مصریان باستان و زندگی جهانی

مصریان باستان و زندگی جهانی
مصریان باستان و زندگی جهانی
« چه بسیار زمان و فكر و كار سخت در بنای جامعه بشری با آن همه كلیسا ، مسجد ، فرودگاه ، راه آهن ، كتابخانه ، بندرگاه و كارخانه اش صرف شده است . این بناها چنان سخت و پایدار می نماید كه پنداری همیشه می مانند .
 
 
ممكن نیست كه حتی به خیال خود راه دهیم كه روزی این بناهای برجسته در دل خاك مدفون گردد . بشر آینده بر خرابه های جهان ما جهانی دیگر سازد . چه بسا مردم جوانی كه بیش از سه هزار سال پیش در مصر باستان كنار رود نیل می زیستند ، نیز چنین فكری داشتند . شاید می پنداشتند كه جلال شاهانشان هرگز زوال نمی گیرد و فراموش نمی شود و معابد و قصر های بزرگشان هرگز زیر شن و خاك مدفون و مفقود نمی گردد .
مصریان قدیم مردمی نجیب و سرفراز بودند . در میانشان معماران و مهندسان بزرگ فراوان بود . شاهان نیرومندشان در بحبوحه ی جلال بی پایان و ثروت بی كرانی می زیستند كه هرگز به جهان امروز ما شباهت نداشت .
 
 
با این همه از آن مردم پیشین چیزی نمامد و آخرین اثر آنان نیز در اقوام غالب ، حل شد . فقط بزرگترین و مستحكم ترین بناهای ایشان اكثرأ نیمه خراب باقی مانده است تا مورخان را به تحقیق و جهانگردان را به اعجاب وا دارد . بشر عصر جدید تنها به دیدن اهرام نزدیك قاهره كه حتی هزاران سال وزیدن باد شن نیز نتوانسته است دفن یا خرابشان سازد قناعت نكرده و پیوسته به خود گفته است :
” نمی دانم كه این ها چیستند یا چنان عجایبی را چه كسانی میان صحرا ساخته اند . گویا هرگز این معما را نتوان گشود ” .  با گذشت سال ها كم كم قطعات پراكنده داستان این نژاد بزرگ و باستانی به هم پیوست و آثاری از تاریخ قدیمش در كتب پیشینیان و تراجم كتیبه هایی كه بر سنگ و بر  خرابه ها كنده بودند و حتی بر كاغذ هایی از برگ نباتات آبی نوشته بودند ، یافته شد
 
 
. در این مدارك و اسناد ، مصریان خود شرح رسوم و عادات مردم و پادشاهان خویش را داده بودند .» « چنانچه مكرر به بیان آمده است تاریخ با اختراع خط، یعنی حدود ۵۰۰۰ سال قبل، آغاز شد. این نشانه گذاری برای تعیین مبداء تاریخ پذیرش عمومی یافته است، زیرا دو پدیده مورد بحث – یعنی اختراع خط وآغاز تاریخ- شاید فقط با اندك اختلافی همزمان بوده اند ؛ و از جهتی نیز فقدان مدارك خطی مسلما یكی از اختلافات عمده ای است كه جامعه های قبل از تاریخ را از جامعه های تاریخی متمایز می دارد. اما چون بخواهیم وارد چون و چرای مطلب فوق شویم ، با چند مساله ی  غامض روبه رو می شویم . تمایز میان “تاریخ” با “قبل از تاریخ” تا چه اندازه  میتواند معتبر باشد؟»

 
تاریخچه مصر
« بسیاری از كتب تاریخ هنر، بهنگام پرداختن به هنر تمدن های كهن، یا تمدن بین النهرین را اولین مبحث قرار می دهند و یا تمدن مصر را . البته قدمت تمدن بین النهرین در قیاس با تمدن های دیگر بیشتر است لیكن تمدن بین النهرین همواره محل تاخت و تاز اقوام مختلف بوده و تاریخی آشفته دارد . همین آشفتگی در تنوع و تغییرات مدام در جلوه های هنری آن تمدن دیده می شود ، و لذا در آثار هنری باقی مانده از تمدن بین النهرین ، همان گونه كه دیدیم به رغم زیبایی و قدرت ، نمی توان به دنبال یك منشا و یك منبع الهام و حتی یك شیوه ی بادوام بود .

 

تمدن بین النهرین به رغم سرگذشت پر نشیب و فراز خود در آثار هنری شكل گرفته در تمدن های دیگر تاثیراتی مهم گذاشته است . حتی در ابتدایی ترین تجلیات هنر مصر می توان آثاری از این تاثیر مشاهده كرد ، اما این تاثیرات ، به همان ادوار ابتدایی محدود می شود . هنر مصر در این زمینه سرنوشتی كاملا متفاوت و متضاد با سیر تاریخی بین النهرین دارد .

مصر با تاریخی نسبتا آرام و یكدست كه كمتر تحت هجوم قرار گرفته ، توانست در زمینه های هنری هویتی مستقل و با ثبات و دست نخورده را برای مدتی بسیار طولانی حفظ نماید .
رود نیل در طول تاریخ منشأ آبادانی و منبع حیات این سرزمین و ساكنان آن بوده است . با توجه به این كه این رودخانه از میان دو بیابان خشك ” صحرای عربستان ” (در شرق) و ” صحرای لیبی ” (در غرب) عبور كرده و نوار سبز و حاصلخیزی را در این پهنه خشك و سوزان ایجاد نموده ، می توان به جرأت نیل را شاهرگ حیاتی تمدن مصر دانست
  « ساكنین مصر از دو تیره مختلف بوده اند . در قسمت شمالی ، در دلتای نیل انسانهایی از نژاد آسیایی با صورتهای گرد و پوست های روشن می زیسته اند  . ساكنین دره نیل مردمی با جمجمه ها و صورت های كشیده و پوست قهوه ای از تیره آفریقا ییان بوده اند. این دو تیره در ابتدا حكومت های مجزا داشته اند و در نتیجه سرزمین مصر به دو قسمت مصر علیا و مصر سلفی نقسیم شده بود . پادشاه نارمر ((Narmer كه در این ایام حكمران مصر علیا و فرماندهی مقتدر بود توانست در سال ۳۲۰۰ ق.م.
 
با تسلط بر مصر سفلی اتحادی میان دو منطقه به وجود آورد و تاریخ مدون و مستند مصر هم از همین زمان شروع می شود . هنر مصر را در عهد كهن می توان اجمالأ با صفات دینی، ابدیت گرا، كاهنی و ایستا توصیف نمود »2« تمدن مصر از دیر زمان چون خامدترین و محافظه كارترین تمدن روی زمین شناخته شده است . به گفته افلاطون هنر مصر در مدت ۱۰۰۰۰ سال تغییری نیافته بود .»
 

  «  مصریان باستان زندگی جهانی خود را بیشتر در اندیشه پایندگی و تامین سلامت و شادی در زندگی بعد از مرگ می گذرانیدند . انسان مصری میان روح و جسم جدایی نمی شناخت و معتقد بود كه از لحظه تولد یك “خود” دیگر با انسان همراه می شود. این “خود” دیگر كه “كا” نامیده می شد، به عقیده او بعد از مرگ در درون جسد لانه می گرفت و به حیات خود ادامه می داد ، و انسان مصری برای تامین امنیت زندگی “كا” می كوشید بدن مرده را تا حد امكان از صدمات و ضایعات حفظ كند .  مومیایی كردن یكی از راههای حفظ جسد بود.

 

اما كار به همین جا ختم نمی شد. می باید غذا و آشامیدنی ، و همچنین لباس و لوازم زندگی مورد نیاز “كا” شوند. دیوار نگاره های درون مقابر،عمدتا ، فعالیت های روزمره انسانی را در خود ثبت می كردند تا موجبات لذت “كا” را فراهم آورند. اما نكته ای كه باید تذكر بدهیم این است كه همه این اقدامات ، و همه این آثار هنری ، در خدمت قدرت نمایی فرمانروایان نیمه خدای مصری یعنی فرعونها و شخصیتهای مهم مذهبی و سیاسی قرار می گرفت .

گفتیم كه تندیس هایی از متوفی در داخل مقبره گذاشته می شد در این تندیس ها ،  شباهت چهره مهم ترین مسایلی بود كه تندیس ساز باید آن را در نظر بگیرد . استحكام اسلوب و مسایل نیز ضرورت داشت . لذا ، بخصوص در مورد افراد سرشناس ، تندیس ها عموما از سنگ تراشیده می شد .  تندیس یكی از فرعون ها  به نام خفرن   یكی از مجموعه تندیس های شبیه به هم است كه برای مقبره او ساخته شده بودند.
 
  در این تندیس ، خفرن بر تختی نشسته است كه در روی پایه هان آن نقشی تركیبی از ساقه های دو گیاه بومی مصر به نام  “پاپیروس” و” لوتوس” كنده شده است .
 
بال های محافظ یك شاهین كه بر سر او گسترده شده اشاره به مقام الهی خفرن به عنوان  پسر ”  خدای- خورشید ” دارد . ظاهر قالبل گونه تندیس به خاطر ان است كه پیكر تراش مصری تندیس خود را به روش “تراش قسمت های اضافی از تخته سنگ ” به وجود می آورد . آن ها در هنر چهره سازی تا حد امكان به طبیعت وفاداری نشان می داده اند .
 
به طور كلی نقاشان مصری ، برای تجسم پیكره های انسانی قواعد و قراردادهایی را به كار می بردند كه بی شباهت به سنتهای تجسمی بین النهرین نبود .»
 
جدیدترین مطالب سایت