فوتبالیست محبوب و دوست داشتنی مشهدی که جدیدا در برنامه دورهمی هم دعوت شده بود. خداداد عزیزی فوتبالیست موفق مشهور به عقاب تیز پا میباشد.
در این جا به حواشی زندگی خداداد عزیزی خواهیم پرداخت . وی در تاریخ 1 تیر 1350 در فریمان خراسان رضوی بدنیا آمده است. فریمان شهری در 75 کیلومتری مشهد است. او در مشهد بزرگ شده است ودر نوجوانی با بازی در تیم هاي فوتبال محلی حرفه اي شد. خداداد عزیزی درسال 1350 هجری شمسی چشم به جهان گشود و اکنون در سن 46 سالگی به سر میبرد. استاد فوتبال بيوگرافي خداداد عزیزی فوتبال را یک حرفه خونی میداند و برایش زحمات بسیاری کشیده است.
دراین پست سایت تالاب عکسهای جدید او را جمع آوری کرده است. او در کودکی ودر سن 15 سالگی با برادرش برای کمک خرج زندگی به شغل بنایی روی آوردند ودر سال 1369 بدلیل سرطان مادرش را از دست داد.
خداداد عزیزی پس از این که از فریمان به مشهد آمدند در منطقه رضاشهر مشهد خانه گرفتند ودر همان جا بزرگ شده است. زادگاه او درروستای چشمه ایلخی فریمان است و او و خانواده اش در 6 سالگی به شهر مشهد مهاجرت کردند. پدر وی از خانواده فقیری بوده است که حتی پول نداشته برای آن ها کفش بخرد و خداداد بیشتر وقت ها با کفش هاي پاره و کهنه و یا دمپایی فوتبال بازی می کرده است.
وی 169 سانتی متر قد دارد و با نام مستعار غزال تیزپای آسیا محبوب شده است. صمیمی ترین دوست او در دوران زندگی اش مهدی هاشمی نصب فوتبالیست است که هنوز هم تعداد زیادی از شبنشینی ها و دورهمی هایش رابا مهدی هاشمی نصب میگذارند.
وی سالها پیش عاشق دختری شد که او را برای زندگی مشترک انتخاب کرد اما به دلایل شخصی هیچ گاه عکس همسرش را در هیچ جا به اشتراک نگذاشته است و حتی تعداد زیادی از همکاران او نمیدانند همسر خداداد عزیزی چه کسی است. آن ها سرانجام بعد از ازدواج صاحب دو فرزند شدند و میگوید بهترین ثمره زندگی ام دخترم فاطمه عزیزی و پسرم امیرحسین عزیزی است.
حاصل ازدواج خداداد عزیزی با همسرش یک پسر به نام امیرحسین و یک دختر به نام فاطمه است. فاطمه و امیرحسین عاشق پدرشان هستند و او را اسطوره زندگی شان میدانند.
وی بتازگی در تهران مغازه بزرگ طلا فروشی باز کرده است که این گالری در خیابان کریم خان زند تهران است و از 100 هزار تومان طلا دارد تا سرویس طلاهای سنگین و گرانقیمت برای افراد میلیاردر ودر این سالها در کشور امارات چند کارخانه دارد و تعداد زیادی از پروژه هاي ساختمانی را در دست گرفته است. خداداد اوایل کارش برای این که سرمایه کمی داشت به یک تولیدی لباس ورزشی زد و امروزه یکی از مشهور ترین و بهترین برندهای لباس ورزشی در ایران را دارد.
تعداد زیادی از خانه هاي مسکونی و برج ها با بازرسی وی ساخته میشود و اکنون به شغل بساز و بفروشی مشغول است. او پول زیادی را در دوران فوتبال به خاطر زحمات زیادی که کشید نصیب خود کرد و اکنون زندگی بسیار مرفحی دارد و خانواده اش به داشتن چنین پسری افتخار می کنند.
جمعا 47 بازی ملی برای تیم ملی فوتبال کشورمان ایران انجام داده است ودر دهه 70 و اوایل 80 ستاره فوتبال ایران درکنار علی دایی بود. وی 11 گل ملی در کارنامه اش به ثبت رسانده است ودر جام جهانی سال 1998 او بود که ایران رابه جام جهانی رساند. نخستین بازی او به صورت حرفه اي در تیم ابومسلم خراسان بوده است و برای گذراندن دوره سربازی درسال 71 به تهران رفت. تیم مورد علاقه اش از کودکی تاکنون بارسلونا بوده است و تمام فوتبال هاي تیم بارسلونا را تا امروز تماشا کرده است.
ابومسلم 1367 تا 1371
فتح تهران 1371 تا 1373
بهمن 1373 تا 1375
پرسپولیس تهران 1375 تا 1376
کلن کشور آلمان 1376 تا 1379
سن خوزه ارث کوئیکز 1379
النصر امارات 1380
پاس تهران 1380 تا 1384
آدمیرا واکر 1384
عقاب 1384 تا 1385
راه آهن 1385
خداداد عزیزی در روز بازنشستگی اش مربی تیم فوتبال ابومسلم خراسان شد پس ازآن وی رییس فدراسیون فوتبال شد و سرانجام توانست سرمربی تیم ابومسلم شود. تیم ابومسلم خراسان یکی از تیم هاي مورد علاقه او است بدلیل این که نخستین روزهای فوتبال وی در تیم ابومسلم خراسان سپری شده است.
ابومسلم 1383 – 1384
پیام مشهد 1386
استقلال اهواز 1387
ابومسلم 1389 – 1390
شهرداری تبریز 1393
سیاهجامگان 1394 – 1395
امید ایران 1371
ایران 1375
گویا در سفر خداداد عزیزی به کره ، ایرانی ها پیش وی رفته
و با او عکس میگرفتند که پس ازآن که ایرانی ها تمام شدند
خارجی ها هم گمان کرده وی جکی چان است
و به عکس گرفتن با او پرداخته اند.
وی نخستین نفری بود که از این مسائل در فوتبال پرده برداشت
و به شوخی در شب قرعه کشی جام جهانی 2018 گفته است
با جادوگری اینکار رابا تیم ایران کرده است
و ایران را در گروه مرگ قرار داده است.
وی بر این عقیده است که سیگار و قلیان کشیدن
فوتبالیست ها مربوط به خودشان است و سر شب هم میخوابند
ولی فوتبالیست هاي ما ساعت 3 شب تازه زغال می چرخانند.
از طرفی وی تغذیه و استراحت را از موارد لازم برای یک فوتبالیست میداند.
وی میگوید خودش هم هم اکنون قلیان میکشد ولی در دوران بازیکنی خود ، قلیان نمیکشید.
وی از علاقه به بوی دو سیب نعناع نیز گفت
و گفت این طعم مورد علاقه او در قلیان کشیدن است «شوخی در دورهمی»
وی بر خواب به موقع فوتبالیست ها خیلی تاکید دارد
و میگوید حتی اگر دخانیات میخواهید بکشید از خوابتان نزنید.
وی در مشهد زندگی می کند و عاشق پدرش است
و هرروز پیش از هر کاری نزد پدر رفته
و پس از دست بوسی سراغ کار هاي خودش میرود.
وی باوجود مخالفتش در ابتدا با حضور کی روش ، همین حالا حضور او را مثبت میداند
و یکی از محاسن وی تقویت قدرت دفاعی تیم ملی ایران است.
و میگوید نقطه ضعف ایران حمله ي خوب ولی دفاع ضعیف بود
که کی روش خوب آنرا شناخت
و حل کرد و دوبار ایران رابه جام جهانی برد.
خداداد ۴۷ بازی ملی برای تیم ملی فوتبال ایران انجام داده
و ۱۱ گل نیز به ثمر رساندهاست.
او درسال ۱۹۹۶ بعنوان بازیکن برتر کنفدراسیون فوتبال آسیا
ودر همان سال بعنوان بهترین و ارزشمندترین بازیکن جام ملتهاي آسیا
انتخاب شد نقش مهمی در صعود ایران به جام جهانی ۱۹۹۸ داشت.
عزیزی فوتبال حرفهاي رابا تیم ابومسلم آغاز کرد،
درسال ۱۳۷۱ برای گذراندن سربازی به فتح تهران پیوست.
از سال ۱۳۷۴ به بهمن پیوست درسال ۱۳۷۵ بعنوان بازیکن کمکی
برای پرسپولیس در جام باشگاههاي آسیا بازی کرد.
و پس از درخشندگی در ترکیب تیم ملی فوتبال ایران در جام ملتهاي آسیا ۱۹۹۶
و انتخاب بعنوان ارزشمندترین بازیکن این مسابقات
و چندی بعد کسب عنوان بهترین بازیکن سال کنفدراسیون فوتبال آسیا
به تیم فوتبال کلن در دسته اول بوندس لیگا کشور آلمان پیوست.
او درسال ۱۹۹۷ به تیم منتخب آسیا دعوت شد
تا در مقابل منتخب جهان قرار بگیرد.
وی در دورهمی گفت از مربیگری کنار گذاشته شده است
و بر این عقیده است تیم هاي بی پول و بدبخت رابه او می سپارند.
منتخب آسیا دراین بازی پنج بر سه شکست خورد
اما عزیزی یکی از گلهاي آسیا رابه ثمر رساند.
خداداد تا سال ۲۰۰۰ در کلن بازی کرد و پس ازآن یک فصل
در سنخوزه ارثکوئیکز در امال اس لیگ حرفهاي فوتبال آمریکای شمالی
و یک فصل در النصر در لیگ امارات بازی کرد ودر سال ۱۳۸۰ در بازگشت به ایران
به تیم پاس تهران پیوست. اختلاف او با میروسلاو بلاژویچ سرمربی تیم ملی
باعث شد تا از ترکیب تیم ملی برای مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۲ کنار گذاشته شود.
عزیزی در رقابتهاي انتخابی جام جهانی ۲۰۰۶ در ترکیب تیم ملی
چند بار به میدان رفت ودر بازی سرنوشت ساز ایران
و قطر در قطر، گل پیروزی ایران رابه ثمر رساند.
او پس ازآن درسال ۱۳۸۴ برای تیم دسته اولی عقاب
ودر نیمفصل دوم لیگ ۸۵–۱۳۸۴ برای تیم راهآهن توپ زد
و پس ازآن از بازیکنی فوتبال خداحافظی کرد.
در بازی با تیم ملی استرالیا، پس از یک ماراتن طولانی
برای رسیدن به جام جهانی ۹۸ فرانسه، خداداد عزیزی
برای تیم ملی ایران گلزنی کرد «یک گل در بازی رفت و یک گل در بازی برگشت»
و ازآن تاریخ به بعد لقب غزال تیزپای آسیا را گرفت.
هرچند که نتیجه بازی ۸ آذر ۱۳۷۶ خورشیدی با تساوی ۲–۲ خاتمه یافت،
ولی بعلت صعود تیم ایران به جام جهانی برای خیلی از ایرانیها
از برد شیرینتر بودو باعث شادی و پایکوبی در سطح شهر های ایران شد.
برخی خداداد عزیزی رابه دلیل شباهت چهره اش به افغان ها
افغانی میدانند در حالیکه اصلیت خداداد عزیزی از روستای چشمه ایلخانی
از توابع شهر فریمان است ودر آنجا متولد شده است.
البته مشهدی ها به افرادی که این فرم چهره را دارند ، بربری میگویند.
خداداد را باید یکی از مردان موفق در حوزه کسب و کار و فعالیت هاي اقتصادی دانست.
او که به لطف درخشندگی در مسابقات مقدماتی جام جهانی 98 و ثبت حماسه ملبورن
به اسطوره فراموش نشدنی ما ایرانی ها بدل شدت و بلافاصله راه فوتبال اروپا
و کشور کشور آلمان را در پیش گرفت، پس از پایان دوران حرفه اي فوتبال
اگر چه یکی از مربیان خاص و پرحاشیه اما کم اثر فوتبال کشور هم به شمار میرود،
در طول همه ی این سالها نشان داده است که شم اقتصادی خوبی دارد
و بسیار با مهارت فکرش را دراین مسیر بکار گرفته است.
او ابتدای فعالیت اقتصادی خودرا با سرمایه گذاری در حوزه پوشاک ورزشی آغاز کرد
و همراه با مجید ساعدی فر کمپانی تولید پوشاک «مجید»
راکه مشهور ترین برند داخلی است، راه اندازی کرد.
خداداد اما خیلی زود به این نتیجه رسید که سرمایه گذاری در حوزه پوشاک وقت اتلاف کردن است
و دارایی اش را دربخش هاي دیگری بکار گرفت.
از معاملات املاک تا ساختمان سازی و این اواخر هم واردات قطعات خودرو های خارجی.
او البته اینروزها بخشی از سرمایه خود رابه شهر دبی برده
و یک شرکت تولید قطعات یدکی ماشین هم در کشور سنگاپور احداث کرده است.
این شرکت بنظر میرسد درآمد بسیاری برای حماسه ساز ملبورن دارد
و او را راضی نگه داشته است.
او با توجه به دارایی اش از کلیکسون ماشین هاي لوکس و خانه اي بسیار مجلل بهره میبرد.
وی از رفتنش به روسیه میگوید
که با چندین نفر ازدوستانش به روسیه میرود
تا زود تر اوت شدن تیم ایران را ببیند « شوخی»
خداداد عزیزی قدی حدود 179 سانتی متر
و وزنش حدود 80 کیلو گرم در حال حاضر تخمین زده میشود.
عزیزی پس از خداحافظی از فوتبال توسط تیم ابومسلم بعنوان رئیس سازمان فوتبال انتخاب شد
و بعد به مربیگری ودر نهایت سرمربیگری تیم رسید،
اما اختلافات او با مدیران باشگاه، صراحت لهجه
و نتایج ضعیف تیم موجب شد تا در ابتدای لیگ ۸۶ از سرمربیگری تیم اخراج شود.
یکی از عجیبترین اقدامات او در دوران هدایت ابومسلم
بیرون آوردن یکی از بازیکنان از ترکیب و دهنفره کردن تیم بود.
عزیزی در همان سال در نخستین دوره المپیاد ایرانیان دوباره
به زمین چمن بازگشت و بعنوان
کاپیتان تیم استان خراسان رضوی برای این تیم به میدان رفت.
او پس ازآن مدیر فنی تیم دسته اولی پیام خراسان شد
و توانست این تیم رابه لیگ برتر کشور بیاورد
او در هفتههاي آغازین فصل ۸۷–۸۸ مربیگری این تیم را برعهده داشت
که بدلیل مشکلات مالی تیم از فعالیت خود کناره گرفت.
علی دایی رو دوست داری؟
– من با علی ارتباط بدی ندارم اما نمیتونم بگم دوستش دارم
چون من فقط دوستای خیلی نزدیکم رو دوست دارم و خانمم رو.
جایگاه من و علی فرق میکنه هر آدمی به راه خودش میره.
امکان داره اون توی یک چیز موفق باشه و من دریک چیز دیگه.
من هیچ چیزی رو دراین فوتبال به اندازه رفقای خوبی که پیدا کردم
و هیچ کدومشون هم فوتبالی نیستند دوست ندارم.
من دراین سن و سال نه حساب بانکی دارم
و نه دسته چک و نه چیزی، خودم رو آسان کردم
و به دنبال این نیستم که چند تا برج دارم.
همین حالا که خرید زمین و ملک آسان تر شده.
بالاخره باید یک دسته چکی داشته باشم که زمین بخرم.
شما هم اکنون از تمام بانکهاي ایران استعلام بگیر ببین خداداد عزیزی
که از 30 سال پیش که بعلت بی پولی با کفش لنگه به لنگه فوتبال بازی می کرد
همین حالا چقدر پول دارد. از سال 69 که مادر من به خاطر بی پولی فوت کرد
تا هم اکنون که خیلیها فکر می کنند دارم، همین حالا هم ندارم.
اتفاقا اگر همین حالا تمام زندگی من رو جمع کنی شاید به 3 میلیارد نرسه
چون چیزی که برام مهم نبوده این پوله بوده اگر خداداد عزیزی
اعتبارش به این که 2 میلیون پول تو جیبش باشه من این اعتبار رو نمیخوام
من شاید هم اکنون توی جیبم 5 هزار تومنه. آدم ها باهم متفاوتن
و هر شخصی یک جور فکر میکنه من رفتم یک فروشگاهی خرید کنم
یکی گفت آقای خداداد چرا این مارک رو می خری؟
فلانی یک تلفن داره یک میلیون میارزه.
گفتم ببین من همینم از بچگی همین بودم
و تا ابد هم همینم. باید تمیز بپوشم اما مهم نیست که گرون بپوشم.
* تو با علی دایی هیچوقت مشکل شخصی که پیدا نکردی؟
– 2 بار ما در دوران بازیگری باهم حرفمون شد
اما فقط در حد حرف. یکبار بازی با ایالات امریکا
و یکبار بازی با استرالیا در ملبورن.
* سر چی بحث کردید؟ مشکلات فنی بود؟
– یکبار سر یک نوار کاست بود که 3 روز یک نوار کاست ترکی توی ماشین بود
در کشور آمریکا که من شکوندم و انداختم بیرون علی گفت
چرا اینکار رو کردی؟ گفتم بابا فقط تو که توی این اتوبوس نیستی
ما هم هستیم. اون گفت تو نادرست کردی شکوندی
من هم گفتم خودت نادرست کردی در حد همین.
چون علی کسی نبود که من باهاش درگیری داشته باشم
و خودش هم میدونه من حاضر نیستم بابت چیزی که زوره کوتاه بیام.
دعوای ما لفظی بود که به پایان رسید.
بعد هم بازی با استرالیا که سر ناهار نشسته بودیم.
* پیش از بازی بود؟
– یک روز قبل از بازی بود. سر ناهار دور یک میز بودیم
که ما داشتیم میخندیدیم این ور میز دادرس و احمدرضا عابدزاده و بزرگان بودند
و ما لات و لوتها این ور نشسته بودیم.
نمی دونم چی شد که من یهو بلند خندیدم
پشتم هم به آنها بود. علی دائی گفت” تیمی که صاحب نداره همینه
و هرکی دلش بخواد بلند بلند میخنده.
اصلاً یعنی چی؟” برگشتم گفتم علی با منی؟
گفت آره با توام. گفتم” تو چی کاره تیمی؟ رئیس فدراسیونی؟ سرپرستی؟
کاپیتانی؟ به تو چه ربطی داره؟ “گفت “به خودت چه ربطی داره.”
یک دعوای لفظی پیش اومد که یک هستهي زیتون سمتم پرت کرد.
من هم بشقاب دستم بود که بچهها از دستم گرفتند.
من اون روز میخواستم بهش بگم که تمام اینایی که این جا نشستهاند
برای خودشون کسی هستند اما تو فکر نکن کسی هستی
که دور برداری اگر تو علی دایی هستی من هم خداداد عزیزی هستم
اگر این بحثها هست من و تو کنار هم می استیم ببینیم کی رو میشناسند.
فرداشم ما رو آشتی دادند که فرداش هم پاس گل داد
که البته فکر می کنم اگر اون بازی برگرده
علی دیگه هیچوقت اون پاس گل رو هم نمیده.
عکسهای خداداد عزیزی