زهرا امینی : قدیمیترین مجموعۀ نوشته های مصر باستان در درون اهرام فراعنه و ملکههای مصر باستان کشف شدهاند.
مجله تالاب : این «متون اهرام» متونی هستند که بر روی دیوارهای داخلی، سقفها و اثاثیه آرامگاههای فراعنه حک شده بودند و پس از ترجمه، حقایق غیرمنتظرهای را درباره پادشاهان اولیه مصر آشکار کردهاند. که کمی باعث وحشت می شد.در مصر باستان که مربوط به قدیمی ترین تاریخ می باشد می توان عجیب ترین چیزها در این گنجینه بزرگ کشف کرد.
این نوشته کمی عجیب غریب و مرموزانه است این نوشته درباره فرعون است که فرعون در زندگی پس از مرگ به عنوان موجودی خون آشام و درنده خوی که خدایان را میبلعد، معرفی میشود.
هنوز مشخص کردن اینکه «اولین» چیزها چه زمانی در تاریخ رخ دادند،کار سختی است.
ما هنوز دقیقاً نمیدانیم که دین مصری از کجا و چه زمانی آغاز شده است و همین مورد در مورد متون نوشتاری هم صدق میکند.
متآسفانه در مورد مصربسیار گنجینه ها و مواردی وجود دارد که هنوز در دل خاک است و کسی خبر از آنها ندارد، به همین دلیل است که، هنگامی که به اصطلاح «متون اهرام» اشاره میکنیم، اگرچه نمیتوانیم ادعا کنیم که آنها «اولین» متون مذهبی در تاریخ مصر هستند، میتوان با قطعیت گفت که آنها قدیمیترین متون مذهبی «شناختهشده» مصری هستند.
متون اهرام، بر خلاف کتابهای مصری باستان که میشناسیم بر روی پاپیروس نوشته نمیشدند بلکه در دوره پادشاهی کهن بر روی دیوارهای داخلی برخی اهرام حک میشدند. تا به امروز، مشخص شده است که یازده هرم، همۀ متون اهرام یا دستکم بخشی از آنها را دارند. این متون به دستور شش فرعون و پنج نفر از همسرانشان نوشته شدهاند.
به طور سنتی، مصرشناسان متون اهرام را به چندین «سخن» تقسیم کردهاند، زیرا بر این باور بودند که کاهنانی که مراسم تدفین را انجام میدادند، آنها را میخواندند. خود متون به چندین مضمون مذهبی در مورد دنیای پس از مرگ فرعونها یا ملکهها میپردازند.در واقع اگر بخواهیم بپردازیم به این موضوعات مصریان بسیار کار سختی است ، اما در کل اعتقاد بر این بود که فرعون یا ملکه تنها از طریق مجموعه خاصی از اعمال به یک «اخ» (بخشی از روح، طبق اعتقاد مصریان) تبدیل میشدند و با خیال راحت به سوی زندگی ابدی سرشار از شادی پرواز میکردند.
در اوایل قرن بیستم، ارنست آلفرد والیس، مصرشناس، یکی از مشهورترین کارشناسان متون مصری باستان بودکه در زمینه خود بسیار کاربلد بود و بسیار وقت خود را برای کشف گنجینه های مصر باستان نموده است. مشهورترین یافته او به اصطلاح «پاپیروس آنی» بود که حاوی یکی از زیباترین نسخههای کتاب مردگان بود و چیزهایی در آن نوشته شده بود که هرخطش عجیب وترسناک بوده است. او همچنین حدود 150 کتاب در مورد موضوعات مختلف منتشر کرد.
مجله تالاب : اثر او در سال 1911 با عنوان «اوزیریس و رستاخیز در مصر» ادعای جسورانهای از مصریان را مطرح کرد: و گفت مصریان اسطوره اوزیریس را اختراع کردند تا جمعیت را مجبور به ترک عادت قدیمی خود یعنی «آدمخواری» کنندیعنی در گذشته این کار را می کردند. منبع اصلی این نظریه سرود آدمخواری بود، جایی که به نظر میرسد آدمخواری به طور مفصل شرح داده شده است. به گفته او، بنابراین، کاهنان دولتی پادشاهی کهن شروع به روایت داستان مرگ و تکه تکه شدن اوزیریس به عنوان راهی برای ممنوع کردن چنین اعمالی کردند. دیگر اجساد مرده برای خوردن مجاز نبودند، بلکه باید به طور کامل مومیایی میشدند و برای زندگی پس از مرگ محافظت میشدند.
در ابتدا، به نظر میرسید که دانشمندان از ایدههای والیس حمایت میکنند، اما به زودی مشخص شد که شواهد ارائه شده توسط او برای ادعای قاطعانه مبنی بر اینکه مصریان در مقطعی از تاریخ خود آدمخواری میکردهاند، کافی نیست.
مطالعات و تفاسیر جدیدتر از متون اهرام بر این نکته تأکید دارند که محتوای آنها به واقعیت مربوط نمیشود، بلکه بسیار استعاری است و تمامی تفسیرها زیر سوال رفت.ولی در کل به این معنا، آدمخواری به عنوان تأکیدی بر قدرت اوناس به عنوان حاکم در آسمان و تجسم اوزیریس دیده میشود. تغذیه و قدرت او از ارواح خدایان همکارش ناشی میشود، زیرا او اکنون در میان آنها در آسمان زندگی میکند.
در نهایت، همانطور که میریام لیختهایم ثابت کرده است، هنگامی که گفته میشود اوناس «سرخ را خورده است»، متن به «تاج سرخ» مصر سفلی اشاره دارد؛ در حالی که «سبز» همان الهه بزرگ مصر علیا یعنی واجت است. سرود آدمخواری به جای اینکه مدرکی از آدمخواری در مصر باستان باشد، جشنی از «اتحاد دو سرزمین» مصر علیا و سفلی تحت حاکمیت خدا است که حتی از تخت خود در آسمان نیز قادر به حکومت بود.و تمامی این داستان بر این منظور بوده است نه اینکه حقیقی آدمخواری کرده باشند.