شرح ماجرای بیماری عباس کیارستمی

مجموعه : اخبار چهره ها
شرح ماجرای بیماری عباس کیارستمی

شرح ماجرای بیماری عباس کیارستمی به زبان پسرش

 

عبّاس کیارستمی «۱ تیر ۱۳۱۹ تهران – ۱۴ تیر ۱۳۹۵ پاریس» کارگردان، فیلمنامه‌نویس، تدوین‌گر، عکاس، تهیه‌کننده، گرافیست و کارگردان هنری بین‌المللی، همینطور شاعر و نقاش ایرانی بود.بیمارستان عباس کیارستمی , بهمن کیارستمی در متنی که به مناسبت سالگرد پدرش منتشر کرده،
به شرح ماجرای مریضی او پرداخته و نوشته هست:

«توی این مدت همش فکر می کنم ما میدون رو زود خالی کردیم،
کاش اکثر اصرار می کردیم.»

 

بهمن کیارستمی در آستانه سالگرد درگذشت عباس کیارستمی
کارگردان فقید سینمای کشور ایران متنی را درمورد روند درمان پدرش منتشر کرد.

 

متنی که او نوشته هست به این شرح هست:

«دو موضوع هست که روی دوشم سنگینی میکنه
و فکر ميکنم دو مقطع مهمی بودن که بنده باید مسئولانه تر عمل می‌کردم و نکردم.
یکی تصمیم به جراحی در بيمارستان جم به جای آراد بود
و یکی هم فرستادنش به فرانسه.
اولی رو بگم چی شد تا بعد برسیم به ماجرای پاریس رفتن… /بیمارستان عباس کیارستمی

 

شرح ماجرای بیماری عباس کیارستمی

بهمن کیارستمی

 

ابوی ما سابقه کم کاری تیروئید داشت و اصلا ايده فیلم «طعم گیلاس» بعد از یک دوره درمان در اوایل دهه هفتاد
به ذهنش رسیده بود…
تا شد بهمن ۹۴ که داشت می رفت کوبا
و گذشته از سفرش رفتم یک سری بهش بزنم و خدافظی کنم.

 

وقتی داشتم از خونه میامدم بیرون و اون پاشد
تا مصافحه کنيم سرش گیج رفت و نشست روی صندلی.

 

یادم افتاد اون سالها هم گاهی اینطوری می شد و پرسیدم آخرین بار کی آزمایش تیروئید داده
و گفت خیلی وقته که نداده.
زنگ زدم به دوست دکتر غددی که در بیمارستان آراد کار میکنه،
براش آزمایش هاي مفصلی نوشت و همون روز گذشته از سفرش رفتیم آزمایشگاه سرکوچه.

 

کوبا که بود نتیجه آزمایش رو گرفتم؛ کم خونی شدید.
بعد که برگشت به پیشنهاد دکتر غدد در يک روز سرد زمستانی صبح اول وقت رفتیم آراد
برای کولونسکپي و به پیشنهاد همان دوست، دادمش دست دکتر «ش»،

 

پزشکی خوش تیپ و سن و سال دار و بد خلق و خودم نشستم پشت در.

یکی دو ساعت بعد دکتر «ش» آمد بیرون و با توپ پر گفت:
«بابات چرا تمیز نيست؟ وقتی میگن سه روز چیزی نخوره یعنی سه روز چیزی نخوره»
و در رو کوبید به هم و رفت. /بیمارستان عباس کیارستمی

 

شرح ماجرای بیماری عباس کیارستمی

عباس کیارستمی

 

بعد که ابوى از اتاق اومد بیرون کارد میزدی خونش در نمی اومد؛
انگار دکتر خوش تیپ همین رو جلوی همۀ بهش گفته بود
و ابوی رو که ذاتا هم آدم خجالتیی بود حسابی شرمنده کرده بود…

در راه برگشت از بیمارستان تقريبا هیچ حرفی نزد
و فقط یکبار زیر لب گفت بچه که نیستم، سه روز چیزی نخوردم
دیگه من از کجا بدونم اون تو چه خبره…

 

کولونسکپى برای بار دوم رو راضی نمی شد انجام بدیم
و مانند بچه ها که موقع آمپول زدن يهويی حالشون مفید میشه
هی می‌گفت مفید شدم دیگه و علت و بهانه میاورد که نريم آراد.

 

بالاخره همون دکتر غدد آشنا رو واسطه کردم که بهش بگه اینکار واجبه
و باز بحث به خلق دکتر «ش» رسید.

 

دوست ما به ابوی گفت دکتر «ش» دکتر ارتش بوده
و البته اخلاقش ارتشيه اما دکتر خوبیه و ابوی هم با اکراه راضی شد باز بريم آراد.
اما کسانی که از نزدیک ميشناسنش ميدونن وقتی کيارستمی با سؤظن میرفت سراغ کسی
و دگمه رادیوگرافی خودش رو روشن می‌کرد عیبی نبود که در طرف مقابل نبينه.

 

خلاصه در این جلسه دوم دکتر «ش» ابوی ما رو کولونسکپی کرده بود و ابوی ما دکتر «ش» رو.

در راه برگشت توی خودرو هم برعکس دفعه پیش که لام تا کام حرف نمی زد
این بار از هر نگاه و حرکت چهره و اندام دکتر «ش» داستان داشت که تعریف کنه.

 

از بد حادثه همون هفته تولد امید خالي بند بود
و شب می ره پارتی خونه ایشون و داستان‌ها تعریف میکنه از رفتار دکتر «ش» در بیمارستان آراد. /بیمارستان عباس کیارستمی

 

شرح ماجرای بیماری عباس کیارستمی

عباس کیارستمی

 

امید هم روز بعدش به من زنگ زد که وقتی بیمارستان جم هستو ما هستیم چرا آراد.

منم طبعا به دکتر غدد آشنای بیمارستان آراد زنگ زدم تا صلاح مصلحت کنم
و جواب آمد که اصلا صلاح نیست، post opp «مراقبتهای بعد از عمل» بیمارستان جم افتضاحه
و نکنین اینکار رو. همین رو به ابوی گفتم اما امید خالی بند هم دست دیگرش رو از اون طرف می کشید
و زور ما داشت کم ميومد.

 

دکتر غدد اما کوتاه نمی اومد و بالاخره یک شب کفایت مذاکرات چند ساعته
با این جمله اعلام شد: «حاضر نیستم تنم رو دست دکتری بدم که
وقتی داره با من حرف میزنه توی چشمم نگاه نميکنه.»
ما هم دیگه اصرار نکردیم و داديمش دست امید خان روحانی و مابقی ماجرا هم که عیان هست…

 

توی این مدت همش فکر ميکنم ما میدون رو زود خالی کردیم
و کفایت مذاکرات رو پیش از موعد اعلام کردیم؛
کاش نمی‌کردیم و اکثر اصرار میکردیم.»

 

جدیدترین مطالب سایت