ساده بـه نظر می رسد، خب، همین طور اسـت – اما همین سادگی اسـت کـه فیلم را بسیار لذت بخش می کند، همراه با این واقعیت کـه در کل زمان نمایش هیچ شخصیت منفی یا آنتاگونیستی وجود ندارد. از خود توتورو گرفته تا Soot Sprites «کـه در Spirited Away بازگشته اند» و Catbus، مملو از طرح هاي تخیلی نمادین، تصاویری آرام، و با تم آهنگی اسـت کـه هرگز از ذهن شـما خارج نمیشود: “To-to-ro بـه -tooo-ro!”
4. Wall-E «2008»
عمل افتتاحیه Wall-E چیزی جز شگفت‌انگیز نیست: یک چرخش بدون دیالوگ در اطراف بقایای سوخته تمدن بشری، در حالی کـه ربات پاک‌کننده لقب، ریزه‌هاي زمینی را در مکعب‌هاي تمیز خرد میکند در حالی کـه بـه دنبال هر نوع همراهی اسـت. در عین حال سرد و جذاب اسـت – Wall-E چشم چرخان شایان ستایش در مقابل آشفتگی وحشتناکی کـه ما پشت سر گذاشته‌ایم تضاد دارد.
دامنه ان خیره کننده اسـت – و بعد از ان؛ ایو، همکار روبانش، کل فیلم را برمی گرداند، زیرا Wall-E ضربه خورده و یک رام کام علمی تخیلی در نهایت جای خودرا بـه یک فیلم تعقیب و گریز بین کهکشانی می دهد. از رقص فضایی بـه کمک کپسول آتشنشانی، رقص Wall-E درکنار Hello Dolly، تا ماموریت محافظت از آخرین قطعه حیات گیاهی، Wall-E اغلب نفسگیر اسـت.
با هشدارهای اکولوژیکی وحشتناکش، این فیلمی اسـت کـه مطمئناً برای دهه‌هاي آینده طنین‌اندازی عمیقی خواهد داشت – در عین حال کـه یک اثر علمی تخیلی استادانه اسـت، با احساساتی هیجان‌انگیز.
3. پرنسس مونونوکه «1997»
پرنسس مونونوکه با اندام‌هاي کنده فراوان، گرازهای غول‌گر غول‌پیکر، و نفرینی کـه در گوشت تغییر می کند، تیره‌تر از کرایه معمولی شـما در گیبلی اسـت. اگر چه این یک حماسه خیره کننده و فراگیر اسـت – یک حماسه فانتزی منحصربه فرد ژاپنی کـه از نظر دامنه اسطوره اي و گستردگی روایی خود با ارباب حلقه ها برابری می کند.
این شاید بهترین نمونه از مضامین محیط زیستی هایائو میازاکی باشد – کـه در ان تمدن الزاماًً شیطانی نیست، اما باید راهی برای همزیستی با طبیعت بیابد، زیرا درگیری هاي انفجاری آینده هردو را تهدید می کند. داستان نزدیک بـه 1000 سال پیش اتفاق می‌افتد، داستان روی آشیتاکا «یوجی ماتسودا»؛ جنگجویی کـه بازویش در نبرد با خدای گراز آلوده نفرین میشود، متمرکز اسـت.
او کـه در جستجوی درمانی بـه غرب می رود، خودرا گرفتار جنگی بین مردم سخت کوش شهر آهن و قدرت خام دنیای طبیعی می بیند. با اکشن روان، جنبشی، تصاویر اثیری، و روایتی ظریف، Mononoke یک دستاورد بزرگ اسـت – و حتی دوبله انگلیسی زبان خوب اسـت، با ترجمه‌اي کـه کسی جز نیل گیمن ان را اقتباس نکرده اسـت.
2. داستان اسباب بازی «1995»
در سطح فنی، تاثیر نخستین ویژگی کامل پیکسار را نمی‌توان دستکم گرفت. این یک جهش رو بـه جلو برای رسانه اسـت، همانگونه کـه نخستین نمایش Snow White And The Seven Dwarfs تقریبا 60 سال پیش از ان انجام شد – یک دنیای کاملاً جدید از انیمیشن هاي کاملاً سه بعدی کامپیوتری را باز کرد. با استفاده از فناوری پیشرو استودیو «با همکاری اپل»؛ Toy Story فقط یک پدیده بـه خودی خود نبود: ان سبک بصری و رویکرد فیلمسازی تقریبا هر انیمیشن استودیویی بزرگ را برای دهه‌هاي آینده تغییر داد.
اما فراتر از تأثیر لرزه‌اي‌اش، همان گونه بـه‌عنوان نمونه‌اي درخشان از هر کاری کـه پیکسار بـه بهترین شکل انجام می دهد، ایستاده اسـت – پویایی دینامیت رفیق-دو نفره در باز «تیم آلن» و وودی «تام هنکس» دارد؛ احساسات اشیاء یا حیوانات را کشف می کند.
؛ یک دنیای تخیلی کامل از بـه ظاهر روزمره ایجاد می کند؛ و فیلمنامه ان بـه شدت لایه بندی شده با شخصیت پردازی و گنگ هایي اسـت کـه برای بزرگسالان بـه همان اندازه کـه برای بچه ها کار می کند. دنباله ها ممکن اسـت بزرگ‌تر شوند، اما داستان اسباب بازی اصلی یک انفجار ناب اسـت. از شادی خلاقانه – و هیچ چیز از ان زمان تا بـه حال یکسان نبوده اسـت.
1. Spider-Man: Into The Spider-Verse «2018»
اگر داستان اسباب‌بازی بزرگترین جهش رو بـه جلو برای انیمیشن‌هاي بلند جریان اصلی از زمان سفید برفی بود، 23 سال دیگر طول کشید تا این سوزن بار دیگر بـه طرز چشمگیری تغییر کند. اما پس از ان؛ در Spider-Verse، هویت بصری جاه‌طلبانه‌اي دارد کـه کاملاً متمایز از هر چیز دیگری اسـت – ترکیب بافت‌هاي دوبعدی و سه‌بعدی با کاغذ کتاب‌هاي مصور شکوفا میشود، نرخ فریم شخصیت‌هاي مختلف را در همان صحنه تغییر می دهد، ودر عین حال، در حال فرورفتن اسـت.
انفجار رنگ اسیدی، و تکیه بـه ویژگی هاي کارتونی و اغراق آمیز کـه انیمیشن امکان‌پذیر می کند. و قبل از این‌که قهرمان ما مایلز مورالس «شمیک مور» را ببینید کـه با مرد عنکبوتی سیاه و سفید نوآر «نیکولاس کیج»؛ انیمه پنی پارکر «کیمیکو گلن»؛ و اسپایدر هام شبیه لونی تونز صفحه نمایش را بـه اشتراک می‌گذارد. «جان مولانی» همه ی دریک قاب. این یک فیلم همه ی‌جانبه هنر پاپ اسـت، با جزئیات فوق‌العاده و منظره‌هاي نابغه‌اي کـه در هر فریم گنجانده شده اسـت «”Bagel!”».
فضاها هنگامی کـه حواس اسپایدی مایلز وارد می شود، اینکار رابا رنگ هاي روان گردان تپنده انجام می دهد. و هنگامی کـه او در سکانس برجسته “چه خبر اسـت، خطر” در اوج قدرت خود اسـت، صفحه بـه گونه اي برمی گردد کـه در نخستین جهش ایمانی او بـه سمت شهر پایین بـه نظر می رسد کـه وی را در حال صعود بـه آسمان ها می بیند.
جهان دور او می‌چرخد دور از جلوه‌هاي بصری، شخصیت‌ها لایه لایه و دوست‌داشتنی هستند، مایلز نشان میدهد کـه یک مرد عنکبوتی بیش از ارزش‌تر اسـت، خط داستانی چندجهانی بـه‌خوبی مدیریت می شود، و احساسات هیجانی نیز بادقت کامل فرود می آیند. بعلاوه، با فیل لرد و کریس میلر کـه وظیفه تهیه کنندگی را بر عهده دارند «لرد فیلمنامه را نیز نوشته اسـت»؛ مملو از خنده هاي بلند و بلند آنهاست.
Spider-Verse در بسیاری از سطوح عالی اسـت، این در حال حاضر یک کلاسیک فوری اسـت – هم بـه عنوان یک فیلم ابرقهرمانی و هم بـه عنوان یک شاهکار انیمیشن. این فیلمی اسـت کـه خیلی جلوتر از بازی اسـت، بـه نظر می رسد کـه کاملاً از دنیای دیگری وارد شده اسـت.
مطالب مشابه: معرفی پرهزینه ترین انیمیشن های تاریخ سینما
در پایان
قدرت انیمیشن دراین اسـت کـه با واقعیت محدود نمیشود. این بـه شـما آزادی می دهد تا بهترین راه‌ها برای برقراری ارتباط و تعامل با مخاطبان را بیابید و تنها محدودیت ان تخیل شماست. همین آزادی اسـت کـه انیمیشن را بـه ابزاری موثر برای بازاریابی ویدیویی تبدیل می کند. این بـه ان انعطاف‌پذیری می دهد تا از عهده هر کاری برآید – چه فیلم‌هاي سرگرم‌کننده و قابل اشتراک‌گذاری برای رسانه‌هاي اجتماعی یا یک ویدیوی توضیحی کـه عملکرد یک موتور توربوجت را نشان میدهد.
