تونی رابینز «به انگلیسی: Tony Robbins» با نام کامل آنتونی رابینز «به انگلیسی: Anthony Robbins» نویسنده، سخنران، مربی و بازیگر آمریکایی هست. وی ۲۹ فوریه ۱۹۶۰در شمال هالیوود در کالیفرنیا به جهان آمد. آنتونی رابینز «Anthony robbins» در سال ۱۹۶۱ در خانوادهاي نسبتا” فقیر به جهان آمد. پس از گرفتن دیپلم متوسطه به کارهای گوناگون روی آورد، اما توفیق چندانی نیافت.
به گزارش تالاب: آنتونی رابینز «Anthony robbins» در سال ۱۹۶۱ در خانوادهاي نسبتا” فقیر به جهان آمد. پس از گرفتن دیپلم متوسطه به کارهای گوناگون روی آورد، اما توفیق چندانی نیافت. در سن ۲۲ سالگی در آپارتمان ۴۰ متری محقری، زندگی مجرد فقیرانهاي داشت و به گفتهي خودش، ناچار بود ظرفهاي غذای خود را در وان حمام بشوید. قبل از گرفتاریهاي مالی، بر اثر پرخوری و بد خوراکی، بیش از یکصد و بیست کیلوگرم وزن داشت و بهعلت چاقی، دچار تنبلی، بیحالی و خواب آلودگی شده بود. اما در عین فقر و فلاکت، رؤیاها و آرزوهای جاهطلبانهاي داشت.
در عالم خیال، خود را در قصر زیبایی در ساحل دریا و نزدیک جنگل سرسبزی مجسم میتولید و برای خود همسری شایسته، خودرو گرانقیمت و امکاناتی رؤیایی در نظر میگرفت. سرانجام مصمم شد که با چاقی خود مبارزه کند و برای رسیدن به این هدف به مطالعهي چند کتاب پرداخت، اما مطالب آنها را ضد و نقیص یافت و آنها را دور انداخت. پس از آن، برای کاهش وزن خود، راهی دیگر جست. به فکر افتاد فردی راکه از هر جهت سالم و دارای تناسب اندام باشد، پیدا کند و افکار، اعتقادات و نحوهي تغذیهي او را سرمشق خود قرار دهد.
این شیوه، مؤثر واقع شد و توانست در کمتر از دو ماه، بدون بهرهگیری از رژیم خوراکی و عمدتا” با شیوههاي روانشناسی و نظارت فکر و ذهن، حدود پانزده کیلوگرم از وزن خود را کم کند و با دقت به قامت بلند خود که در حدود دو متر بود، تناسب اندام خود را بهدست آورد.
موفقیتی که در اساسي نظارت وزن نصیب او شد، او را به اندیشه واداشت که شاید این شیوه را بتوان در هر بار، هر جا و هر اساس در مورد هرکسی به کار گرفت. ابتدا معتقد شد که برای بهدست آوردن و حفظ تناسب اندام، در وهلهي اول باید افکار، تصورات و رفتارهای فردی راکه از نظر وزن متناسب هست دریابیم. ببینیم آن فرد چه میخورد، چه اندازهاي میخورد و چگونه میخورد. سپس او را سرمشق قرار دهیم و به همان نتیجه برسیم.
شما نیز مثل سایر افراد پیروز، می توانید به سوی کامیابی گام بردارید. می توانید به همۀي خواستهها و آرزوهای خود در زندگی برسید. میتوانید پدر یا مادری بهتر، دوستی صمیمیتر، همسری شایسته، بازرگانی پیروزتر، مدیری کاردانتر یا قهرمانی نیرومندتر باشید.
پس از آن معتقد شد که ساختمان مغز و اعصاب افراد «بشر»، کم و بیش به هم شبیه هست، پس اگر کسی در نقطهاي از جهان توانسته هست کاری بزرگ را به انجام برساند، من هم که دارای مغز و اعصاب نمونه او هستم می توانم عینا” همان کار را انجام دهم و به همان نتیجه برسم، به شرط آن که از همان راهی که او رفته هست بروم و طرز تفکر و رفتارم شبیه او باشد.
او این طرز تلقی را مورد عمل قرار داد و به دیگران نیز پیشنهاد نمود و نتایج را بررسی کرد و به درستی این عقیده ایمان یافت.
در این هنگام به مطالعهي عمیق کتب روانشناسی و شرکت در کلاسهاي استادان این علم پرداخت و با فنون تازهاي از قبیل «برنامهریزی عصبی کلامی» و «روشهاي انجام بهینهي کارها» آشنا گردید و چون این شیوهها را در مورد خود و دیگران به کار گرفت و به نتایج چشمگیری نایل شد، تدریجا” دقت افراد بسیاری به سوی او جلب گردید.
در سال ۱۹۸۴ شیوههاي تازهي روانشناسی را برای تعدادی از قهرمانان ورزشی مورد آزمایش قرار داد و آثار آن در بازیهاي المپیک ۱۹۸۴ نمایان گردید. پس از آن ارتش کشور آمریکا او را برای تدریس روشهاي اخیر یادگیری به نظامیان دعوت کرد. ضمن اجرای این طرح متوجه نقایص آموزشی ارتش در اساسي تیراندازی گردید و مدعی شد که میتواند زمان برنامههاي آموزشی مزبور را به نصف تقلیل دهد.
ارتش با وی قرار داد بست تا چنانچه بتواند ادعاهای خود را عملا” به ثابت برساند، دستمزد قابل توجهی به او بدهد. او نه تنها توانست مدت این دوره را به کمتر از نصف برساند، بلکه درصد قبولی شرکتکنندگان راکه تا آن زمان بهطور متوسط ۷۰% بود به ۱۰۰% افزایش داد. قابل دقت اینکه خود وی تیراندازی نمیدانست و از اسلحه و جنگ تنفر داشت و آنچه مایه توفیق او شد، اطلاعات عمیق روانشناسی، لحن نافذ و احاطه به اصول آموزش و نحوهي یادگیری بود.
این موفقیتها، پاداشهاي مادی و معنوی فراوانی به همراه داشت. پلههاي بعدی موفقیت را به سرعت طی کرد و به زودی به همۀي آرزوها و خواستههاي خود رسید. در کمتر از دو سال با همسر دلخواه خود ازدواج کرد. قصر زیبایی در سواحل سرسبز «سن دیهگو» خرید که از طرفی مشرف به دریا بود. خودرو و وسایل زندگی خود را مطابق با آنچه در رویاهای جوانی خود می دید، تهیه کرد.
به کمک دوستانش شرکتی را تأسیس کرد که نامش را «بنیاد رابینز»، گذاشتند که به منظور کمک به افراد برای رسیدن به موفقیتهاي فردی و حرفهاي تأسیس شده هست و سالانه دهها هزار نفر را آموزش میدهد.
رابینز برای بهبود عملکرد کارکنان، با سازمانهایي از قبیل IBM، American express ،Mac Daglas ،AT&T و ارتش ایالات متحده و همچنین تیمهاي ورزشی لسآنجلس و قهرمانان مدال طلای المپیک همکاری کرد. وی همچنین مورد مشاورهي تعداد زیادی از چهرههاي مشهور جهانی بوده و درباره بازسازی شهر شفیلد که چهارمین شهر بزرگ انگلستان هست نیز طرف مشورت بوده هست.
تونی، سمینارها و سخنرانیهاي متعددی را در شهرهای گوناگون اجرا کرد و برنامههاي آموزشی فراوان را برای خردسالان، بزرگسالان، معلولین و عقب افتادگان ذهنی ترتیب داد و در سال ۱۹۹۱ بنیادی غیر انتفاعی را بهوجود آورد که هدفش کمک به کودکان عقب مانده، افراد بیخانمان، سالمندان و زندانیان هست.
با شیوههاي روان درمانی خاص خود، تعداد زیادی از افراد را از چنگال یأسها، افسردگیها و ترسهاي بیعلت «نظیر ترس از تاریکی، جمعیت، ارتفاع، مرگ و نظایر آن» نجات داد و به شهرها و کشور های متعدد مسافرت کرد و مورد مشورت افرادی از طبقات گوناگون نظیر رؤسای جمهوری، مدیران، صاحبان صنایع و بازرگانان واقع شد و در سمینارهای او گروههاي بیشماری شرکت کردند.
از طریق مطبوعات و برنامههاي هفتگی تلویزیونی به اشاعهي افکار و عقاید خود پرداخت. درضمن برنامهي «عبور از روی آتش» او که بخش کوچکی از محتوای سمینارهای او را تشکیل میداد و به منظور ایجاد اعتماد به نفس در شرکتکنندگان طرح شده بود دقت مطبوعات و رسانههاي گروهی را جلب کرد.
اجرای سمینارها و برنامههاي تلویزیونی نامبرده شده تا این زمان همچنان ادامه دارد و همۀي هفته، بینندگان مشتاق، برنامههاي او را از تلویزیون دیدن می کنند.
علاقهي خاص رابینز به این هست تا با کمک به افراد، جهان را جای بهتری برای زیستن بسازد و به افراد جامعه کمک کند تا سرنوشت خود را بهدست گیرند. روابط خود را با افراد جامعه بهتر سازند، به دنبال هدفهاي ارزشمند زندگی خود بروند، بر ناکامیهاي عاطفی یا مالی غلبه کنند و به سهم خود به جامعه و کشور خدمت نمایند.
رابینز در سال ۱۹۸۶ در حالیکه بیش از ۲۵ سال نداشت، حاصل اندیشهها و تجربههاي عملی خود را در کتابش به نام «به سوی کامیابی» به رشتهي تحریر کشید و در آن رازهای موفقیت خود و تعداد زیادی از افراد پیروز را آشکار تولید. این کتاب در ۱۹۸۷ عنوان پر فروشترین کتاب را به خود اختصاص داد.
او معتقد هست که ساختمان مغز و اعصاب افراد بشر، کم و بیش به هم شبیه هست، پس اگر کسی در نقطهاي از جهان توانسته هست کاری بزرگ را به انجام برساند، من هم که دارای مغز و اعصاب نمونه او هستم می توانم عینا” همان کار را انجام دهم و به همان نتیجه برسم، به شرط آن که از همان راهی که او رفته هست بروم و طرز تفکر و رفتارم شبیه او باشد.
در سال ۱۹۹۱ کتاب دیگری به نام به سوی کامیابی۲ «نیروی عظیم درون را فعال کنید» به رشتهي تحریر در آورد. این کتاب نیز مثل کتاب قبلی بهعنوان پر فروشترین کتاب سال گزینه شد. سال ۱۳۷۱ این دو کتاب توسط آقای مهدی مجردزاده کرمانی ترجمه و در دسترس ایرانیانی قرار گرفت که به دنبال تغییرات عظیم در زندگی خود و دیگران بودند.
خود او در پشت جلد کتاب به سوی کامیابی چنین می نویسد: “شما نیز مثل سایر افراد پیروز، میتوانید به سوی کامیابی گام بردارید. می توانید به همۀي خواستهها و آرزوهای خود در زندگی برسید. می توانید پدر یا مادری بهتر، دوستی صمیمیتر، همسری شایسته، بازرگانی پیروزتر، مدیری کاردانتر یا قهرمانی نیرومندتر باشید. میتوانید کلامی نافذ داشته باشید و با اشخاص، فورا” صمیمی شوید.
می توانید جسمی سالم و اندامی متناسب داشته باشید. می توانید به کمک پنج کلید طلایی، به ثروت و خوشبختی برسید. می توانید ترس، نگرانی، افسردگی و یا هر نوع عادت نامطلوب را از خود دور کنید. میتوانید با اراده و مصمم باشید و حتی از روی خرمنی از آتش به سلامت عبور کنید.”
آقای رابینز، در حال حاضر 56 سال دارد و با همسر و فرزندانش در «دلماکالیفرنیا» زندگی میکند. رابینز از روشهاي گوناگونی برای بالا بردن سطح زندگی خود و دیگران بهرهگیری مینماید. اعتقاد او بر این هست که فرایند تفکر و ارزیابی چیزی جز پرسش و پاسخ درونی نمیباشد. می دانیم که نحوهي تفکر و ارزیابی ما «که خود ارزیابی هم به عوامل گوناگون درموقعیت ارزیابی بستگی دارد» احساس ما را شکل می دهد و با دقت به اینکه یک شخص هر چه هم که عاقل و بالغ باشد بر اساس احساسات خود و نه بر اساس فکر خود عمل می کند، پس نوع احساس ما در هر لحظه، رفتار ما را شکل داده و این رفتارها و عادتهایي که شاید تعداد زیادی از مواقع متوجه میزان بازدارندگی آنها نیز نمی شویم، نهایتا” سرنوشت ما را شکل میدهند.
نام رابینز همواره با کلمهي موفقیت توأم بوده. اگر در شغل خود پیروز نیستید، اگر در روابط خود مشکلاتی دارید، اگر کسب و کار جدیدی را آغاز نمودهاید، اگر در یک سردرگمی در برنامهریزی برای زندگی روبهرو هستید، کارهایتان روی کاغذ میمثل و به عمل تبدیل نمیشوند، بهتر هست الان با رابینز آغاز کنید.