گلچینی از 12 موضوع انشا در مورد زلزله برای دانش آموزان
انشا زلزله میتواند ذهن کودکان عزیزمان را بـه چالش بکشد تا با حوادث طبیعی و دلخراش آشنا شوند. ما دراین قسمت از مجله تفریحی تالاب برای شـما همراهان عزیز گلچینی از 12 موضوع انشا برای دانش آموزان را منتشر کرده ایم.
موضوع انشا برای مدرسه ای ها
زلزله یک بلای طبیعی می باشد و همه ی ساله دراین جهان هزاران بار ممکن اسـت در زمین یا در آب رخ دهد ؛ ودر ایران تا اکنون هزاران زلزله رخ داده اسـت کـه شدید یا گاهی آرام و بدون دردسر ساختن برای انسان ها بوده اسـت .
1. انشا اول در مورد زلزله بم
مقدمه:
زلزله بم کـه درسال 1382 در استان کرمان ایران رخ داد، یکی از بزرگ ترین و ویرانکنندهترین زلزلههاي تاریخ ایران بود. این زلزله با بزرگی ۶٫۶ ریشتر در ساعت ۵:۲۶ بامداد روز جمعه ۵ دی ۱۳۸۲ بـه مدت ۱۲ ثانیه شهر بم و مناطق اطراف آن در شرق استان کرمان را لرزاند.
بدنه:
تأثیرات زلزله بم بسیار وخیم و ترسناک بود. بیش از 34 هزار نفر دراین زلزله جان خودرا از دست دادند و بیش از 200 هزار نفر دیگر زخمی شدند. شهر بم بـه طور کامل ویران شد و بیشتر ساختمانها در پی زلزله فرو ریختند. این واقعه بزرگ و ناگوار زندگی مردم را بـه طور کامل تحت تأثیر قرار داد و باعث ایجاد تغییرات عمده در زمینههاي مختلف شد.
تأثیرات زلزله بم بر زیرساختهاي شهری بسیار بزرگ بود. بیشتر خطوط ارتباطی و امکانات عمومی مانند برق، آب و فاضلاب دراین زلزله خراب شدند. این موضوع باعث شد کـه مردم بـه مشکلات بزرگی در دسترسی بـه امکانات اساسی مانند آب و برق برخورد کنند. همچنین، تأثیرات این زلزله بر روی اقتصاد منطقه نیز بسیار بزرگ بود.
بسیاری از کسب و کارها و فروشگاهها در شهر بم و مناطق اطراف آن بـه طور کامل ویران شدند و بسیاری از مردم بیکار شدند.
همچنین، تأثیرات روانی و اجتماعی این زلزله بر مردم بسیار عمیق بود. این واقعه ترسناک باعث ایجاد ترس و وحشت درونی در بین مردم شد و بسیاری از آنان با فقدان عزیزان خود روبهرو شدند. این تجربه ناگوار باعث شد کـه بسیاری از مردم بـه دنبال تغییرات در زندگی خود باشند و برای ساختن یک زندگی مطمئنتر و امنتر تلاش کنند.
نتیجه:
با گذشت زمان، تأثیرات زلزله بم همان گونه در شهر بم و مناطق اطراف آن قابل مشاهده اسـت. بازسازی شهر بم هنوز ادامه دارد و تلاشهاي بسیاری برای التیام زیرساختها و امکانات شهری در حال انجام اسـت. این واقعه نشان داد کـه زلزلهها تأثیرات بسیار عمیقی بر زندگی مردم و جامعه دارند و اهمیت آموزش و آمادگی برای مقابله با آنها بیش از پیش ضروری اسـت.
مطالب مشابه: آیا میدانید علت زلزله چیست؟
2. انشا در مورد زلزله بم
مقدمه:
زمین لرزه یک حادثه غیرمنتظره طبیعی اسـت کـه بی هیچ مقدمه ودر هر ساعت از شبانه روز ممکن اسـت بـه وقوع بپیوندد و ساختمان ها و مراکزی کـه بـه صورت غیر اصولی و استاندارد ساخته شده باشند، فرو می ریزد و جان هزاران انسان بـه خطر میوفتد.
بدنه:
زمین دارای لایه هاي درونی متعددی اسـت کـه در زیر هر لایه ممکن اسـت سنگ های بزرگ و متفاوتی وجود داشته باشند کـه بـه هنگام حرکت بـه سطح زمین فشار می اورند و زمین بـه لرزه در میآید.گاهی ممکن اسـت گرد و خاک یا نورهایی بـه رنگ هاي متفاوت در آسمان دیده شود کـه قطعی و اثبات شده نیست و یک احتمال اسـت.
زمین لرزه بر اثر فشار لایه هاي درونی زمین بـه پوست زمین شکل میگیرد. واحد اندازه گیری آن ریشتر بوده و توسط مراکز معتبر زلزله شناسی مشخص شده و اعلام میگردد.
ایران در نوار زلزله خیز جهان قرار دارد و هر از چند گاهی زلزله اي ویرانگر منطقه اي از کشورمان را ویران میکند. زلزله هاي بوبین زهرا، منجیل و رودبار، بم در استان کرمان از زلزله هاي ویرانگری بوده اند کـه آسیب هاي جدی بـه هم وطنان وارد کرده اند.
اگر بـه هنگام ساخت مراکز اداری و مسکونی بـه شیوه ساخت آنها خوب دقت شود، ممکن اسـت خطرات کمتری رخ دهد. زلزله سنج یا زلزله نگار بسیار دقیق عمل کرده و پایین ترین پس لرزه ها را هم مورد محاسبه و درجه گذاری قرار میدهد.
نتیجه گیری:
زلزله بم رویداد طبیعی غیر قابل پیشبینی اسـت کـه رخداد آن از نظارت انسان خارج اسـت ولی ما انسان هامیتوانیم با احساس مسئولیت و کمی وجدان از تعداد مرگ و میرش بکاهیم. ساخت اصولی ساختمان، داشتن مراکز زلزله نگار معتبر و ایمن سازی ؛ آموزش هاي لازم برای زلزله میتواند تعداد کشته را کمتر نماید. در پایان خالق این همه ی حوادث خوب و شیرین را شکر کـه هر از چندی ما را بـه خود می آورد.
3. انشا درباره زلزله
سلام زلزله جان
کاش بی خبر نمیامدی
کاش خبر می دادی کـه قرار اسـت بیایی
تا من از غذای مادرم کـه با زحمت ودر تنگدستی برایم پخته بود ایراد نمیگرفتم
و با عشق می خوردم
کاش دستای پینه بسته ي پدرم را دراین سرمای سرد آجر رو آجر میگذارد تا بتواند شکم ما را سیر کند می بوسیدم
کاش می توانستم خواهر کوچکم را نگه دارم تا مادرم بتواند راحت بـه کارهایش برسد
کاش شب را در بغل پرامن مادرم بودم و برایم قصه همیشگی را میگفت ومن بـه خواب می رفتم
می داني زلزله جان
بـه جای آغوش گرم مادرم زمین سرد مرا در آغوشش گرفت
بـه جای غذای مادرم دهانم پر از خاک و کلوخ شد
و بـه جای دستان پدرم سقف خانه یمان بر سرمان آوار شد
مهمانی آمدنت زیاد طول نکشید ولی تمام زحمات پدرم آجر هایي کـه روی هم
گذاشته بود تا خانه ایی باشد برای مردم شهرمان
هیچوقت آدم هاي مهم بـه روستایمان نیامده بودند ولی حالا روستایمان مر شده از آدمهای رنگارنگ
برای کمک بـه مردمی کـه حالا زیر آوار مانده بودند
کاش زودتر می آمدند
نمیدانم شاید زلزله تو باید می آمدی تا روستای کوچکمان،بزرگ می شد.
آمدنت سبب خیر شد.
ولی حیف کـه مردم مهربان روستایمان
نیستند تا ببینند
زیر آوار برای همیشه بـه خواب رفته اند
خوابی ساکت و طولانی
میدانی زلزله
دلم برای مردم روستاهای بعدی می سوزد کـه قرار اسـت زیر آوار جان دهند
تا مردم کشورمان بـه خودشان بیایند و قدر زندگی رابدانند و با هم مهربان باشند.
کاش! زلزله، جان من رو می گرفتي و جان … را نمیگرفتی
4. موضوع انشا زلزله
انشا درباره زلزله در ایران
زلزله! شاید حتی بـه زبان آوردن این کلمه برای خیلی ها ترسناک باشد چرا کـه از سمت آن آسیب هاي زیادی بـه انها وارد شده اسـت. بعضی ها هم هیچ ترسی ازآن ندارند چون آنرا لرزه اي بیشتر نمیدانند. زلزله کـه کمی خفیف باشد اسباب خنده ي خیلی ها را فراهم میکند. اما امان از روزی کـه زلزله شدید و شدیدتر شود.
آن لحظه دیگر خنده و لذتی درمیان نیست، ترس و وحشت از ماندن در زیر آوارهاست. آوارهایی کـه یک روز سقف خانه اي پر محبت را ساخته بودو حالا دیگر سقف را روی سرشان خراب کرده اسـت…
اگر بـه صورت علمی بـه زلزله نگاه کنیم نیروییست کـه از زمین تخلیه میشود و …؛ اما لحظه اي کـه آوار بر سرت فرو میریزد دیگر علمی بودن یا نبودن آن برایت فرقی ندارد تنها دنبال راهی میگردی کـه جان خود و عزیزانت را نجات دهی. درسال ۹۶ زلزله اي کـه کرمانشاه را لرزاند، خیلی ها را آواره کرد و داغدار. شاید خیلی از ماها کـه در آن لحظه آنجا نبودیم، خیلی خوب درکشان نکنیم ولی با این حال همدردی میکنیم چرا کـه :
بنی آدم اعضای یکدیگرند کـه در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی بدرد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
زلزله خیلی از شهر های کشورمان ایران را لرزانده اسـت. لرزه هایي کـه خفیف و شدیدند و باید از این حوادث بـه خدا پناه ببریم. کاش زمین انقدر شدید نمی لرزید و خانواده ها را داغدار عزیزانشان نمیکرد… نمونه دیگرش هم زلزله بم کـه هم زمین را لرزاند و هم دل ها را …
زلزله با این نام کوچکش چه بسیار شهر هاي بزرگی را زخمی کرد؛ زخمی کـه تا اعماق جان ها نیز نفوذ کرد. زلزله را میشناختم؛ درکتاب جغرافیا چیزهایی راجع بـه آن خوانده ام اما خیلی چیزهایش را نخوانده بودم ولی با چشمانم دیدم؛ اشک هاي کودکی را دیدم کـه لرزه بر اندامش افتاده ودر آغوش مادرش پناه گرفته بود؛
پدری را دیدم کـه سقف خانه اش فرو ریخته و خانه اش زیر آوار مانده اسـت همان خانه اي کـه سالها برایش زحمت کشیده بود؛ دانش آموزانی را دیدم کـه با گریه بـه مدرسه ي از بین رفته شان نگاه میکردند؛ و مادری کـه دنبال کودکش در زیر آوارها می گشت… آری زلزله میهمان ناخوانده اي بود کـه راضی بـه میزبانی اش نبودیم…
5. انشای آزاد زلزله
قبل از شروع بحث زلزله باید تسلیت گفت… نه بـه آن هایي کـه رفتند و زیر خروارها خاک دفن شدند بلکه تسلیت برای آنهایی کـه هر لحظه و هر ثانیه روحشان می میرد. آنهایی کـه خانه ها بر سرشان خراب شده و دیگر خانه ایی برای زندگی ندارند. غذاها در یخچال ها زیرآوار ماندند و اکنون غذایی برای سیرشدن ندارند.
کودکان اسباب بازی هایشان رابا سنگ و آجر باقیمانده خانه ها عوض کردند و بـه جای بازی با عکروسکها با خاک و سنگ بازی میکنند. زلزله چه عروسی هایي را بـه عزا تبدیل کرد و چه تولدهایی را بـه آغوش مرگ کشاند و چه دورهمی هاي گرم دور خانواده را بـه سنگ قبری سرد در گوشه ي آرامستان تبدیل کرد. خاطره ها میآیند و مرور میشوند.
زلزله ي رودبار کـه بسیاری از عزیزانمان را گرفت و گوشه ایی از قلب ما را بـه خنجر کشید و باری دیگر زلزله ي بم و کرمان کـه تنها خروارها خاک باقی گذاشت و اشک و تنهایی عده ایی دیگر کـه میگویند اي کاش ما نیز همراه بقیه می مردیم اما آن گونه بی سرپناه و بی کس نمی شدیم و گوشه ایی دیگر از قلبمان رابا خود برد. باری دیگر قلب ها و سینه ها لرزید از تکرار دوباره ي خاطرات تلخ.
از فریادهای خش دار و چشمان منتظر، از دستان خالی و دلی پر درد. زلزله تنها گوشه ایی از ایران را نلرزاند بلکه تمام کشور و مردم را لرزاند. قلب ها لرزید و نگاهها دوباره پر از اشک شدند اما ابن بار کمی فرق داشت اتحاد بودو کمک. کمک عده ي زیاد مردم کـه اوج لطف و محبت را میرساند و با تمام توان خود کمک کردند تا حداقل لب یک نفر را بـه لبخند وادارند. زلزله را همه ی می شناسند.
میآید و ویران میکند و میرود اما تنها چیزی کـه باقی میگذارد کمک و یاری و عشق بـه هم وطن، هم نفسی را اسـت. این زلزله شاید خیلی ها را تکان داد.
بـه آنها یادآوری کرد زندگی آن قدر کوتاه اسـت کـه بـه اندازه ي چندثانیه میتواند ویران شود و برسرت خراب شود اما تنها چیزی کـه میماند مهربانی ها و لحظات و خاطرات خوب در ذهن و یاد دیگران اسـت پس تا جایی کـه میتوانیم کینه ها را و دشمنی ها را از خود دور کنیم و قلب ها را سرشار از عشق و محبت کنیم زیرا دنیا ارزش شکاندن دلی را ندارد.
6. انشا در مورد زلزله پایه چهارم و پنجم
زلزله یکی از بلاهای طبیعی اسـت کـه همه ی کودکان و حتی بزرگسالان ازآن ترس دارند چون باعث خرابی و ویرانی زیادی میشود و بسیاری از مردم ممکن اسـت در آن خانواده هاي خودرا از دست بدهند یا آسیب ببینند.
اگر ما کنار خانواده خود شاد زندگی میکنیم، بـه پارک میرویم، با بچه هاي دیگر بازی میکنیم و شبها با خیال راحت در رخت خواب میخوابیم و نگران نیستیم چون همه ی چیزهای مهم زندگی یعنی خوراک، پوشاک و خانه برای ما آماده اسـت باید بـه خاطر همه ی اینها خدا را شکر کنیم.
خدا را شکر کنیم چون میتوانیم راحت مدرسه برویم و درس بخوانیم اما همین همین حالا کودکان زیادی هستند کـه قبلا مثل ما شبها راحت می خوابیده اند اما دریک زمانی کمتر از حتی یک دقیقه همه ی چیز خودرا بـه خاطر زلزله از دست داده اند. ممکن اسـت پدر یا مادر یا خواهر و برادرشان در زلزله از دنیا رفته باشند، بسیاری از انها خانه اي ندارند کـه زیر سقف آن بخوابند و مدرسه هاي انها خراب شده اسـت.
زلزله اتفاق بسیار ناراحت کننده اي اسـت چون یک دفعه همه ی چیز را تکان میدهد و می ریزد و نابود میکند و کودکان زلزله زده بچه هاي بی گناهی هستند کـه بـه کمک همه ی ما نیاز دارند. ما تا بـه حال در کشورمان زلزله هاي شدید زیادی داشته ایم، زلزله رودبار، زلزله بم، زلزله کرمانشاه و غیره و ممکن اسـت خدای نکرده بعداً هم زلزله بیاید.
اگر این طور شود وظیفه ما این اسـت کـه بـه فکر کودکانی کـه در زلزله آسیب دیده اند باشیم، برای آنها دعا کنیم و بـه همراه والدین خود برای انها کمک مالی و خوراکی و پوشاک بفرستیم. من شبها موقع خواب بـه این کودکان فکر میکنم کـه چگونه در سختی و شاید سرما داخل چادر زندگی میکنند، انها حتماً چشم انتظار یاری ما هستند و ما نباید بگذاریم فکر کنند تنها هستند. چون همه ی ما میدانیم کـه:
بنی آدم اعضای یکدیگرند
کـه در آفرینش ز یک گوهرند
مطالب مشابه: 10 نمونه از بزرگترین زلزله های تاریخ بشر «+تصاویر»
7. انشا در مورد زلزله بم برای دانش آموزان
مقدمه:
زلزله بم کـه درسال 1382 در استان کرمان ایران رخ داد یکی از حوادث ناگواری بود کـه زندگی مردم را بـه طور کامل تحت تأثیر قرار داد. اما، مردم پس از زلزله با امید و اراده قوی بـه بازسازی و ساختن زندگی بهتر برای خود و جامعهشان پرداختند.
بدنه:
بازسازی پس از زلزله بم یک فرایند طولانی و پیچیده بود. مردم با تلاش و همکاری با یک دیگر، بـه مرور زمان شهر بم را از ویرانی بـه آبادی تبدیل کردند. خیابانها، معابر، ساختمانها و امکانات شهری بـه تدریج بـه حالت اولیه خود بازگشتند.
بازسازی شهر بم همان گونه ادامه دارد و تلاشهاي بزرگی برای التیام زیرساختها و امکانات شهری در حال انجام اسـت. بسیاری از ساختمانها با استفاده از مواد ساختمانی با مقاومت بالا و طراحی هاي زلزله مقاوم ساخته شدهاند. همچنین، امکانات عمومی مانند برق، آب و فاضلاب نیز بازسازی و التیام یافتهاند.
مردم پس از زلزله بم، با اراده قوی و امید بـه زندگی بهتر، بـه ساختن جامعهاي قوی متعهد شدند. آنها با همکاری و همبستگی، التیام زندگی خود و جامعهشان را در دستور کار قرار دادند.
یکی از کارهای بزرگ اقدامات مردم پس از زلزله، تشکیل گروههاي داوطلبانه بود. این گروهها با هدف کمک بـه زلزلهزدگان و بازسازی مناطق آسیبدیده تشکیل شدند. اعضای این گروهها در زمینههاي مختلف مانند ساخت و ساز، بهداشت و درمان، آموزش و روانشناسی فعالیت کردند. آنها با ارائه خدمات ضروری و حمایت روحی بـه زلزلهزدگان، التیام و بازسازی مناطق آسیبدیده را تسهیل کردند.
علاوه بر گروههاي داوطلبانه، دولت نیز تلاشهاي بزرگی را در جهت بازسازی و توسعه مناطق زلزلهزده انجام داد. ساختمانهاي عمومی مانند بیمارستانها، مدارس و مساجد با استفاده از فناوریهاي مدرن و با توجه بـه معیار های ضد زلزله ساخته شدهاند.
همچنین، برنامههاي اقتصادی و اشتغالزایی برای حمایت از اقتصاد منطقه و ایجاد فرصتهاي شغلی برای زلزلهزدگان اجرا شد. این تلاشها باعث ایجاد امید و اعتماد بـه نفس در جامعه شد و بهبودی چشمگیر در شرایط زندگی مردم ایجاد کرد.
علاوه بر تلاشهاي دولتی و داوطلبانه، جوانان نیز نقش مهمی در بازسازی و توسعه مناطق زلزلهزده داشتند. آنها با بکارگیری تخصصها و مهارتهاي خود در زمینههاي مختلف، بـه ایجاد فعالیتهاي اقتصادی و کارآفرینی در مناطق زلزلهزده پرداختند. این اقدامات نه تنها بـه ایجاد شغلها و رونق اقتصادی کمک کرد، بلکه بـه احیای روحی و خودباوری مردم نیز یاری رساند.
بازسازی و توسعه مناطق زلزلهزده هنوز بـه پایان نرسیده اسـت. مردم همان گونه در تلاشند تا زندگی خودرا التیام بخشند و مناطق آسیبدیده را بـه شکوه و عظمت قبلی بازگردانند. آنها با همبستگی و همکاری، بـه ساختن یک جامعه مقاوم و پایدار ادامه می دهند.
نتیجه:
بـه طور کلی، زلزله بم تأثیرات بسیار بزرگی بر زندگی مردم و جامعه داشت. اما، با امید، اراده قوی و همکاری، مردم توانستند از این واقعه ناگوار عبرت بگیرند و بـه ساختن یک زندگی بهتر و یک جامعه قوی تر بپردازند. بازسازی و توسعه مناطق زلزلهزده هنوز ادامه دارد، اما امیدواریم کـه با تلاش مستمر و همدلی، این مناطق بتوانند بـه شکوه و عظمت قبلی خود بازگردند.
8. انشا در مورد زلزله و راه های مقابله با آن
بهترین انشا در مورد زلزله آمدن
مقدمه:
حتی از شنیدن نامش هم هراس دارم، زلزله شاید قیامتی کوچک اسـت کـه بـه هنگام وقوعش هرکس بـه فکر خویش اسـت و نمیتواند بـه دیگری کمک نماید. زلزله وانفسای دنیاست خطرات زیادی بـه همراه دارد و افراد زیادی کشته میشوند و زیر آوار میمانند.
بدنه:
اغلب زمین لرزه ها در ساعت هاي پایانی شب رخ میدهد کـه مردم خواب هستند. زمین لرزه بر اثر فشار سنگ هاي داخلی رخ میدهد و انواع متعددی دارد کـه کارشناسان و متخصصان بر اثر لرزه هاي ثبت شده و یا ثبت تعداد پس لرزه ها و میزان خرابی نوع و درجه آنرا تعیین میکنند.
هرچه قدر سنگ ها در لایه هاي پایین تر و عمیق تر باشند، لرزش و درجه آن کمتر خواهد بود. اگر سنگ ها بـه سطح زمین نزدیک تر باشند و حرکت کنند درجه آن بالاتر رفته و میزان خرابی هم شدت بیشتری خواهد داشت.
شاید هیچوقت نخواهیم باور کنیم کـه گاهی طبیعت هم برای تخلیه درون خودش کاری کند. سنگ هایي کـه در دل زمین نهفته اند، چگونه حرکت میکنند و میخواهند سبک شوند و دنیا را بـه لرزه در می آورند. روگارانی کـه حرف دل زمین زیاد میشود، سنگ ها هم بـه کمکش می شتابند و میخواهند کـه سبک شوند . چه قدر پرده برداشتن از رازهای درون آدم را سبک میکند.
نتیجه گیری:
زلزله یک حادثه پیشبینی نشده اسـت کـه در هر زمان از سال و ماه ممکن اسـت کـه رخ دهد و هیچکس نمیتواند از روی دادن آن جلوگیری کند. پس بهتر اسـت در ساخت محل زندگی و ساختمان خود دقت کنیم تا در روزگاری کـه زلزله جانمان را تهدید میکند نگران نباشیم.
9. انشا در مورد حادثه زلزله
یکی از حوادث غیر قابل پیشبینی کـه سبب تخریب شهرها و روستاها میشود زلزله اسـت. در تاریخ 96/08/21 در امتداد زلزله اي در مناطق غربی کشور،درشهرستان سرپل ذهاب،کرمانشاه،ازگله؛خرابی هاي بی شماری پدید آمد.
این حادثه ي حزن انگیز ،مردم غیور ایران زمین را در غم وا ندوهی فراوان باقی گذاشت.این حادثه تا کنون شامل دویست وبیست ودو پس لرزه بوده کـه سبب جان باختن چهارصد و سی و دو تناز هم وطنان عزیزمان وم صدوم شدن هفت هزار و هشتصد و هفده تن از مردمان سرزمین مان شده اسـت.
زمانی کـه در شبکه هاي مجازی،تصاویری از این شهر رامی بینم اندوهی فراوان را در دلم احساس میکنم؛تصاویری ازقبیل :کودکی پنج روزه کـه مادر خودرا ازدست داده اسـت،
دختری کـه هشت تن از اعضای خانواده اش دراین حادثه جان گداز جان باخته اند،مادری کـه کودک سه ساله اش را کـه دیگر روحی در کالبدش نیست با مهربانی در آغوش خود می فشارد و قطره هاي اشک بی مهابا صورتش را خیس میکنند،همه ی وهمه،سبب میشود ناخود آگاه کوله باری از غم سراسر وجودم رافرا میگیرد.
اکنون کـه ما در کانون گرم وپرمهر خانواده هایمان هستیم و از نعمت وجد دو فرشته ي بزرگ برخورد داریم و شبها ماوایی داریم با آسودگی خیال بـه خواب فرو میرویم ؛در گوشه اي از وطنمان با وجود سوز و سرمای شب،کسانی هستند کـه در گوشه ي کوچه ها و خیابانها مستقر شده اند ،برخی نیز در کنج بیمارستان ها در بستر بیماری خوابیده اند.
اکنون چه شایسته اسـت کـه هریک ازما خودرا در جایگاه این عزیزان تصور نماییم واز کمک رسانی بـه آنها دریغ نکنیم.
بـه گفته حضرت سعدی:
بنی آدم اعضای یکدیگرند
کـه در آفرینش ز یک گوهرند
چوعضوی بـه درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
10. انشا در مورد زلزله برای پایه هفتم
آن هنگام کـه زمین بـه لرزه میوفتد، مردم وحشت میکنند و صدای گریه و جیغ و فریاد از همه ی طرف بـه گوش میرسد بسیاری از مردم بـه هول و هراسی میوفتد کـه تصویری از روز محشر را بـه یاد انسان می آورد. چه غم انگیز اسـت کـه در لحظه اي کوتاه تر از دم و بازدم، خانه هایي گرم و پر از شادی بـه خاطره هایي سرد و غمگین پیوسته و شهر با خاک یکسان شود.
از فکر کردن بـه زلزله و رعب و وحشتش، تمام وجودم می لرزد، همان زلزله اي کـه با لرزش هایش جان مردمانی را میگیرد، خانه هایي آوار میشود، کودکانی یتیم میشوند، خنده هایي درصورت می خشکد! خدای زلزله! نمیدانم چرا، اما خواستی و اراده کردی کـه اینگونه انها را بـه سوی خودت ببری.
وقتی بـه همه ی زلزله هایي کـه رخ داده فکر میکنم با خودم میگویم کاش زلزله کمی زودتر خبر میکرد اما در نهایت میدانم این خواست پروردگار اسـت. همان کـه بـه خانه ها روشنی می بخشد، خنده را بر لب ها می نشاند و مهربانی را در دل بنده هایش کاشته اسـت، همین خداست کـه زمین را می لرزاند و ما کاری نمیتوانیم جز تسلیم شدن در برابر هر آن چه او می نگارد.
یادمان نرود اگر چه در زلزله بسیاری میروند اما آنها کـه میمانند از کودکان گرفته تا زنان و مردان و سالمندان همگی چشم امیدشان بعد از خدا بـه وسیله هاي خدا یعنی ما می باشد. یادمان نرود زلزله میآید کـه هشداری دهد تا ما زندگی مان را اصلاح کنیم، کارهای نیمه تمام خودرا بـه پایان برسانیم و بدانیم روزی میرسد کـه دیگر فرصتی برای کارهای نکرده نداریم.
ما باید زندگی کنیم و بدانیم کـه خدای زلزله میـــخواهد آدم باشیم. میخواهد خوب زندگی کنیم، بی دروغ و ریا و بدکاری و حواس مان بـه سفره کوچک همسایه مان باشد. حواس مان بـه کودکان یتیم زلزله زده و خانه هاي آوار شده بر صاحبانش باشد تا اگر پدر و مادری نتوانست بـه کمک فرزندش بشتابد دلش قرص باشد کـه ما هستیم و بـه یاری انها خواهیم شتافت.
11. انشا ادبی و زیبا درباره زلزله
انشا در مورد زلزله
آن روز در غرب ایران، قلب گرم مردم بـه ناگه لرزید و از اندوه و غم و تاریکی آغشته شد.آن روز زمین ناخودآگاه خشم پرهیاهویش رابا غرشی خشمگین و تلخ بـه جهان بیرون جاری ساخت.درآن روز قلب ایران تکه تکه شد و اشک میهن رودی بـه رنگ خون مردمان از دست رفته برپا کرده بود.آری آن روز ایران،ایران نبود و مردمانش شب را در ظلمت سایه ي غم ،سحر کردند
زلزله واژه ایست مملو از صدای سرد شیون.صدای فریاد مادری کـه پی یافتن فرزند خون آلود زیر آوار مانده اش تکاپو میکند،تمنا میکند و … .زلزله وحشت اسـت،اظطراب،ترس،خشم ،زلزله طوفانی اسـت کـه قلب ها ویران میکند و چشم ها بارانی چهره ها خونی و افکار، پریشان.
رودبار و بم و کرمانشاه،بهانه اند.زلزله همه ی مان را زیر آوار برده اسـت .آواری کـه تارو پودش از جنس جهل و غفلت و گمراهی اسـت .آواری افکار را محبوس و متلاطم ساخته و جسم را در دریای گناه، بی قید و بند.آواری کـه هیاهوی آن خاموش اسـت و فریادش لبریز از سکوت .
مردمان جامانده زیر آوار سنگ ودر و پنجره تنفس را ستایش میکنند و نور خورشید را در گرو آزادی میبینند.دردبرای آنها درمان نیز هست.آری درمان بیماری گمراهی ،جهل،کفر،دوری از خدا و… مردمان زیر آوار خوب می فهمند معنی عشق را محبت را احساس و در کنار هم بودن را .
مردمان کرمانشاه دست یاری میخواهند،قلبی برای همدردی ،یاری برای یاری،آنها چشم انتظار کمک هاي ما هستند بیایید دست بـه دست هم دهیم تا نه با حرف ،بلکه با عمل بگوییم:هنوز هم گیاه انسانیت شاخ و برگ دارد.
مطالب مشابه: علت وقوع زلزله چیست و آیا پیش بینی زلزله ممکن است ؟
در پایان
زلزله تا بـه امروز قابل پیشبینی شدن نیست کـه از هنگام بـه وقوع پیوستن آن مطلع شویم و شاید اینگونه بهتر باشد برای اینکه درصورت پیشبینی شدن زلزله مردم یک کشور مدام در حال فکر کردن بـه زلزله می باشند و دیگر زندگی برای آنها باقی نمیماند.
