تاریخ شب یلدا برابر است با شامگاه 30 آذر تا بامداد ۱ دی ماه هر سال میباشد. این روز درسال 1397 مصادف با شامگاه جمعه 30 آذر الی بامداد شنبه اول دی است.
تاریخچه شب یلدا
شب یلدا اولین شب زمستان و طولانیترین شب سال است. رفع نحوست بلندترین شب سال، جنگ فرشته خوبی و بدی، وقایع کیهانی و… از جمله مواردی هستند که بعنوان تاریخچه شب یلدا عنوان می کنند.
خورشید در حرکت سالانه خود در آخر پاییز به پایینترین نقطه افق جنوب شرقی می رسد که طول روز کوتاه شده و زمان تاریکی شب افزایش مییابد. از آغاز زمستان یا انقلاب زمستانی، خورشید دگرباره بسوی شمال شرقی باز می گردد که نتیجه ان افزایش روشنایی روز و کاهش شب است.
ایرانیان باستان این شب را شب تولد الهه مهر «میترا» میپنداشتند و بهمین دلیل این شب را جشن میگرفتند و گرد آتش جمع میشدند و شادمانه رقص و پایکوبی میکردند.
برخی بر این گمانند که مراسم شب چله برای رفع نحوست بلندترین شب سال برگزار میشود. اقوام قدیم آریایی دراین شب آتش برمی افروختند تا تاریکی و عاملان اهریمنی و شیاطین نابود شده و بگریزند و همان گونه که خورشید به مناسبت فروغ و گرمای کارسازش تقدس پیدا کرده بود آتش نیز همان والایی را نزد مردمان دارا شد.
آداب و رسوم کلی شب یلدا
جشن یلدا در ایران امروز نیز با گرد هم آمدن و شبنشینی اعضای خانواده و اقوام درکنار یک دیگر برگزار میشود. آیین شب یلدا یا شب چله، خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوههاي گوناگون است که همه ی جنبه نمادی دارند و نشانه برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند.
دراین شب هم مثل جشن تیرگان، فال حافظ مرسوم است. حاضران با انتخاب و شکستن گردو از روی پوکی و یا پری ان؛ آیندهگویی می کنند. در زمان حال خوراکیهاي مرسوم در شب یلدا هندوانه، انار، آجیل مخصوص یلدا «آجیل شیرین» و … است و کارهایی مثل حافظخوانی و تعریف قصه توسط بزرگ فامیل مثل مادربزرگ یا پدربزرگ رایج است.
طبق معمول دراین مناسبت نوعروسان از طرف داماد خود هدایایی بعنوان پیشکش شروع زندگی توام با آسایش و خوشبختی دریافت می کنند. کمی قبلتر رسم بر ان بوده که دور تا دور کرسی کنار هم نشسته خوش و بش و وقتگذرانی میکردند.
یلدا بهانهاي است برای دلگرمی دادن به روزهای سرد زمستان و پاییز طلایی، عاشق ترین فصل سال، شاعرانه اي می سراید برای زمستان؛ ترانه اي زرد، سرد و طولانی به درازای یلدا…
تاریخچه شب یلدا
شب یلدا اولین شب زمستان و طولانیترین شب سال است. رفع نحوست بلندترین شب سال، جنگ فرشته خوبی و بدی، وقایع کیهانی و… از جمله مواردی هستند که بعنوان تاریخچه شب یلدا عنوان میکنند. در ادامه هریک از این تاریخچهها را ذکر میشود.
رویدادهای کیهانی
یکی از دلایلی که برای مراسم شب یلدا ذکر میکنند، رویداد های کیهانی است. خورشید در حرکت سالانه خود در آخر پاییز به پایینترین نقطه افق جنوب شرقی می رسد که طول روز کوتاه شده و زمان تاریکی شب افزایش مییابد. از آغاز زمستان یا انقلاب زمستانی، خورشید دگرباره بسوی شمال شرقی باز میگردد که نتیجه ان افزایش روشنایی روز و کاهش شب است.
در ششماهه شروع تابستان تا شروع زمستان، در هر شبانهروز خورشید اندکی پایینتر از محل قبلی خود در افق طلوع می کند تا در نهایت در آغاز زمستان به پایینترین حد جنوبی خود با فاصله 5/23 درجه از شرق یا نقطه اعتدالین برسد.
از این روز به بعد، مسیر جابجاییهاي طلوع خورشید معکوس شده و دوباره بطرف بالا و نقطه انقلاب تابستانی باز میگردد. آغاز بازگردیدن خورشید بسوی شمالشرقی و افزایش طول روز، در اندیشه و باورهای مردم باستان بعنوان زمان زایش یا تولد دیگرباره خورشید دانسته می شد و آن را گرامی و فرخنده میداشتند.
در گذشته، آیینهایي دراین هنگام برگزار میشده است که یکی از آن ها جشنی شبانه و بیداری تا بامداد و تماشای طلوع خورشید تازه متولد شده، بوده است. جشنی که از لازمههاي ان؛ حضور کهنسالان و بزرگان خانواده، به سمبل کهنسالی خورشید در پایان پاییز بوده است، و همچنین خوراکیهاي فراوان برای بیداری درازمدت که هم چون انار و هندوانه و سنجد، به رنگ سرخ خورشید باشند.
میترائیسم
عقیده اي دیگر این جشن رابه میترائیسم مرتبط می داند. ایرانیان باستان این شب را شب تولد الهه مهر «میترا» میپنداشتند و بهمین دلیل این شب را جشن میگرفتند و گرد آتش جمع میشدند و شادمانه رقص و پایکوبی می کردند.
ان گاه خوانی الوان میگستردند و « میزد» نثار میکردند. «میزد» نذری یا ولیمهاي بود غیر نوشیدنی، مانند گوشت و نان و شیرینی و حلوا، ودر آیینهاي ایران باستان برای هر مراسم جشن و سرور آیینی، خوانی میگستردند که بر ان افزون بر آلات و ادوات نیایش، مانند آتشدان، عطردان، بخوردان، برسم و غیره، برآوردهها و فرآوردههاي خوردنی فصل و خوراکهاي گوناگون، از جمله خوراک مقدس و آیینی ویژهاي که ان را « میزد» مینامیدند، بر سفره جشن مینهادند.
باوری بر این مبنا نیز بین مردم رایج بود که در شب یلدا، قارون «ثروتمند افسانه اي»؛ در جامه کهنه هیزم شکنان به در خانهها می آید و به مردم هیزم میدهد، و این هیزمها در صبح روزبعد از شب یلدا، به شمش زر تبدیل میشود، بنابر این، باورمندان به این باور، شب یلدا را تا صبح به انتظار از راه رسیدن هیزم شکن زربخش و هدیه هیزمین خود بیدار میماندند و مراسم جشن و سرور و شادمانی بر پا می کردند.
رفع نحوست و جنگ با اهریمن
برخی بر این گمانند که مراسم شب چله برای رفع نحوست بلندترین شب سال برگزار می شود. اقوام قدیم آریایی دراین شب آتش برمی افروختند تا تاریکی و عاملان اهریمنی و شیاطین نابود شده و بگریزند و همان گونه که خورشید به مناسبت فروغ و گرمای کارسازش تقدس پیدا کرده بود آتش نیز همان والایی را نزد مردمان دارا شد.
چون تاریکی فرا می رسید در پرتو روشنایی آتش تاریکی اهریمنی را از بین میبردند. در شب یلدا یا تولد خورشید افراد دور هم جمع می شدند و جهت رفع این نحوست آتش میافروختند و خوان ویژه مانند سفره يي که عید نوروز تهیه می کنند اما محتویات ان متفاوت است میگستراندند و هر انچه میوه تازه فصل که نگه داری شده بودو میوه هاي خشک در سفره مینهادند.
خور روز «دی گان»- یکم دی ماه- در ایران باستان در عین حال روز برابری انسانها بود. دراین روز همگان از جمله شاه لباس ساده میپوشیدند تا یکسان بنظر آیند و کسی حق دستور دادن به دیگری را نداشت و کارها داوطلبانه انجام میگرفت، نه تحت امر.
دراین روز جنگ کردن و خون ریزی، حتی کشتن گوسفند و مرغ هم ممنوع بود. این موضوع را نیروهای متخاصم ایرانیان میدانستند ودر جبهه ها رعایت می کردند و خون ریزی موقتاً قطع می شد و بسیار دیده شده که همین قطع موقت جنگ، به صلح طولانی و صفا انجامیده بود.
ایرانیان نزدیک به چند هزار سال است که شب یلدا آخرین شب پاییز راکه درازترین و تاریکترین شب در طول سال است تا سپیده دم بیدار می مانند ودر کنار یک دیگر خودرا سرگرم میدارند تا اندوه غیبت خورشید و تاریکی و سردی روحیه آنان را تضعیف نکند و با به روشنایی گراییدن آسمان به رختخواب روند و لختی بیاسایند.
در آیین کهن، بنابر یک سنت دیرینه آیین مهر شاهان ایرانی در روز اول دیماه تاج و تخت شاهی را بر زمین میگذاشتند و با جامهاي سپید به صحرا میرفتند و بر فرشی سپید مینشستند.
دربانها و نگهبانان کاخ شاهی و همه ی بردهها و خدمتکاران در سطح شهر آزاد شده و بهسان دیگران زندگی میکردند. رئیس و مرئوس، سلطان و مردم عادی همگی یکسان بودند. البته درستی این امر تایید نشده و شاید افسانهاي بیش نباشد.
یلدا در دیگر فرقه ها
اولین روز زمستان در نزد خرمدینانی که پیرو مزدک، قهرمان بزرگ ملی ایران بودهاند، سخت گرامی و بزرگ دانسته می شد و از ان با نام «خرم روز» یاد میکرده و آیینهایي ویژه داشتهاند.
این مراسم و نیز سالشماری آغاز زمستانی هنوز در بین برخی اقوام دیده میشود که نمونه ان تقویم محلی پامیر و بدخشان «در شمال افغانستان و جنوب تاجیکستان» است. همچنین در تقویم کهن ارمنیان نیز از اولین ماه سال نو با نام «ناواسارد» یاد شده است که با واژه اوستایی «نوسرذه» به معنای «سال نو» در پیوند است.
فرقههاي گوناگون عیسوی، با تفاوتهایي، زادروز مسیح را در یکی از روزهای نزدیک به انقلاب زمستانی میدانند و همچنین جشن سال نو و کریسمس را هم چون تقویم کهن سیستانی در همین هنگام برگزار میکنند.
به روایت بیرونی، مبدأ سالشماری تقویم کهن سیستانی از آغاز زمستان بوده و جالب این که نام اولین ماه سال آنان نیز «کریست» بوده است. منسوب داشتن میلاد به میلاد مسیح، به قرون متأخرتر باز میگردد و پیش از ان؛ آنگونه که ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه نقل کرده است، منظور از میلاد، میلاد مهر یا خورشید است.
آداب و رسوم کلی شب یلدا
جشن یلدا در ایران امروز نیز با گرد هم آمدن و شبنشینی اعضای خانواده و اقوام درکنار یک دیگر برگزار میشود. آیین شب یلدا یا شب چله، خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوههاي گوناگون است که همه ی جنبه نمادی دارند و نشانه برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند. دراین شب هم مثل جشن تیرگان، فال گرفتن از کتاب حافظ مرسوم است.
حاضران با انتخاب و شکستن گردو از روی پوکی و یا پری ان؛ آیندهگویی میکنند. در زمان حال خوراکیهاي مرسوم در شب یلدا هندوانه، انار، آجیل مخصوص یلدا «آجیل شیرین» و … است و کارهایی مثل حافظخوانی و تعریف قصه توسط بزرگ فامیل مثل مادربزرگ یا پدربزرگ رایج است.
طبق معمول دراین مناسبت نوعروسان از طرف داماد خود هدایایی بعنوان پیشکش شروع زندگی توام با آسایش و خوشبختی دریافت میکنند. کمی قبلتر رسم بر ان بوده که دور تا دور کرسی کنار هم نشسته خوش و بش و وقتگذرانی می کردند.
فال حافظ در شب یلدا تقریبا پای ثابت است. طبق معمولً در شب یلدا رسم بر این است که صاحبخانه، دیوان حافظ رابه بزرگتر فامیل که سواد دارد، میدهد. سپس هر یک از میهمانان نیت کرده و بزرگِ مجلس، این جمله را می گوید و تفألی به گنجینه حافظ میزند: «اي حافظِ شیرازی/ تو محرم هر رازی/ بر ما نظر اندازی/ سوگند به قرآن مجیدی که در سینه داری…» یا هر چیزی شبیه به این.
این رسم یکی از رسوم پرطرفدار شب یلداست. رسم دیگر متلگویی است که نوعی شعرخوانی و داستانخوانی است در قدیم اجرا میشده، به این صورت که خانوادهها دراین شب گرد میآمدند و پیرترها برای همه ی قصه تعریف میکردند.
آیین شب یلدا یا شب چله، همراه با خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوههاي گوناگون است که همه ی جنبه نمادین دارند و نشانه برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند.
تنقلات مخصوص مناطق مختلف
از لحاظ تنقلاتی که بر سر سفره شب یلدا حاضر می شوند، مناطق مختلف، آداب گوناگون دارند. مثلا در خراسان خوردن کفزنی «نوعی شیرینی مانند گز»؛ لبو یا چغندرپخته و پختک «لبوی خشک» رایج است و یا آجیل یلدا در اصفهان از کشمش، گردو، بادام، قیسی، برگه گلابی، انجیر و خرما تشکیل شده است. در استان کردستان با دلمه و نان سنگک از میهمانان یلدایی پذیرایی می کنند .هندوانه در بوشهر برای یلدا پرطرفدار است.
در مازندران از میوهي جنگلی ولیک و شرینی پشتزیک برای این شب استفاده می کنند. رنگینگ نیز در سر سفرهي یلدای مردمان شیراز فراوان است. در گیلان خوردن هندوانه و ازگیل بسیار رایج است.
در لرستان در شب یلدا نوعی خواراک با شیره و گندم میخورند. در اردبیل طبق معمولً گندم برشته «قورقا» و هندوانه و سبزه و مغز گردو و نخودچی و کشمش میخورند.
در تویسرکان و ملایر، گردو و کشمش و مِیز نیز خورده میشود که از معمولترین خوراکیهاي موجود در ابن استان هاست. در گیلان هندوانه را حتما فراهم میکنند و معتقدند که هر کس در شب چله هندوانه بخورد در تابستان احساس تشنگی نمیکند ودر زمستان سرما را حس نخواهد کرد.
آداب و رسوم در مناطق خاص
دراین فاصله زمانی افراد خانواده دور هم جمع شده و با شادی، داستان خوانی، شعر خوانی، خوردن تنقلات و میوهها شب را صبح میکنند. اینها که گفته شد آداب کلی یلدا است ولی از انجا که ایران سرزمین وسیع و کهنیست، هر مناسبت در هر استان دستخوش تغییراتی همرنگ با ان منطقه و فرهنگ می شود.
رسومات خاص شهرهای ایران
آداب ان دسته از اعمال و رفتاری است که مردم یک منطقه از خود نشان می دهند. مثلا در خطه شمال و آذربایجان رسم بر این است که دراین شب خوانچه اي تزیین شده به خانه تازهعروس یا نامزد خانواده بفرستند.
مردم آذربایجان در سینی خود هندوانهها را تزئین میکنند و شالهاي قرمزی را اطرافش میگذارند. درحالی که مردم شمال یک ماهی بزرگ را تزئین می کنند و به خانه عروس میبرند. حافظخوانی جزو جدانشدنی مراسم این شب برای شیرازیهاست. همدانیها فالی میگیرند با نام فال سوزن. همه ی دور تا دور اتاق مینشینند و پیرزنی بطور پیاپی شعر میخواند.
دختر بچهاي پس از اتمام هر شعر بر یک پارچه نبریده و آب ندیده سوزن میزند و مهمان ها بنا به ترتیبی که نشستهاند شعرهای پیرزن را فال خود میدانند. در شهر های خراسان خواندن شاهنامه فردوسی دراین شب مرسوم است.
در اردبیل رسم است که مردم، چله بزرگ را سوگند میدهند که زیاد سخت نگیرد. مردم کرمان تا سحر انتظار می کشند تا از قارون افسانهاي استقبال کنند. قارون در لباس هیزمشکن برای خانوادههاي فقیر تکههاي چوب میآورد.
این چوبها به طلا تبدیل میشوند و برای ان خانواده، ثروت و برکت به همراه میآورند.
در کردستان نیز خانوادههایي که عروس به خانه بخت فرستادهاند خوانچههایي حاوی هندوانه و آجیل و همچنین هدیه رابه خانه نو عروس و داماد میفرستند.
به عقیده مادربزرگهاي قزوینی اگر دراین شب ننه سرما گریه کند باران میبارد، اگر پنبههاي لحافش بیرون بریزد برف میبارد و اگر گردنبند مرواریدش پاره شود تگرگ می آید.