یکی از راه های ابراز احساسات در شرایط خاص استفاده از اشعار مختلف می باشد. در این بین اشعار دوبیتی از جایگاه بسیار خاص و ویژه ای برخوردار هستند. شعر دوبیتی برای جوانان ناکام می تواند تا حدودی غم و اندوه خانواده داغدار را کمتر کند. همچنین این اشعار بعد جدید از احساسات قلبی را می تواند به طرف مقابل القا کند. از انواع شعرهای دوبیتی در مراسم ترحیم و یادبود جوانان ناکام جهت بزرگداشت عزیز از دست رفته می توان کمک گرفت.
این اشعار احساست درونی فرد را به طرف مقابل تلقین خواهند کرد. همچنین تا حدودی با خواندن چنین اشعاری می توان با نهایت احترام از عزیز از دست رفته یاد کرد. در این بین اشعار دوبیتی به دلیل هم آوایی خاص بیشتر مورد توجه قرار گرفته اند. همچنین خواندن چنین اشعاری در مراسمات مربوط به عزیز از دست رفته جوان می تواند تا حدودی غم و اندوه عزیزان را کاهش دهد. اغلب از شعرهایی با سبک های خاص و جدید در اشعار دوبیتی برای جوان ناکام استفاده می شود. این اشعار وسعت غم و درد را به راحتی می توانند بیان کنند.
غم از دست دادن عزیز بسیار سخت و دشوار است. در این بین از روش های مختلفی می توان جهت تجدید خاطره و زندگی نگه داشتن یاد عزیزان از دست رفته کمک گرفت. بهترین راهکار در چنین مراسماتی خواندن شعر دوبیتی می باشد. گاهی اوقات برخی از کلمات احساسی که در این شعرها استفاده می شوند، به قلب، تن و روح هر فردی رسوخ پیدا می کند.
اشعار دوبیتی باید کوتاه و در عین حال به دور از هرگونه پیچیدگی باشند. معمولا در نگارش چنین اشعاری از قوانین خاصی پیروی نمی شود. این اشعار در مراسمات مربوط به جوان ناکام به وفور مورد استفاده قرار می گیرند. بر حسب موقعیت و شرایط می توان از شعر مناسب در چنین مراسمی استفاده کرد. همچنین از چنین اشعاری برای چاپ بنرهای عرض تسلیت نیز استفاده می شود.
هم اکنون شعر دوبیتی برای جوان ناکام روی کارت های گل عرض تسلیت نیز مورد استفاده قرار می گیرد. شعر دوبیتی به دلیل فضای ادبی خاص و متفاوتی که دارد؛ تمامی عواطف و احساسات فردی را تحت تاثیر خود قرار می دهد. بر اساس جدیدترین بررسی های صورت گرفته؛ محبوب ترین شعرهای دوبیتی برای جوان ناکام شامل موارد ذیل هستند. بر اساس سلیقه و شرایط موجود در مجلس ترحیم می توان از شعر مناسب کمک گرفت.
بهار آمد، گل ها شکفتند
اما در دل من، غمی سنگین است
بلبلان نغمه شادی سر می دهند
اما من از این نغمه ها، هیچ لذتی نمی برم
پروانه ها بر روی گلها می رقصند
اما من در قفسی تنگ، اسیرم
همه چیز در این دنیا زیبا و شاد است
اما من از این زیبایی، هیچ بهرهای ندارم
مرگ، بال های مرا بسته است
و آرزوهای مرا در نطفه خفه کرده است
بهار چه معنایی برای من دارد؟
وقتی که من دیگر نمی توانم آن را درک کنم
بهار چه فایده ای برای من دارد؟
وقتی که من دیگر نمی توانم از آن لذت ببرم
مرغ سحر نغمه سر می کند
و از زیبایی بهار می گوید
اما من فقط به صدای مرگ گوش می دهم
که در گوشم نجوا می کند
بهار آمد، اما برای من، بهاری در کار نیست
مرگ، بهار مرا به تاراج برده است.
نوگلی پرورده بودم ،خاک از دستم ربود
آنچنان در بر گرفت ، انگار در عالم نبود
سالها زحمت کشیدم ، تا گلم پرورده شد
ناگهان پیک اجل ، آن غنچه را از من ربود
کی ز مصیبت غمت یاد کنم
آهسته ز دوری تو فریاد کنم
وقت است که دست از این دهان بردارم
از دست غمت هزار بیداد کنم
مرغ سحر نغمه سر کرد و بهار آمد
فصل گل و بلبل و شادی و نشاط آمد
چمن از سبزه و گل گشته مصفا و خرّم
بوی خوش از نافه گل در هوا پراکنده شد
بلبلان نغمه شادی در بوستان و باغ
سوسن و سنبل و لاله در چمن رقصان شده
اما در این میان، نغمه ای غمگین
از گوشهای به گوش میرسد، نغمهای حزین
مرغی غمگین در قفسی تنگ
با بال و پر بسته و آرزویی در دل
این مرغ نغمه از مرگ ناکام خود سر می دهد
از آرزوهای بر باد رفته و عمر کوتاه خود
مرغ سحر نغمه سر می کند و بهار آمده
اما برای این مرغ غمگین، بهاری در کار نیست
اشک از چشمانش سرازیر می شود
و نغمه ای سر می دهد که از دل و جان بر می آید
ای کاش من هم آزاد بودم
در آسمان پرواز می کردم و شادمان بودم
ای کاش من هم از گل و بهار لذت می بردم
و در این دنیای زیبا زندگی می کردم
اما تقدیر من چنین بود
که در قفسی تنگ زندانی باشم و بمیرم
مرغ سحر نغمه خود را به پایان می رساند
و سر به بالین غم میگذارد
و در سکوت شب، مرغ غمگین جان می سپارد
و آرزوهایش در دلش خاموش می شود.
شاعران در وصف جوان بس سخنها گفته اند
من زبانم ولیکن از توصیف این رنج گران
مهربانی های تو آتش به جان ما فکند
و چه جان سوز است داغ فرزند جوان
حافظا دیدی که کنعان دلم بی ماه شد
عاقبت با اشک غم کوه امیدم کاه شد
گفته بودی یوسف گمگشته باز آید ولی
یوسف من تا قیامت همنشین چاه شد
شقایق بودی و دیری نماندی
سرود زندگی را نیمه خواندی
زدی برقی و خاکستر شدی تو
عزیزان را به سوگ خود نشاندی
اشعاری دوبیتی که برای غم عزیز از دست رفته سروده می شوند، تا حدودی غم از دست دادن عزیز را می توانند جبران کنند. در این اشعار عواطف انسانی به صورت کامل درگیر می شوند. همچنین بر حسب موقعیت می توان از شعر مناسب استفاده کرد. خواندن چنین شعرهایی با کلام دلنشین می تواند راهی برای رهایی از شرایط موجود باشد. به نوعی از دیدگاه برخی از افراد بهترین روش مؤدبانه برای ابراز تسلیت شعر دوبیتی می باشد.
معمولا غم از دست دادن عزیز جوان بیشتر دوستان و آشنایان را تحت تاثیر خود قرار می دهد. در این مسیر برای تجدید خاطره می توان نسبت به شعر سرایی در چنین مراسماتی اقدام کرد. همچنین دغدغه هر یک از افراد در چنین مراسم بزرگی انتخاب شعر دوبیتی برای بیان احساسات به شیوه ای اصولی و درست می باشد.
این شعرهای دوبیتی باعث ایجاد احساسات عمیق و راسخ قلبی بین دوستان و آشنایان در این مسیر سخت خواهد شد. افرادی که دغدغه خواندن شعر دوبیتی در چنین مراسماتی را دارند؛ از موارد ذیل می توانند کمک بگیرند. اشعار زیر در بخش های مختلف بر حسب موقعیت موجود در جایگاه مناسب مورد استفاده قرار می گیرند. عدم استفاده از چنین اشعاری در مراسم یادبود جوان ناکام به نوعی بی احترامی به شمار می آید.
زندگانیم گله دارد جوانیم
شرمنده جوانی از این زندگانیم
دارم هوای صحبت یاران رفته را
یاری کن ای اجل که به یاران رسانیم
پروای پنج روز جهان کی کنم که عشق
داده نوید زندگی جاودانیم
چون یوسفم به چاه بیابان غم اسیر
وز دور مژده جرس کاروانیم
گوش زمین به ناله من نیست آشنا
من طایر شکسته پر آسمانیم
گیرم که آب و دانه دریغم نداشتند
چون میکنند با غم بی همزبانیم
ای لاله بهار جوانی که شد خزان
از داغ ماتم تو بهار جوانیم
گفتی که آتشم بنشانی ولی چه سود
برخاستی که بر سر آتش نشانیم
شمعم گریست زار به بالین که شهریار
من نیز چون تو همدم سوز نهانیم
***
امشب ای ماه به درد دل من تسکینی
آخر ای ماه تو همدرد من مسکینی
کاهش جان تو من دارم و من می دانم
که تو از دوری خورشید چها می بینی
تو هم ای بادیه پیمای محبت چون من
سر راحت ننهادی به سر بالینی
هر شب از حسرت ماهی من و یک دامن اشک
تو هم ای دامن مهتاب پر از پروینی
همه در چشمه مهتاب غم از دل شویند
امشب ای مه تو هم از طالع من غمگینی
من مگر طالع خود در تو توانم دیدن
که توام آینه بخت غبار آگینی
باغبان خار ندامت به جگر می شکند
برو ای گل که سزاوار همان گلچینی
نی محزون مگر از تربت فرهاد دمید
که کند شکوه ز هجران لب شیرینی
تو چنین خانه کن و دلشکن ای باد خزان
گر خود انصاف کنی مستحق نفرینی
کی بر این کلبه طوفان زده سر خواهی زد
ای پرستو که پیام آور فروردینی
***
پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می کند
بلبل شوقم هوای نغمهخوانی می کند
همتم تا میرود ساز غزل گیرد به دست
طاقتم اظهار عجز و ناتوانی می کند
بلبلی در سینه مینالد هنوزم کاین چمن
با خزان هم آشتی و گل فشانی میکند
ما به داغ عشقبازی ها نشستیم و هنوز
چشم پروین همچنان چشمک پرانی میکند
نای ما خاموش ولی این زهره ی شیطان هنوز
با همان شور و نوا دارد شبانی میکند
گر زمین دود هوا گردد همانا آسمان
با همین نخوت که دارد آسمانی میکند
سالها شد رفته دمسازم ز دست اما هنوز
در درونم زنده است و زندگانی میکند
با همه نسیان تو گویی کز پی آزار من
خاطرم با خاطرات خود تبانی میکند
بیثمر هر ساله در فکر بهارانم ولی
چون بهاران میرسد با من
در حال حاضر انواع دوبیتی های کوتاه و حتی بلند برای مدح و ستایش عزیز از دست رفته مورد استفاده قرار می گیرند. تا حدودی چنین اشعاری باعث ایجاد یک خاطره خوش در ذهن بازماندگان می شوند. همچنین استفاده از این اشعار تا حدودی غم و اندوه موجود در دل ها را کاهش می دهد. در سایه استفاده از چنین دوبیتی هایی می توان به راحتی بعد جدیدی از معنویت را در مراسمات عزیزان از دست رفته تجربه کرد. هم اکنون روی سنگ قبر جوانان ناکام نیز از دوبیتی های غمگین و کوتاه استفاده می شود..
ای آنکه دوست دارمت اما ندارمت
بر سینه می فشارمت اما ندارمت
ای آسمان من که سراسر ستاره ای
تا صبح می شمارمت اما ندارمت
در عالم خیال خودم چون چراغ اشک
بر دیده می گذارمت اما ندارمت
می خواهم ای درخت بهشتی، درخت جان
در باغ دل بکارمت اما ندارمت
می خواهم ای شکوفه ترین مثل چتر گل
بر سر نگاه دارمت اما ندارمت
بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست
آه بی تاب شدن، عادت کم حوصله هاست
همچو عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست
آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد
بال وقتی قفس پرزدن چلچله هاست
بی تو هر لحظه مرا بیم فروریختن است
مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست
باز می پرسمت از مساله ی دوری و عشق
و سکوت تو جواب همه ی مساله هاست
تو این سکوت بی کسی صدای دلدار و ببین
تو این شبا تو رویاها چهره عاشق رو ببین
وقتی دلت تنگه براش بغض چشاتو میگیره
تو لحظه های عاشقی نم نم بارون رو ببین
در خیالات خودم در زیر بارانی که نیست
می رسم با تو به خانه، از خیابانی که نیست
می نشینی روبرویم، خستگی در می کنی
چای می ریزم برایت، توی فنجانی که نیست
باز می خندی و می پرسی که حالت بهتر است
باز می خندم که خیلی، گرچه می دانی که نیست
شعر می خوانم برایت، واژه ها گل می کنند
یاس و مریم می گذارم ، توی گلدانی که نیست
چشم می دوزم به چشمت، می شود آیا کمی
دستهایم را بگیری ، بین دستانی که نیست
وقت رفتن می شود، با بغض می گویم نرو
پشت پایت اشک می ریزم، در ایوانی که نیست
می روی و خانه لبریز از نبودت می شود
باز تنها می شوم، با یاد مهمانی که نیست
بغضی که مانده در دل من وا نمیشود
حتی برای گریه مهیا نمیشود
بعد از تو جز صراحت این درد آشنا
چیزی نصیب این من تنها نمیشود
شعر دو بیتی برای جوان ناکام تا حدودی به تسکین درد و اندوه کمک خواهند کرد. همچنین ریشه های امید و اعتقاد به آخرت را در دل ها می تواند شکوفا کند. برخی از این شعرها از شاعران نامی ایرانی به جای مانده اند. همچنین دوبیتی های غمگین برای جوان ناکام باید نهایت دقت انتخاب شوند.
این شعرهای دوبیتی در مراسمات مختلف برای یادبود جوان ناکام مورد استفاده قرار می گیرند. همچنین این شعرهای دوبیتی باید با توجه به شرایط موجود در مراسم با نهایت دقت و وسواس انتخاب شوند. همچنین پس از انتخاب شعر مناسب می توان تا حدودی به تسکین درد، غم و اندوه کمک کرد. به نوعی یکی از راه های ابراز و بیان احساسات سرشار از غم خواندن چنین شعرهایی می باشد.